چرا ما شیعیان نمی توانیم به زیبایی مسیحیت دینمان را معرفی کنیم؟
برای آنکه بتوان سیری منطقی برای پاسخ ایجاد کرد، ابتدا به بررسی چگونگی معرفی، مسیحیت از سوی مسیحیان، می پردازیم و سپس به کنکاش در مورد کیفیت معرفی دین از سوی شیعیان، اشاره می کنیم. اما چگونگی معرفی مسیحیان: آنچه را مبلغان مسیحی معرفی می کنند، نمی توان نامش را دین نهاد، زیرا آنها برای مخاطبان خود بی دینی و لامذهبی و لغو شدن تمامی احکام دینی را القاء می کنند و این طریق،‌رویکردی جز توجه کردن به مادیات و غرایز حیوانی. ندارد.[1] تعلیمات مبلغان مسیحی، تعلیماتی جدی و دینی نیست بلکه دلخوشی گنگی است که می خواهند مردم را از ننگ بی دینی برهاند.[2] مبلغان مسیحی در معرض دین مسیحیت از پرداختن به مسائل اصولی و اساسی دینشان هم چون تثلیث،[3] فداء[4] که از اصول مسلم عهد جدید هستند اجتناب می کنند. علت این نگفتن ها، معقول نبودن و مستندنبودن آن مبانی و آن اصول مسلمه است، و نیز، برای فرار از سؤالات گوناگون مخاطبان و به چالش کشیده نشدنشان، این اصول را مطرح نمی کنند، فلذا آن اصول را مسلم و غیرقابل بحث معرفی می نمایند و بدین وسیله از پرداختن به آنها خودداری می کنند. و از این رو است که به مسائل فرعی چون عشق، محبت و آزادی و از این قبیل مطالب به ظاهر جذاب و فریب دهنده می پردازند، البته اگر به این مسائل هم صادقانه و عالمانه وارد می شدند مشکلی نبود، ولی هدف آنها جذب مخاطب است و به هر وسیله ای ممکن که بشود می خواهند مخاطبشان را جذب خود کنند ولو در این راستا دروغ بگویند، فریب بدهند،‌با احساسات و عواطف و غرایز مخاطبان بازی کنند. بهترین شاهدی که می توان بر این مدعا ارائه کرد، مواد قطعنامه ای است که در کنفرانس مشترک کاتولیک ها و پروتستانها در منطقة شرقی جاوه (اندونزی) در شهر مالانگ تصویب و صادر شده است و هدف از آن کنفرانس برنامه ریزی برای مسیحی ساختن مردم مسلمان (جاوه) در مدت 20 سال و مسیحی ساختن تمامی مردم سرزمین اندونزی در مدت 50 سال بود.[5] در اینجا لازم است به برخی مفاد آن اشاره شود: 1. ازدواج جوانان مسیحی با دختران مسلمان. 2. ازدواج زنان باایمان مسیحی با جوانان ضعیف الایمان مسلمان. 3. جلب توجه جوانان و فرزندان مسلمانان. 4. وعدة انتخاب به مقامات بالاتر به مسلمانانی که در حکومت فعلی آن سرزمین دارای مقام حساسی نمی باشند.)[6] گذشته از این، دولتهای غربی چون سریعترین راه برای دستیابی و سیطره سیاسی و اقتصادی بر ملل غیر مسیحی را صدور مسیحیت می دانند، مبلغانی دست نشانده را به کشورهای شرقی مخصوصاً کشورهای اسلامی می فرستند تا راه را برای استعمارگری خودشان با این وسیله هموار کنند.[7] و اما چگونگی معرفی دین از جانب شیعیان این که گفته شود ما شیعیان نمی توانیم مذهب و دینمان را به زیبایی معرفی کنیم، هر چند به علت وجود برخی از عوامل و موانع اجتماعی، اقتصادی و تبلیغی قابل انکار نیست لکن به طور کلی نمی توان آن را پذیرفت زیرا: اولاً در طول تاریخ علما و بزرگان و مبلغین دین اسلام بر طرق مبانی شرعی و عقلی کوشیده اند اسلام را آنطوری که هست به مردم دنیا ابلاغ کنند و نتایجی هم بدست آورند، لکن اینکه اکثر مردم دنیا به دین اسلام توجه ندارد و جذب آن نمی شدند علتش در تمایلات و خواست های درونی خود آنان باید جستجو شود نه در نحوه تبلیغ و شخصیت مبلغین، چون اکثر مردم به سوی مطالبی بیشتر رجوع می کنند که قید و بندی کمتری داشته و خواست های حیوانی و نفسانی آنها را بیشتر تأمین کنند، حتی در بین خود مسلمین، آنان که از تمایلات حیوانی بیشتر برخوردارند کمتر متعهد به مبانی و دستوران دین اسلام می باشند. اما مبلغین دین مسیحیت که هر قید و بندی را از میان مردم بر می دارند، مردم خصوصاً جوانان، راحت تر و با اشتیاق بیشتر که بر خاسته از خواهشات نفسانی می باشد، به سوی دینی که هیچ قید و بندی ندارد جذب می شوند. ثانیاً اگر نگاهی گذرا و اجمالی به وضعیت مذهبی مردم جهان بیندازیم خواهیم دید که بر تعداد گروندگان به اسلام روز به روز افزوده می شود و بهترین شاهد تصویب قانون منع حجاب اسلامی در برخی کشورهای اروپایی و جنگی که آمریکائیها علیه مسلمانان به راه انداخته اند می باشد. ثالثاً معرفی مذهب، کار هر شخصی نیست و نمی توان از تمام افراد یک مذهب انتظار داشت که بتوانند منظرة زیبایی از مذهب و دینشان در مقابل دیدگان مخاطبان ترسیم، کنند چرا که این کار احتیاج به عالمان خبره و متخصص دارد. وانگهی عطر آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. دین اسلام خود آنقدر زیبایی و لطافت به همراه دارد که احتیاج به معرفی کسی ندارد و اگر بیننده کمی دقت کند به زیبایی های آن پی خواهد برد. و اگر عیبی هم هست در برخی مبلغان و شیوه های تبلیغی آنها است نه در خود دین اسلام بخلاف دین مسیحیت که مبلغان آن برای جلب توجه دیگران به آن رنگ و لعاب زده اند. به هر حال نمی توان وجود نقص و عیب را در شیوه های تبلیغی انکار کرد و باید برای رفع آن همت به خرج داد و بهترین راه آن تعامل صحیح بین مردم مخصوصاً قشر فرهیخته و دانشجو با حوزه های علوم دینی می باشد. به امید انکه روز به روز بر کیفیت و کمیت این تعامل افزوده شود تا بتوان تابلوی زیبا و زیباتری از دین در مقابل دیدگان جهانیان ترسیم کرد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مسیحیت و عهدین، گروهی. 2. درآمدی به مسیحیت، مری جوویور. 3. دایرةالمعارف کتاب مقدس. [1] . برگرفته شده از: طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 3، ص 509، ‌ذیل آیات 79 و 80 سورة آل عمران. [2] . همان. [3] . اعتقاد به یکی بودن سه و سه تا بودن یک. [4] . قربانی شدن حضرت مسیح علیه السّلام برای آمرزش گناهان بشر. [5] . خسروشاهی، سید هادی، واتیکان دنیای اسلام و غرب، تهران، انتشارات شروق، چاپ اول، 1380، ص 177. [6] . واتیکان دنیای اسلام و غرب، ص 177. [7] . همان، ص 112. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

