چرا شاه و همسرش فرح تصمیم گرفتند از ایران فرار کنند تا امام خمینی به موقع به ایران بیاید؟
با اوج گرفتن مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی و گسترش موج تظاهرات و اعتراضات مردمی در سراسر کشور و بدنبال ناتوانی رژیم منحوس پهلوی در مقابله با قیام مردم و سرکوب آنان و پس از بکارگیری اقدامات و سیاست های مختلف برای کنترل و تسلّط بر اوضاع کشور و شکست این اقدامات، (از پانزده آبان که شاه رسماً شنیدن پیام انقلاب ملت ایران را اعتراف نمود، در حقیقت شمارش معکوس سقوط رژیم شاه آغاز گردید)[1] و شاه با یک تصمیم شتابزده پس از تشکیل شورای سلطنت به ریاست بختیار -که فقط در حد تعیین اعضاء آن توسط شاه باقی ماند به بهانه معالجه در 26 دی ماه 1357 از کشور گریخت و در حقیقت این اقدام ذبوحانه تیر خلاصی بر پیکر بی رمق رژیم شاهنشاهی بود و آخرین امیدها برای نجات رژیم شاهنشاهی را به یأس مبدّل ساخت . مردم این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند و این رویداد در صفحات تاریخ به یادگار ماند (با رفتن شاه از ایران موج تظاهرات، سراسر شهرهای ایران را فرا گرفت، امام(ره) از اقامتگاه خود (پاریس) خطاب به ملت ایران اعلام نمود که پیروزی هنوز کامل نیست و گروهها اختلافات حزبی و مذهبی را کنار بگذارند و یکپارچگی ملت را که ضامن پیروزی نهایی است حفظ کنند جراید تهران روز رفتن شاه را طلوع آزادی و بهار آزادی نامیدند و در گزارش عکس العمل مردم نوشتند تهران، با موجی از نور و گل و فریاد زندگی منهای شاه را جشن گرفتند)[2] این اقدام شاه ریشه در شخصیت متزلزل وی و بازتاب فشارها و اوج گرفتن مبارزات مردمی و تبلور قدرت مردم بود. شاه به دلیل محیط خانوادگی، فقدان پایگاه مردمی، بیگانه‌پرستی و خیانت‌های متعدد به کشور، همواره دچار ترس و وحشت بود و این موضوع، تأثیرات مهمی بر شیوه مدیریت و نحوه تصمیم‌گیری وی داشت. ثریا اسفندیاری، همسر دوم شاه، می‌نویسد: (در دوران سه‌ساله حکومت دکتر مصدق، محمدرضا، هنگام خواب، سلاح کمری زیر بالشش می‌گذاشت و شب‌هنگام، مرا بیدار نموده، اتاق خوابمان را عوض می‌نمود و نیز در خوردن غذا، دچار دلهره می‌شد؛ زیرا می‌ترسید در آن سم ریخته باشند).[3] در جریان کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332ش. شاه برای درامان ‌ماندن از عواقب شکست کودتا، با وحشت از ایران فرار کرد. به نوشته سرهنگ غلامرضا مصور رحمانی، شتاب و دستپاچگی شاه در هنگام فرار، به حدی بود که او حتی نتوانست لباسش را مرتب کند؛ چنان که حتی جوراب نیز به پا نداشت![4] سی.‌ام. وودهاوس، یک مقام امنیتی و بلند‌پایه اینتلیجنس ‌سرویس انگلستان و طراح اصلی کودتای چکمه یا آژاکس - که علیه دکتر محمد مصدق برنامه‌ریزی و اجرا شد - می‌نویسد: (در طرح کودتا، فرار شاه از ایران، پیش‌بینی نشده بود؛ اما خود محمدرضا اصرار کرد که برنامه فرار از ایران، در صورت شکست، به طرح اضافه شود).[5] و البته کسی که بجای مردم به بیگانگان دل بسته باشد سرنوشتی جز این نخواهد داشت . بنابر این شخصیت شاه و نیز روند تحولات به گونه ای بود که شاه برای حفظ جان خود و نیز به امید اقدامات غربی ها و عوامل باقی مانده درداخل کشور برای جلوگیری از انقلاب فرار کرد و این فرار که بر اساس برخی تحلیل های غربی باید زمینه ساز نجات سلطنت می شد به یکی از زمینه های پیروزی انقلاب تبدیل گردید . معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: گزیده انقلاب اسلامی و ریشه های آن، عباسعلی عمید زنجانی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376. انقلاب اسلامی و چگونگی رخداد آن، جمعی از نویسندگان، قم: نشر معارف، 1381. پی نوشتها: [1] . عمید زنجانی، عباسعلی، گزیده انقلاب اسلامی و ریشه های آن، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376، ص 293 و 294. [2]. همان. [3] ثریا اسفندیاری، کاخ تنهایی (خاطرات ثریا اسفندیاری)، ترجمه: امیرهوشنگ کاووسی، نشر البرز، تهران، چاپ سوم، ص197 به نقل از علیرضا محمدی ، آنها چرا فرار می کنند ؟ ، نشریه پرسمان ، شماره 72 [4] سین‌قلی سررشته، خاطرات من، نویسنده، چاپ اول، تهران 1367، ص108 به نقل از همان [5] سی. ام وودهاوس، شرح عملیات چکمه (اسرار کودتای 28 مرداد)، ترجمه نظام‌الدین بندری، نشر راهنما، چاپ دوم، تهران 1368، ص77 و 84. به نقل از همان منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

چرا شاه و همسرش فرح تصمیم گرفتند از ایران فرار کنند تا امام خمینی به موقع به ایران بیاید؟


پاسخ:

با اوج گرفتن مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی و گسترش موج تظاهرات و اعتراضات مردمی در سراسر کشور و بدنبال ناتوانی رژیم منحوس پهلوی در مقابله با قیام مردم و سرکوب آنان و پس از بکارگیری اقدامات و سیاست های مختلف برای کنترل و تسلّط بر اوضاع کشور و شکست این اقدامات، (از پانزده آبان که شاه رسماً شنیدن پیام انقلاب ملت ایران را اعتراف نمود، در حقیقت شمارش معکوس سقوط رژیم شاه آغاز گردید)[1] و شاه با یک تصمیم شتابزده پس از تشکیل شورای سلطنت به ریاست بختیار -که فقط در حد تعیین اعضاء آن توسط شاه باقی ماند به بهانه معالجه در 26 دی ماه 1357 از کشور گریخت و در حقیقت این اقدام ذبوحانه تیر خلاصی بر پیکر بی رمق رژیم شاهنشاهی بود و آخرین امیدها برای نجات رژیم شاهنشاهی را به یأس مبدّل ساخت . مردم این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند و این رویداد در صفحات تاریخ به یادگار ماند (با رفتن شاه از ایران موج تظاهرات، سراسر شهرهای ایران را فرا گرفت، امام(ره) از اقامتگاه خود (پاریس) خطاب به ملت ایران اعلام نمود که پیروزی هنوز کامل نیست و گروهها اختلافات حزبی و مذهبی را کنار بگذارند و یکپارچگی ملت را که ضامن پیروزی نهایی است حفظ کنند جراید تهران روز رفتن شاه را طلوع آزادی و بهار آزادی نامیدند و در گزارش عکس العمل مردم نوشتند تهران، با موجی از نور و گل و فریاد زندگی منهای شاه را جشن گرفتند)[2] این اقدام شاه ریشه در شخصیت متزلزل وی و بازتاب فشارها و اوج گرفتن مبارزات مردمی و تبلور قدرت مردم بود.
شاه به دلیل محیط خانوادگی، فقدان پایگاه مردمی، بیگانه‌پرستی و خیانت‌های متعدد به کشور، همواره دچار ترس و وحشت بود و این موضوع، تأثیرات مهمی بر شیوه مدیریت و نحوه تصمیم‌گیری وی داشت. ثریا اسفندیاری، همسر دوم شاه، می‌نویسد: (در دوران سه‌ساله حکومت دکتر مصدق، محمدرضا، هنگام خواب، سلاح کمری زیر بالشش می‌گذاشت و شب‌هنگام، مرا بیدار نموده، اتاق خوابمان را عوض می‌نمود و نیز در خوردن غذا، دچار دلهره می‌شد؛ زیرا می‌ترسید در آن سم ریخته باشند).[3] در جریان کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332ش. شاه برای درامان ‌ماندن از عواقب شکست کودتا، با وحشت از ایران فرار کرد. به نوشته سرهنگ غلامرضا مصور رحمانی، شتاب و دستپاچگی شاه در هنگام فرار، به حدی بود که او حتی نتوانست لباسش را مرتب کند؛ چنان که حتی جوراب نیز به پا نداشت![4] سی.‌ام. وودهاوس، یک مقام امنیتی و بلند‌پایه اینتلیجنس ‌سرویس انگلستان و طراح اصلی کودتای چکمه یا آژاکس - که علیه دکتر محمد مصدق برنامه‌ریزی و اجرا شد - می‌نویسد: (در طرح کودتا، فرار شاه از ایران، پیش‌بینی نشده بود؛ اما خود محمدرضا اصرار کرد که برنامه فرار از ایران، در صورت شکست، به طرح اضافه شود).[5] و البته کسی که بجای مردم به بیگانگان دل بسته باشد سرنوشتی جز این نخواهد داشت .
بنابر این شخصیت شاه و نیز روند تحولات به گونه ای بود که شاه برای حفظ جان خود و نیز به امید اقدامات غربی ها و عوامل باقی مانده درداخل کشور برای جلوگیری از انقلاب فرار کرد و این فرار که بر اساس برخی تحلیل های غربی باید زمینه ساز نجات سلطنت می شد به یکی از زمینه های پیروزی انقلاب تبدیل گردید .

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
گزیده انقلاب اسلامی و ریشه های آن، عباسعلی عمید زنجانی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376.
انقلاب اسلامی و چگونگی رخداد آن، جمعی از نویسندگان، قم: نشر معارف، 1381.

پی نوشتها:
[1] . عمید زنجانی، عباسعلی، گزیده انقلاب اسلامی و ریشه های آن، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376، ص 293 و 294.
[2]. همان.
[3] ثریا اسفندیاری، کاخ تنهایی (خاطرات ثریا اسفندیاری)، ترجمه: امیرهوشنگ کاووسی، نشر البرز، تهران، چاپ سوم، ص197 به نقل از علیرضا محمدی ، آنها چرا فرار می کنند ؟ ، نشریه پرسمان ، شماره 72
[4] سین‌قلی سررشته، خاطرات من، نویسنده، چاپ اول، تهران 1367، ص108 به نقل از همان
[5] سی. ام وودهاوس، شرح عملیات چکمه (اسرار کودتای 28 مرداد)، ترجمه نظام‌الدین بندری، نشر راهنما، چاپ دوم، تهران 1368، ص77 و 84. به نقل از همان
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین