در خصوص تاریخ شهادت امام حسن مجتبی (ع) اختلاف نظر می باشد نظر مبارک جنابعالی در این خصوص چیست ؟ تاریخ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، امام مجتبی(علیه السلام) در ماه صفر بین علمای شیعه اختلافی نیست. گرچه عده ای از اهل سنت آن را به نحو اختلاف در ماه ربیع الاول دانستهاند ، لکن در میان علمای شیعه سه قول وجود دارد: قول اول: روز آخر ماه صفر که قائل آن شیخ کلینی(قدس سره)میباشد و لازم به ذکر است که این قول را تنها ایشان ذکر کرده و قولی منفرد است که با تمام وجاهت و بزرگی وی هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او تبعیت ننمودهاند. قول دوم: روز بیست و هشتم ماه صفر که اولین قائل آن شیخ مفید(قدس سره) در کتاب (مسارّ الشیعه) میباشد در حالی که خود شیخ در کتاب دیگرش (الارشاد) از ذکر روز شهادت ساکت مانده است و تنها ذکر ماه صفر را دارد و دیگر اینکه شیخ طوسی(قدس سره) در کتاب (تهذیب الاحکام) با توجه به اینکه شیخ کلینی و شیخ مفید(قدس سرهما) در شمار مشیخه او قرار داشتهاند و از آنان روایت میکند، تنها از کلام شیخ مفید(قدس سره) در کتاب (الارشاد) تبعیّت کرده است و از عدم التزام و تعیین نکردن او بر روز خاص در ماه صفر میتوان استفاده نمود که کلام شیوخ خود در بیست و هشتم و آخر صفر را نپذیرفته است. البته لازم به ذکر است که قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانی(قدس سرهما) تبعیّت و موافقت شده است، لکن پس از قرن ششم تا این زمان قائلی ندارد. قول سوم: روز هفتم ماه صفر میباشد که از چند جهت حائز اهمیت است؛ جهت یکم: از جهت قائلین به آن، در کمّ و کیف نسبت به قائلین دو قول مذکور برتری دارد. بگونهای که اولاًروز آن از ایام هفته در این قول به پنج شنبه ذکر شده است و ثانیاًاز جهت تعداد قائلین بیشتر است و این قول از زمان امام کاظم(علیه السلام) و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّی (البرسی) 169-246 هق عنوان شده است. نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه مینویسد: (قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبی(علیه السلام)است. او صاحب کتاب (تثبیت الامامه) میباشد که از امام صادق(علیه السلام) با واسطه و از امام کاظم(علیه السلام) بدون واسطه روایت میکند.) ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: (کنیه او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضا(علیه السلام) دعوت می کرده و از سال 220هق تا 246 هق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّ–کوهی در نزدیک حله– مخفی بوده است.) شیخ آقا بزرگ تهرانی(قدس سره)کتاب شناس قرن در الذریعه او را سیدی شریف و از سادات بنی الحسن(علیه السلام) دانسته است. از این روایت قاسم بن ابراهیم که دلیل سابق و مقدم بر دلیل دو قول دیگر است، بزرگانی از فقهاء همچون شهید اول در (الدروس)، کفعمی در (المصباح)، والد شیخ بهائی در (وصول الاخبار الی اصول الاخبار)، شیخ بهائی در (توضیح المقاصد)، علامه مجلسی در (بحار الانوار)، شیخ عبدالله بحرانی در (عوالم العلوم)، شیخ محمد حسن نجفی در (جواهر الکلام)، شیخ جعفر کاشف الغطاء در (کشف الغطاء) و شیخ عباس قمی در (انوار البهیّه) (قدس سرهم) پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعیت نمودهاند. به طوری که محقق بزرگ شیخ عباس قمی(قدس سره) پس از تحقیق در اقوال، قول هفتم صفر را اختیار کرده و دو قول دیگر را ضعیف شمرده است. جهت دوم: سیره علمی علما و متشرعه و سنت عملی ایشان در روز هفتم ماه صفر در کلیه بلاد شیعه بر اقامهی عزا بوده و میباشد. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم که پس از ورود آیت الله موسس، حاج شیخ عبدالکریم حائری(قدس سره) به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامه عزا نمودند؛ و پس از ایشان تحفّظ این سنت سیرهی بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی(قدس سرهما) -که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشتهاند،- بوده است. نیز مراجع فعلی حوزه علمیه قم همچون آیات عظام صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، سیستانی، روحانی،مکارم شیرازی و.. (حفظهم الله) و آیات عظام فاضل لنکرانی، میرزا جواد تبریزی، شیخ محمد تقی بهجت (قدس سرهم) بر تبعیت از سنت علمای سلف خصوصاً حاج شیخ عبدالکریم حائری(قدس سره)تأکید نموده و بر اقامه ی عزا در این روز و حرکت دستههای عزاداری به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) در هفتم صفر اتفاق نمودهاند؛ و در این روز دروس سطوح عالی حوزه تعطیل میگردد.
در خصوص تاریخ شهادت امام حسن مجتبی (ع) اختلاف نظر می باشد نظر مبارک جنابعالی در این خصوص چیست ؟
در خصوص تاریخ شهادت امام حسن مجتبی (ع) اختلاف نظر می باشد نظر مبارک جنابعالی در این خصوص چیست ؟
تاریخ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، امام مجتبی(علیه السلام) در ماه صفر بین علمای شیعه اختلافی نیست. گرچه عده ای از اهل سنت آن را به نحو اختلاف در ماه ربیع الاول دانستهاند ، لکن در میان علمای شیعه سه قول وجود دارد:
قول اول: روز آخر ماه صفر که قائل آن شیخ کلینی(قدس سره)میباشد و لازم به ذکر است که این قول را تنها ایشان ذکر کرده و قولی منفرد است که با تمام وجاهت و بزرگی وی هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او تبعیت ننمودهاند.
قول دوم: روز بیست و هشتم ماه صفر که اولین قائل آن شیخ مفید(قدس سره) در کتاب (مسارّ الشیعه) میباشد در حالی که خود شیخ در کتاب دیگرش (الارشاد) از ذکر روز شهادت ساکت مانده است و تنها ذکر ماه صفر را دارد و دیگر اینکه شیخ طوسی(قدس سره) در کتاب (تهذیب الاحکام) با توجه به اینکه شیخ کلینی و شیخ مفید(قدس سرهما) در شمار مشیخه او قرار داشتهاند و از آنان روایت میکند، تنها از کلام شیخ مفید(قدس سره) در کتاب (الارشاد) تبعیّت کرده است و از عدم التزام و تعیین نکردن او بر روز خاص در ماه صفر میتوان استفاده نمود که کلام شیوخ خود در بیست و هشتم و آخر صفر را نپذیرفته است.
البته لازم به ذکر است که قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانی(قدس سرهما) تبعیّت و موافقت شده است، لکن پس از قرن ششم تا این زمان قائلی ندارد.
قول سوم: روز هفتم ماه صفر میباشد که از چند جهت حائز اهمیت است؛
جهت یکم: از جهت قائلین به آن، در کمّ و کیف نسبت به قائلین دو قول مذکور برتری دارد. بگونهای که اولاًروز آن از ایام هفته در این قول به پنج شنبه ذکر شده است و ثانیاًاز جهت تعداد قائلین بیشتر است و این قول از زمان امام کاظم(علیه السلام) و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّی (البرسی) 169-246 هق عنوان شده است.
نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه مینویسد: (قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبی(علیه السلام)است. او صاحب کتاب (تثبیت الامامه) میباشد که از امام صادق(علیه السلام) با واسطه و از امام کاظم(علیه السلام) بدون واسطه روایت میکند.)
ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: (کنیه او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضا(علیه السلام) دعوت می کرده و از سال 220هق تا 246 هق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّ–کوهی در نزدیک حله– مخفی بوده است.)
شیخ آقا بزرگ تهرانی(قدس سره)کتاب شناس قرن در الذریعه او را سیدی شریف و از سادات بنی الحسن(علیه السلام) دانسته است.
از این روایت قاسم بن ابراهیم که دلیل سابق و مقدم بر دلیل دو قول دیگر است، بزرگانی از فقهاء همچون شهید اول در (الدروس)، کفعمی در (المصباح)، والد شیخ بهائی در (وصول الاخبار الی اصول الاخبار)، شیخ بهائی در (توضیح المقاصد)، علامه مجلسی در (بحار الانوار)، شیخ عبدالله بحرانی در (عوالم العلوم)، شیخ محمد حسن نجفی در (جواهر الکلام)، شیخ جعفر کاشف الغطاء در (کشف الغطاء) و شیخ عباس قمی در (انوار البهیّه) (قدس سرهم) پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعیت نمودهاند.
به طوری که محقق بزرگ شیخ عباس قمی(قدس سره) پس از تحقیق در اقوال، قول هفتم صفر را اختیار کرده و دو قول دیگر را ضعیف شمرده است.
جهت دوم: سیره علمی علما و متشرعه و سنت عملی ایشان در روز هفتم ماه صفر در کلیه بلاد شیعه بر اقامهی عزا بوده و میباشد. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم که پس از ورود آیت الله موسس، حاج شیخ عبدالکریم حائری(قدس سره) به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامه عزا نمودند؛ و پس از ایشان تحفّظ این سنت سیرهی بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی(قدس سرهما) -که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشتهاند،- بوده است.
نیز مراجع فعلی حوزه علمیه قم همچون آیات عظام صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، سیستانی، روحانی،مکارم شیرازی و.. (حفظهم الله) و آیات عظام فاضل لنکرانی، میرزا جواد تبریزی، شیخ محمد تقی بهجت (قدس سرهم) بر تبعیت از سنت علمای سلف خصوصاً حاج شیخ عبدالکریم حائری(قدس سره)تأکید نموده و بر اقامه ی عزا در این روز و حرکت دستههای عزاداری به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) در هفتم صفر اتفاق نمودهاند؛ و در این روز دروس سطوح عالی حوزه تعطیل میگردد.
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] هفتم صفر، روز شهادت امام حسن علیه السلام است یا ولادت امام کاظم علیه السلام؟ شرح هفتم ماه صفر، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است یا ولادت امام موسی کاظم علیه السلام؟ کدام نقل درست است؟ وظیفه ما در این روز عزاداری برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است یا شادمانی جهت ولادت امام موسی کاظم علیه السلام؟
- [سایر] در اواخر زندگانی امام علی(ع) و بعد از شهادت آنحضرت و در زمان امامت امام حسن مجتبی(ع) چه کسانی فرماندار مدینه بودند؟
- [سایر] آیا با شهادت حضرت قاسم بن الحسن و عبداله بن الحسن علیهما السلام نسل ذکور امام حسن مجتبی(ع) قطع شد آیا در حال حاضر سید حسنی دارم؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] آیا امام حسن(ع) همسران زیادی داشتند؟
- [سایر] آیا حدیثی که در کتب شیعی در خصوص «نماز خواندن امام حسن و امام حسین (ع) پشت سر مروان ابن حکم» ذکر شده است، موثق است؟
- [سایر] امام حسن(ع) چند همسر داشته است؟
- [سایر] آیا امام حسن مجتبی(ع) (مِطلاق) بود؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.