ناووسیه عنوان مشهور فرقه ای است از شیعه، که تابعین عجلان و عبدالله بن ناووس بصری هستند و امام صادق (ع) را امام حی و غایب از انظار می دانند و مهدی منتظر و قائم آل محمد (عج) می شمارند و به عقیده اینها امام زنده هست. استاد علامه سبحانی در کتاب الملل و النحل و اصول الحدیث و احکامه می فرمایند. اینها تابعین مردی از اهل بصره می باشند و معتقد به امامت امام جعفر صادق (ع) هستند و می گویند او زنده هست و مهدی منتظر می باشد و روایت کرده اند که امام فرموده: اگر کسی آمد به شما خبر داد که من امام جعفر صادق را غسل دادم و کفن کردم او را تصدیق نکنید زیرا (فان صاحبکم صاحب السیف...[1] در ملل و نحل دارد علت (ناووسیه) نامیدن این فرقه بخاطر رئیس آنها است که بنام عجلان بن ناووس از اهل بصره می باشد. در کتاب الملل و النحل شهرستانی هم تقریباً نظیر این مطالب را نقل کرده و علت تسمیه به ناووسیه را گفته، شاید از قریه ناووس بوده اند، به این جهت ناووسیه گفته اند.[2] و اما واقفیه در اصطلاح علمای کلام و رجال، نام فرقه ای است که در امامت حضرت امام موسی بن جعفر توقف کرده اند، بدین معنی که امامت را در آن بزرگوار ختم و آن حضرت را خاتم الائمه و امام حی، غایب، مهدی منتظر می دانند و یا بزعم بعضی از ایشان آن حضرت مرده و لکن در آخر الزمان مبعوث خواهد شد و پنج امام بعد او را در دعوی امامت به ضلالت دانسته و بزعم بعضی ایشان اصلا دعوی امامت نکرده اندو همه شان خلفای حضرت امام موسی کاظم (ع) بوده اند. و جمعی از ایشان حبس آن حضرت را نیز اساساً منکرند و به مجرد خیال و حس ظاهری حل کرده و گویند خودش غایب بوده است...[3] در کتاب الملل و النحل آیة الله سبحانی می فرماید: طائفه ای که در امامت امام موسی کاظم (ع) توقف کرده و به امامت فرزندش امام رضا قائل نیستند، این گروه را واقفیه گویند.[4] عقاید واقفیه: علامه سبحانی در الملل و النحل می فرمایند: علت اساسی فکر توقف بین عده ای از شیعه این بود، چون تحت سلطه حکومت اموی و عباسی بودند، اگر تقیه نمی کردند از بین رفته بوند و در پناه تقیه محفوظ ماندند، حتی در برهه ای از زمان زندیق و ملحد بودن خطرش کمتر از تشیع بود، اینها باعث شد که شیعه به گروههای مختلف منشعب شود در صورتی که با هم اختلافی در اصول و فروع نداشتند مگر در امامت.[5] شهرستانی در الملل و النحل دارد بعد از شهادت امام موسی بن جعفر(ع) در بغداد شیعه اختلاف کردند عده ای در موت امام توقف کردند، به اینها ممطورة می گویند وعده ای بطور جزم به موت امام یقین کردند به اینها قطعیه می گویند. و گروه سوم گفتند نه مرده بلکه غایب شده بعد از غیبت ظهور می نماید به این گروه واقفیه اطلاق شده است[6] از این نقلها استفاده می شود که عقاید اینها همان عقاید شیعه می باشد و از فرق شیعه هستند جز در امامت و رهبری امت اسلامی. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. ریحانة الادب، تألیف استاد میرزا محمد علی مدرس، ج5 و 6، از انتشارات خیام. 2. لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، ج26، تهران 1341. 3. ترجمه الملل و النحل شهرستانی ج 1، ص 17 18، چاپ سوم، سال 1362، ناشر اقبال. 4. ابو منصور عبدالقاهر البغدادی، ترجمه للفرق بین للفرق، مترجم دکتر مشکور، ص 33. [1] . اصول الحدیث و احکامه، چاپ جامعه مدرسین، ص188، و ملل و نحل هم چاپ مؤسسه امام صادق (ع)، ج7. [2] . شهرستانی، الملل و النحل، لبنان، دار المعرفة، ج1، ص166167، ترجمه الملل و النحل شهرستانی، مترجم مصطفی خالقداد هاشمی، ج1، ص 17. [3] . مدرس، محمد علی، ریحانة الادب، ج56، ص296. [4] . الملل و النحل، چاپ مؤسسه امام صادق (ع)، ج8، ص379. [5] . سبحانی، الملل و النحل، چاپ مؤسسه امام صادق (ع)، ج8، ص38. [6] . شهرستانی، الملل و النحل، ص169، ج1. ( اندیشه قم )
ناووسیه عنوان مشهور فرقه ای است از شیعه، که تابعین عجلان و عبدالله بن ناووس بصری هستند و امام صادق (ع) را امام حی و غایب از انظار می دانند و مهدی منتظر و قائم آل محمد (عج) می شمارند و به عقیده اینها امام زنده هست.
استاد علامه سبحانی در کتاب الملل و النحل و اصول الحدیث و احکامه می فرمایند.
اینها تابعین مردی از اهل بصره می باشند و معتقد به امامت امام جعفر صادق (ع) هستند و می گویند او زنده هست و مهدی منتظر می باشد و روایت کرده اند که امام فرموده: اگر کسی آمد به شما خبر داد که من امام جعفر صادق را غسل دادم و کفن کردم او را تصدیق نکنید زیرا (فان صاحبکم صاحب السیف...[1] در ملل و نحل دارد علت (ناووسیه) نامیدن این فرقه بخاطر رئیس آنها است که بنام عجلان بن ناووس از اهل بصره می باشد. در کتاب الملل و النحل شهرستانی هم تقریباً نظیر این مطالب را نقل کرده و علت تسمیه به ناووسیه را گفته، شاید از قریه ناووس بوده اند، به این جهت ناووسیه گفته اند.[2]
و اما واقفیه در اصطلاح علمای کلام و رجال، نام فرقه ای است که در امامت حضرت امام موسی بن جعفر توقف کرده اند، بدین معنی که امامت را در آن بزرگوار ختم و آن حضرت را خاتم الائمه و امام حی، غایب، مهدی منتظر می دانند و یا بزعم بعضی از ایشان آن حضرت مرده و لکن در آخر الزمان مبعوث خواهد شد و پنج امام بعد او را در دعوی امامت به ضلالت دانسته و بزعم بعضی ایشان اصلا دعوی امامت نکرده اندو همه شان خلفای حضرت امام موسی کاظم (ع) بوده اند. و جمعی از ایشان حبس آن حضرت را نیز اساساً منکرند و به مجرد خیال و حس ظاهری حل کرده و گویند خودش غایب بوده است...[3]
در کتاب الملل و النحل آیة الله سبحانی می فرماید: طائفه ای که در امامت امام موسی کاظم (ع) توقف کرده و به امامت فرزندش امام رضا قائل نیستند، این گروه را واقفیه گویند.[4]
عقاید واقفیه:
علامه سبحانی در الملل و النحل می فرمایند: علت اساسی فکر توقف بین عده ای از شیعه این بود، چون تحت سلطه حکومت اموی و عباسی بودند، اگر تقیه نمی کردند از بین رفته بوند و در پناه تقیه محفوظ ماندند، حتی در برهه ای از زمان زندیق و ملحد بودن خطرش کمتر از تشیع بود، اینها باعث شد که شیعه به گروههای مختلف منشعب شود در صورتی که با هم اختلافی در اصول و فروع نداشتند مگر در امامت.[5]
شهرستانی در الملل و النحل دارد بعد از شهادت امام موسی بن جعفر(ع) در بغداد شیعه اختلاف کردند عده ای در موت امام توقف کردند، به اینها ممطورة می گویند وعده ای بطور جزم به موت امام یقین کردند به اینها قطعیه می گویند.
و گروه سوم گفتند نه مرده بلکه غایب شده بعد از غیبت ظهور می نماید به این گروه واقفیه اطلاق شده است[6] از این نقلها استفاده می شود که عقاید اینها همان عقاید شیعه می باشد و از فرق شیعه هستند جز در امامت و رهبری امت اسلامی.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ریحانة الادب، تألیف استاد میرزا محمد علی مدرس، ج5 و 6، از انتشارات خیام.
2. لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، ج26، تهران 1341.
3. ترجمه الملل و النحل شهرستانی ج 1، ص 17 18، چاپ سوم، سال 1362، ناشر اقبال.
4. ابو منصور عبدالقاهر البغدادی، ترجمه للفرق بین للفرق، مترجم دکتر مشکور، ص 33.
[1] . اصول الحدیث و احکامه، چاپ جامعه مدرسین، ص188، و ملل و نحل هم چاپ مؤسسه امام صادق (ع)، ج7.
[2] . شهرستانی، الملل و النحل، لبنان، دار المعرفة، ج1، ص166167، ترجمه الملل و النحل شهرستانی، مترجم مصطفی خالقداد هاشمی، ج1، ص 17.
[3] . مدرس، محمد علی، ریحانة الادب، ج56، ص296.
[4] . الملل و النحل، چاپ مؤسسه امام صادق (ع)، ج8، ص379.
[5] . سبحانی، الملل و النحل، چاپ مؤسسه امام صادق (ع)، ج8، ص38.
[6] . شهرستانی، الملل و النحل، ص169، ج1.
( اندیشه قم )
- [سایر] دروزیه دارای چه عقایدی می باشد؟ آیا عقاید مخالف با اسلام هم دارد؟
- [سایر] مهرپرستان چه عقایدی دارند؟
- [سایر] طریقت کَسنَزانیه چه عقایدی دارند؟
- [سایر] مسیحیان و یهودیان چه عقایدی دارند؟
- [سایر] فرقة اسماعیلیه چه عقایدی دارد؟
- [سایر] اسماعیلیه چه عقایدی دارد؟
- [سایر] مسیحیان صهیونیست چه عقایدی دارند؟
- [سایر] فرقه زیدیه چه عقایدی دارند؟
- [سایر] ابن تیمیه چه عقایدی داشت؟
- [سایر] فرقه اهل حق چند گروهند و چه عقایدی دارند؟
- [آیت الله بروجردی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همهی آنها دارای شرطهایی که در (مسأله 2618) گفته شده بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده، شکار حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه چند سگ را برای شکار حیوانی بفرستند چنانچه همه آنها دارای شرایط فوق باشد شکار حلال است و اگر بعضی از آنها دارای این شرایط نیست شکار حرام است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چند سگ را بفرستند و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرطهایی که ذکر شد بودهاند شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده شکار حرام است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر چند سگ را بفرستد وباهم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرطهایی که در گذشته گفته شده بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبود، شکار حرام است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند چنانچه همه انها دارای شرطهایی که در مساله گذشت باشند شکار حلال است و اگر یکی از انها دارای ان شرطها نباشد شکار حرام است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر چند سگ را بفرستد و باهم حیوانی را شکار کنند؛ چنانچه همه آنها دارای شرطهائی که در مسأله (2618) گفته شد بوده اند؛ شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده؛ شکار حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند ، چنانچه همة آنها دارای شرطهائی که در مسأله 2607 گفته شد بوده اند ، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده ، شکار حرام است .
- [امام خمینی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرطهایی که در صفحه گذشته گفته شده بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آنها شرطها نبوده، شکار حرام است.
- [آیت الله خوئی] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه هم آنها دارای شرطهایی که در مسألة (2618) گفته شده بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نبوده، شکار حرام است.
- [آیت الله بهجت] اگر چند سگ را بفرستد و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرایطی که در مسئله قبل گفته شد، بودهاند، شکار حلال است و اگر یکی از آنها دارای آن شرایط نبود، شکار حرام است.