قبل از بیان رابطه بین فرقه دروزیه و اسماعیلیه جا دارد که در ابتداء در مورد غلو و همچنین عقاید و باورهای مذهب اسماعیلیه مطالبی بیان گردد. آنگاه به عقاید فرقه دروزیه اشاره شود، سپس به مقایسه و رابطه بین این فرقه ها پرداخته می شود. شیخ مفید در تعریف (غلو) گفته است: (غلو در لغت گذشتن از حد و خارج شدن از اعتدال است، خداوند متعال نصاری را از غلو درباره حضرت مسیح علیه السلام نهی کرده است. غلات گروهی از متظاهرین به اسلام اند که امیرالمومنین و امامان و فرزندان او را به الوهیت و نبوت توصیف کردند و در حق آنان از حد اعتدال تجاوز کردند.[1] علامه مجلسی مظاهر غلو را در اعتقاد به امور زیر برشمرده است: 1. الوهیت پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام . 2. حلول خداوند در آنها، یا اتحاد خداوند با آنان. 3. تناسخ ارواح ائمه در بدن های یکدیگر. 4. با معرفت آنان اطاعت خداوند و ترک معصیت الهی لازم نیست.[2] عقاید و باورهای اسماعیلیه: اسماعیلیه بر این باورند که خداوند متعال دو عالم آفرید: 1. عالم باطن که عالم غیبب و عالم امر است. 2. عالم ظاهر که عالم خلق و شهادت است و مشتمل بر اجزای علوی و سفلی می باشد. امامت و نبوت: آنها امام را مظهر عالم امر و پیامبر را مظهر نفس کل می دانند و معتقدند که امام حاکم بر عالم باطن و معلم دیگران است و پیامبر صلی الله علیه و آله حاکم بر عالم ظاهر است. و قوام شریعت به اوست.[3] علامه طباطبایی در مورد فرق کلی میان شیعه دوازده امامی و شیعه اسماعیلیه می گوید: اسماعیلیه معتقدند که امام به دور هفت گردش می کند و نبوت در حضرت محمد صلی الله علیه و آله ختم نشده است و تغییر و تبدیل در احکام شریعت، بلکه برداشته شدن اصل تکلیف خاصه به قول باطنیه مانعی ندارد. بر خلاف شیعه دوازده امامی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله را خاتم الانبیاء می دانند و برای او دوازده وصی و جانشین قائلند و ظاهر شریعت را معتبر و غیر قابل نسخ می دانند.[4] یکی از عقاید مذهب اسماعیلیه در معارف و احکام دینی باطنی گری و تاویل است؛ به عقیده آنان شرایع الهی دارای ظاهر و باطن است، و همه آنچه در شرایع آسمانی آمده، مثالها و رموزی است برای حقایق باطنی. مثلاً طهارت را به تبری جستن از مذاهب مخالف باطنیه، و تیمّم را به فراگیری دانش از کسی که به آموختن مأذون است و نماز را دعا برای امام و زکات را به دانش برای مستعدان و مستحقان آن و روزه را به پنهان داشتن معرفت از ظاهرگرایان و حج را به کوچ کردن برای کسب دانش تأویل نموده اند.[5] 3. عقاید فرقه دروزیه: 1. الوهیت حاکم بأمر الله ششمین خلیفه فاطمی. 2. کتاب مقدس خاص به نام (مصحف الدرز). 3. عدم پایبندی به هیچ یک از مذاهب فقهی. 4. اعتقاد به نسخ احکام فقهی مانند: حج و زکات. 5. اعتقاد به تناسخ و حلول. 6. انکار معاد. 7. انکار پیامبران الهی. 8. باطن گرایی مطلق.[6] دروزیان معتقدند که پس از پنهان شدن حاکم، شریعت برداشته شده و خداوند به جای (سبع دعائم تکلیفیه) هفت خصلت اخلاقی به عنوان (سبع خصال توحیدیه) بدین شرح مقرر فرموده است: 1. بجای نماز (صدق للسان). 2. به جای زکات، (حفظ الاخوان). 3. بجای روزه (ترک عبادة العدم و البهتان). 4. به جای حج (برائت از طغیان). 5. به جای شهادتین (توحید و پرستش حاکم در هر عصر و زمان). 6. بجای جهاد (رضا به فعل او کیفما کان). 7. و عوض ولایت (تسلیم امر او در سرّ و حدثان).[7] بنابراین فرقه دروزیه گرچه منشعب از مذهب اسماعیلیه می باشد و باید در بخشی از عقاید و باورها و یا احکام عملی شباهت هایی با هم داشته باشند و لکن آنگونه که پیداست، غیر از باطن گرایی و تاویل در اصول و فروع، هیچگونه رابطه ای بین این دو فرقه به چشم نمی خورد. الا اینکه مذهب اسماعیلیه زمینه ساز پیدایش این فرقه بوده است. و الحاکم بأمر الله، خلیفه فاطمی در پدید آمدن عقاید دروزیان نقش اساسی داشته است. زیرا او هیچگاه داعیان دروزی را که ادعای الوهیت حاکم را داشته، مورد نکوهش و مذمت قرار نداده است، بلکه در خفا مشوق آنها بوده است.[8] در نتیجه رابطه مذهب دروزیه با فرقه های غالی در این است که همه این فرقه ها قائل به الوهیت افراد غیر خدا هستند، گر چه فرقه های دیگر غلات نیز معتقد به الوهیت ائمه معصومین علیهم السلام بوده اند و لکن فرقه دروزیه اعتقاد دارند که (الحکام بأمر الله) که یک انسان غیر معصوم و معمولی بوده، همان خالق یکتا می باشد.[9] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. فرهنگ فرق و مذاهب اسلامی، محمدجواد مشکور. 2. مختصری در تاریخ اسماعیلیه، فرهاد دفتری. [1] . مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقادات، قم، منشورات رضی، 1363ه ، ص 109. [2] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم. 1403 ه ، ج25، ص346. [3] . گلپایگانی ربانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی، چاپ اول، 1377ه ، ص 74. [4] . طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص 69. [5] . فرق و مذاهب کلامی، ص 76. [6] . ایمانی، اسماعیلیه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول،1380ه ، ص 595 تا ص 587. [7] . همان، ص 580. [8] . فرق و مذاهب کلامی، ص 312. [9] . دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، تهران، نشر و پژوهش فروزان، امل، 1375، ص 226. ( اندیشه قم )
قبل از بیان رابطه بین فرقه دروزیه و اسماعیلیه جا دارد که در ابتداء در مورد غلو و همچنین عقاید و باورهای مذهب اسماعیلیه مطالبی بیان گردد. آنگاه به عقاید فرقه دروزیه اشاره شود، سپس به مقایسه و رابطه بین این فرقه ها پرداخته می شود.
شیخ مفید در تعریف (غلو) گفته است: (غلو در لغت گذشتن از حد و خارج شدن از اعتدال است، خداوند متعال نصاری را از غلو درباره حضرت مسیح علیه السلام نهی کرده است. غلات گروهی از متظاهرین به اسلام اند که امیرالمومنین و امامان و فرزندان او را به الوهیت و نبوت توصیف کردند و در حق آنان از حد اعتدال تجاوز کردند.[1]
علامه مجلسی مظاهر غلو را در اعتقاد به امور زیر برشمرده است:
1. الوهیت پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام .
2. حلول خداوند در آنها، یا اتحاد خداوند با آنان.
3. تناسخ ارواح ائمه در بدن های یکدیگر.
4. با معرفت آنان اطاعت خداوند و ترک معصیت الهی لازم نیست.[2]
عقاید و باورهای اسماعیلیه:
اسماعیلیه بر این باورند که خداوند متعال دو عالم آفرید:
1. عالم باطن که عالم غیبب و عالم امر است. 2. عالم ظاهر که عالم خلق و شهادت است و مشتمل بر اجزای علوی و سفلی می باشد.
امامت و نبوت: آنها امام را مظهر عالم امر و پیامبر را مظهر نفس کل می دانند و معتقدند که امام حاکم بر عالم باطن و معلم دیگران است و پیامبر صلی الله علیه و آله حاکم بر عالم ظاهر است. و قوام شریعت به اوست.[3]
علامه طباطبایی در مورد فرق کلی میان شیعه دوازده امامی و شیعه اسماعیلیه می گوید:
اسماعیلیه معتقدند که امام به دور هفت گردش می کند و نبوت در حضرت محمد صلی الله علیه و آله ختم نشده است و تغییر و تبدیل در احکام شریعت، بلکه برداشته شدن اصل تکلیف خاصه به قول باطنیه مانعی ندارد. بر خلاف شیعه دوازده امامی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله را خاتم الانبیاء می دانند و برای او دوازده وصی و جانشین قائلند و ظاهر شریعت را معتبر و غیر قابل نسخ می دانند.[4]
یکی از عقاید مذهب اسماعیلیه در معارف و احکام دینی باطنی گری و تاویل است؛ به عقیده آنان شرایع الهی دارای ظاهر و باطن است، و همه آنچه در شرایع آسمانی آمده، مثالها و رموزی است برای حقایق باطنی. مثلاً طهارت را به تبری جستن از مذاهب مخالف باطنیه، و تیمّم را به فراگیری دانش از کسی که به آموختن مأذون است و نماز را دعا برای امام و زکات را به دانش برای مستعدان و مستحقان آن و روزه را به پنهان داشتن معرفت از ظاهرگرایان و حج را به کوچ کردن برای کسب دانش تأویل نموده اند.[5]
3. عقاید فرقه دروزیه:
1. الوهیت حاکم بأمر الله ششمین خلیفه فاطمی.
2. کتاب مقدس خاص به نام (مصحف الدرز).
3. عدم پایبندی به هیچ یک از مذاهب فقهی.
4. اعتقاد به نسخ احکام فقهی مانند: حج و زکات.
5. اعتقاد به تناسخ و حلول.
6. انکار معاد.
7. انکار پیامبران الهی.
8. باطن گرایی مطلق.[6]
دروزیان معتقدند که پس از پنهان شدن حاکم، شریعت برداشته شده و خداوند به جای (سبع دعائم تکلیفیه) هفت خصلت اخلاقی به عنوان (سبع خصال توحیدیه) بدین شرح مقرر فرموده است:
1. بجای نماز (صدق للسان).
2. به جای زکات، (حفظ الاخوان).
3. بجای روزه (ترک عبادة العدم و البهتان).
4. به جای حج (برائت از طغیان).
5. به جای شهادتین (توحید و پرستش حاکم در هر عصر و زمان).
6. بجای جهاد (رضا به فعل او کیفما کان).
7. و عوض ولایت (تسلیم امر او در سرّ و حدثان).[7]
بنابراین فرقه دروزیه گرچه منشعب از مذهب اسماعیلیه می باشد و باید در بخشی از عقاید و باورها و یا احکام عملی شباهت هایی با هم داشته باشند و لکن آنگونه که پیداست، غیر از باطن گرایی و تاویل در اصول و فروع، هیچگونه رابطه ای بین این دو فرقه به چشم نمی خورد. الا اینکه مذهب اسماعیلیه زمینه ساز پیدایش این فرقه بوده است. و الحاکم بأمر الله، خلیفه فاطمی در پدید آمدن عقاید دروزیان نقش اساسی داشته است. زیرا او هیچگاه داعیان دروزی را که ادعای الوهیت حاکم را داشته، مورد نکوهش و مذمت قرار نداده است، بلکه در خفا مشوق آنها بوده است.[8]
در نتیجه رابطه مذهب دروزیه با فرقه های غالی در این است که همه این فرقه ها قائل به الوهیت افراد غیر خدا هستند، گر چه فرقه های دیگر غلات نیز معتقد به الوهیت ائمه معصومین علیهم السلام بوده اند و لکن فرقه دروزیه اعتقاد دارند که (الحکام بأمر الله) که یک انسان غیر معصوم و معمولی بوده، همان خالق یکتا می باشد.[9]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فرهنگ فرق و مذاهب اسلامی، محمدجواد مشکور.
2. مختصری در تاریخ اسماعیلیه، فرهاد دفتری.
[1] . مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقادات، قم، منشورات رضی، 1363ه ، ص 109.
[2] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم. 1403 ه ، ج25، ص346.
[3] . گلپایگانی ربانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی، چاپ اول، 1377ه ، ص 74.
[4] . طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص 69.
[5] . فرق و مذاهب کلامی، ص 76.
[6] . ایمانی، اسماعیلیه، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول،1380ه ، ص 595 تا ص 587.
[7] . همان، ص 580.
[8] . فرق و مذاهب کلامی، ص 312.
[9] . دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، تهران، نشر و پژوهش فروزان، امل، 1375، ص 226.
( اندیشه قم )
- [سایر] باطنیه، قرامطه، دروزیه و اسماعیلیه چهار گرایش مختلف است از یک فرقه یا صرفاً نامهای یک فرقه خاص است؟
- [سایر] باطنیه، قرامطه، دروزیه و اسماعیلیه چهار گرایش مختلف است، از یک فرقه یا صرفاً نامهای یک فرقه خاص است؟
- [سایر] چه نقدهای کلی بر فرقه دروزیه وارد است؟
- [سایر] بنیان گذاران دروزیه را معرفی نموده و عوامل ایجاد این فرقه را بیان نمائید؟
- [سایر] اسماعیلیه مبارکیه، چه فرقه ای بودند؟
- [سایر] آیا اسماعیلیه دارای فرقه های مختلف می باشد، توضیح دهید؟
- [سایر] آیا اسماعیلیه دارای فرقه های مختلف می باشد، توضیح دهید؟
- [سایر] آیا از بین تمام فرقههای شیعه، فقط یک فرقه دوازده امام دارند؟ صرفاً از جهت تعداد میگویم. مثلاً بعضی از فرق اسماعیلیه به امامت خلفای فاطمی معتقد بودند.
- [سایر] فرقه نصیریان با اهل حق چه رابطه ای دارد؟
- [سایر] فرقه علی اللهی ها آیا همان غالیان و سر طالبی ها هستند؟ شیعه هستند یا سنّی؟ اینکه منکر نماز و روزه هستند نجس و کافرند یا نه؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] یکی از شرایط وجوب زکات در غیر غلّات آن است که مالک بتواند در آن مال تصرّف کند، بنابراین در مالی که از مالک غصب شده یا به سرقت بردهاند و یا گم شده و مالک مکان آن را نمیداند زکات واجب نیست، ولی این شرط در زکات غلاّت نیست. بنابراین اگر در هنگام تعلّق زکات به غلاّت، مالک نتواند در آن تصرّف کند، زکات به غلاّت وی تعلّق میگیرد و هر موقع که به مال دسترسی پیدا کند، باید زکات را بپردازد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتی واجب میشود که به مقدار نصاب برسد، مقدار نصاب غلاّت بیتردید 5 وَسَق معادل 300 صاع میباشد، مشهور علماء، وزن هر صاع را در تمامی غلاّت، 1170 درهم گرفتهاند و با محاسبه هر درهم به وزن 2140 مثقال معمولی، نصاب غلاّت را 849 / 193 کیلوگرم برآورد کردهاند، ولی در این محاسبه دو مطلب مهم باید تذکّر داده شود: 1 - مقدار درهم، بنا بر تحقیق بیش از 2140 مثقال معمولی بوده، بر طبق یک محاسبه وزن درهم تقریبا 2 / 97 گرم تعیین شده (9) در نتیجه نصاب (یعنی 300 صاع) معادل 1041 / 239 کیلوگرم و بر طبق محاسبه دیگر وزن درهم 3 / 125 گرم معیّن شده (10) در نتیجه نصاب 1097 / 875 کیلوگرم خواهد بود. 2 - تعیین یک وزن برای تمامی غلاّت در صورتی صحیح است که وزن هر صاع در تمامی غلّات یکسان باشد، ولی با عنایت به این که صاع و وسق پیمانههای خاص بوده و قهراً با توجّه به سبکی و سنگینی غلّات (بر طبق وزن حجمی آنها) وزن نصاب غلّات مختلف تغییر میکند. ظاهراً وزن 1170 درهم برای هر صاع، برای گندم متوسط تعیین شده است، بنابراین ارقام 1041 / 239 یا 1097 / 875 کیلوگرم مربوط به نصاب گندم میباشد و با عنایت به تفاوت اقسام مختلف گندم در وزن حجمی و اختلاف فوق در وزن درهم، تعیین دقیق حجم نصاب غلّات میسور نیست، ولی میتوان حجم حداقل 1300 لیتر را برای نصاب غلّات در نظر گرفت (11)، این حجم در غلّات مختلف وزنهای گوناگونی دارد، بلکه اقسام هر نوع غلّه، نیز وزن حجمی مختلفی دارد، مثلاً برای جو، حداقل وزن 780 کیلوگرم را میتوان برای نصاب زکات در نظر گرفت. (12)
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آن دشمنی نماید نجس است و همچنین غلات و نواصب و مجسمه اگر ملتزم به لوازم عقیده خود شدند.
- [آیت الله وحید خراسانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در اید و مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی متعه کردن زنهای اهل کتاب یعنی یهود و نصاری مانعی ندارد و بنابر احتیاط مستحب ازدواج دایم با انها ننماید ولی نمی تواند با زن های اهل کتاب بدون رضایت زن مسلمان خود ازدواج دایم یا موقت نماید و بعضی از فرقه ها از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خودرا مسلمان می دانند و در حکم کفارند مرد و زن مسلمان نمی توانند با انها به طور دایم یا موقت ازدواج نمایند
- [آیت الله جوادی آملی] .مراد از صدقه واجب که پرداخت آن از غیرِ سادات به سادات حرام است، شامل زکات اموال زَ کَوی (غلاّت چهارگانه و اَ نعام سه گانه ) و زکات فطره است ; اما برخی صدقههایی که پرداختن آن واجب است مانند مجهولالمالک که صدقه دادن (تصدّق ) آن واجب است نیز صدقه های مستحب را میشود به سادات داد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر قرار داد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم، به انکار خدا یا پیغمبر برگردد مرتد می شود، و همچنین است اگر از خوارج و نواصب و غلات گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در برخی چیزها زکات مستحبّ است مانند: 1 - غلّاتِ (غیر گندم و جو و خرما و کشمش)؛ روییدنیهایی که به سرعت فاسد نمیگردند همچون برنج و عدس و ماش و ذرّت و سلت (که دانهایست به نرمی گندم و خاصیّت جو را دارد). 2 - سرمایه تجارت و کسب و کار.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر طلا یا نقره یا چیز دیگری را که زکات آن واجب است قرض کند و یک سال نزد او بماند یا در زمان واجب شدن زکات غلاّت در نزد وی باشد باید زکات آنها را بدهد و بر کسی که قرض داده چیزی واجب نیست.