باید به این نکته اشاره کنیم که در کتب تاریخی که به تفصیل در مورد حضرت عباس علیه السلام سخن به میان آمده به یک مطلب مشترک بر میخوریم و آن اینکه حضرت عباس دارای همسری بودهاند به نام لبابه و دو فرزند بنامهای عبیدالله و فضل که نسل آن حضرت با عبیدالله ادامه پیدا میکند.[1] در جائی دیگر آمده است که لبابه همسر وی بوده و مادرش ام حکیم نام داشته است.[2] نیز در جایی دیگر پس از ذکر لبابه و دو فرزندش به نام سه فرزند دیگر بر میخوریم به نامهای حسن، قاسم و دختری که نام برده نشده است.[3] برای مطالعه دقیقتر در احوال آن حضرت میتوانید به کتاب چهره درخشان قمر بنیهاشم مراجعه فرمایید. حضرت امام زین العابدین علیه السلام در حدیثی با بیان فضیلت علم آموزی چنین میفرمایند: ... فتعلموا العلم عن حملة العلم و علموه اخوانکم کما علمکموهُ العلما؛ علم را از اهل علم بیاموزید و به دیگران یاد دهید، هم چنان که علما به شما آموختند.[4] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . حسین عماد زاده، زندگانی قمر بنیهاشم، اول، کتابفروشی اسلامیه، 1322 شمسی، ص 26. [2] . علی ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنیهاشم، انتشارات مکتب الحسین، چهارم، قم، 1376، ص 21. [3] . سید عبدالرزاق موسی المقرم، العباس، ترجمه ناصر پاک پرور، نشر مولود کعبه، سوم شعبان، 1416، ص 341. [4] . شهید ثانی، منیة المرید، تحقیق رضا مختاری، مکتب الاعلام الاسلامی، اول، قم، 1368، ص 111
آیا حضرت ابوالفضل علیه السلام ازدواج نموده بودند یا خیر و در صورت ازدواج نام همسر ایشان چه بوده است؟
باید به این نکته اشاره کنیم که در کتب تاریخی که به تفصیل در مورد حضرت عباس علیه السلام سخن به میان آمده به یک مطلب مشترک بر میخوریم و آن اینکه حضرت عباس دارای همسری بودهاند به نام لبابه و دو فرزند بنامهای عبیدالله و فضل که نسل آن حضرت با عبیدالله ادامه پیدا میکند.[1]
در جائی دیگر آمده است که لبابه همسر وی بوده و مادرش ام حکیم نام داشته است.[2]
نیز در جایی دیگر پس از ذکر لبابه و دو فرزندش به نام سه فرزند دیگر بر میخوریم به نامهای حسن، قاسم و دختری که نام برده نشده است.[3]
برای مطالعه دقیقتر در احوال آن حضرت میتوانید به کتاب چهره درخشان قمر بنیهاشم مراجعه فرمایید.
حضرت امام زین العابدین علیه السلام در حدیثی با بیان فضیلت علم آموزی چنین میفرمایند:
... فتعلموا العلم عن حملة العلم و علموه اخوانکم کما علمکموهُ العلما؛ علم را از اهل علم بیاموزید و به دیگران یاد دهید، هم چنان که علما به شما آموختند.[4]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حسین عماد زاده، زندگانی قمر بنیهاشم، اول، کتابفروشی اسلامیه، 1322 شمسی، ص 26.
[2] . علی ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنیهاشم، انتشارات مکتب الحسین، چهارم، قم، 1376، ص 21.
[3] . سید عبدالرزاق موسی المقرم، العباس، ترجمه ناصر پاک پرور، نشر مولود کعبه، سوم شعبان، 1416، ص 341.
[4] . شهید ثانی، منیة المرید، تحقیق رضا مختاری، مکتب الاعلام الاسلامی، اول، قم، 1368، ص 111
- [سایر] آیا حضرت ابوالفضل علیه السلام ازدواج نموده بودند یا خیر و در صورت ازدواج نام همسر ایشان چه بوده است؟
- [سایر] آیا حضرت عباس(علیه السلام) همسر و فرزند داشته است؟
- [سایر] آیا حضرت عباس (ع) دارای همسر و فرزند بوده اند؟
- [سایر] آیا حضرت عباس(علیه السلام) در زمان واقعه کربلا دارای همسر و فرزند بوده اند؟
- [سایر] آیا حضرت عباس(ع) در زمان واقعه کربلا دارای همسر و فرزند بوده اند؟
- [سایر] به چه دلیل به حضرت عباس(علیه السلام) ابوالفضل می گویند در این ارتباط اگر روایتی وجود دارد بنویسید؟
- [سایر] به چه دلیل به حضرت عباس(ع) را ابوالفضل می گویند در این ارتباط آیا روایتی وجود دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چه دلیلی بر سیادت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) وجود دارد؟
- [سایر] آیا از نسل حضرت عباس هم سادات داریم؟
- [سایر] برای اینکه ساره همسر حضرت ابراهیم(علیه السلام) خودش پیشنهاد هاجر را برای ازدواج مجدد به حضرت ابراهیم(علیه السلام) کرده، توجیهی دارید؟
- [آیت الله سیستانی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند ، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد ، پس از بذل میگوید : (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خَلَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است . و در صورتی که زن معیّن باشد ، بردن نامش لازم نیست ، و همچنین در مبارات .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد پس از بذل می گوید زوجتی فاطمه خلعتها علی ما بذلت یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم و بنابر احتیاط مستحب بعد از جمله مشتمل بر خلع هی طالق هم بگوید و در صورتی که زن معین باشد بردن نامش لازم نیست
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، پس از بذل میگوید: زَوْجَتِی فَاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هی طَالِق زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است
- [آیت الله خوئی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلًا فاطمه باشد پس از بذل میگوید: (زَوَجَتِیْ فاطِمَةَ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَت) و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید (هِیَ طَالق) یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است و درصورتی که زن معین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات نیز لازم نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند؛ چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد؛ پس از بذل می گوید زوجتی فاطمه خالعتها علی ما بذلت و بنا بر احتیاط مستحب نیز بگوید هی طالق یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است و در صورتی که زن معین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات نیز لازم نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.