به خاطر حاکمیت بنی امیه و بنی عباس در ابتدا اکثر مردم مناطق تحت تسلط آنان به سوی مذهب اهل سنت گرائیده بوده اند، بنابراین اکثریت مردم ایران نیز سنی بودند ولی در عین حال حکومت هائی مثل آل بویه، زیدیان مازندران، و حکومت الجایتو سعی در رسمیت یافتن مذهب شیعه داشتند، تا این که روزی نظام سیاسی ایران به دست شیعیان افتاد و صفویان از سال 905 1135 ه . ق حکمرانان ایران شدند و در جهت اشاعه فرهنگ شیعی تلاش نمودند. [1] قبل از اینکه صفویان بر سر کار بیایند قدرت سیاسی به طور انحصاری در اختیار سنّی مذهبان بوده و مخالفان خود را که به طور عمده از شیعه بودند، به هیچ روی، تحمّل نمی کردند. به هیمن دلیل، اندیشه های شیعی در قرن هفتم و هشتم، هر چند جز در برخی مناطق محدود، بروز و ظهوری نداشت و در سطح عموم مطرح نبود. ولی با این همه اندیشة شیعی طرفداران بسیاری در همان مناطق محدود داشت و به صورت آتش زیر خاکستر در برابر سلطة انحصاری مخالفان، نور افشانی می کرد. [2] هنگامی که اندیشه های شیعی، با قدرت پیدا کردن صفویان از میان قهر و کینه سر بلند کرد، باز با موانعی مواجه شد که نتواست به درّه های پر از صخره و سنگ، کوهستان های بی راه و طریق کردستان از شمال غرب تا جنوب آن نفوذ کرده و در دشت های کویری سیستان ندای حقّانی و روشنگرانه خویش را به گوش مردمان آن دیار برساند؛ که در این بخش به چند نمونه از آن موانع اشاره می شود. 1. دوری از مرکز: یکی از آن موانع دور دست بودن آن مناطق از مراکز شیعه نشین و نزدیک بودنشان به مناطق سنّی نشین بود؛ زیرا مردمان مرزنشین با حمایت های دولت های سنّی همجوارشان، و با بهره مندی از صله های آن دولت ها همچنان بر سنّی گری پای فشردند. 2. کمبود امکانات: یکی دیگر از آن موانع، عدم امکانات کافی برای تبلیغ فرهنگ شیعی، و غفلت آنان از این فرهنگ اصیل اسلامی بود، که قلم بدستان درباری و عالمان متعصّب سنّی با استفاده از این کمبودها و با دادن نسبت های ناروا از شیعه چهرة کریه درست می کردند. 3. حمایت حکومت های خارجی: وجود حکومت های سنّی، در همسایگی ایران، مانع دیگری برای واماندن آنان از قافله تشیّع بود، که در این میان حکومت سنّی عثمانی در غرب ایران و حکومت ازبکان در شرق آن تأثیر گذاری حکام سنی مذهب مغولی هند و کابل در جنوب شرق ایران از موانع جدّی به شمار می رفتند.[3] دولت عثمانی به ویژه سلطان سلیم(سلطنت 918 926) به حدّی سخت گیری می کرد که جزای شیعیان در صورت اثبات ارتباطشان با قزلباشان،کمتر از قتل نبود. در گزارشات تاریخی آمده که در سال(919. ش) قریب به چهل هزار نفر شیعه در کشور عثمانی به قتل رسید. و در ضمن سلطان سلیم به والیان خود در(آناتولی شرقی) و(قرمان) و(تکّه) که اکثریّت عظیم ساکنان آن شیعه بودند، دستور داد تا به گونه ای پنهانی شیعیان را از(7 70 سالگی) شناسایی و نام آنها را در دفاتر مخصوص ثبت نموده و پس از آن دستور قتل آنان را صادر کرد.[4] در نامة(ینی چریان) پس از نبرد چالدران در تبریز برای سلطان سلیم آمده: نزدیک به 45 هزار نفر در مملکت ما و 20 هزار در خاک ایران به تهمت رَفْض و الحاد، طعمة شمشیر غدر و بیداد گردید. [5] آنان برای جنگیدن با شیعیان از مفتیان سنّی فتوا می گرفت، و با مشروعیت دادن به قتل عام شیعیان از هیچ ظلمی اباء نمی ورزید. حتّی تا اواخر عهد صفوی، زمانیکه افاغنه بر ایران حاکم شدند، هنوز فتوای کشتن شیعه به صراحت تمام از دربار استانبول صادر می شد.[6] و این دشمنی سرسخت حکام سنی مذهبی که در اطراف ایران قرار داشتند با حکومت شیعی نو پای ایران مانع از نفوذ مذهب شیعه در اطراف و اکناف ایران شده است. وضعیت ساکنان شرق ایران از این بهتر نبود. بلکه آنان نیز بی رحمانه کشته می شدند، و اموالشان به غارت می رفت و روزگار بسیار سختی را می گذراندند. در تاریخ آمده است، مردم هرات مذهبی، تلفیق شده از تسنّن و تصوّف و تشیّع داشتند؛ در حالی که ماوراء النهر از قدیم به طور افراطی از تسنّن دفاع می نمود و در این زمان شاهان ازبک از قبیل (شیبک خان) که از نسل چنگیز بودند، همان مذهب تسنّن را داشتند؛ و مایل بودند همانند سلسلة سلجوقی از ماوراء النهر و حداقل خراسان را زیر سلطة خویش سازند. و لذا برای عملی نمودن نیّت شؤم خویش، جبهة تندی را بر ضدّ شیعه گشودند. و در نامة(شیبک خان) به شاه اسماعیل عبارتهای خشونت آمیزی دیده می شود که خود این، بر ادعای مذکور صحه می گذارد. او می نویسد: ترک این آیین(شیعه) کن و سالک جادة عصیان مباش و طریق اهل سنّت و جماعت که جز این، راه نیست پیش نهاد، خاطر فاتر، دار .... در غیر این صورت (حصار اصفهان) را هر چند برج و باره به اوج افلاک رسانیده با حضیض خاک برابر خواهیم کرد و به قانونی گوشمالی دهیم که تا صدای صور قیامت از یاد سامعة اهل عراق بیرون نرود. [7] هنگامی که(عبید خان ازبک) روی کار آمد برخوردی با شیعیان کرد که بسیار غم انگیز و عبرت آموز است و در زمان( عبدالله خان) حمله ای به فرماندهی عبدالمؤمن بر ضدّ شیعه صورت گرفت که سبب کشته شدن بسیاری از عالمان وارسته شیعه شد. و در این حمله به مدّت یک هفته 5700 نفر به قتل رسیدند. [8] جنگجویان تیموری به ویژه(تیمور لنگ) که مدت 36 سال سلطنت کرد. در ابتدا با امیر حسین، خواهر زاده امیر غازان مغول هم پیمان بود و با کمک او توانست بر قبایل مغولان فایق آید و شهرهای ماوراء النهر و بدخشان و سپس شهرهای شمالی خراسان را تا کابل تسخیر کند. و با کسب اقتدار کافی امیر حسین را هم شکست داد. و به سوی غرب و جنوب خراسان و ایران و عثمانی و هندوستان لشکر کشی کرد. به طور خلاصه می توان گفت: تمام ممالک ماوراء النهر و ترکستان و خوارزم و خراسان و سیستان و هندوستان و عراقین و فارس و کرمان و آذربایجان و دیار بکر و خوزستان را مسخّر کرد. و در این جریان، با ساکنان شهرها و نظامیان مغلوب، با خشونت و بی رحمی تمام رفتار می کرد؛ به نحوی که بعد از فتح هرات، اسفزاز، سیستان، بیهق، اصفهان، شام و هندوستان، از سرهای مخالفان مناره ها ساخت و یا از بدن افراد زنده به جای آجر استفاده کرد و بنای یادبود به عنوان عبرت مخالفان و دفع شورش های آنان به وجود آورد. او شخصی بود که برای رسیدن به جاه دنیا از هیچ گونه حیله و دروغ، خلف وعده و پیمان شکنی، قتل و خونریزی و .... به خود هراس نمی داد. [9] و طبیعی است که مردم نوار مرزی ایران با وجود این عواملی که بیان شد بر سنّی گری شان باقی بمانند و یا حتی با زور و فشار و اتخاذ نمودن روش تقیّه به مرور زمان سنی شده اند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تاریخ نظامی ایران(جنگ های دورة صفویه) تألیف جانبابا بیانی. 2. شاه اسماعیل صفوی، تألیف عبدالحسین نوایی. 3. اسلام در ایران، تألیف پطروشفسکی ترجمه کریم کشاورز. [1] . جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، قم، انصاریان، اول، 1375، ج1، ص 335، 387. [2] . همان، ج 2، ص754، 756. [3] . مشکوتی، نصرالله، از سلاجقه تا صفویه، تهران، ابن سینا، 1343، ص264 [4] . جعفریان، رسول، صفویه در عرصة دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، اول، 1379، ص 38. [5] . عارف، محمد، انقلاب اسلام بین الخواص و العوام، به کوشش رسول جعفریان، قم، دلیل، اول، 1379، ص 118. [6] . همان، ص 119. [7] . انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، ص 59، 60؛ و تاریخ تشیع در ایران، ج 2، ص 779، 780. [8] . قاضی قمی احمد، خلاصة التواریخ، تهران، انتشارات دانشگاه ،1363، ج2، ص 898، 899؛ و تاریخ تشیع در ایران، ج 2، ص 791. [9] . ناصری داودی عبدالمجید، تشیع در خراسان عهد تیموریان، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، اول، 1378، ص120، 121 و 127.
به خاطر حاکمیت بنی امیه و بنی عباس در ابتدا اکثر مردم مناطق تحت تسلط آنان به سوی مذهب اهل سنت گرائیده بوده اند، بنابراین اکثریت مردم ایران نیز سنی بودند ولی در عین حال حکومت هائی مثل آل بویه، زیدیان مازندران، و حکومت الجایتو سعی در رسمیت یافتن مذهب شیعه داشتند، تا این که روزی نظام سیاسی ایران به دست شیعیان افتاد و صفویان از سال 905 1135 ه . ق حکمرانان ایران شدند و در جهت اشاعه فرهنگ شیعی تلاش نمودند. [1]
قبل از اینکه صفویان بر سر کار بیایند قدرت سیاسی به طور انحصاری در اختیار سنّی مذهبان بوده و مخالفان خود را که به طور عمده از شیعه بودند، به هیچ روی، تحمّل نمی کردند.
به هیمن دلیل، اندیشه های شیعی در قرن هفتم و هشتم، هر چند جز در برخی مناطق محدود، بروز و ظهوری نداشت و در سطح عموم مطرح نبود. ولی با این همه اندیشة شیعی طرفداران بسیاری در همان مناطق محدود داشت و به صورت آتش زیر خاکستر در برابر سلطة انحصاری مخالفان، نور افشانی می کرد. [2]
هنگامی که اندیشه های شیعی، با قدرت پیدا کردن صفویان از میان قهر و کینه سر بلند کرد، باز با موانعی مواجه شد که نتواست به درّه های پر از صخره و سنگ، کوهستان های بی راه و طریق کردستان از شمال غرب تا جنوب آن نفوذ کرده و در دشت های کویری سیستان ندای حقّانی و روشنگرانه خویش را به گوش مردمان آن دیار برساند؛ که در این بخش به چند نمونه از آن موانع اشاره می شود.
1. دوری از مرکز:
یکی از آن موانع دور دست بودن آن مناطق از مراکز شیعه نشین و نزدیک بودنشان به مناطق سنّی نشین بود؛ زیرا مردمان مرزنشین با حمایت های دولت های سنّی همجوارشان، و با بهره مندی از صله های آن دولت ها همچنان بر سنّی گری پای فشردند.
2. کمبود امکانات:
یکی دیگر از آن موانع، عدم امکانات کافی برای تبلیغ فرهنگ شیعی، و غفلت آنان از این فرهنگ اصیل اسلامی بود، که قلم بدستان درباری و عالمان متعصّب سنّی با استفاده از این کمبودها و با دادن نسبت های ناروا از شیعه چهرة کریه درست می کردند.
3. حمایت حکومت های خارجی:
وجود حکومت های سنّی، در همسایگی ایران، مانع دیگری برای واماندن آنان از قافله تشیّع بود، که در این میان حکومت سنّی عثمانی در غرب ایران و حکومت ازبکان در شرق آن تأثیر گذاری حکام سنی مذهب مغولی هند و کابل در جنوب شرق ایران از موانع جدّی به شمار می رفتند.[3]
دولت عثمانی به ویژه سلطان سلیم(سلطنت 918 926) به حدّی سخت گیری می کرد که جزای شیعیان در صورت اثبات ارتباطشان با قزلباشان،کمتر از قتل نبود.
در گزارشات تاریخی آمده که در سال(919. ش) قریب به چهل هزار نفر شیعه در کشور عثمانی به قتل رسید. و در ضمن سلطان سلیم به والیان خود در(آناتولی شرقی) و(قرمان) و(تکّه) که اکثریّت عظیم ساکنان آن شیعه بودند، دستور داد تا به گونه ای پنهانی شیعیان را از(7 70 سالگی) شناسایی و نام آنها را در دفاتر مخصوص ثبت نموده و پس از آن دستور قتل آنان را صادر کرد.[4]
در نامة(ینی چریان) پس از نبرد چالدران در تبریز برای سلطان سلیم آمده: نزدیک به 45 هزار نفر در مملکت ما و 20 هزار در خاک ایران به تهمت رَفْض و الحاد، طعمة شمشیر غدر و بیداد گردید. [5]
آنان برای جنگیدن با شیعیان از مفتیان سنّی فتوا می گرفت، و با مشروعیت دادن به قتل عام شیعیان از هیچ ظلمی اباء نمی ورزید. حتّی تا اواخر عهد صفوی، زمانیکه افاغنه بر ایران حاکم شدند، هنوز فتوای کشتن شیعه به صراحت تمام از دربار استانبول صادر می شد.[6]
و این دشمنی سرسخت حکام سنی مذهبی که در اطراف ایران قرار داشتند با حکومت شیعی نو پای ایران مانع از نفوذ مذهب شیعه در اطراف و اکناف ایران شده است.
وضعیت ساکنان شرق ایران از این بهتر نبود. بلکه آنان نیز بی رحمانه کشته می شدند، و اموالشان به غارت می رفت و روزگار بسیار سختی را می گذراندند. در تاریخ آمده است، مردم هرات مذهبی، تلفیق شده از تسنّن و تصوّف و تشیّع داشتند؛
در حالی که ماوراء النهر از قدیم به طور افراطی از تسنّن دفاع می نمود و در این زمان شاهان ازبک از قبیل (شیبک خان) که از نسل چنگیز بودند، همان مذهب تسنّن را داشتند؛ و مایل بودند همانند سلسلة سلجوقی از ماوراء النهر و حداقل خراسان را زیر سلطة خویش سازند. و لذا برای عملی نمودن نیّت شؤم خویش، جبهة تندی را بر ضدّ شیعه گشودند. و در نامة(شیبک خان) به شاه اسماعیل عبارتهای خشونت آمیزی دیده می شود که خود این، بر ادعای مذکور صحه می گذارد. او می نویسد: ترک این آیین(شیعه) کن و سالک جادة عصیان مباش و طریق اهل سنّت و جماعت که جز این، راه نیست پیش نهاد، خاطر فاتر، دار .... در غیر این صورت (حصار اصفهان) را هر چند برج و باره به اوج افلاک رسانیده با حضیض خاک برابر خواهیم کرد و به قانونی گوشمالی دهیم که تا صدای صور قیامت از یاد سامعة اهل عراق بیرون نرود. [7]
هنگامی که(عبید خان ازبک) روی کار آمد برخوردی با شیعیان کرد که بسیار غم انگیز و عبرت آموز است و در زمان( عبدالله خان) حمله ای به فرماندهی عبدالمؤمن بر ضدّ شیعه صورت گرفت که سبب کشته شدن بسیاری از عالمان وارسته شیعه شد. و در این حمله به مدّت یک هفته 5700 نفر به قتل رسیدند. [8]
جنگجویان تیموری به ویژه(تیمور لنگ) که مدت 36 سال سلطنت کرد. در ابتدا با امیر حسین، خواهر زاده امیر غازان مغول هم پیمان بود و با کمک او توانست بر قبایل مغولان فایق آید و شهرهای ماوراء النهر و بدخشان و سپس شهرهای شمالی خراسان را تا کابل تسخیر کند. و با کسب اقتدار کافی امیر حسین را هم شکست داد. و به سوی غرب و جنوب خراسان و ایران و عثمانی و هندوستان لشکر کشی کرد. به طور خلاصه می توان گفت: تمام ممالک ماوراء النهر و ترکستان و خوارزم و خراسان و سیستان و هندوستان و عراقین و فارس و کرمان و آذربایجان و دیار بکر و خوزستان را مسخّر کرد.
و در این جریان، با ساکنان شهرها و نظامیان مغلوب، با خشونت و بی رحمی تمام رفتار می کرد؛ به نحوی که بعد از فتح هرات، اسفزاز، سیستان، بیهق، اصفهان، شام و هندوستان، از سرهای مخالفان مناره ها ساخت و یا از بدن افراد زنده به جای آجر استفاده کرد و بنای یادبود به عنوان عبرت مخالفان و دفع شورش های آنان به وجود آورد. او شخصی بود که برای رسیدن به جاه دنیا از هیچ گونه حیله و دروغ، خلف وعده و پیمان شکنی، قتل و خونریزی و .... به خود هراس نمی داد. [9]
و طبیعی است که مردم نوار مرزی ایران با وجود این عواملی که بیان شد بر سنّی گری شان باقی بمانند و یا حتی با زور و
فشار و اتخاذ نمودن روش تقیّه به مرور زمان سنی شده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ نظامی ایران(جنگ های دورة صفویه) تألیف جانبابا بیانی.
2. شاه اسماعیل صفوی، تألیف عبدالحسین نوایی.
3. اسلام در ایران، تألیف پطروشفسکی ترجمه کریم کشاورز.
[1] . جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، قم، انصاریان، اول، 1375، ج1، ص 335، 387.
[2] . همان، ج 2، ص754، 756.
[3] . مشکوتی، نصرالله، از سلاجقه تا صفویه، تهران، ابن سینا، 1343، ص264
[4] . جعفریان، رسول، صفویه در عرصة دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، اول، 1379، ص 38.
[5] . عارف، محمد، انقلاب اسلام بین الخواص و العوام، به کوشش رسول جعفریان، قم، دلیل، اول، 1379، ص 118.
[6] . همان، ص 119.
[7] . انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، ص 59، 60؛ و تاریخ تشیع در ایران، ج 2، ص 779، 780.
[8] . قاضی قمی احمد، خلاصة التواریخ، تهران، انتشارات دانشگاه ،1363، ج2، ص 898، 899؛ و تاریخ تشیع در ایران، ج 2، ص 791.
[9] . ناصری داودی عبدالمجید، تشیع در خراسان عهد تیموریان، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، اول، 1378، ص120، 121 و 127.
- [سایر] سلام.میخواستم بدونم چطور شد که مناطق شمال ایران با اینکه اکثرا سنی بودن شیعه شدن ؟ اصلا مذهب شیعه توسط چه کسی در ایران رواج یافت ؟
- [آیت الله بهجت] آیا اقتدا به امام جماعت سنّی مذهب جایز است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] مذهب اهل سنت چه انشعاباتی دارد؟ توضیح دهید.
- [سایر] اختلافات مذهب شیعه و سنی در چیست؟
- [سایر] مذهب اهل سنت چه انشعاباتی دارد؟ توضیح دهید.
- [آیت الله اردبیلی] دختر شیعه با رضایت پدر به شرط عدم تغییر مذهب شیعه به عقد مرد سنی مذهب درآمده است، ولی بعد از عقد دختر تغییر مذهب از شیعه به سنی کرده است. پدر دختر با مخالفت دختر را به خانه برگردانده اما مرد سنی با دختر فرار کرده است. حکم عقد و حکم محرمیت دختر و پسر و رابطة آنها چگونه است؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] اهل سنت مسائل شرعی خود را چگونه بدست می آورند؟ اسامی چندتااز علمای برجسته سنی در ایران را نام ببرید؟
- [سایر] دوستی دارم عرب فلسطینی دانشجو که در ایران تحصیل می کند ظاهرا به تشیع علاقه مند شده مذهب خودش سنی شافعی است. در مورد ولایت مولا علی و همچنین احادیث پیامبر در مورد ایرانیان به دنبال سندهای است که در کتب اهل سنت هم وجود داشته باشد. لطفا در مورد منابع مورد نظر راهنمایی بفرمایید. منابعی که ایشان بتواند به آن دسترسی داشته باشد.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله مظاهری] اگر در شهری اوّل ماه ثابت شود در هر جایی هم که افقش با آنجا نزدیک باشد نظیر همه شهرهای ایران، اوّل ماه برای همه ثابت میشود.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.