براساس برخی از روایات، وقتی که شب فرا رسید، حضرت علی(علیه السّلام) به پسرش حسن گفت: برو ابوذر را بیاور. امام حسن رفت و ابوذر را صدا کرد. ابوذر آمد و علی(علیه السّلام) بدن فاطمه زهرا را به جایگاه نماز آورد و بر آن نماز خواند (بحارالانوار، ج 43، ص 215، چاب بیروت). این روایت تنها ابوذر را یاد آوری کرده است. در روایتی دیگری آمده است که کسانی که بر بدن فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نماز خواندند عبارتند از: علی(علیه السّلام)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه و عبدالله بن مسعود (بحار، ج 43، ص 210). در روایت دیگری آمده است: کسانی که بر بدن فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نماز خواندند عبارتند از: علی(علیه السّلام)، حسن، حسین، عباس، فضل بن عباس، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عبدالله بن مسعود، عقیل و بریده (بحار، ج 43، ص 183 به نقل از تاریخ طبری). بنابراین می توان گفت که این افراد در تشییع و نماز بر بدن فاطمه زهرا شرکت داشتند: علی(علیه السّلام)، امام حسن(علیه السّلام)، امام حسین(علیه السّلام)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عباس، فضل بن عباس، عقیل، عبدالله بن مسعود، بریده. منبع: نرم افزار معمای هستی
براساس برخی از روایات، وقتی که شب فرا رسید، حضرت علی(علیه السّلام) به پسرش حسن گفت: برو ابوذر را بیاور. امام حسن رفت و ابوذر را صدا کرد. ابوذر آمد و علی(علیه السّلام) بدن فاطمه زهرا را به جایگاه نماز آورد و بر آن نماز خواند (بحارالانوار، ج 43، ص 215، چاب بیروت).
این روایت تنها ابوذر را یاد آوری کرده است. در روایتی دیگری آمده است که کسانی که بر بدن فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نماز خواندند عبارتند از: علی(علیه السّلام)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه و عبدالله بن مسعود (بحار، ج 43، ص 210).
در روایت دیگری آمده است: کسانی که بر بدن فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نماز خواندند عبارتند از: علی(علیه السّلام)، حسن، حسین، عباس، فضل بن عباس، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عبدالله بن مسعود، عقیل و بریده (بحار، ج 43، ص 183 به نقل از تاریخ طبری).
بنابراین می توان گفت که این افراد در تشییع و نماز بر بدن فاطمه زهرا شرکت داشتند:
علی(علیه السّلام)، امام حسن(علیه السّلام)، امام حسین(علیه السّلام)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عباس، فضل بن عباس، عقیل، عبدالله بن مسعود، بریده.
منبع: نرم افزار معمای هستی
- [سایر] آیا مباهله؛ جلوه ای از حضور حضرت زهرا (سلام الله علیها) در عرصه سیاست است؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا سلام الله علیها در غدیر خم حضور داشتنند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] قاتل حضرت زهرا (سلام الله علیها) کیست؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] آیا دوران حیات پیامبر اکرم(ص) نیز جبرئیل یا فرشتگان دیگری به حضور حضرت فاطمه(س) می آمدند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).