چگونگی ارتباط سوره حمد با امام حسین (ع) را توضیح بفرمایید.
در کتاب (اشک روان بر امیر کاروان‌) ترجمه کتاب (الخصائص الحسینیة‌) تألیف آیت‌الله حاج شیخ جعفر شوشتری (رحمت الله علیه) (که به خاطر امانت داری عین عبارات نقل می‌شود) چنین آمده است‌: در بیان ثبوت خصایص سوره حمد و بسم‌الله از برای جناب حسین (علیه السلام)پس می‌گوییم : سوره حمد ام‌ّالکتاب است و حسین‌(ع)ابوالائمة الاطیاب است‌(1). سوره حمد کنز اطاعت است و حسین (علیه السلام)اسباب شفاعت است‌(2). سوره حمد وانیه است و حسین (علیه السلام)وافی به اسباب مغفرت است‌. سوره حمد شافی است و حسین (علیه السلام)تربتش شفا است‌(3).و خونش شفا بوده چنان که در قضیة دختر یهودی معروف است‌(4)، و اشکی که بر او ریخته می‌شود شفا است که خاموش می‌کند آتش‌های باطنی و ظاهری را، که اگر قطره‌ای از آن در جهنّم بیفتد حرارت او را خاموش می‌کند، چنانکه در حدیث است‌(5). سوره حمد کافیه است و حسین محبتش کافی است‌، سوره حمد معادل قرآن است و حسین (علیه السلام)شریک قرآن و معادل قرآن است‌، در ودیعه گذاشتن پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم). سوره حمد سبع المثانی است چون هفت آیه است و دو دفعه نازل شده و حسین (علیه السلام)از برای او خصوصیتی است که آن جناب دو مرتبه نازل شده است از آسمان‌، و دو مرتبه صعود نموده‌؛ پس روحش نزول نموده وقت ولادتش و(صعود نموده‌) وقت وفاتش‌، مانند باقی ائمه و انبیأ و جسد آن حضرت را بالا بردند باز فرود آوردند، و این از خصایص آن جناب بود؛ چنانکه در روایات است که چون آن حضرت را شهید نمودند و سر مبارکش را به نیزه کردند و به کوفه بردند، ملائکه نازل شدند و آن جسد شریف را با همان حالت به آسمان پنجم بردند و با صورت علی (علیه السلام)در آن جا، نگاه داشتند و اهل آسمان‌ها به او نظر نمودند که به خون آلوده است‌؛ پس بر قاتلش لعنت کردند، آنگاه برگردانیدند او را به محلّش در کربلا(6). و در این امور حکمتهای خفیّه است که فهم ما به کنه آن نمی‌رسد و خدا عالم است به آن‌. سوره حمد، کسی آن را بخواند و مؤمن باشد به ظاهر و باطن آن‌، خداوند او را عطا کند به هر حرف‌، حسنه‌ای که افضل باشد از تمام دنیا(7). و حسین (علیه السلام)هر کس او را ذکر نماید و گریه کند، عطا کند خدا به او به هر اشکی‌، حسنه‌ای که بهتر است از دنیا و مافیها، و هر کس او را زیارت کند عطا کند خدا او را به هر حرفی‌، حسنه‌ای که افضل است از تمام دنیا. بسم‌الله در صدر صدو چهارده موضع از قرآن است و حسین (علیه السلام)صدو چهارده چیز دارد که همه اسباب غفرانند. بسم‌الله مذکور می‌گردد در وقت ذبح و نحر(8) به جهت تکلیف شرعی‌، و حسین ذکر می‌شود(9) در وقت ذبح و نحر و قتل به جهت اشدّیت قتل و نحر او از هر قتلی و نحری‌، چنانکه در حدیث نبوی مذکور است‌(10). پی نوشتها: 1.بحار. جلد 43. ص 295- مناقب ابن شهرآشوب‌. جلد 3. ص 226 به نقل از سلیم بن قیس‌. 2. بحار. جلد 44. ص 242 - منتخب طریحی‌. جلد 1. ص 48. 3.بحار. جلد 44. ص 221 - امالی طوسی‌. جلد 1. ص 324 الی 325. 68- بحار. جلد 45. ص 192 - منتخب طربحی‌. جلد 1. ص 61. 4.بحار. جلد 45. ص 290 - کامل الزیارات‌. باب 32. ص 102. 5.بحار. جلد 45. ص 229 - کتاب المختصر. ص 146 الی 147. به نقل پاورقی بحار. 6.بحار. جلد 89. ص 227 - مجمع البیان‌. جلد 1. ص 18 - عیون الاخبار. جلد 1. ص 302. 7. نحر به معنای کشتن شتر، و ذبح به معنای سربریدن حیوانات دیگر است‌. 8.یعنی بادیدن هر صحنه‌ای از ذبح‌، نحر و قتل‌، ببیند و به یاد حادثه هولناک قتل آن حضرت می‌افتد. 9.بحار. جلد 44. ص 264 - تفسیر فرات‌. ص 55. www. eporsesh.com
عنوان سوال:

چگونگی ارتباط سوره حمد با امام حسین (ع) را توضیح بفرمایید.


پاسخ:

در کتاب (اشک روان بر امیر کاروان‌) ترجمه کتاب (الخصائص الحسینیة‌) تألیف آیت‌الله حاج شیخ جعفر شوشتری (رحمت الله علیه) (که به خاطر امانت داری عین عبارات نقل می‌شود) چنین آمده است‌: در بیان ثبوت خصایص سوره حمد و بسم‌الله از برای جناب حسین (علیه السلام)پس می‌گوییم : سوره حمد ام‌ّالکتاب است و حسین‌(ع)ابوالائمة الاطیاب است‌(1).
سوره حمد کنز اطاعت است و حسین (علیه السلام)اسباب شفاعت است‌(2).
سوره حمد وانیه است و حسین (علیه السلام)وافی به اسباب مغفرت است‌.
سوره حمد شافی است و حسین (علیه السلام)تربتش شفا است‌(3).و خونش شفا بوده چنان که در قضیة دختر یهودی معروف است‌(4)، و اشکی که بر او ریخته می‌شود شفا است که خاموش می‌کند آتش‌های باطنی و ظاهری را، که اگر قطره‌ای از آن در جهنّم بیفتد حرارت او را خاموش می‌کند، چنانکه در حدیث است‌(5). سوره حمد کافیه است و حسین محبتش کافی است‌، سوره حمد معادل قرآن است و حسین (علیه السلام)شریک قرآن و معادل قرآن است‌، در ودیعه گذاشتن پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم).
سوره حمد سبع المثانی است چون هفت آیه است و دو دفعه نازل شده و حسین (علیه السلام)از برای او خصوصیتی است که آن جناب دو مرتبه نازل شده است از آسمان‌، و دو مرتبه صعود نموده‌؛ پس روحش نزول نموده وقت ولادتش و(صعود نموده‌) وقت وفاتش‌، مانند باقی ائمه و انبیأ و جسد آن حضرت را بالا بردند باز فرود آوردند، و این از خصایص آن جناب بود؛ چنانکه در روایات است که چون آن حضرت را شهید نمودند و سر مبارکش را به نیزه کردند و به کوفه بردند، ملائکه نازل شدند و آن جسد شریف را با همان حالت به آسمان پنجم بردند و با صورت علی (علیه السلام)در آن جا، نگاه داشتند و اهل آسمان‌ها به او نظر نمودند که به خون آلوده است‌؛ پس بر قاتلش لعنت کردند، آنگاه برگردانیدند او را به محلّش در کربلا(6). و در این امور حکمتهای خفیّه است که فهم ما به کنه آن نمی‌رسد و خدا عالم است به آن‌.
سوره حمد، کسی آن را بخواند و مؤمن باشد به ظاهر و باطن آن‌، خداوند او را عطا کند به هر حرف‌، حسنه‌ای که افضل باشد از تمام دنیا(7). و حسین (علیه السلام)هر کس او را ذکر نماید و گریه کند، عطا کند خدا به او به هر اشکی‌، حسنه‌ای که بهتر است از دنیا و مافیها، و هر کس او را زیارت کند عطا کند خدا او را به هر حرفی‌، حسنه‌ای که افضل است از تمام دنیا.
بسم‌الله در صدر صدو چهارده موضع از قرآن است و حسین (علیه السلام)صدو چهارده چیز دارد که همه اسباب غفرانند.
بسم‌الله مذکور می‌گردد در وقت ذبح و نحر(8) به جهت تکلیف شرعی‌، و حسین ذکر می‌شود(9) در وقت ذبح و نحر و قتل به جهت اشدّیت قتل و نحر او از هر قتلی و نحری‌، چنانکه در حدیث نبوی مذکور است‌(10).
پی نوشتها:
1.بحار. جلد 43. ص 295- مناقب ابن شهرآشوب‌. جلد 3. ص 226 به نقل از سلیم بن قیس‌.
2. بحار. جلد 44. ص 242 - منتخب طریحی‌. جلد 1. ص 48.
3.بحار. جلد 44. ص 221 - امالی طوسی‌. جلد 1. ص 324 الی 325. 68- بحار. جلد 45. ص 192 - منتخب طربحی‌. جلد 1. ص 61.
4.بحار. جلد 45. ص 290 - کامل الزیارات‌. باب 32. ص 102.
5.بحار. جلد 45. ص 229 - کتاب المختصر. ص 146 الی 147. به نقل پاورقی بحار.
6.بحار. جلد 89. ص 227 - مجمع البیان‌. جلد 1. ص 18 - عیون الاخبار. جلد 1. ص 302.
7. نحر به معنای کشتن شتر، و ذبح به معنای سربریدن حیوانات دیگر است‌.
8.یعنی بادیدن هر صحنه‌ای از ذبح‌، نحر و قتل‌، ببیند و به یاد حادثه هولناک قتل آن حضرت می‌افتد.
9.بحار. جلد 44. ص 264 - تفسیر فرات‌. ص 55.
www. eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین