در کلیساهای اولیه بیش از دو،سه مقام وجود نداشت: 1. شبان یا کشیش که سرپرست کلیسا بود. اولین کشیشانِ مسیحیت، یوحنّا و پطرس رسول بودند.[1] 2. شمّاس یا خادم که کارش کمک به محتاجان بود. در مقابلِ کشیش که نیازهای معنوی مؤمنان را رفع می کرد. 3. زنان شماس یا خادمه که در رفع حوایج زنان سالمند و مریض و نیازمند کمک می کردند.[2] در اوایل قرن چهارم، برخی از کلیساها در روم و حوالی آن محل های انحصاری برای انجام غسل تعمید بودند. شبانان این کلیساها به کشیشان کاردینال (مهم) معروف شدند.[3] آلبر ماله سازمان روحانیت مسیحی را چنین تشریح کرده است: هر شهر و توابع آن ناحیه ای را تشکیل می داد که تحت فرمان یک اسقف[4] قرار می گرفت و اسقف پایتخت ایالت بر سایر اساقفه ریاست می کرد. وی هر سال روحانیون ایالت را جمع و شورای ایالتی را منعقد می کرد تا در مورد مسائلی که عالم مسیحیت به آن علاقه داشت شور و بحث کنند. گاهی امپراطور، شورای معنوی را که از اساقفه ی ممالک عیسوی تشکیل شده بود احضار می کرد. در مشرق، اسقف های اسکندریه و انطاکیه لقب (پاتری آرش) یعنی شیخ عیسویت داشتند. اما اسقف شهر رم با آن که هنوز لقب مخصوصی نداشت بالاتر و محترم تر از دیگران شمرده می شد.[5] کم کم لقب (پاپ)، به معنای پدر، برای اسقف شهر رم برگزیده و برتری او نسبت به سایر اساقفه معین گردید. پاپ لئو در قرن پنجم، دستگاه پاپی را برترین مقام جهان مسیحیت اعلام نمود. او مدعی شد که مسیح مراقبت تمام کلیساها را به او به عنوان پاپ سپرده است؛ چون او وارث پطرس قدیس است. وی اظهار کرد که ایستادگی در مقابل اقتدار پاپ گناه مرگبار تکبّر را در پی دارد و هر کس اسقف را رئیس کلیسا نداند عضو کلیسا نیست.[6] در مجمع ترنت[7] که در حقیقت اصلاح درونی کاتولیک، در مقابل ظهور نهضت پروتستان بود، هفت مرتبه ی روحانی برای اداره ی کلیسا مشخص شد: دربان، قاری، خادم کلیسا، متصدی راندن ارواح پلید و شرور (این چهار منصب از کلیسای قدیم وجود داشتند و معمولا از میان گروه دانشجویان الهیات انتخاب می شدند). و سه مقام بالاتر که عبارت اند از معاونت شماسی،شماسی، و کشیش که شامل اسقفی و پرسبیتری است. ارتقا به مقام اسقفی نیازمند انتصاب و تقدیس جدید است. مقام اسقفی بالاترین انتصاب است و اسقف اعظم و کاردینال و حتی خود پاپ، اگرچه حوزه ی عمل وسیع تری دارند، اما احتیاج به تقدیس بیشتری ندارند. سن قانونی برای رسیدن به مقام معاونت شماسی 22 سال، شماسی 23 سال، کشیشی 24 سال و اسقفی 30 سال است و هیچ یک از این مقامات حقّ ازدواج کردن ندارند.[8] اسقف می تواند بر مطالب منتشر شده در حوزه ی مسئولیتش نظارت داشته باشد و احیاناً حکم به فساد و تحریم آنها کند. وی هم چنین در مجامعی که پاپ در امور مربوط به قضایای دینی تشکیل می دهد شرکت می کند و دارای حقّ رأی است. این حقوق برای رتبه های پایین تر از اسقف ثابت نیست.[9] هر کشیش عنوان کشیشی خود را از اسقف می گیرد و اوست که حقّ انتصاب و تقدیس دارد و کشیش برای رسیدن به مقامش نیازمند تقدیس و انتصاب اوست و نیز در تبلیغ و خواندن دعا در مراسم عشای ربانی، طبق دستور و تحت نظارت اسقف انجام وظیفه می کند. هر اسقف مرکز اتحاد کلیسای ناحیه یا قلمرو خود محسوب می شود و علاوه بر آن، اداره کننده ی رسمی مراسم تأیید[10] است.[11] پی نوشتها: [1]. ر.ک: دوم انجیل یوحنّا باب اول، سوم انجیل یوحنّا باب اول، اول پطرس باب پانزدهم. [2]. الهیات مسیحی، ص 306. [3]. آرل کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص 172. [4]. کلمه ای معرب از (ابیسکوبوس) یونانی به معنای ناظر و مراقب. در مورد وظایف و اختیارات اسقف ها در کلیساهای مختلف و چگونگی انتخاب آنها و لباس های مخصوص آنان و رابطه ی اسقف و کشیش ر.ک: پطرس بستانی، دایرة المعارف، ج 3، ص 530. [5]. آلبر ماله، تاریخ رم، قسمت دوم، ص 350، به نقل از: مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 263. [6]. جوان اگریدی، مسیحیت و بدعت ها، ص 201. [7]. شهری کوچک در شمال ایتالیا که مجمع نوزدهم (1545 1563 م.) در آن جا منعقد شد (المنجد، ترانتو). [8]. اینار مولند، جهان مسیحیت، ص 79 80. [9]. پطرس بستانی، دائره المعارف، ج 3 ص 530، ذیل کلمه ی (اسقف). [10]. مراسم تأیید یک فرد مسیحی، تکمیل کننده ی آیین غسل تعمید او تلقی می شود. این مراسم با این هدف صورت می گیرد که عهد و پیمانی که هر فرد مسیحی در کودکی در مراسم غسل تعمید به نیابت از جانب او بسته شده آگاهانه مورد تأکید و تأیید قرار دهد. این مراسم در آستانه ی بلوغ و حدود 13 سالگی انجام می شود. (ر.ک: توماس میشل، کلام مسیحی، ص 94) [11]. ادوارد تبلور، مذهب کاتولیک و مجموعه بیست و یک مقاله، ص 150، به نقل از: مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 266. منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
در کلیساهای اولیه بیش از دو،سه مقام وجود نداشت:
1. شبان یا کشیش که سرپرست کلیسا بود. اولین کشیشانِ مسیحیت، یوحنّا و پطرس رسول بودند.[1]
2. شمّاس یا خادم که کارش کمک به محتاجان بود. در مقابلِ کشیش که نیازهای معنوی مؤمنان را رفع می کرد.
3. زنان شماس یا خادمه که در رفع حوایج زنان سالمند و مریض و نیازمند کمک می کردند.[2] در اوایل قرن چهارم، برخی از کلیساها در روم و حوالی آن محل های انحصاری برای انجام غسل تعمید بودند. شبانان این کلیساها به کشیشان کاردینال (مهم) معروف شدند.[3]
آلبر ماله سازمان روحانیت مسیحی را چنین تشریح کرده است:
هر شهر و توابع آن ناحیه ای را تشکیل می داد که تحت فرمان یک اسقف[4] قرار می گرفت و اسقف پایتخت ایالت بر سایر اساقفه ریاست می کرد. وی هر سال روحانیون ایالت را جمع و شورای ایالتی را منعقد می کرد تا در مورد مسائلی که عالم مسیحیت به آن علاقه داشت شور و بحث کنند. گاهی امپراطور، شورای معنوی را که از اساقفه ی ممالک عیسوی تشکیل شده بود احضار می کرد. در مشرق، اسقف های اسکندریه و انطاکیه لقب (پاتری آرش) یعنی شیخ عیسویت داشتند. اما اسقف شهر رم با آن که هنوز لقب مخصوصی نداشت بالاتر و محترم تر از دیگران شمرده می شد.[5] کم کم لقب (پاپ)، به معنای پدر، برای اسقف شهر رم برگزیده و برتری او نسبت به سایر اساقفه معین گردید. پاپ لئو در قرن پنجم، دستگاه پاپی را برترین مقام جهان مسیحیت اعلام نمود. او مدعی شد که مسیح مراقبت تمام کلیساها را به او به عنوان پاپ سپرده است؛ چون او وارث پطرس قدیس است. وی اظهار کرد که ایستادگی در مقابل اقتدار پاپ گناه مرگبار تکبّر را در پی دارد و هر کس اسقف را رئیس کلیسا نداند عضو کلیسا نیست.[6]
در مجمع ترنت[7] که در حقیقت اصلاح درونی کاتولیک، در مقابل ظهور نهضت پروتستان بود، هفت مرتبه ی روحانی برای اداره ی کلیسا مشخص شد: دربان، قاری، خادم کلیسا، متصدی راندن ارواح پلید و شرور (این چهار منصب از کلیسای قدیم وجود داشتند و معمولا از میان گروه دانشجویان الهیات انتخاب می شدند). و سه مقام بالاتر که عبارت اند از معاونت شماسی،شماسی، و کشیش که شامل اسقفی و پرسبیتری است. ارتقا به مقام اسقفی نیازمند انتصاب و تقدیس جدید است. مقام اسقفی بالاترین انتصاب است و اسقف اعظم و کاردینال و حتی خود پاپ، اگرچه حوزه ی عمل وسیع تری دارند، اما احتیاج به تقدیس بیشتری ندارند. سن قانونی برای رسیدن به مقام معاونت شماسی 22 سال، شماسی 23 سال، کشیشی 24 سال و اسقفی 30 سال است و هیچ یک از این مقامات حقّ ازدواج کردن ندارند.[8]
اسقف می تواند بر مطالب منتشر شده در حوزه ی مسئولیتش نظارت داشته باشد و احیاناً حکم به فساد و تحریم آنها کند. وی هم چنین در مجامعی که پاپ در امور مربوط به قضایای دینی تشکیل می دهد شرکت می کند و دارای حقّ رأی است. این حقوق برای رتبه های پایین تر از اسقف ثابت نیست.[9]
هر کشیش عنوان کشیشی خود را از اسقف می گیرد و اوست که حقّ انتصاب و تقدیس دارد و کشیش برای رسیدن به مقامش نیازمند تقدیس و انتصاب اوست و نیز در تبلیغ و خواندن دعا در مراسم عشای ربانی، طبق دستور و تحت نظارت اسقف انجام وظیفه می کند. هر اسقف مرکز اتحاد کلیسای ناحیه یا قلمرو خود محسوب می شود و علاوه بر آن، اداره کننده ی رسمی مراسم تأیید[10] است.[11]
پی نوشتها:
[1]. ر.ک: دوم انجیل یوحنّا باب اول، سوم انجیل یوحنّا باب اول، اول پطرس باب پانزدهم.
[2]. الهیات مسیحی، ص 306.
[3]. آرل کرنز، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص 172.
[4]. کلمه ای معرب از (ابیسکوبوس) یونانی به معنای ناظر و مراقب. در مورد وظایف و اختیارات اسقف ها در کلیساهای مختلف و چگونگی انتخاب آنها و لباس های مخصوص آنان و رابطه ی اسقف و کشیش ر.ک: پطرس بستانی، دایرة المعارف، ج 3، ص 530.
[5]. آلبر ماله، تاریخ رم، قسمت دوم، ص 350، به نقل از: مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 263.
[6]. جوان اگریدی، مسیحیت و بدعت ها، ص 201.
[7]. شهری کوچک در شمال ایتالیا که مجمع نوزدهم (1545 1563 م.) در آن جا منعقد شد (المنجد، ترانتو).
[8]. اینار مولند، جهان مسیحیت، ص 79 80.
[9]. پطرس بستانی، دائره المعارف، ج 3 ص 530، ذیل کلمه ی (اسقف).
[10]. مراسم تأیید یک فرد مسیحی، تکمیل کننده ی آیین غسل تعمید او تلقی می شود. این مراسم با این هدف صورت می گیرد که عهد و پیمانی که هر فرد مسیحی در کودکی در مراسم غسل تعمید به نیابت از جانب او بسته شده آگاهانه مورد تأکید و تأیید قرار دهد. این مراسم در آستانه ی بلوغ و حدود 13 سالگی انجام می شود. (ر.ک: توماس میشل، کلام مسیحی، ص 94)
[11]. ادوارد تبلور، مذهب کاتولیک و مجموعه بیست و یک مقاله، ص 150، به نقل از: مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 266.
منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
- [سایر] سلسله مراتب نظام ارزشی اسلام کدام است؟
- [سایر] سلسله مراتب نظام ارزشی اسلام کدام است؟
- [سایر] آیا میان انبیا هم سلسله مراتب و تفاوتی وجود دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا در سریالها و فیلمها به عنوان یک روحانی و ملبّس ایفای نقش نمودن برای اینجانب را با حفظ مراتب شرعی و شئون روحانیت اجازه میفرمائید؟
- [آیت الله بهجت] آیا مسلمان ها می توانند کلیسایی را از مسیحیان بخرند یا اجاره کنند و آن را به مسجد تبدیل کنند؟
- [سایر] با وجود نیروهای مخالف روحانیت در جمع مبارزان و انقلابیون، روحانیت چگونه به رهبری برگزیده شد؟
- [سایر] می گوئید ولایت فقیه امتداد امامت ائمه است ، چگونه و با چه استدلالی این زنجیر یا سلسله ولایت فقیه را به زنجیر یا سلسله امامت متصل می کنید؟
- [سایر] شئون و مناصب مختلف پیامبراکرم(ص) از طرف خداوند کدام است؟
- [سایر] آیا در حکومت اسلامی می توان فردی ثروتمند را به مناصب مهم گماشت؟
- [سایر] چرا آرای مردم پایه و اساس مشروعیت حاکمیت و مناصب در جمهوری نیست ؟
- [آیت الله نوری همدانی] برای امر به معروف ونهی از منکر مراتبی است ، وجایز نیست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبة پائین، به مراتب دیگر عمل شود .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است. و جائز نیست با حاصل شدن مقصود از مرتبه پائین، به مراتب دیگر عمل شود.
- [امام خمینی] برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است، و جایز نیست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبه پایین، به مراتب دیگر عمل شود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر دزدی به قصد بردن مال انسان یا بستگان او هجوم آورد، انسان حق دارد با رعایت مراتب دفاع کند، هرچند به کشته شدن مهاجم بینجامد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که مرد بیگانهای را با همسر، دختر یا یکی از زنان خویشاوند خود بیابد، چنانچه او قصد تجاوز به آنان را داشته باشد، باید به هر شیوه ممکن از حریم آنان دفاع نماید، هرچند به کشته شدن تجاوزگر بینجامد؛ بلکه در صورت تجاوز به ناموس مسلمانان دیگر هم باید از آنان دفاع کند و در هر حال رعایت مراتب دفاع لازم است و با رعایت مراتب، انسان ضامن خسارت وارده بر متجاوز نیست؛ ولی اگر با وجود مراتب پایینتر دست به کار شدیدتر بزند، بنابر احتیاط ضامن است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسانی که متدین و ملتزم به احکام اسلام نیستند و اهل نماز و روزه و وظایف شرعیه نمی باشند لیاقت عهده داری مشاغل اجتماعی اسلامی و مناصب عمومی را ندارند و اگر عهده دار شوند، غاصب و متجاوز به حقوق عمومی شناخته می شوند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر حیوان درندهای که متعلّق به شخص دیگری است، به انسان حمله کند، انسان حق دارد از خود دفاع نماید و اگر با رعایت مراتب دفاع به حیوان خسارتی وارد شود، ضامن نیست، مگر در موردی که انسان متجاوز باشد.
- [آیت الله مظاهری] مقصود از عاقله که دیه قتل خطا را باید بدهد خویشان نسبی پدری میباشد، چه مرد باشند یا زن، غیر از بچهها و دیوانهها و کفّار، و تقسیم دیه بر آنان با رعایت مراتب ارث است.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد و جایز نیست با احتمال ثمر بخش بودن مرتبه پایین، به مراتب بالا عمل شود و مراتب در آن به ترتیب ذیل میباشد: * مرتبه اوّل: با شخص گنهکار به گونهای رفتار شود که بفهمد به سبب ارتکاب معصیت، به این نحو با او رفتار شده است، مثل این که از او رو برگرداند یا با چهره عبوس با او مواجه شود یا با او ترک مراوده کند واز او اِعراض نماید، به نحوی که معلوم شود این امور برای آن است که او معصیت را ترک کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر اِعراض نمودن و ترک معاشرت با گنهکار، موجب شود که او کمتر مرتکب معصیت شود یا احتمال بدهد که موجب این امر شود، واجب است، اگرچه بداند که موجب ترک کامل معصیت نمیشود و این امر در صورتی است که با مراتب دیگر، نتواند کاملاً از معصیت جلوگیری کند.