اوضاع و جوّ سیاسی آن زمان به خاطر سیاستهای استبدادی معاویه کاملاً بر علیه اهلبیت علیهم السّلام بود. دشمنی معاویه و بنیامیّه نسبت به اهلبیت بر هیچ شخصی پوشیده نیست او در دوران حکومت علی علیه السلام با حضرت به مخالفت برخاست و با حیلهگری و فتنه در صدد از بین بردن حکومت امام بود. پس از آنکه آن حضرت در مسجد کوفه شربت شهادت نوشید معاویه مبارزات خود را به صورت جنگ غیرنظامی درآورد و لحظهای از تبلیغات سوء علیه امام و ناسزا و لعن بر وی دست نکشید و همان طور که در تمام عمرش از حق پیروی نکرده بود، بعد از علی علیه السلام نیز از خلافت برحقّ امام حسن علیه السلام سرباز زد. او شرایط را برای رسیدن به قدرت مناسب دید. لذا برای ارضای جاهطلبی در جستجوی یک فرصت مناسب بود. او برای رسیدن به این نتیجه، به کار بردن هر وسیلهای را روا میدانست و از هیچ ناجوانمردی و پلیدی روگردان نبود، آنجا که بعد از صلح با امام حسن علیه السلام صراحتاً میگوید (به خدا سوگند با شما نبرد نکردم که نماز بخوانید و روزه بگیرد و زکات بپردازید... بلکه تنها میخواستم بر شما ریاست و حکومت بکنم.)[1] امّا چیزی که در این دورة بسیار عجیب و قابل تحلیل است، رابطة نزدیک بین عایشه و معاویه میباشد این دو با همة اختلافی که در گذشته داشته و مبارزهای که با یکدیگر در قتل عثمان کردند، به خاطر مصلحت روزگار در کنار هم قرار گرفتند و یک جبهة واحد تشکیل دادند که بذل و بخششهای مالی دستگاه اموی نسبت به عایشه از عوامل بارز و قوی این بستگی میباشد. بارها و بارها اموال فراوان و هدایاهای گرانبهایی از طرف معاویه و حکومت اموی برای عایشه فرستاده میشد.[2] این همبستگی در آن زمان ثمرات بسیار شومی برای اسلام و مسلمین برجای گذاشت که کوچکترین آن تیرباران پیکر امام حسن علیه السلام بود که وقتی بر طبق وصیت امام علیه السلام میخواستند پیکر او را در کنار قبر جدّش دفن کنند، بنیامیّه حسادت کردند و از این جریان برآشفتند، زیرا جسد عثمان خلیفة سوّم که از بنیامیّه بود، در حاشیة گورستان یهودیان دفن شده بود، به همین جهت بنیامیه که دفن امام را در جوار قبر پیامبر علیه السلام امتیاز بزرگی برای خاندان اهلبیت میدانستند، برای جلوگیری از این کار سراغ هم پیمان خود عایشه رفتند زیرا عاشیه به هر حال همسر پیامبر بود و به عنوان امالمؤمنین مورد احترام مسلمانان بود. آنها با اطلاعی که از کینه و حسد عایشه نسبت به فرزندان فاطمه به ویژه امام حسن علیه السلام داشتند، به عایشه گفتند (ای مادر مؤمنان میخواهند حسن را در کنار قبر پدرش دفن کنند به خدا سوگند این کار تمام افتخارات پدرت ابوبکر و عمر را از بین خواهد رفت.) با این حرف آتش کینه در دل عایشه دوباره زبانه کشید. عایشه با یادآوری کینه جنگ جمل که در آن امام حسن علیه السلام با شجاعت خود را به شتر فتنه انگیز عایشه رسانده و آن را پی کرده بود، سوار بر مرکبی شده و فریاد برآورد (کسی را که من دوست ندارم وارد خانة من نکنید.) اینجا باید پرسید که چرا عایشه امام حسن علیه السلام را دوست ندارد؟ و چرا در خانهای که بیشتر از یک هفتادم به او نمیرسد، مانع دفن فرزند پیامبر میشود؟ چطور عایشه اجازة دفن (عبدالرحمن بن عوف) را که با رأی خود در سقیفه به علی ابن ابیطالب علیه السلام خیانت کرد، در خانة پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میدهد ولی ریحانة پیامبر و جگر گوشة او را از کنار قبر جدّش دور میسازد؟ چرا عایشه از خلافت علی علیه السلام برادر و وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سخت آشفته میشود ولی وقتی خبر خلافت یزید بیدین و فرعون صفت[3] را میشنود آب از آب تکان نمیخورد.[4] اینجاست که اندیشة انسان فرو میماند که همبستگی معاویه با عایشه چقدر برای اسلام شوم بوده و معاویه تا چه اندازه در این زن که نان را به نرخ روز میخورد اثر گذاشته است. عایشه و معاویه هر دو کاملاً میدانستند که حق با امام علی علیه السلام است و امام حسن علیه السلام مرتکب هیچ خطایی نشده، ولی نتوانستند در مقابل هواهای نفسانی و راحتی و آسایش موقتی کینه و حسادت را کنار بگذارند و پیرو حق باشند. دشمنی و حسادت دیرینة بنیامیّه و جاه طلبیهای معاویه و عداوتهای کهنة عایشه، باعث شد که پیکر پاک فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تیرباران گردد و عایشه در این کار مرتکب ستمی بزرگ گردید و کینهای را که از دیرباز نسبت به امام علی علیه السلام و فرزندان او داشت به ویژه امام حسن علیه السلام داشت آشکار نموئد. بنیامیّه عقدههای جنگ بدر و کینههای جاهلیّت، دشمنیهای روز احد را تلافی کردند و داغی دیگر بر دل اهلبیت و شیعیان زدند. و با این توهین به مقام امامت، سعی در انحراف مسیر هدایت امّت به سوی خویش بودند. معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر: 1 نقش عایشه در اسلام، علامه عسکری. 2 منتهی الامال، شیخ عباس قمی. 3 الارشاد، شیخ مفید، ترجمه رسولی محلاتی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 4، ص 16. [2] . علامه عسکری، مرتضی، نقش عایشه در اسلام، ترجمة محمد صادق نجمی، ج 3، ص 190 تا 194، نشر دانشکدة اصول دین. [3] . فرعون در کار رعیّت از یزید عادلتر و در کار عامّه و خاصّه مردم خویش منصفتر بود. مسعودی، مروج الذهب، بیروت، دارالمعرفه ج 3، ص 77 و 78. [4] . قریشی، باقر شریف، زندگانی حسن بنابراین علی علیه السلام ، ترجمة فخرالدین حجازی، چ بعثت، ص 689.
اوضاع و جوّ سیاسی آن زمان به خاطر سیاستهای استبدادی معاویه کاملاً بر علیه اهلبیت علیهم السّلام بود. دشمنی معاویه و بنیامیّه نسبت به اهلبیت بر هیچ شخصی پوشیده نیست او در دوران حکومت علی علیه السلام با حضرت به مخالفت برخاست و با حیلهگری و فتنه در صدد از بین بردن حکومت امام بود. پس از آنکه آن حضرت در مسجد کوفه شربت شهادت نوشید معاویه مبارزات خود را به صورت جنگ غیرنظامی درآورد و لحظهای از تبلیغات سوء علیه امام و ناسزا و لعن بر وی دست نکشید و همان طور که در تمام عمرش از حق پیروی نکرده بود، بعد از علی علیه السلام نیز از خلافت برحقّ امام حسن علیه السلام سرباز زد. او شرایط را برای رسیدن به قدرت مناسب دید. لذا برای ارضای جاهطلبی در جستجوی یک فرصت مناسب بود. او برای رسیدن به این نتیجه، به کار بردن هر وسیلهای را روا میدانست و از هیچ ناجوانمردی و پلیدی روگردان نبود، آنجا که بعد از صلح با امام حسن علیه السلام صراحتاً میگوید (به خدا سوگند با شما نبرد نکردم که نماز بخوانید و روزه بگیرد و زکات بپردازید... بلکه تنها میخواستم بر شما ریاست و حکومت بکنم.)[1] امّا چیزی که در این دورة بسیار عجیب و قابل تحلیل است، رابطة نزدیک بین عایشه و معاویه میباشد این دو با همة اختلافی که در گذشته داشته و مبارزهای که با یکدیگر در قتل عثمان کردند، به خاطر مصلحت روزگار در کنار هم قرار گرفتند و یک جبهة واحد تشکیل دادند که بذل و بخششهای مالی دستگاه اموی نسبت به عایشه از عوامل بارز و قوی این بستگی میباشد. بارها و بارها اموال فراوان و هدایاهای گرانبهایی از طرف معاویه و حکومت اموی برای عایشه فرستاده میشد.[2]
این همبستگی در آن زمان ثمرات بسیار شومی برای اسلام و مسلمین برجای گذاشت که کوچکترین آن تیرباران پیکر امام حسن علیه السلام بود که وقتی بر طبق وصیت امام علیه السلام میخواستند پیکر او را در کنار قبر جدّش دفن کنند، بنیامیّه حسادت کردند و از این جریان برآشفتند، زیرا جسد عثمان خلیفة سوّم که از بنیامیّه بود، در حاشیة گورستان یهودیان دفن شده بود، به همین جهت بنیامیه که دفن امام را در جوار قبر پیامبر علیه السلام امتیاز بزرگی برای خاندان اهلبیت میدانستند، برای جلوگیری از این کار سراغ هم پیمان خود عایشه رفتند زیرا عاشیه به هر حال همسر پیامبر بود و به عنوان امالمؤمنین مورد احترام مسلمانان بود. آنها با اطلاعی که از کینه و حسد عایشه نسبت به فرزندان فاطمه به ویژه امام حسن علیه السلام داشتند، به عایشه گفتند (ای مادر مؤمنان میخواهند حسن را در کنار قبر پدرش دفن کنند به خدا سوگند این کار تمام افتخارات پدرت ابوبکر و عمر را از بین خواهد رفت.) با این حرف آتش کینه در دل عایشه دوباره زبانه کشید. عایشه با یادآوری کینه جنگ جمل که در آن امام حسن علیه السلام با شجاعت خود را به شتر فتنه انگیز عایشه رسانده و آن را پی کرده بود، سوار بر مرکبی شده و فریاد برآورد (کسی را که من دوست ندارم وارد خانة من نکنید.) اینجا باید پرسید که چرا عایشه امام حسن علیه السلام را دوست ندارد؟ و چرا در خانهای که بیشتر از یک هفتادم به او نمیرسد، مانع دفن فرزند پیامبر میشود؟ چطور عایشه اجازة دفن (عبدالرحمن بن عوف) را که با رأی خود در سقیفه به علی ابن ابیطالب علیه السلام خیانت کرد، در خانة پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میدهد ولی ریحانة پیامبر و جگر گوشة او را از کنار قبر جدّش دور میسازد؟ چرا عایشه از خلافت علی علیه السلام برادر و وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سخت آشفته میشود ولی وقتی خبر خلافت یزید بیدین و فرعون صفت[3] را میشنود آب از آب تکان نمیخورد.[4]
اینجاست که اندیشة انسان فرو میماند که همبستگی معاویه با عایشه چقدر برای اسلام شوم بوده و معاویه تا چه اندازه در این زن که نان را به نرخ روز میخورد اثر گذاشته است. عایشه و معاویه هر دو کاملاً میدانستند که حق با امام علی علیه السلام است و امام حسن علیه السلام مرتکب هیچ خطایی نشده، ولی نتوانستند در مقابل هواهای نفسانی و راحتی و آسایش موقتی کینه و حسادت را کنار بگذارند و پیرو حق باشند.
دشمنی و حسادت دیرینة بنیامیّه و جاه طلبیهای معاویه و عداوتهای کهنة عایشه، باعث شد که پیکر پاک فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تیرباران گردد و عایشه در این کار مرتکب ستمی بزرگ گردید و کینهای را که از دیرباز نسبت به امام علی علیه السلام و فرزندان او داشت به ویژه امام حسن علیه السلام داشت آشکار نموئد.
بنیامیّه عقدههای جنگ بدر و کینههای جاهلیّت، دشمنیهای روز احد را تلافی کردند و داغی دیگر بر دل اهلبیت و شیعیان زدند. و با این توهین به مقام امامت، سعی در انحراف مسیر هدایت امّت به سوی خویش بودند.
معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر:
1 نقش عایشه در اسلام، علامه عسکری.
2 منتهی الامال، شیخ عباس قمی.
3 الارشاد، شیخ مفید، ترجمه رسولی محلاتی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 4، ص 16.
[2] . علامه عسکری، مرتضی، نقش عایشه در اسلام، ترجمة محمد صادق نجمی، ج 3، ص 190 تا 194، نشر دانشکدة اصول دین.
[3] . فرعون در کار رعیّت از یزید عادلتر و در کار عامّه و خاصّه مردم خویش منصفتر بود. مسعودی، مروج الذهب، بیروت، دارالمعرفه ج 3، ص 77 و 78.
[4] . قریشی، باقر شریف، زندگانی حسن بنابراین علی علیه السلام ، ترجمة فخرالدین حجازی، چ بعثت، ص 689.
- [سایر] آیا بدن امام مجتبی علیهالسلام تیرباران شد؟
- [سایر] هفتم صفر، روز شهادت امام حسن علیه السلام است یا ولادت امام کاظم علیه السلام؟ شرح هفتم ماه صفر، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است یا ولادت امام موسی کاظم علیه السلام؟ کدام نقل درست است؟ وظیفه ما در این روز عزاداری برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است یا شادمانی جهت ولادت امام موسی کاظم علیه السلام؟
- [سایر] سلام علیکم آیا موقع تشییع جناره امام حسن مجتبی علیه السلام،تابوت تیرباران شد، تیر به جسد مطهر اصابت کرد ؟ و موقع دفن اگر کفن نجس شود باید تطهیر یا تعویض شود. آیا کفن امام حسن مجتبی علیه السلام را عوض کردند؟ (چون روضه خوان ها می گویند بدن با تابوت بخاطر اصابت تیر به هم دوخته شده بود)
- [سایر] امام حسن علیه السلام چگونه به شهادت رسیدند؟
- [سایر] چرا به امام حسن مجتبی(علیه السلام)،کریم اهل بیت می گویند؟
- [سایر] چرا دشمنان امام حسن علیه السلام اجازه ندادند که بدن مبارک آن حضرت بعد از شهادت کنار مرقد پیامبر دفن شود؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] درباره فضایل امام حسن علیه السلام و کریم اهل بیت بودن ایشان توضیح دهید؟
- [سایر] آیا با شهادت حضرت قاسم بن الحسن و عبداله بن الحسن علیهما السلام نسل ذکور امام حسن مجتبی(ع) قطع شد آیا در حال حاضر سید حسنی دارم؟
- [سایر] با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان عزیز میخواستم ازتون بپرسم که اینکه می گویند شرایط زمان امام حسن با امام حسین فرق داشت ومعاویه فردی بود که ظاهر اسلام را حفظ میکرد به خاطر همین امام حسن حاضر به صلح با معاویه شدپس چرا با این وجود امام حسن درهمان اوایل بعد از شهادت امام علی میخواست که با معاویه بجنگد و علیه حکومت معاویه نیرو بسیج کند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله اردبیلی] عدالت، ملکه انجام واجبات و ترک محرمات است، و به وسیله حسن ظاهر شناخته میشود، و با شهادت دو مرد عادل یا شیاعی که موجب وثوق و اطمینان شود و یا هر طریق عقلایی که اطمینانآور باشد، ثابت میشود.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.