چرا ما شیعیان نمی توانیم به زیبایی مسیحیت دینمان را معرفی کنیم؟


پاسخ:

برای آنکه بتوان سیری منطقی برای پاسخ ایجاد کرد، ابتدا به بررسی چگونگی معرفی، مسیحیت از سوی مسیحیان، می پردازیم و سپس به کنکاش در مورد کیفیت معرفی دین از سوی شیعیان، اشاره می کنیم.
اما چگونگی معرفی مسیحیان:
آنچه را مبلغان مسیحی معرفی می کنند، نمی توان نامش را دین نهاد، زیرا آنها برای مخاطبان خود بی دینی و لامذهبی و لغو شدن تمامی احکام دینی را القاء می کنند و این طریق،‌رویکردی جز توجه کردن به مادیات و غرایز حیوانی. ندارد.[1] تعلیمات مبلغان مسیحی، تعلیماتی جدی و دینی نیست بلکه دلخوشی گنگی است که می خواهند مردم را از ننگ بی دینی برهاند.[2] مبلغان مسیحی در معرض دین مسیحیت از پرداختن به مسائل اصولی و اساسی دینشان هم چون تثلیث،[3] فداء[4] که از اصول مسلم عهد جدید هستند اجتناب می کنند. علت این نگفتن ها، معقول نبودن و مستندنبودن آن مبانی و آن اصول مسلمه است، و نیز، برای فرار از سؤالات گوناگون مخاطبان و به چالش کشیده نشدنشان، این اصول را مطرح نمی کنند، فلذا آن اصول را مسلم و غیرقابل بحث معرفی می نمایند و بدین وسیله از پرداختن به آنها خودداری می کنند. و از این رو است که به مسائل فرعی چون عشق، محبت و آزادی و از این قبیل مطالب به ظاهر جذاب و فریب دهنده می پردازند، البته اگر به این مسائل هم صادقانه و عالمانه وارد می شدند مشکلی نبود، ولی هدف آنها جذب مخاطب است و به هر وسیله ای ممکن که بشود می خواهند مخاطبشان را جذب خود کنند ولو در این راستا دروغ بگویند، فریب بدهند،‌با احساسات و عواطف و غرایز مخاطبان بازی کنند.
بهترین شاهدی که می توان بر این مدعا ارائه کرد، مواد قطعنامه ای است که در کنفرانس مشترک کاتولیک ها و پروتستانها در منطقة شرقی جاوه (اندونزی) در شهر مالانگ تصویب و صادر شده است و هدف از آن کنفرانس برنامه ریزی برای مسیحی ساختن مردم مسلمان (جاوه) در مدت 20 سال و مسیحی ساختن تمامی مردم سرزمین اندونزی در مدت 50 سال بود.[5] در اینجا لازم است به برخی مفاد آن اشاره شود:
1. ازدواج جوانان مسیحی با دختران مسلمان.
2. ازدواج زنان باایمان مسیحی با جوانان ضعیف الایمان مسلمان.
3. جلب توجه جوانان و فرزندان مسلمانان.
4. وعدة انتخاب به مقامات بالاتر به مسلمانانی که در حکومت فعلی آن سرزمین دارای مقام حساسی نمی باشند.)[6] گذشته از این، دولتهای غربی چون سریعترین راه برای دستیابی و سیطره سیاسی و اقتصادی بر ملل غیر مسیحی را صدور مسیحیت می دانند، مبلغانی دست نشانده را به کشورهای شرقی مخصوصاً کشورهای اسلامی می فرستند تا راه را برای استعمارگری خودشان با این وسیله هموار کنند.[7]
و اما چگونگی معرفی دین از جانب شیعیان
این که گفته شود ما شیعیان نمی توانیم مذهب و دینمان را به زیبایی معرفی کنیم، هر چند به علت وجود برخی از عوامل و موانع اجتماعی، اقتصادی و تبلیغی قابل انکار نیست لکن به طور کلی نمی توان آن را پذیرفت زیرا:
اولاً در طول تاریخ علما و بزرگان و مبلغین دین اسلام بر طرق مبانی شرعی و عقلی کوشیده اند اسلام را آنطوری که هست به مردم دنیا ابلاغ کنند و نتایجی هم بدست آورند، لکن اینکه اکثر مردم دنیا به دین اسلام توجه ندارد و جذب آن نمی شدند علتش در تمایلات و خواست های درونی خود آنان باید جستجو شود نه در نحوه تبلیغ و شخصیت مبلغین، چون اکثر مردم به سوی مطالبی بیشتر رجوع می کنند که قید و بندی کمتری داشته و خواست های حیوانی و نفسانی آنها را بیشتر تأمین کنند، حتی در بین خود مسلمین، آنان که از تمایلات حیوانی بیشتر برخوردارند کمتر متعهد به مبانی و دستوران دین اسلام می باشند. اما مبلغین دین مسیحیت که هر قید و بندی را از میان مردم بر می دارند، مردم خصوصاً جوانان، راحت تر و با اشتیاق بیشتر که بر خاسته از خواهشات نفسانی می باشد، به سوی دینی که هیچ قید و بندی ندارد جذب می شوند.
ثانیاً اگر نگاهی گذرا و اجمالی به وضعیت مذهبی مردم جهان بیندازیم خواهیم دید که بر تعداد گروندگان به اسلام روز به روز افزوده می شود و بهترین شاهد تصویب قانون منع حجاب اسلامی در برخی کشورهای اروپایی و جنگی که آمریکائیها علیه مسلمانان به راه انداخته اند می باشد.
ثالثاً معرفی مذهب، کار هر شخصی نیست و نمی توان از تمام افراد یک مذهب انتظار داشت که بتوانند منظرة زیبایی از مذهب و دینشان در مقابل دیدگان مخاطبان ترسیم، کنند چرا که این کار احتیاج به عالمان خبره و متخصص دارد. وانگهی عطر آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. دین اسلام خود آنقدر زیبایی و لطافت به همراه دارد که احتیاج به معرفی کسی ندارد و اگر بیننده کمی دقت کند به زیبایی های آن پی خواهد برد. و اگر عیبی هم هست در برخی مبلغان و شیوه های تبلیغی آنها است نه در خود دین اسلام بخلاف دین مسیحیت که مبلغان آن برای جلب توجه دیگران به آن رنگ و لعاب زده اند.
به هر حال نمی توان وجود نقص و عیب را در شیوه های تبلیغی انکار کرد و باید برای رفع آن همت به خرج داد و بهترین راه آن تعامل صحیح بین مردم مخصوصاً قشر فرهیخته و دانشجو با حوزه های علوم دینی می باشد. به امید انکه روز به روز بر کیفیت و کمیت این تعامل افزوده شود تا بتوان تابلوی زیبا و زیباتری از دین در مقابل دیدگان جهانیان ترسیم کرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مسیحیت و عهدین، گروهی.
2. درآمدی به مسیحیت، مری جوویور.
3. دایرةالمعارف کتاب مقدس.


[1] . برگرفته شده از: طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 3، ص 509، ‌ذیل آیات 79 و 80 سورة آل عمران.
[2] . همان.
[3] . اعتقاد به یکی بودن سه و سه تا بودن یک.
[4] . قربانی شدن حضرت مسیح علیه السّلام برای آمرزش گناهان بشر.
[5] . خسروشاهی، سید هادی، واتیکان دنیای اسلام و غرب، تهران، انتشارات شروق، چاپ اول، 1380، ص 177.
[6] . واتیکان دنیای اسلام و غرب، ص 177.
[7] . همان، ص 112.

( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین