آنچه از نقلهای مختلف در تاریخ به دست میآید این است که آن حضرت حداکثر 8 الی 10 همسر که تعدادی از آنها به صورت کنیز و ملک یمین بوده داشتهاند. ولی متأسفانه در کتابهای تاریخی بعضی از مورخین 250 و بعضی 300 و حتی تا 400 همسر برای ایشان ذکر میکنند که این حرف شایعهای بیش نیست. چنانچه تاریخ را مطالعه کنیم و صفات ممتاز اخلاقی و شخصیت برجسته حضرت مجتبی(علیه السلام) را بشناسیم، برایمان قابل قبول نخواهد بود که شخصی با چنین روح بزرگ و خدایی، علاقه و توجه خارج از حد متعارف به مسئله ازدواج و زناشویی از خود نشان دهد. پیشوای دوم، در پاکترین و برجستهترین خاندان چشم به جهان گشود و تحت تربیت و پرورش امیر مؤمنان(علیه السلام) و فاطمة زهرا(سلام الله علیها) بزرگ شد. حضرت مجتبی(علیه السلام) از جهات مختلف شخصیّتی برجسته و صفاتی ممتاز داشت. او یک مرد الهی بود که از تمام امکانات خود نه برای بهره برداری بیشتر از لذّات زندگی، بلکه در راه جلب خشنودی پروردگار و رسیدگی به حال بیچارگان و محرومان اجتماع استفاده میکرد. او در طول عمر خود 25 بار به زیارت خانه خدا رفت و با وجود آنکه مرکب سواری در اختیار داشت، پیاده و گاه پا برهنه راهپیمایی میکرد تا در پیشگاه پروردگار بیشتر ابراز ادب و خضوع کند.[1] و حتی چندین مرتبه تمام دارایی خود را با فقرا نصف کرد. در عصر او هیچ کس از لحاظ کثرت عبادت و نیایش و توجّه به خدا به پایه او نمیرسید و هرگاه نام خدا را میبرد و یا به یاد روز رستاخیز و عوالم پس از مرگ می افتاد دگرگونی خاصی به او دست میداد. هنگام گرفتن وضو و موقع نیایش، حالت روحی و جذبه معنوی عمیقی که فقط در مردان الهی میتوان مشاهده نمود پیدا میکرد و چون به منظور راز و نیاز با خدا به مسجد میرسید، با سوز و گداز خاصی زبان به مناجات و اعتذار به پیشگاه خدا باز میکرد؛ او هرگز خدا را فراموش نمینمود.[2] شاهد زندۀ این موضوع، تعداد فرزندان آن حضرت است که طبق نوشته مورخان، اگر آن حضرت همسران زیادی اختیار کرده بود لازمهاش این بود که فرزندان زیادی هم داشته باشند در صورتی که شیخ مفید و علامه مجلسی، تعداد فرزندان آن حضرت را جمعاً 15 نفر میدانند. آیا با توجه به این تعداد فرزندان، دروغ بودن نسبت صدها همسر به امام حسن مجتبی(علیه السلام) روشن به نظر نمیرسد؟ تضاد و تناقضی که بین آمار همسران و روحیه ای که برای ایشان تصویر نموده اند، کذب بودن قسمتی از آنها را مسلم می کند و در این جا توجه به مطالب مستحکم حقیقت را روشن می کند، که این قبیل اخبار دروغین ساخته و پرداخته از ناحیه عباسیان مخصوصاً در زمان منصور دوانیقی بوده است زیرا در سال 137 هجری قمری، منصور دوانیقی روی کار آمد. او در راستای سیاستهای ضداسلامی و ضدمردمی و خاموش کردن نهضتهای علویان و به خصوص سادات حسنی از هیچ تهمت و جعلی در مورد خاندان اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص امام حسن(علیه السلام) دریغ نداشت. به طوری که بعد از قیام سادات حسنی به رهبری (محمد بن عبدالله بن حسن بن علی بن ابیطالب) در سال 145 ه ق که تا مرز نابودی خلافت منصور دوانیقی پیش رفت، این خلیفة بیرحم فرمان داد که عبدالله بن حسن، پدر محمد و بسیاری از یاران او را دستگیر نموده و در شهر (هاشمیه) زندانی نمایند. آنگاه منصور خطابهای در برابر عدهای از اهل خراسان ایراد نمود که گواه این مطلب است: (... به خدا سوگند، پولهایی را که به حسن(علیه السلام) عرضه شده بود پذیرفت و معاویه او را فریب داد و وعده کرد که تو را جانشین خودم خواهم نمود، لیکن او را برکنار کرد و از موقعیتی که داشت به زیر کشید. حسن بن علی(علیه السلام) آنگاه به شهر خود مدینه بازگشت روی به زنان آورد، امروز با یکی ازدواج میکرد و فردای آن روز، یکی را طلاق میداد و با این شیوه به سر برد تا در بستر خویش بمرد....) این حرکت شیطانی منصور و تبلیغات مسموم بنیامیه و بنی عباس سبب شد که مزدوران قلم به دست و دوستان ناآگاه و غیرملتفت به مصالح اسلام، تعداد همسران را از 8 تا 400 نفر شمارند؛ امّا آنگاه که سخن از نام و نشان آنان به میان میآید درمیمانند و تعداد انگشتشماری را معرفی میکنند که این خود دلیل بر این تهمت بزرگ به وجود مقدس امام مجتبی(علیه السلام) میباشد.[3] مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال در مورد تعداد فرزندان امام حسن مجتبی(علیه السلام) اقوال علما را آورده است: - واقدی و کلبی: پانزده پسر و هشت دختر. - ابن جوزی: شانزده پسر و چهار دختر. - ابن شهرآشوب: پانزده پسر و شش دختر. - شیخ مفید: هشت پسر و هفت دختر[4] برای اطلاع بیشتر میتوانید به کتابهای زیر مراجعه نمایید: 1) بحارالانوار، جلد 100. 2) مروج الذهب، ج 3، ص 306. 3) حیاةالامام الحسن بن علی، جعفر مرتضی عامل. 4) ارشاد شیخ مفید. 5) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4. پاورقی: [1]. مناقب، ج4/ص14 و کشف الغمه،ج 2/ص124 [2]. اعیان الشیعه،ج 4 /ص12 [3]. حقایق پنهان، ص 335-330. [4]. منتهی الامال،ج1ص451.
آیا امام حسن(ع) همسران زیادی داشتند؟
آنچه از نقلهای مختلف در تاریخ به دست میآید این است که آن حضرت حداکثر 8 الی 10 همسر که تعدادی از آنها به صورت کنیز و ملک یمین بوده داشتهاند. ولی متأسفانه در کتابهای تاریخی بعضی از مورخین 250 و بعضی 300 و حتی تا 400 همسر برای ایشان ذکر میکنند که این حرف شایعهای بیش نیست.
چنانچه تاریخ را مطالعه کنیم و صفات ممتاز اخلاقی و شخصیت برجسته حضرت مجتبی(علیه السلام) را بشناسیم، برایمان قابل قبول نخواهد بود که شخصی با چنین روح بزرگ و خدایی، علاقه و توجه خارج از حد متعارف به مسئله ازدواج و زناشویی از خود نشان دهد. پیشوای دوم، در پاکترین و برجستهترین خاندان چشم به جهان گشود و تحت تربیت و پرورش امیر مؤمنان(علیه السلام) و فاطمة زهرا(سلام الله علیها) بزرگ شد.
حضرت مجتبی(علیه السلام) از جهات مختلف شخصیّتی برجسته و صفاتی ممتاز داشت. او یک مرد الهی بود که از تمام امکانات خود نه برای بهره برداری بیشتر از لذّات زندگی، بلکه در راه جلب خشنودی پروردگار و رسیدگی به حال بیچارگان و محرومان اجتماع استفاده میکرد. او در طول عمر خود 25 بار به زیارت خانه خدا رفت و با وجود آنکه مرکب سواری در اختیار داشت، پیاده و گاه پا برهنه راهپیمایی میکرد تا در پیشگاه پروردگار بیشتر ابراز ادب و خضوع کند.[1] و حتی چندین مرتبه تمام دارایی خود را با فقرا نصف کرد.
در عصر او هیچ کس از لحاظ کثرت عبادت و نیایش و توجّه به خدا به پایه او نمیرسید و هرگاه نام خدا را میبرد و یا به یاد روز رستاخیز و عوالم پس از مرگ می افتاد دگرگونی خاصی به او دست میداد. هنگام گرفتن وضو و موقع نیایش، حالت روحی و جذبه معنوی عمیقی که فقط در مردان الهی میتوان مشاهده نمود پیدا میکرد و چون به منظور راز و نیاز با خدا به مسجد میرسید، با سوز و گداز خاصی زبان به مناجات و اعتذار به پیشگاه خدا باز میکرد؛ او هرگز خدا را فراموش نمینمود.[2]
شاهد زندۀ این موضوع، تعداد فرزندان آن حضرت است که طبق نوشته مورخان، اگر آن حضرت همسران زیادی اختیار کرده بود لازمهاش این بود که فرزندان زیادی هم داشته باشند در صورتی که شیخ مفید و علامه مجلسی، تعداد فرزندان آن حضرت را جمعاً 15 نفر میدانند.
آیا با توجه به این تعداد فرزندان، دروغ بودن نسبت صدها همسر به امام حسن مجتبی(علیه السلام) روشن به نظر نمیرسد؟
تضاد و تناقضی که بین آمار همسران و روحیه ای که برای ایشان تصویر نموده اند، کذب بودن قسمتی از آنها را مسلم می کند و در این جا توجه به مطالب مستحکم حقیقت را روشن می کند، که این قبیل اخبار دروغین ساخته و پرداخته از ناحیه عباسیان مخصوصاً در زمان منصور دوانیقی بوده است زیرا در سال 137 هجری قمری، منصور دوانیقی روی کار آمد. او در راستای سیاستهای ضداسلامی و ضدمردمی و خاموش کردن نهضتهای علویان و به خصوص سادات حسنی از هیچ تهمت و جعلی در مورد خاندان اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص امام حسن(علیه السلام) دریغ نداشت. به طوری که بعد از قیام سادات حسنی به رهبری (محمد بن عبدالله بن حسن بن علی بن ابیطالب) در سال 145 ه ق که تا مرز نابودی خلافت منصور دوانیقی پیش رفت، این خلیفة بیرحم فرمان داد که عبدالله بن حسن، پدر محمد و بسیاری از یاران او را دستگیر نموده و در شهر (هاشمیه) زندانی نمایند.
آنگاه منصور خطابهای در برابر عدهای از اهل خراسان ایراد نمود که گواه این مطلب است: (... به خدا سوگند، پولهایی را که به حسن(علیه السلام) عرضه شده بود پذیرفت و معاویه او را فریب داد و وعده کرد که تو را جانشین خودم خواهم نمود، لیکن او را برکنار کرد و از موقعیتی که داشت به زیر کشید. حسن بن علی(علیه السلام) آنگاه به شهر خود مدینه بازگشت روی به زنان آورد، امروز با یکی ازدواج میکرد و فردای آن روز، یکی را طلاق میداد و با این شیوه به سر برد تا در بستر خویش بمرد....)
این حرکت شیطانی منصور و تبلیغات مسموم بنیامیه و بنی عباس سبب شد که مزدوران قلم به دست و دوستان ناآگاه و غیرملتفت به مصالح اسلام، تعداد همسران را از 8 تا 400 نفر شمارند؛ امّا آنگاه که سخن از نام و نشان آنان به میان میآید درمیمانند و تعداد انگشتشماری را معرفی میکنند که این خود دلیل بر این تهمت بزرگ به وجود مقدس امام مجتبی(علیه السلام) میباشد.[3]
مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال در مورد تعداد فرزندان امام حسن مجتبی(علیه السلام) اقوال علما را آورده است:
- واقدی و کلبی: پانزده پسر و هشت دختر.
- ابن جوزی: شانزده پسر و چهار دختر.
- ابن شهرآشوب: پانزده پسر و شش دختر.
- شیخ مفید: هشت پسر و هفت دختر[4]
برای اطلاع بیشتر میتوانید به کتابهای زیر مراجعه نمایید:
1) بحارالانوار، جلد 100.
2) مروج الذهب، ج 3، ص 306.
3) حیاةالامام الحسن بن علی، جعفر مرتضی عامل.
4) ارشاد شیخ مفید.
5) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4.
پاورقی:
[1]. مناقب، ج4/ص14 و کشف الغمه،ج 2/ص124
[2]. اعیان الشیعه،ج 4 /ص12
[3]. حقایق پنهان، ص 335-330.
[4]. منتهی الامال،ج1ص451.
- [سایر] این مطلب که امام حسن ع زنان زیادی داشته درسته؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) با زنان زیادی ازدواج و آنها را طلاق داده است؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] امام حسن(ع) چند همسر داشته است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) (مِطلاق) بود؟
- [سایر] شرایط سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی (ع) را ذکر کنید؟
- [سایر] چرا امام حسن(ع) با جعده ازدواج کردند؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.