بنیانگذار مسلک ما تریدیه کیست؟
بعد از رحلت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله برخی از مسلمین از مسیر ولایت دور شدند و در اثر همین دوری بود، که به دو گروه تقسیم شدند: 1. اهل حدیث:‌ این گروه کلیه عقاید خود را از ظواهر آیات و روایات می گیرند و برای عقل ارزشی قایل نیستند برای همین عقایدی مانند جبر، رؤیت خدا و .... در بین آنها پیدا شد.[1] 2. معتزله: این گروه هم بر عکس اهل حدیث، به عقل ارزشی بیش از اندازه قائل بوده اند و هر آیه و حدیثی که مخالف عقل شان بود، کنار می گذاشتند.[2] سالهای متمادی بین این دو تفکر درگیری بود، تا این که در قرن سوم هجری دو نفر به فکر ایجاد مکتبی معتدل میان این دو اندیشه افتادند،‌که اولی ابوالحسن اشعری (260 324 یا 330 هجری)، مکتب اشاعره را در عراق، شام و .... راه انداخت. و دومی ابومنصور محمد بن محمد ماتریدی (250 248 یا 333 هجری)، است که در ما ترید از نواحی سمرقند در ماوراء النهر اصلاحاتی را در مذهب اهل سنت ایجاد نمود، و در پی آن فرقه ماتریدی به وجود آمد[3] ابو منصور ماتریدی شاگرد ابی نصر عیاضی و ابی بکر جوزجانی و این دو از شاگردان ابی سلیمان موسی، شاگرد قاضی ابو یوسف و محمد بن حسن شیبانی،‌ شاگرد ابو حنیفه امام حنفیان بودند. برای همین ابو منصور در کلام و فقه از ابو حنیفه پیروی می کند. وی کلام اهل سنت را تدوین نمود، به طوری که قسطلانی می نویسد: معروفترین فرد در کلام اهل سنت در سرزمین عراق، شام و .... ابوالحسن اشعری و در ماوراء النهر، ابو منصور ماتریدی است.[4] زبیدی هم می گوید: هر گاه گفته شود اهل سنت، مقصود اشاعره و ماتریدیه است.[5] عقاید ماتریدیه: ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی هر چند در یک زمان و با هدف مقابله یا مکتب معتزله شروع به فعالیت کردند ولی در برخی از اصول با هم تفاوت دارند، به طوری که علمای خودشان کتابهای مستقلی بر موارد اختلاف بین این دو نوشته اند مانند: 1. الروضة البهیه فیما بین الاشعریه و الماتریدیه: ابی عذبه. 2. خلافیات الا شاعره مع الماتریدیه: عبدالله بن عثمان. 3. نظم الفرائد و جمع الفوائد: عبدالرحیم معروف به شیخ زاده. عقائید و باورهای ماتریدیه که مخالف با عقاید اشاعره می باشند عبارتند: 1. معرفت خدا قبل از بعثت پیامبران: ماتریدیه می گوید به حکم عقل، باید وجود خدا و یگانگی و دیگر صفات آن، ثابت شود تا نبوت انبیاء پذیرفته شود. زیرا اگر خدا را با عقل ثابت نکنیم آمدن انبیا نمی تواند دلیل بر وجود خدا باشد. 2. تکلیف بیش از طاقت: در نظر ماتریدیه، خداوند کسی را که به چیزی قدرت و طاقت ندارد مکلف نمی کند. 3. حسن و قبح: عقل می تواند بگوید چه کاری خوب است و چه کاری بد، هر چند خداوند نگفته باشد. 4. افعال خدا: تمام کارهای خدا هدف دارد و از روی مصالح بندگان است. 5. افعال بندگان: انسان مختار است و هر کاری بکند، در پیش گاه خداوند، مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. 6. صفات خدا عین ذات اوست.[6] فقه ماتریدی: ماتریدیه در بیشتر مسائل اصول با اشاعره موافق هستند ولی در فقه اکثر آنان پیرو مذهب حنفی هستند و اشاعره بیشتر پیرو مذهب شافعی می باشند.[7] آثار ماتریدی: ابو منصور از خود آثاری به جا گذاشته است که نشان گر عقاید کلامی،‌ فقهی و تفسیری اوست: 1. التوحید: بزرگترین منبع عقایدی. 2. تاویلات اهل السنة: یک دوره تفسیر قرآن کریم. 3. المقالات. 4. مآخذ الشرایع. 5. الجدل فی اصول الفقه. 6. بیان و هم المعتزله(یا) اوهام المعتزله. 7. رد الاصول الخمسه باهلی. 8. رد الامامه لبعض الروافض. 9. الرد علی اصول القرامطه. 10. رد تهذیب الجدل کعبی. 11. رد و عید الفساق کعبی. 12. رد اوائل الادله کعبی. با توجه به مطالب گذشته، فرقه های اهل تسنن در اثر دوری از مسیر عترت پیامبر اسلام عقایدشان به صورت متناقض و پراکنده در جامعه رواج یافته بود و این باعث سرگردانی پیروان اهل سنت می شد و ابو منصور به منظور ارائه مکتبی معتدل دست به کار شد و گرنه او مذهبی غیر از حنفی ایجاد نکرد هر چند اصلاحاتی در کلام حنفی بوجود آورد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. کشف الظنون؛ ابو منصور محمد بن محمد ماتریدی. 2. شرح العقائد النسفیه؛ سعد الدین مسعود تفتازانی. 3. اشارات المرام من عبارات الامام؛ کمال الدین احمد بیاضی، تحقیق: یوسف عبدالرزاق. 4. النبراس فی عقائد المنجیة فی الاخرة؛ حافظ محمد عبدالعزیر فرهادی،‌ پاکستان، اول،‌1381 ش. [1] . سبحانی، جعفر؛ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلام، قم، اعتماد، اول، 1373 ش، ج 4، ص 5. [2] . همان. [3] . قسطلانی، مصلح الدین؛ حاشیه کستکی بر شرح العقائد النسفیه، ص 17 و سبحانی، جعفر، رسائل و مقالات، قم، موسسه امام صادق علیه السّلام ص481. [4] . قسطلانی، مصلح الدین؛ حاشیه کستکی بر شرح العقائد النسفیه، ص 17 و حلبی، محمد؛ نخبة اللالی، ص 37، اسلامبول، مکتبه الحقیقة، 1407 ق. [5] . زبیدی حنفی، محمد مرتضی؛‌ اتحاف السادة المتقین بشرح اسرار احیاء العلوم، قاهره،‌ بی نا، بی تا، ج 2، ص 8. [6] . سبحانی، جعفر؛ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، قم، اعتماد، اول، 1373 ش، ج 4، ص 20 و حلبی، محمد؛ نخبة اللالی، اسلامبول، مکتبه الحقیقة، 1407 ق، ص 131، و مرعشی، شرح احقاق الحق،‌ قم،‌ مکتبه مرعشی، ج 1، ص 165. [7] . مرعشی؛ شرح احقاق الحق، قم،‌ مکتبه مرعشی، ‌ج 1، ص 693، و مشکور، محمد جواد؛ سیر کلام در فرق اسلام، تهران، شرق، اول،‌1376 ش، ‌ص 47. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

بنیانگذار مسلک ما تریدیه کیست؟


پاسخ:

بعد از رحلت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله برخی از مسلمین از مسیر ولایت دور شدند و در اثر همین دوری بود، که به دو گروه تقسیم شدند:
1. اهل حدیث:‌ این گروه کلیه عقاید خود را از ظواهر آیات و روایات می گیرند و برای عقل ارزشی قایل نیستند برای همین عقایدی مانند جبر، رؤیت خدا و .... در بین آنها پیدا شد.[1]
2. معتزله: این گروه هم بر عکس اهل حدیث، به عقل ارزشی بیش از اندازه قائل بوده اند و هر آیه و حدیثی که مخالف عقل شان بود، کنار می گذاشتند.[2]
سالهای متمادی بین این دو تفکر درگیری بود، تا این که در قرن سوم هجری دو نفر به فکر ایجاد مکتبی معتدل میان این دو اندیشه افتادند،‌که اولی ابوالحسن اشعری (260 324 یا 330 هجری)، مکتب اشاعره را در عراق، شام و .... راه انداخت. و دومی ابومنصور محمد بن محمد ماتریدی (250 248 یا 333 هجری)، است که در ما ترید از نواحی سمرقند در ماوراء النهر اصلاحاتی را در مذهب اهل سنت ایجاد نمود، و در پی آن فرقه ماتریدی به وجود آمد[3]
ابو منصور ماتریدی شاگرد ابی نصر عیاضی و ابی بکر جوزجانی و این دو از شاگردان ابی سلیمان موسی، شاگرد قاضی ابو یوسف و محمد بن حسن شیبانی،‌ شاگرد ابو حنیفه امام حنفیان بودند. برای همین ابو منصور در کلام و فقه از ابو حنیفه پیروی می کند.
وی کلام اهل سنت را تدوین نمود، به طوری که قسطلانی می نویسد: معروفترین فرد در کلام اهل سنت در سرزمین عراق، شام و .... ابوالحسن اشعری و در ماوراء النهر، ابو منصور ماتریدی است.[4]
زبیدی هم می گوید: هر گاه گفته شود اهل سنت، مقصود اشاعره و ماتریدیه است.[5]
عقاید ماتریدیه:
ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی هر چند در یک زمان و با هدف مقابله یا مکتب معتزله شروع به فعالیت کردند ولی در برخی از اصول با هم تفاوت دارند، به طوری که علمای خودشان کتابهای مستقلی بر موارد اختلاف بین این دو نوشته اند مانند:
1. الروضة البهیه فیما بین الاشعریه و الماتریدیه: ابی عذبه.
2. خلافیات الا شاعره مع الماتریدیه: عبدالله بن عثمان.
3. نظم الفرائد و جمع الفوائد: عبدالرحیم معروف به شیخ زاده.
عقائید و باورهای ماتریدیه که مخالف با عقاید اشاعره می باشند عبارتند:
1. معرفت خدا قبل از بعثت پیامبران: ماتریدیه می گوید به حکم عقل، باید وجود خدا و یگانگی و دیگر صفات آن، ثابت شود تا نبوت انبیاء پذیرفته شود. زیرا اگر خدا را با عقل ثابت نکنیم آمدن انبیا نمی تواند دلیل بر وجود خدا باشد.
2. تکلیف بیش از طاقت: در نظر ماتریدیه، خداوند کسی را که به چیزی قدرت و طاقت ندارد مکلف نمی کند.
3. حسن و قبح: عقل می تواند بگوید چه کاری خوب است و چه کاری بد، هر چند خداوند نگفته باشد.
4. افعال خدا: تمام کارهای خدا هدف دارد و از روی مصالح بندگان است.
5. افعال بندگان: انسان مختار است و هر کاری بکند، در پیش گاه خداوند، مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
6. صفات خدا عین ذات اوست.[6]
فقه ماتریدی:
ماتریدیه در بیشتر مسائل اصول با اشاعره موافق هستند ولی در فقه اکثر آنان پیرو مذهب حنفی هستند و اشاعره بیشتر پیرو مذهب شافعی می باشند.[7]
آثار ماتریدی:
ابو منصور از خود آثاری به جا گذاشته است که نشان گر عقاید کلامی،‌ فقهی و تفسیری اوست:
1. التوحید: بزرگترین منبع عقایدی.
2. تاویلات اهل السنة: یک دوره تفسیر قرآن کریم.
3. المقالات. 4. مآخذ الشرایع. 5. الجدل فی اصول الفقه. 6. بیان و هم المعتزله(یا) اوهام المعتزله. 7. رد الاصول الخمسه باهلی. 8. رد الامامه لبعض الروافض. 9. الرد علی اصول القرامطه. 10. رد تهذیب الجدل کعبی. 11. رد و عید الفساق کعبی. 12. رد اوائل الادله کعبی.
با توجه به مطالب گذشته، فرقه های اهل تسنن در اثر دوری از مسیر عترت پیامبر اسلام عقایدشان به صورت متناقض و پراکنده در جامعه رواج یافته بود و این باعث سرگردانی پیروان اهل سنت می شد و ابو منصور به منظور ارائه مکتبی معتدل دست به کار شد و گرنه او مذهبی غیر از حنفی ایجاد نکرد هر چند اصلاحاتی در کلام حنفی بوجود آورد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کشف الظنون؛ ابو منصور محمد بن محمد ماتریدی.
2. شرح العقائد النسفیه؛ سعد الدین مسعود تفتازانی.
3. اشارات المرام من عبارات الامام؛ کمال الدین احمد بیاضی، تحقیق: یوسف عبدالرزاق.
4. النبراس فی عقائد المنجیة فی الاخرة؛ حافظ محمد عبدالعزیر فرهادی،‌ پاکستان، اول،‌1381 ش.


[1] . سبحانی، جعفر؛ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلام، قم، اعتماد، اول، 1373 ش، ج 4، ص 5.
[2] . همان.
[3] . قسطلانی، مصلح الدین؛ حاشیه کستکی بر شرح العقائد النسفیه، ص 17 و سبحانی، جعفر، رسائل و مقالات، قم، موسسه امام صادق علیه السّلام ص481.
[4] . قسطلانی، مصلح الدین؛ حاشیه کستکی بر شرح العقائد النسفیه، ص 17 و حلبی، محمد؛ نخبة اللالی، ص 37، اسلامبول، مکتبه الحقیقة، 1407 ق.
[5] . زبیدی حنفی، محمد مرتضی؛‌ اتحاف السادة المتقین بشرح اسرار احیاء العلوم، قاهره،‌ بی نا، بی تا، ج 2، ص 8.
[6] . سبحانی، جعفر؛ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، قم، اعتماد، اول، 1373 ش، ج 4، ص 20 و حلبی، محمد؛ نخبة اللالی، اسلامبول، مکتبه الحقیقة، 1407 ق، ص 131، و مرعشی، شرح احقاق الحق،‌ قم،‌ مکتبه مرعشی، ج 1، ص 165.
[7] . مرعشی؛ شرح احقاق الحق، قم،‌ مکتبه مرعشی، ‌ج 1، ص 693، و مشکور، محمد جواد؛ سیر کلام در فرق اسلام، تهران، شرق، اول،‌1376 ش، ‌ص 47.

( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین