تعداد همسران پیامبر که (امّهات‌المؤمنین) به حساب می‌آیند، یازده تن می‌باشند به این ترتیب: خدیجه، سوده، عایشه، حفصه، زینب دختر خزیمه، ام‌سلمه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه، ام حبیبه و میمونه(ازواج النبی(ص)، دکتر موسی شاهین لاشین، چاپ ریاض، چاپ اول، ص 21 / سیره ابن‌هشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجری قمری). درباره‌ی اهداف پیامبر اسلام از تعدد همسرانش، توجه شما را به مطالب زیر جلب می‌کنیم: الف) علامه طباطبائی در این مورد می‌گوید: ازدواج‌های آن حضرت، هر کدام روش خاصی را داشت. نخستین همسر آن حضرت خدیجه است. پیامبر اولین بار با او ازدواج کرد و بیش از بیست سال با او زندگی کرد و غیر از او با کسی ازدواج نکرد. ج) جان دیون پورت انگلیسی می‌گوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوت‌ران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟!همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).پیامبر در سن 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج نمود و تا سن 50 سالگی یعنی سال دهم بعثت فقط با آن بانوی بزرگ زندگی می نمود. دو. اولین ازدواج آن حضرت با خدیجه چهل ساله بود و تا زمان حیات وی، با هیچ کس دیگر ازدواج نکرد. پس از وفات خدیجه و پس از هجرت به مدینه، زنان دیگری را به همسری انتخاب کرد. برخی از این زنان بیوه بودند، برخی جوان بودند و برخی پیر بودند. معلوم است که این روش، روش شهوترانان نیست. آن حضرت با ام‌سلمه‌ی کهنسال ازدواج کرد و با زینب پنجاه ساله ازدواج کرد، آن حضرت همسران خود را از زیادخواهی منع می‌فرمود. در غیر این صورت طلاق بگیرند. با این محاسبه، انسانِ محقق دوراندیش نمی‌تواند برای آن حضرت، انگیزه‌های شهوانی در نظر بگیرد. حضرت محمد(ص) برخی از همسران را برای قدرتمند شدن اسلام و مسلمین،بعضی‌ها را برای دلجوئی آنان، بعضی‌ها را برای حفظ از خطرات جانی، بعضی‌ها را برای تأمین زندگی آنان و بعضی‌ها را برای بیان حلال و حرام خدا به همسری انتخاب کرد. به عنوان مثال، آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنی بود مؤمن و خویشانش هم کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل می‌دادند، او را می‌کشتند و یا گمراه می‌ساختند. برای حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت. 1.محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده. بعد از رحلت خدیجه کبری پیامبر به علت نیاز مرد به همسر با خانمی به نام سوده که شوهرش در حبشه از دنیا رفته بود و بیوه بود ازدواج نمود.سوده دارای خانواده ای مشرک و دشمن پیامبر بود و به علت این که مسلمان شده بود هیچ پشتیبانی در خانواده خود نداشت و او را اذیت می کردند. زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد و رسول خدا با او ازدواج کرد تا بی‌سرپرست نباشد. 2. وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و می‌توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.ازدواج با زینب همسر طلاق داده شده زید بن حارث پسر خوانده پیامبر به امر خداوند به جهت برداشتن بدعت ازدواج با همسر پسرخوانده بود (زیرا آنان همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود عروس تلقی می کردند).- برخی از ازدواج های آن حضرت برای ریشه کن کردن یکسری از سنن جاهلی بوده است . مانند ازدواج آن حضرت با زینب . امّ‌سلمه هم شوهرش درگذشت و خود ام‌سلمه پیر شده بود و با چند تا یتیم پیامبر با او ازدواج کرد و به این ترتیب مشکل امّ‌سلمه حل شد.ازدواج با ام سلمه که شوهرش در احد شهید شده بود و در مدینه غریب و بی کس و سرپرست چهار یتیم بود انگیزه ای الهی بود. صفیه دختر حُیَیّ بن اخطب یهودی بود. شوهرش در جنگ خیبر و پدرش در جنگ بنی‌قریظه کشته شد و خودش هم اسیر شد. پیامبر خدا او را برای خود انتخاب کرد و آزاد ساخت و پس از آزاد ساختن به عنوان همسر انتخاب کرد و به این ترتیب دختر رئیس یهود را از ذلّت رها کرد. جویریه دختر رئیس طایفه‌ی بنی‌مصطلق بود. رئیس، دخترش و تعداد زیادی از افرادش اسیر شدند. پیامبر جویریه را به همسری انتخاب کرد و مسلمانان گفتند: حال که این طایفه، فامیل پیامبر ما شدند، ما همه‌شان را آزاد می‌کنیم و بنی‌مصطلق هم که چنین دیدند، همه مسلمان شدند. میمونه، ام‌حبیبه و حفصه هم شوهرانشان مرده بودند و پیامبر با ازدواج با این‌ها، آنان را نجات می‌داد. فقط عایشه در میان این‌ها شوهر نداشت. با توجه به این خصوصیات و با توجه به خصوصیات روحی پیامبر اسلام به هیچ عنوان نمی‌توان گفت که ازدواج‌های پیامبر اسلام مانند ازدواج‌های متعارف بوده است(به المیزان، ج 4، ص 195، چاپ دوم، بیروت، 1974، در ذیل آیه 2 تا 6 مراجعه کنید). ب) در جزوه‌ی (نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام) درباره‌ی فلسفه تعدد همسران پیامبر اسلام چنین آمده است: ازدواج‌های پیامبر اسلام(ص) برای چند هدف بوده است: 1.محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده. 2.وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و می‌توان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود. 3.آزادسازی اسیران و بردگان مانند ازدواج با جویریه. پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندی بنی‌مصطلق با پیامبر، همه‌ی اسیران را آزاد کردند و بنی‌مصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند. 4.برقراری پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین مانند ازدواج با عایشه، حفصه، ام‌حبیبه، صفیه و میمونه(نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق). ج) جان دیون پورت انگلیسی می‌گوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوت‌ران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟!همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب). د) توماس کارلایل می‌گوید: به رغم دشمنان، حضرت محمد(ص) هرگز شهوت‌پرست نبود و این تهمت، بی‌انصافی است(همان). ه) گیورگیو می‌گوید: محمد(ص) در سال 595 میلادی ازدواج کرد و زندگی خانوادگی او نمونه‌ی زهد، تقوی و پاکی بود. او همانند ابراهیم، نوح و یعقوب در محیطی ساده و بی‌آلایش زندگی می‌کرد(همان). برای آگاهی بیشتر ر.ک: الصحیح من سیرة النبی الاعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج 4، ص 68، چاپ جامعه مدرسی منبع: www.payambarazam.ir
فلسفه تعدد زوجات رسول اکرم(ص) چیست؟ در این باره شبهات زیادی مطرح است، از جمله غربی ها پیامبر(ص) را متهم به شهوترانی میکنند؟
تعداد همسران پیامبر که (امّهاتالمؤمنین) به حساب میآیند، یازده تن میباشند به این ترتیب: خدیجه، سوده، عایشه، حفصه، زینب دختر خزیمه، امسلمه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه، ام حبیبه و میمونه(ازواج النبی(ص)، دکتر موسی شاهین لاشین، چاپ ریاض، چاپ اول، ص 21 / سیره ابنهشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجری قمری).
دربارهی اهداف پیامبر اسلام از تعدد همسرانش، توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنیم:
الف) علامه طباطبائی در این مورد میگوید: ازدواجهای آن حضرت، هر کدام روش خاصی را داشت. نخستین همسر آن حضرت خدیجه است. پیامبر اولین بار با او ازدواج کرد و بیش از بیست سال با او زندگی کرد و غیر از او با کسی ازدواج نکرد. ج) جان دیون پورت انگلیسی میگوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟!همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).پیامبر در سن 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج نمود و تا سن 50 سالگی یعنی سال دهم بعثت فقط با آن بانوی بزرگ زندگی می نمود.
دو. اولین ازدواج آن حضرت با خدیجه چهل ساله بود و تا زمان حیات وی، با هیچ کس دیگر ازدواج نکرد.
پس از وفات خدیجه و پس از هجرت به مدینه، زنان دیگری را به همسری انتخاب کرد.
برخی از این زنان بیوه بودند، برخی جوان بودند و برخی پیر بودند. معلوم است که این روش، روش شهوترانان نیست.
آن حضرت با امسلمهی کهنسال ازدواج کرد و با زینب پنجاه ساله ازدواج کرد، آن حضرت همسران خود را از زیادخواهی منع میفرمود. در غیر این صورت طلاق بگیرند. با این محاسبه، انسانِ محقق دوراندیش نمیتواند برای آن حضرت، انگیزههای شهوانی در نظر بگیرد.
حضرت محمد(ص) برخی از همسران را برای قدرتمند شدن اسلام و مسلمین،بعضیها را برای دلجوئی آنان، بعضیها را برای حفظ از خطرات جانی، بعضیها را برای تأمین زندگی آنان و بعضیها را برای بیان حلال و حرام خدا به همسری انتخاب کرد.
به عنوان مثال، آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مُرد. سوده زنی بود مؤمن و خویشانش هم کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل میدادند، او را میکشتند و یا گمراه میساختند. برای حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت.
1.محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده.
بعد از رحلت خدیجه کبری پیامبر به علت نیاز مرد به همسر با خانمی به نام سوده که شوهرش در حبشه از دنیا رفته بود و بیوه بود ازدواج نمود.سوده دارای خانواده ای مشرک و دشمن پیامبر بود و به علت این که مسلمان شده بود هیچ پشتیبانی در خانواده خود نداشت و او را اذیت می کردند.
زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد و رسول خدا با او ازدواج کرد تا بیسرپرست نباشد.
2. وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و میتوان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.ازدواج با زینب همسر طلاق داده شده زید بن حارث پسر خوانده پیامبر به امر خداوند به جهت برداشتن بدعت ازدواج با همسر پسرخوانده بود (زیرا آنان همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود عروس تلقی می کردند).- برخی از ازدواج های آن حضرت برای ریشه کن کردن یکسری از سنن جاهلی بوده است . مانند ازدواج آن حضرت با زینب .
امّسلمه هم شوهرش درگذشت و خود امسلمه پیر شده بود و با چند تا یتیم پیامبر با او ازدواج کرد و به این ترتیب مشکل امّسلمه حل شد.ازدواج با ام سلمه که شوهرش در احد شهید شده بود و در مدینه غریب و بی کس و سرپرست چهار یتیم بود انگیزه ای الهی بود.
صفیه دختر حُیَیّ بن اخطب یهودی بود. شوهرش در جنگ خیبر و پدرش در جنگ بنیقریظه کشته شد و خودش هم اسیر شد. پیامبر خدا او را برای خود انتخاب کرد و آزاد ساخت و پس از آزاد ساختن به عنوان همسر انتخاب کرد و به این ترتیب دختر رئیس یهود را از ذلّت رها کرد. جویریه دختر رئیس طایفهی بنیمصطلق بود. رئیس، دخترش و تعداد زیادی از افرادش اسیر شدند. پیامبر جویریه را به همسری انتخاب کرد و مسلمانان گفتند: حال که این طایفه، فامیل پیامبر ما شدند، ما همهشان را آزاد میکنیم و بنیمصطلق هم که چنین دیدند، همه مسلمان شدند.
میمونه، امحبیبه و حفصه هم شوهرانشان مرده بودند و پیامبر با ازدواج با اینها، آنان را نجات میداد. فقط عایشه در میان اینها شوهر نداشت. با توجه به این خصوصیات و با توجه به خصوصیات روحی پیامبر اسلام به هیچ عنوان نمیتوان گفت که ازدواجهای پیامبر اسلام مانند ازدواجهای متعارف بوده است(به المیزان، ج 4، ص 195، چاپ دوم، بیروت، 1974، در ذیل آیه 2 تا 6 مراجعه کنید).
ب) در جزوهی (نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام) دربارهی فلسفه تعدد همسران پیامبر اسلام چنین آمده است:
ازدواجهای پیامبر اسلام(ص) برای چند هدف بوده است:
1.محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده.
2.وضع قانون و شکستنِ سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و میتوان با زنِ پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زنِ پسر خوانده ممنوع بود.
3.آزادسازی اسیران و بردگان مانند ازدواج با جویریه. پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندی بنیمصطلق با پیامبر، همهی اسیران را آزاد کردند و بنیمصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند.
4.برقراری پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین مانند ازدواج با عایشه، حفصه، امحبیبه، صفیه و میمونه(نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق).
ج) جان دیون پورت انگلیسی میگوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد(ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟!همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب).
د) توماس کارلایل میگوید: به رغم دشمنان، حضرت محمد(ص) هرگز شهوتپرست نبود و این تهمت، بیانصافی است(همان).
ه) گیورگیو میگوید: محمد(ص) در سال 595 میلادی ازدواج کرد و زندگی خانوادگی او نمونهی زهد، تقوی و پاکی بود. او همانند ابراهیم، نوح و یعقوب در محیطی ساده و بیآلایش زندگی میکرد(همان).
برای آگاهی بیشتر ر.ک: الصحیح من سیرة النبی الاعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج 4، ص 68، چاپ جامعه مدرسی
منبع: www.payambarazam.ir
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات رسول اکرم(ص) چیست؟ در این باره شبهات زیادی مطرح است، از جمله غربی ها پیامبر(ص) را متهم به شهوترانی میکنند؟
- [سایر] فلسفه زندگی زاهدانه رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) چیست؟
- [سایر] پیامبر اسلام(ص) به چه کسانی نفرین میکنند؟
- [سایر] برکات رسالت پیامبراکرم(ص) در جامعه بشری چیست؟
- [سایر] پیامبراکرم(ص) ، قبل از نبوت، چه دینی داشت؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] آیا پیامبران پیشین چون حضرت مسیح(ع) از نبوت پیامبر اسلام(ص) آگاه بودند؟
- [سایر] آیا غیر از پیامبر خاتم(ص) پیامبر دیگری از نسل حضرت اسماعیل(ع) وجود داشت؟
- [سایر] پیامبر اسلام ص تا چهل سالگی به غار حرا میرفتند تا اینکه به پیامبری رسیدند؛ چرا برای بقیه معصومان این روند مطرح نیست؟
- [سایر] اولین جمله حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگامی که به پیامبری مبعوث شدند چه بود؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)