تاریخ نشان داده که عواملی از قبیل ظلم و استبداد و بیعدالتی و اقدامات نادرست حکام از عمدهترین علل سقوط یک حکومت بوده و این امر یک فرضیه ثابت شده در تمام دورههای تاریخی است. در ایران هم خیلی از سلسلهها و حکومتهای پیش از حکومت پهلوی به خاطر ظلمی که بر مردم روا میداشتند در نهایت دچار انحطاط شده و عاقبتی غیر از سقوط و سرنگونی نداشتند. در مورد اینکه چرا شاه فرار کرد: باید یک بررسی کلی از اوضاع ایران بعد از به قدرت رسیدن پهلوی دوم و بالاخص بعد از کودتای 28 مرداد 1332 ارائه داد و همچنین اقدامات شاه را در زمینههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی. اقتصادی و نظامی بررسی کرد اما چون این مختصر اجازه طولانی شدن کلام را نمیدهد لذا به طور اختصار به موارد ذکر شده اشاره میشود. بعد از کودتای 28 مرداد محمدرضا به خواست آمریکا و انگلیس دیکتاتور بلامنازع ایران گردید.[1] و هر کاری که انجام میداد باید منافع این دولتهای خارجی را هم مدنظر میداشت تا آنجا که خود را سرسپرده، نوکر و مطیع فرمان آمریکا نشان میداد. و خود را متکی به آن قدرت میکرد و در مقابل به خواست ملت که استقلال وطن و آزادی اجتماعی و انسانی و دینی بود بود توجهی نمیکرد. تا اینکه در 1342 امام(ره) رسماً وارد صحنه میشوند و در برابر زیادهخواهیهای شاه و تظلمخواهی مردم علیه شاه موضعگیری میکنند و در این راستا موجبات بیداری علماء و اندیشمندان و مردم را فراهم میآورند و در مقابل اقدامات ناصحیح و زیانآور شاه عکسالعمل نشان میدهند. همانطور که اشاره شد حکومت پهلوی دوم یک حکومت دیکتاتوری بود که پایههای اقتدار خود را در بخش نظامی میدید و به تجهیز هر چه بیشتر آن میپرداخت. هزینههای کلانی از بخشهای اقتصادی و رفاهی جامعه میکاست و به این بخش هزینه میکرد و همچنین پستهای حساس اداری را در اختیار این بخش قرار میداد طوری که وظیفه اصلی این بخش در کنترل سیاسی جامعه و حفظ سلطنت خلاصه میشد[2] و این امر موجب نارضایتی بخشهای دیگر جامعه از جمله طبقات پایین جامعه که از نابرابری رنج میبردند میشد. علت دیگر نارضایتی مردم و مخالفین سوء استفاده شاه از قدرت بود طوری که در زمان محمدرضا شاه، قانون اساسی به طور کامل مورد سوء استفاده قرار میگرفت و در عمل از استقلال قوا خبری نبود و همه تصمیمات مهم به وسیله او صورت میگرفت و این یعنی استبداد و یکی از نتایج استبداد هم این بود که وزرا برای باقی ماندن بر سرکار، همیشه میکوشیدند وزارتخانة آنها نظر موافق شاه را جلب کند بنابراین هرگونه که میخواستند در آمار و حقایق دست میبردند[3] و به جای خدمت به مردم و مملکت تمام سعیشان حفظ موقعیت خودشان بود. از اقدامات دیگر پهلوی که موجب نارضایتی مردم میشد مبارزه با مذهب و مظاهر و شعائر آن بود. رواج فساد و بیبندوباری، از طریق عطای مجوز به عشرتکدهها و...، تغییر تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی و ... مذهب مردم را دچار خطر نمود علاوه بر این مسائل مسأله کاپیتولاسیون، برتر شمردن عناصر وابسته به بیگانگان و ایرانیان غیر مسلمان بر ایرانیان مسلمان، نارضایتی را در اقشار مختلف مردم گسترش داد. در زمینه اقتصاد، هم باید گفت که تنها سرمایه خدادادی و ملی ایران یعنی نفت در دوره پهلوی با توجه به رابطهای که با بیگانگان داشت و به خاطر عدم توانایی نیروهای داخلی در استخراج و تصفیه آن در اختیار خارجیها قرار میگرفت و عایدات کمی به ایران میرسید. کشاورزی وضع مناسبی نداشت و اغلب زمینها در اختیار مالکان و درباریان قرار داشت و این طبقه هم به گونهای مردم روستایی را استثمار میکرد در مقابل روستائیان از حداقل امور رفاهی و امنیتی برخوردار بودند. این اقدامات و هزاران اقدام دیگر رژیم شاه که در راستای منافع بیگانه و ضرر مردم بود در نهایت موجب گردید که افرادی مثل امام(ره) جهت مقابله با این وضع وارد صحنه شوند و با بیدار کردن مردم پایههای حکومتی را به لرزه درآورند نارضایتیها به اغلب شهرها سرایت کرد و مردم در تظاهرات خیابانی شرکت میکردند رژیم هم نمیتوانست جلوی جوشش مردم را بگیرد چرا که در این تظاهرات افراد میلیونی شرکت میکردند.[4] وقتی که اعتراضات اوج گرفت و مردم به رهبری علما خواستار حقوق خویش شدند و شاه هم روز به روز از لحاظ قدرت ضعیفتر میگردید به نحوی که برای وی و مشاوران خارجی او آشکار شد که شاه در این میدان بازنده است بهترین اقدامی که میتوانست بدان طرفی بندد آن بود که از کشور خارج شود (فرار کند) و بدین شکل تاریخ یکبار دیگر تکرار شد و حکومتی که خود را از مردم دور نگه داشت و متکی به بیگانه بود در نتیجه اقدامات غلط و ناصحیح بعد از 36 سال ظلم و بیعدالتی ناگزیر از مرکب قدرت به زیر کشیده شد و با خواری تمام پا به فرار گذاشت. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 . از سید ضیاء تا بختیار، مسعود بهنود. 2 . ایران بین دو انقلاب، امیروند آبراهامیان. 3 . روز شمار انقلاب اسلامی ایران، فرهاد بخشنده. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . حسین، فردوست، ظهور و سقوط، سلطنت پهلوی، ج 1، ص 562، چاپ دوم، 1370، مؤسسه اطلاعات. [2] . جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرائی و چگونگی رخ داد آن، ص 97 109، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، نشر معارف. [3] . همان. [4] . وحیدالزمان، صدیقی، انقلاب اسلامی ایران ازنگاه دیگران، ترجمه: سید مجید روئین تن، ص 180، انتشارات اطلاعات.
تاریخ نشان داده که عواملی از قبیل ظلم و استبداد و بیعدالتی و اقدامات نادرست حکام از عمدهترین علل سقوط یک حکومت بوده و این امر یک فرضیه ثابت شده در تمام دورههای تاریخی است. در ایران هم خیلی از سلسلهها و حکومتهای پیش از حکومت پهلوی به خاطر ظلمی که بر مردم روا میداشتند در نهایت دچار انحطاط شده و عاقبتی غیر از سقوط و سرنگونی نداشتند.
در مورد اینکه چرا شاه فرار کرد: باید یک بررسی کلی از اوضاع ایران بعد از به قدرت رسیدن پهلوی دوم و بالاخص بعد از کودتای 28 مرداد 1332 ارائه داد و همچنین اقدامات شاه را در زمینههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی. اقتصادی و نظامی بررسی کرد اما چون این مختصر اجازه طولانی شدن کلام را نمیدهد لذا به طور اختصار به موارد ذکر شده اشاره میشود. بعد از کودتای 28 مرداد محمدرضا به خواست آمریکا و انگلیس دیکتاتور بلامنازع ایران گردید.[1] و هر کاری که انجام میداد باید منافع این دولتهای خارجی را هم مدنظر میداشت تا آنجا که خود را سرسپرده، نوکر و مطیع فرمان آمریکا نشان میداد. و خود را متکی به آن قدرت میکرد و در مقابل به خواست ملت که استقلال وطن و آزادی اجتماعی و انسانی و دینی بود بود توجهی نمیکرد. تا اینکه در 1342 امام(ره) رسماً وارد صحنه میشوند و در برابر زیادهخواهیهای شاه و تظلمخواهی مردم علیه شاه موضعگیری میکنند و در این راستا موجبات بیداری علماء و اندیشمندان و مردم را فراهم میآورند و در مقابل اقدامات ناصحیح و زیانآور شاه عکسالعمل نشان میدهند.
همانطور که اشاره شد حکومت پهلوی دوم یک حکومت دیکتاتوری بود که پایههای اقتدار خود را در بخش نظامی میدید و به تجهیز هر چه بیشتر آن میپرداخت. هزینههای کلانی از بخشهای اقتصادی و رفاهی جامعه میکاست و به این بخش هزینه میکرد و همچنین پستهای حساس اداری را در اختیار این بخش قرار میداد طوری که وظیفه اصلی این بخش در کنترل سیاسی جامعه و حفظ سلطنت خلاصه میشد[2] و این امر موجب نارضایتی بخشهای دیگر جامعه از جمله طبقات پایین جامعه که از نابرابری رنج میبردند میشد.
علت دیگر نارضایتی مردم و مخالفین سوء استفاده شاه از قدرت بود طوری که در زمان محمدرضا شاه، قانون اساسی به طور کامل مورد سوء استفاده قرار میگرفت و در عمل از استقلال قوا خبری نبود و همه تصمیمات مهم به وسیله او صورت میگرفت و این یعنی استبداد و یکی از نتایج استبداد هم این بود که وزرا برای باقی ماندن بر سرکار، همیشه میکوشیدند وزارتخانة آنها نظر موافق شاه را جلب کند بنابراین هرگونه که میخواستند در آمار و حقایق دست میبردند[3] و به جای خدمت به مردم و مملکت تمام سعیشان حفظ موقعیت خودشان بود.
از اقدامات دیگر پهلوی که موجب نارضایتی مردم میشد مبارزه با مذهب و مظاهر و شعائر آن بود. رواج فساد و بیبندوباری، از طریق عطای مجوز به عشرتکدهها و...، تغییر تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی و ... مذهب مردم را دچار خطر نمود علاوه بر این مسائل مسأله کاپیتولاسیون، برتر شمردن عناصر وابسته به بیگانگان و ایرانیان غیر مسلمان بر ایرانیان مسلمان، نارضایتی را در اقشار مختلف مردم گسترش داد.
در زمینه اقتصاد، هم باید گفت که تنها سرمایه خدادادی و ملی ایران یعنی نفت در دوره پهلوی با توجه به رابطهای که با بیگانگان داشت و به خاطر عدم توانایی نیروهای داخلی در استخراج و تصفیه آن در اختیار خارجیها قرار میگرفت و عایدات کمی به ایران میرسید. کشاورزی وضع مناسبی نداشت و اغلب زمینها در اختیار مالکان و درباریان قرار داشت و این طبقه هم به گونهای مردم روستایی را استثمار میکرد در مقابل روستائیان از حداقل امور رفاهی و امنیتی برخوردار بودند. این اقدامات و هزاران اقدام دیگر رژیم شاه که در راستای منافع بیگانه و ضرر مردم بود در نهایت موجب گردید که افرادی مثل امام(ره) جهت مقابله با این وضع وارد صحنه شوند و با بیدار کردن مردم پایههای حکومتی را به لرزه درآورند نارضایتیها به اغلب شهرها سرایت کرد و مردم در تظاهرات خیابانی شرکت میکردند رژیم هم نمیتوانست جلوی جوشش مردم را بگیرد چرا که در این تظاهرات افراد میلیونی شرکت میکردند.[4] وقتی که اعتراضات اوج گرفت و مردم به رهبری علما خواستار حقوق خویش شدند و شاه هم روز به روز از لحاظ قدرت ضعیفتر میگردید به نحوی که برای وی و مشاوران خارجی او آشکار شد که شاه در این میدان بازنده است بهترین اقدامی که میتوانست بدان طرفی بندد آن بود که از کشور خارج شود (فرار کند) و بدین شکل تاریخ یکبار دیگر تکرار شد و حکومتی که خود را از مردم دور نگه داشت و متکی به بیگانه بود در نتیجه اقدامات غلط و ناصحیح بعد از 36 سال ظلم و بیعدالتی ناگزیر از مرکب قدرت به زیر کشیده شد و با خواری تمام پا به فرار گذاشت.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 . از سید ضیاء تا بختیار، مسعود بهنود.
2 . ایران بین دو انقلاب، امیروند آبراهامیان.
3 . روز شمار انقلاب اسلامی ایران، فرهاد بخشنده.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حسین، فردوست، ظهور و سقوط، سلطنت پهلوی، ج 1، ص 562، چاپ دوم، 1370، مؤسسه اطلاعات.
[2] . جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرائی و چگونگی رخ داد آن، ص 97 109، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، نشر معارف.
[3] . همان.
[4] . وحیدالزمان، صدیقی، انقلاب اسلامی ایران ازنگاه دیگران، ترجمه: سید مجید روئین تن، ص 180، انتشارات اطلاعات.
- [سایر] چرا شاه و همسرش فرح تصمیم گرفتند از ایران فرار کنند تا امام خمینی به موقع به ایران بیاید؟
- [سایر] چرا شاه و همسرش فرح تصمیم گرفتند از ایران فرار کنند تا امام خمینی به موقع به ایران بیاید؟
- [سایر] شاه خائن پس از فرار از ایران چه کرد و عاقبتش چه شد؟
- [سایر] علت اصلی سقوط شاه چیست؟
- [سایر] علت اصلی سقوط شاه چیست؟
- [سایر] آیا این نظریه صحیح است که علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او نبوده بلکه انقلاب ایران پاسخی به فقدان توسعه سیاسی بوده است؟
- [سایر] آیا این نظریه صحیح است که علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او نبوده بلکه انقلاب ایران پاسخی به فقدان توسعه سیاسی بوده است؟
- [سایر] علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او بود یا فقدان توسعه سیاسی باعث انقلاب و سقوط شاه گردید؟
- [سایر] علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او بود یا فقدان توسعه سیاسی باعث انقلاب و سقوط شاه گردید؟
- [سایر] در سایت ویکی پدیا کلی از پیشرفت های ایران بعد از انقلاب سفید و مدرنیزاسیون شاه تعریف شده، لطفا توضیح دهید پیامدهای انقلاب سفید و مدرنیزاسیون شاه برای ایران چه بود؟
- [آیت الله سیستانی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید ، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید ، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود ، و اگر آهو وبچهاش را که نمیتواند فرار کند ، با یک تیر شکار نماید ، آهو حلال و بچهاش حرام است .
- [آیت الله خوئی] حیوان حلالگوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود، و اگر آهو و بچهاش را که نمیتواند فرار کند با یک تیر شکار نماید، آهو حلال و بچهاش حرام است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] حیوان حلالگوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن حلال می شود که توانایی بر فرار داشته باشد، بنابراین بچه آهو یا بچه کبک که نمی تواند فرار کند با شکار کردن حلال نمی شود.
- [آیت الله بهجت] حیوان حلالگوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید. بنابراین، بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمیشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد، مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد . ولی اگر برای فرار از روزه باشد مکروه است .
- [آیت الله سبحانی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد. ولی اگر برای فرار از روزه باشد، مکروه است.
- [آیت الله بروجردی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد، مکروه است.
- [امام خمینی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد،مکروه است.