چرا دشمنان امام حسن علیه السلام اجازه ندادند که بدن مبارک آن حضرت بعد از شهادت کنار مرقد پیامبر دفن شود؟
یکی از امامان معصوم و نوة بزرگ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حضرت امام حسن مجتبی است که مورد ظلم بنی امیه و دیگر دشمنان واقع شده و با زهر کینه به شهادت رسیده و بعد از شهادت نیز، جنازه مطهر آن حضرت مورد حمله و تیرباران واقع شد.[1] این دشمنان چه کسانی بودند؟ و چرا با امام حسن مجتبی که به گفته پیامبر سید جوانان اهل بهشت بود این گونه برخورد کردند؟ و هدفشان چه بود؟ به گفته مورخین یکی از این افراد که در آزار و اذیت امام حسن علیه السلام ، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه، پسر ابی سفیان است که از طرف امام حسن احساس خطر می‌کرد و لذا با حیله و فریب جَعده، که همسر امام حسن بود، آن حضرت را به شهادت رساند.[2] فرد دیگر که امام حسن را خیلی اذیت می‌کرد و حتی در جلوگیری از دفن جنازه امام حسن در کنار مرقد پیامبر نقش مؤثری داشت؛ مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر او و پدرش را به خاطر کارهای خلاف و دشمنی‌هایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود، اما عثمان در زمان خلافتش، عثمان آنها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. لذا مروان نسبت به خاندان پیامبر بغض و کینه شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت دریغ نمی‌کرد. فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر نقش داشت عایشه دختر ابی بکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان[3] و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی علیه السلام و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضة پیامبر جلوگیری کرد. علت ممانعت آنها از دفن حضرت این بود که مروان پسر حکم که داماد عثمان بود عضو اصلی مخالفین بود و در تحریک عایشه هم نقش مؤثری داشت و می‌گفت: که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن علیه السلام در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم . در این میان نیز آل امیه و آل ابی‌سفیان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی علیه السلام مخصوصاً به امام حسن علیه السلام بدبین بود و نسبت به او کینه داشت. عایشه در جریان دفن امام حسن علیه السلام گفت: می‌خواهید کسی را که من دوست ندارم به خانة من داخل کنید.[4] البته ادعای عایشه هم مانند ادعای سایری بهانه بود؛ چون عایشه از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمی‌توانست ادعا کند که خانه همه‌اش مال اوست اما چون از حضرت علی علیه السلام و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت. لذا با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد. مسلمان شدن بنی امیه و آل ابی‌سفیان از روی ناچاری بود برای این‌که آن‌ها زمانی مسلمان شدند که مسلمانان قدرت حاکم شده بود و آنها نتوانستند با آن مقابله کنند، آنها مسلمان شدند تا جان‌شان حفظ شود. لذا هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی استفاده می‌کردند و به اسلام ضربه می‌زدند. آنها به و گفته‌های پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند. در جریان دفن امام حسن علیه السلام وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت می‌کنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید؛ مروان با تمسخر به او گفت: اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمی‌کردند ضایع شده و از بین می‌رفت.[5] با توجه به روایت می‌فهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر گفته نشود و مردم آنها را فراموش کنند. بنی امیه از اسلام بعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند. دلیل دیگری که در رابطه با مروان در جلوگیری از دفن امام حسن علیه السلام گفته شده عبارت از این است که چون مروان آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام می‌خواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین خاطر بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آنرا با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد.[6] بدون شک مروان یکی از کثیف ترین چهره‌های بنی امیه است که در تمام مدتی که حاکم مدینه بود با زبان تند خود امام علی علیه السلام و بنی هاشم را دشنام می‌داد و اینها همه به خاطر عداوت و بغض و کینه ای بود که از اسلام و پیامبر و خاندان آن حضرت داشت و حتی در جلوگیری از دفن امام حسن علیه السلام در کنار پیامبر به هدف پلید خود رسید. اما هدف دشمنان اهل بیت از این اقدام این بود که می‌خواستند اهل بیت پیامبر را از پیامبر دور کنند و خودشان را در ظاهر به آن حضرت نزدیک‌تر جلوه دهند تا خاندان پیامبر در اذهان مردم به فراموشی سپرده شود غافل از این‌که مردم عموماً، علاقه و محبت شدیدی به خاندان رسالت داشتند و این محبت خدادادی بود و با هیچ ترفندی نمی‌شد آن را از بین برد. دشمنان اسلام و خاندان پیامبر سعی کردند که این محبت بین مردم و خاندان پیامبر را کمرنگ کنند ولی این محبت روز به روز بیشتر شد و آن‌ها به خاطر اعمالِ زشت خود همیشه مورد لعن و نفرت دوستداران خاندان پیامبر هستند و تا اَبد هم خواهند بود. بنابراین دشمنان خاندان پیامبر به خاطر عداوت و کینه و دشمنی که با اسلام و اهل بیت پیامبر و اولاد علی علیه السلام داشتند مانع از همجواری امام حسن علیه السلام با پیامبر اسلام شدند. معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر: 1 زندگانی امام حسن مجتبی، سیدهاشم رسولی محلاتی. 2 حیات امام حسن، باقر شریف قرشی. 3 علی و فرزندانش، محمدعلی خلیلی (مترجم). 3 حسن کیست؟ فضل الله کمپانی. 4 صلح امام حسن علیه السلام ، ترجمه آیت الله سید علی خامنه‌ای. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . قرشی، سید علی اکبر، شخصیت امام مجتبی، چاپ میهن، 1380 ه ، ص 372، نوبت چاپ اول. [2] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، کتابفروشی صدوق، 1349، ص 65. [3] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه وفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403 ه ، ج44، ص157. [4] . قائمی، علی، در مکتب کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی علیه السلام ، انتشارات امیری، چاپ اول، 74، ص 442، و قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج1، انتشارات هجرت چاپ هشتم، 73، قم، ص440. [5] . جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، قم، انتشارات انصاریان،‌چاپ پنجم، 81، ص168. [6] . همان، ص169، به نقل از انساب الاشراف، ج3، ص65.
عنوان سوال:

چرا دشمنان امام حسن علیه السلام اجازه ندادند که بدن مبارک آن حضرت بعد از شهادت کنار مرقد پیامبر دفن شود؟


پاسخ:

یکی از امامان معصوم و نوة بزرگ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حضرت امام حسن مجتبی است که مورد ظلم بنی امیه و دیگر دشمنان واقع شده و با زهر کینه به شهادت رسیده و بعد از شهادت نیز، جنازه مطهر آن حضرت مورد حمله و تیرباران واقع شد.[1]
این دشمنان چه کسانی بودند؟ و چرا با امام حسن مجتبی که به گفته پیامبر سید جوانان اهل بهشت بود این گونه برخورد کردند؟ و هدفشان چه بود؟
به گفته مورخین یکی از این افراد که در آزار و اذیت امام حسن علیه السلام ، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه، پسر ابی سفیان است که از طرف امام حسن احساس خطر می‌کرد و لذا با حیله و فریب جَعده، که همسر امام حسن بود، آن حضرت را به شهادت رساند.[2]
فرد دیگر که امام حسن را خیلی اذیت می‌کرد و حتی در جلوگیری از دفن جنازه امام حسن در کنار مرقد پیامبر نقش مؤثری داشت؛ مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر او و پدرش را به خاطر کارهای خلاف و دشمنی‌هایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود، اما عثمان در زمان خلافتش، عثمان آنها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. لذا مروان نسبت به خاندان پیامبر بغض و کینه شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت دریغ نمی‌کرد.
فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر نقش داشت عایشه دختر ابی بکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان[3] و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی علیه السلام و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضة پیامبر جلوگیری کرد. علت ممانعت آنها از دفن حضرت این بود که مروان پسر حکم که داماد عثمان بود عضو اصلی مخالفین بود و در تحریک عایشه هم نقش مؤثری داشت و می‌گفت: که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن علیه السلام در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم . در این میان نیز آل امیه و آل ابی‌سفیان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی علیه السلام مخصوصاً به امام حسن علیه السلام بدبین بود و نسبت به او کینه داشت.
عایشه در جریان دفن امام حسن علیه السلام گفت: می‌خواهید کسی را که من دوست ندارم به خانة من داخل کنید.[4] البته ادعای عایشه هم مانند ادعای سایری بهانه بود؛ چون عایشه از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمی‌توانست ادعا کند که خانه همه‌اش مال اوست اما چون از حضرت علی علیه السلام و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت. لذا با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد.
مسلمان شدن بنی امیه و آل ابی‌سفیان از روی ناچاری بود برای این‌که آن‌ها زمانی مسلمان شدند که مسلمانان قدرت حاکم شده بود و آنها نتوانستند با آن مقابله کنند، آنها مسلمان شدند تا جان‌شان حفظ شود. لذا هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی استفاده می‌کردند و به اسلام ضربه می‌زدند. آنها به و گفته‌های پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند. در جریان دفن امام حسن علیه السلام وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت می‌کنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید؛ مروان با تمسخر به او گفت: اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمی‌کردند ضایع شده و از بین می‌رفت.[5]
با توجه به روایت می‌فهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر گفته نشود و مردم آنها را فراموش کنند. بنی امیه از اسلام بعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند.
دلیل دیگری که در رابطه با مروان در جلوگیری از دفن امام حسن علیه السلام گفته شده عبارت از این است که چون مروان آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام می‌خواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین خاطر بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آنرا با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد.[6]
بدون شک مروان یکی از کثیف ترین چهره‌های بنی امیه است که در تمام مدتی که حاکم مدینه بود با زبان تند خود امام علی علیه السلام و بنی هاشم را دشنام می‌داد و اینها همه به خاطر عداوت و بغض و کینه ای بود که از اسلام و پیامبر و خاندان آن حضرت داشت و حتی در جلوگیری از دفن امام حسن علیه السلام در کنار پیامبر به هدف پلید خود رسید.
اما هدف دشمنان اهل بیت از این اقدام این بود که می‌خواستند اهل بیت پیامبر را از پیامبر دور کنند و خودشان را در ظاهر به آن حضرت نزدیک‌تر جلوه دهند تا خاندان پیامبر در اذهان مردم به فراموشی سپرده شود غافل از این‌که مردم عموماً، علاقه و محبت شدیدی به خاندان رسالت داشتند و این محبت خدادادی بود و با هیچ ترفندی نمی‌شد آن را از بین برد. دشمنان اسلام و خاندان پیامبر سعی کردند که این محبت بین مردم و خاندان پیامبر را کمرنگ کنند ولی این محبت روز به روز بیشتر شد و آن‌ها به خاطر اعمالِ زشت خود همیشه مورد لعن و نفرت دوستداران خاندان پیامبر هستند و تا اَبد هم خواهند بود.
بنابراین دشمنان خاندان پیامبر به خاطر عداوت و کینه و دشمنی که با اسلام و اهل بیت پیامبر و اولاد علی علیه السلام داشتند مانع از همجواری امام حسن علیه السلام با پیامبر اسلام شدند.
معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر:
1 زندگانی امام حسن مجتبی، سیدهاشم رسولی محلاتی.
2 حیات امام حسن، باقر شریف قرشی.
3 علی و فرزندانش، محمدعلی خلیلی (مترجم).
3 حسن کیست؟ فضل الله کمپانی.
4 صلح امام حسن علیه السلام ، ترجمه آیت الله سید علی خامنه‌ای.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . قرشی، سید علی اکبر، شخصیت امام مجتبی، چاپ میهن، 1380 ه ، ص 372، نوبت چاپ اول.
[2] . اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، کتابفروشی صدوق، 1349، ص 65.
[3] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه وفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403 ه ، ج44، ص157.
[4] . قائمی، علی، در مکتب کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی علیه السلام ، انتشارات امیری، چاپ اول، 74، ص 442، و قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج1، انتشارات هجرت چاپ هشتم، 73، قم، ص440.
[5] . جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، قم، انتشارات انصاریان،‌چاپ پنجم، 81، ص168.
[6] . همان، ص169، به نقل از انساب الاشراف، ج3، ص65.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین