تصویر رایج از مسیحیت اولیه این است که با یکپارچگی کامل آغاز شد و در ادامه به گروه هایی تقسیم شد اما بخلاف این تصویر رایج تصویر محققانه این است که مسیحیت از همان آغاز با تکثر آغاز کرد. چراکه از همان ابتدا بعضی موضوعات پیچیده موجب نزاعهایی میان مؤمنان به مسیح علیه السلام شد.[1] بهمین خاطر می توان سدة اول مسیحیت را به سه بخش تقسیم کرد: الف. عصر حیات زمینی مؤسس دین یعنی حضرت مسیح علیه السلام (1 تا 30 میلادی)[2] ب. عصر گسترش مسیحیت. (30 تا 64 میلادی) ج. عصر نزاعهای عقیدتی. (64 تا حدود 100 میلادی) در مورد عصر گسترش مسیحیت این توضیح لازم است که در این دوره دو شخصیت پس از حضرت عیسی علیه السلام نقش آفرینی کرده اند. یکی پطرس[3] و دیگری پولس.[4] فلذا می توان به صراحت ادعا کرد که از همان آغاز عصر گسترش مسیحیت، بین مسیحیان انشعاب ایجادشده و آنها به دو گروه طرفداران پطرس و طرفداران پولس تقسیم شده بودند. اما در عصر نزاعهای عقیدتی که پس از کشته شدن پطرس و پولس آغاز می شود غلبة اندیشه های پولسی بر پطرسی تا حدی نمایانگر است. فلذا شاید بتوان گفت که در اواخر قرن اول میلادی مسیحیان بعد از شکافی که بینشان ایجاد شده بود تقریباً به یک دسته یعنی طرفداران پولس تبدیل شدند. از این به بعد دیگر شکاف عمده ای بین مسیحیان ایجاد نشد تا حدود قرن چهارم میلادی که اولین شکاف عمده در دنیای مسیحیت بین آنچه اکنون کلیسای کاتولیک رم و کلیسای ارتدکس شرقی نامیده می شود رخ داد.[5] علت این انشعاب تقسیم شدن امپراطوری روم به دو امپراطوری روم غربی که پایتخت آن روم بود و امپراطوری روم شرقی که پایتخت آن قسطنطنیه (استانبول) بود.[6] وضع به همین منوال گذشت تا اینکه بخاطر سخت گیریهای بیش از اندازة کلیسای روم غربی (کاتولیک) مردم از کلیسا زده شدند و در نتیجه عده ای از مؤمنین به انجیل علیه کلیساشورش کردند و خواستار آزادی شدند.[7] و این آغاز دومین شکاف عمده در میان دنیای مسیحیت بود که از آن به دورة نهضت اصلاح دینی نیز تعبیر می کنند. این تلاشهای اصلاحی در داخل و خارج کلیسا منجر به چندین شکل جدید از مسیحیت شد که در حکومت، اعتقاد و عمل از یکدیگر متمایز بودند.[8] پس می توان مذاهب مسیحیت را چنین تقسیم بندی کرد: 1. طرفداران پطرس: که در همان قرن اول میلادی مغلوب عقاید پولسی شدند. 2. طرفداران پولس: این دسته خود نیز با صرف نظر از انشعابات کوچکی که در طی قرون 1 تا 4 داشتند در قرن چهارم به دو گروه عمده تقسیم شدند که آنها عبارتند از: الف. ارتدکسها. ب. کاتولیکها. و اما ارتدکسها: برای این دسته هم قبل از نهضت اصلاح دینی و هم بعد از آن، انشعابات و شاخه های فرعی ای وجوددارد که می توان آنها را چنین دسته بندی کرد: 1. مذاهب ایجاد شده در محدودة زمانی قرون 4 تا 16 میلادی که عبارتند از: 1. نساطره. 2. ارمنیه. 3. سریانیه. 2. قبطیه. 5. کلدانیه. 6. مارونیه.[9] سریانه: آنها پیروان کلیسای سریانیه بودند و در سال 451 میلادی ایجاد شدند علت پیدایش آنها اختلاف عقیده در مورد طبیعت مسیح بوده است. این دسته بعدها به اسم کلیساهای خلقیدونیه شناخته می شده اند. 2. مذاهب ایجاد شده در محدودة زمانی قرون 16 تا 20 در این دوره مسیحیان ارتدکس در هر منطقه ای کلیسای مستقلی رابا بطریق (اسقف) مستقلی ایجادکردند که تقریباً تعداد آنها به 15 رسیده است.)[10] و اما کاتولیکها: بیشترین انشعابات در دنیای مسیحیت در میان کاتولیکها صورت گرفته است فلذا برای سهولت کارآنها را در سه بخش جدگانه معرفی می کنیم: 1. مذاهب کاتولیکی ایجادشده در محدودة زمانی قرون 2 تا6 میلادی که عبارتند از: 1. یعقوبیه 2. الیانیه 3. الیلیارسیه. 4. مقدانوسیه 5. سبالیوسیه 6. نوئتوسیه 7. بولسیه[11] 8. موارنه[12] 9. ملکانیه[13] 10.مونوفیزیه[14] یعقوبیه: اسم دیگر این گروه یعاقبه است آنها گروهی از مسیحیان هستند که منادی طبیعت واحد برای حضرت عیسی علیه السلام می باشند. عده ای از این گروه در قرن 18 به کلیسای روم پیوستند که امروزه به آنها بطریرکیه السریان الکاتولیک گویند.[15] موارنة: این گروه را به شخصی به نام قدیس مارون نسبت می دهند که در قرن چهارم در سوریة شمالی زندگی می کرده است.[16] ملکانیه: این گروه یکی از گروه های قدیمی مسیحیت می باشد و آنها پیروان شخصی به نام ملکا بودند. ملکا در روم زندگی می کرد و بیشتر مردم روم ملکانی مذهب هستند.[17] این گروه جزء اولین کسانی هستند که قائل به تثلیث و اقانیم ثلاثه شدند.[18] مونوفیزیه: این گروه نیز مانند یعقوبیه قائل به طبیعت واحد برای حضرت مسیح علیه السلام هستند بدین معنا که انسانیت مسیح ذوب در الوهیت او شده است. این فرقه در قرن 5 توسط شخصی به نام ایوتخوس نشر داده شد و در مصر و حبشه و سوریه و عراق نیز طرفدار دارد.[19] 2. مذاهب کاتولیکی ایجاد شده در محدوده زمانی قرون 6 تا 16 میلادی که عبارتند از: 1. مونوتولیة 2. یسوعیون. 3. الکاتاد. مونوتولیه: این گروه توسط سرحیون اول در قرن 7 م ایجاد شد و هدفش جمع بین دو گروه مونوفیزیه و خلقیدونی بوده است. این گروه قائل به ارادة واحد بودند.[20] یسوعیون: این فرقه توسط اغناطیوس دولویولا در سال 1534 میلادی تأسیس شده است. به این گروه در سال 1540 میلادی با بابولس ثالث نیز گویند.[21] الکاتاد: نام دیگر این گروه انقیاء است که در قرون 12 و 13 میلادی بوده اند. این دسته اعتقاد به این داشته اند که خداوند اله خیر است و شطان اله شر و انسان از این دو جمع شده است.[22] 3. مذاهب کاتولیکی ایجاد شده در محدودة زمانی قرون 16 تا 20 میلادی: در این دوران به خاطر بروز نهضت اصلاح دینی کاتولیکها خود به دو دستة بزرگ تقسیم شدند.[23] 1. کاتولیکها 2. پروتستانها امّا کار به همین جا ختم نشد و درمیان هر کدام از این دو گروه (کاتولیک و پروتستان هم انشعاباتی به وجود آمد که به طور اختصار به معرفی آنها می پردازیم: اول کاتولیکها در این دوره در اثر نهضت اصلاح دینی از کاتولیکها شاخة دیگری جدا می شود به نام مورمونها. مورمونها: مؤسس اول این فرقه شخصی به نام جوزف اسمیت (1805-1844 م) بوده است. این گروه مردم را دعوت می کردند که به اصل یعنی کتاب یهود برگردند و بدین وسیله تطهیر شوند.[24] از عقاید آنها می توان به این موارد اشاره کرد: ( خداوند شکل انسان است و دارای گوشت و استخواناست. مسیح ابتدا مورد ضرب و شتم واقع شد سپس به دار آویخته شد، جسد او سه روز در قبر بود تا اینکه دوباره زنده شد و به آسمان صعود کرد.)[25] دوم پروتستانها این فرقه نه تنها از اطاعت رؤسا و پاپ ها در آمدند، بلکه در تعلیم انجیلی بکلی از اطاعت کلیسای روم سرباز زده، اعتنائی به دستورات صادره از آنان نکردند.[26] با این همه خود این گروه نیز از اختلاف و چند دستگی مصون نماندند و به دسته جات مختلفی تقسیم شدند که برخی از آنها چنین نام دارند. 1. لوتریه 2. جیش الخلاص. 3. میتودیه 4. عنصریه 5. شهود یهوه لوتریه: این گروه توسط مارتین لوتر (1483-1546 م) پایه ریزی شد و از مهمترین گروه های پروتستانی به شمار می آید.[27] جیش الخلاص: این فرقه توسط ویلیام بوث در لندن (1875 میلادی) تأسیس شد.[28] میتودیه: این فرقه در سال 1876 میلادی در آمریکا تأسیس شد.[29] عنصریه: این شاخه نیز در آمریکا در سال 1901 میلادی ایجاد شد. البته این فرقه را با نام دین فقراء می شناسند.[30] شهودیهوه: این فرقه در سال 1874 میلادی در آمریکا توسط شالرزتاز تأسیس شد و به اسم شاگردان کتاب مقدس معروف هستند. و اسم شهود یهوه را در سال 1931 میلادی برای خود برگرفتند.[31] از اعتقادات آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: ( دوران امتها به پایان رسیده و به زودی عهد ملکوت خدا آغاز می شود. قائل به اب و ابن هستند و روح القدس را قدرت فعالة اب می دانند نه اقنوم سوم. برگشت مسیح را با جسد و روح منکر و فقط قائل به رجعت روحانی او هستند. آنها انتقال خون را حرام می دانند.)[32] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. الموجز فی الادیان و المذاهب المعاصره، ناصر بن عبدالله القفاری و ناصر بن عبدالکریم العقل. 2. موسوعة الادیان فی العالم (کلیساهای شرقی 1 و 2 مسیحیت، مورمونها). 3. تفسیر المیزان، ج 3، آل عمران، آیات 80-79. [1] . مری جوویور، درآمدی به مسیحیت، ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ص90. [2] . سلیمانی، عبدالرحیم، فصلنامة هفت آسمان، عهد جدید، پاییز و زمستان 1378، ص74. [3] . او بزرگترین حواری بوده و حضرت عیسی او را سنگ زیر بنای کلیسا نامیده و شبانی امت را به او سپرده بود. [4] . او بعداً ایمان آورده و مدعی شده که حضرت عیسی را پس از به صلیب کشیدن دیده وآن حضرت به او مأموریت داده است. [5] . درآمدی به مسیحیت، ص91. [6] . طباطبائی، محمدحسین، ترجمه المیزان، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، انتشارات اسلامی، چاپ5، 1374ش، ج3، ص502، ذیل آیات 80-79/ آلعمران. [7] . همان، ص 505. [8] . درآمدی به مسیحیت، ص 91. [9] . موسوعة الادیان فی العالم (المسیحیه)، ط اصلی، 2000 میلادی، ص 206. [10] . همان. [11] . طباطبائی، محمدحسین، ترجمة المیزان، ج 3، ص 503، ذیل آیات 80-79، آل عمران. [12] . جمعی، موسوعة الادیان، دارالنفائس، بیروت، چاپ اول،1422 ه، ص 466. [13] . همان، ص 460. [14] . همان، ص 472. [15] . همان، ص502. [16] . همان، ص466. [17] . همان، ص460. [18] . همان، ص460. [19] . همان، ص472. [20] . همان، ص1472. [21] . همان، ص501. [22] . همان، ص410. [23] . طباطبائی، محمدحسین، ترجمة المیزان، ج 3، ص 505، ذیل آیات 80-79 آل عمران. [24] . موسوعة الادیان، ص470. [25] . همان، ص471. [26] . ترجمه المیزان، ج 3، ص 505 ذیل آیات 80-79، آل عمران. [27] . موسوعة الادیان، ص431. [28] . موسوعة الادیان العالم، (المسیحیه)، ص206. [29] . همان. [30] . همان. [31] . موسوعة الادیان، ص319. [32] . همان، ص 320. ( اندیشه قم )
تصویر رایج از مسیحیت اولیه این است که با یکپارچگی کامل آغاز شد و در ادامه به گروه هایی تقسیم شد اما بخلاف این تصویر رایج تصویر محققانه این است که مسیحیت از همان آغاز با تکثر آغاز کرد. چراکه از همان ابتدا بعضی موضوعات پیچیده موجب نزاعهایی میان مؤمنان به مسیح علیه السلام شد.[1]
بهمین خاطر می توان سدة اول مسیحیت را به سه بخش تقسیم کرد:
الف. عصر حیات زمینی مؤسس دین یعنی حضرت مسیح علیه السلام (1 تا 30 میلادی)[2]
ب. عصر گسترش مسیحیت. (30 تا 64 میلادی)
ج. عصر نزاعهای عقیدتی. (64 تا حدود 100 میلادی)
در مورد عصر گسترش مسیحیت این توضیح لازم است که در این دوره دو شخصیت پس از حضرت عیسی علیه السلام نقش آفرینی کرده اند. یکی پطرس[3] و دیگری پولس.[4] فلذا می توان به صراحت ادعا کرد که از همان آغاز عصر گسترش مسیحیت، بین مسیحیان انشعاب ایجادشده و آنها به دو گروه طرفداران پطرس و طرفداران پولس تقسیم شده بودند.
اما در عصر نزاعهای عقیدتی که پس از کشته شدن پطرس و پولس آغاز می شود غلبة اندیشه های پولسی بر پطرسی تا حدی نمایانگر است. فلذا شاید بتوان گفت که در اواخر قرن اول میلادی مسیحیان بعد از شکافی که بینشان ایجاد شده بود تقریباً به یک دسته یعنی طرفداران پولس تبدیل شدند.
از این به بعد دیگر شکاف عمده ای بین مسیحیان ایجاد نشد تا حدود قرن چهارم میلادی که اولین شکاف عمده در دنیای مسیحیت بین آنچه اکنون کلیسای کاتولیک رم و کلیسای ارتدکس شرقی نامیده می شود رخ داد.[5] علت این انشعاب تقسیم شدن امپراطوری روم به دو امپراطوری روم غربی که پایتخت آن روم بود و امپراطوری روم شرقی که پایتخت آن قسطنطنیه (استانبول) بود.[6]
وضع به همین منوال گذشت تا اینکه بخاطر سخت گیریهای بیش از اندازة کلیسای روم غربی (کاتولیک) مردم از کلیسا زده شدند و در نتیجه عده ای از مؤمنین به انجیل علیه کلیساشورش کردند و خواستار آزادی شدند.[7] و این آغاز دومین شکاف عمده در میان دنیای مسیحیت بود که از آن به دورة نهضت اصلاح دینی نیز تعبیر می کنند. این تلاشهای اصلاحی در داخل و خارج کلیسا منجر به چندین شکل جدید از مسیحیت شد که در حکومت، اعتقاد و عمل از یکدیگر متمایز بودند.[8]
پس می توان مذاهب مسیحیت را چنین تقسیم بندی کرد:
1. طرفداران پطرس: که در همان قرن اول میلادی مغلوب عقاید پولسی شدند.
2. طرفداران پولس: این دسته خود نیز با صرف نظر از انشعابات کوچکی که در طی قرون 1 تا 4 داشتند در قرن
چهارم به دو گروه عمده تقسیم شدند که آنها عبارتند از:
الف. ارتدکسها.
ب. کاتولیکها.
و اما ارتدکسها:
برای این دسته هم قبل از نهضت اصلاح دینی و هم بعد از آن، انشعابات و شاخه های فرعی ای وجوددارد که می توان آنها را چنین دسته بندی کرد:
1. مذاهب ایجاد شده در محدودة زمانی قرون 4 تا 16 میلادی که عبارتند از:
1. نساطره. 2. ارمنیه. 3. سریانیه.
2. قبطیه. 5. کلدانیه. 6. مارونیه.[9]
سریانه: آنها پیروان کلیسای سریانیه بودند و در سال 451 میلادی ایجاد شدند علت پیدایش آنها اختلاف عقیده در مورد طبیعت مسیح بوده است. این دسته بعدها به اسم کلیساهای خلقیدونیه شناخته می شده اند.
2. مذاهب ایجاد شده در محدودة زمانی قرون 16 تا 20
در این دوره مسیحیان ارتدکس در هر منطقه ای کلیسای مستقلی رابا بطریق (اسقف) مستقلی ایجادکردند که تقریباً تعداد آنها به 15 رسیده است.)[10]
و اما کاتولیکها:
بیشترین انشعابات در دنیای مسیحیت در میان کاتولیکها صورت گرفته است فلذا برای سهولت کارآنها را در سه بخش جدگانه معرفی می کنیم:
1. مذاهب کاتولیکی ایجادشده در محدودة زمانی قرون 2 تا6 میلادی که عبارتند از:
1. یعقوبیه 2. الیانیه 3. الیلیارسیه. 4. مقدانوسیه 5. سبالیوسیه
6. نوئتوسیه 7. بولسیه[11] 8. موارنه[12] 9. ملکانیه[13] 10.مونوفیزیه[14]
یعقوبیه: اسم دیگر این گروه یعاقبه است آنها گروهی از مسیحیان هستند که منادی طبیعت واحد برای حضرت عیسی علیه السلام می باشند.
عده ای از این گروه در قرن 18 به کلیسای روم پیوستند که امروزه به آنها بطریرکیه السریان الکاتولیک گویند.[15]
موارنة: این گروه را به شخصی به نام قدیس مارون نسبت می دهند که در قرن چهارم در سوریة شمالی زندگی می کرده است.[16]
ملکانیه: این گروه یکی از گروه های قدیمی مسیحیت می باشد و آنها پیروان شخصی به نام ملکا بودند. ملکا در روم زندگی می کرد و بیشتر مردم روم ملکانی مذهب هستند.[17]
این گروه جزء اولین کسانی هستند که قائل به تثلیث و اقانیم ثلاثه شدند.[18]
مونوفیزیه: این گروه نیز مانند یعقوبیه قائل به طبیعت واحد برای حضرت مسیح علیه السلام هستند بدین معنا که انسانیت مسیح ذوب در الوهیت او شده است. این فرقه در قرن 5 توسط شخصی به نام ایوتخوس نشر داده شد و در مصر و حبشه و سوریه و عراق نیز طرفدار دارد.[19]
2. مذاهب کاتولیکی ایجاد شده در محدوده زمانی قرون 6 تا 16 میلادی که عبارتند از:
1. مونوتولیة 2. یسوعیون. 3. الکاتاد.
مونوتولیه: این گروه توسط سرحیون اول در قرن 7 م ایجاد شد و هدفش جمع بین دو گروه مونوفیزیه و خلقیدونی بوده است. این گروه قائل به ارادة واحد بودند.[20]
یسوعیون: این فرقه توسط اغناطیوس دولویولا در سال 1534 میلادی تأسیس شده است. به این گروه در سال 1540 میلادی با بابولس ثالث نیز گویند.[21]
الکاتاد: نام دیگر این گروه انقیاء است که در قرون 12 و 13 میلادی بوده اند. این دسته اعتقاد به این داشته اند که خداوند اله خیر است و شطان اله شر و انسان از این دو جمع شده است.[22]
3. مذاهب کاتولیکی ایجاد شده در محدودة زمانی قرون 16 تا 20 میلادی:
در این دوران به خاطر بروز نهضت اصلاح دینی کاتولیکها خود به دو دستة بزرگ تقسیم شدند.[23]
1. کاتولیکها 2. پروتستانها
امّا کار به همین جا ختم نشد و درمیان هر کدام از این دو گروه (کاتولیک و پروتستان هم انشعاباتی به وجود آمد که به طور اختصار به معرفی آنها می پردازیم:
اول کاتولیکها
در این دوره در اثر نهضت اصلاح دینی از کاتولیکها شاخة دیگری جدا می شود به نام مورمونها.
مورمونها: مؤسس اول این فرقه شخصی به نام جوزف اسمیت (1805-1844 م) بوده است. این گروه مردم را دعوت می کردند که به اصل یعنی کتاب یهود برگردند و بدین وسیله تطهیر شوند.[24]
از عقاید آنها می توان به این موارد اشاره کرد:
( خداوند شکل انسان است و دارای گوشت و استخواناست.
مسیح ابتدا مورد ضرب و شتم واقع شد سپس به دار آویخته شد، جسد او سه روز در قبر بود تا اینکه دوباره زنده شد و به آسمان صعود کرد.)[25]
دوم پروتستانها
این فرقه نه تنها از اطاعت رؤسا و پاپ ها در آمدند، بلکه در تعلیم انجیلی بکلی از اطاعت کلیسای روم سرباز زده، اعتنائی به دستورات صادره از آنان نکردند.[26]
با این همه خود این گروه نیز از اختلاف و چند دستگی مصون نماندند و به دسته جات مختلفی تقسیم شدند که برخی از آنها چنین نام دارند.
1. لوتریه 2. جیش الخلاص. 3. میتودیه
4. عنصریه 5. شهود یهوه
لوتریه: این گروه توسط مارتین لوتر (1483-1546 م) پایه ریزی شد و از مهمترین گروه های پروتستانی به شمار می آید.[27]
جیش الخلاص: این فرقه توسط ویلیام بوث در لندن (1875 میلادی) تأسیس شد.[28]
میتودیه: این فرقه در سال 1876 میلادی در آمریکا تأسیس شد.[29]
عنصریه: این شاخه نیز در آمریکا در سال 1901 میلادی ایجاد شد. البته این فرقه را با نام دین فقراء می شناسند.[30]
شهودیهوه: این فرقه در سال 1874 میلادی در آمریکا توسط شالرزتاز تأسیس شد و به اسم شاگردان کتاب مقدس معروف هستند. و اسم شهود یهوه را در سال 1931 میلادی برای خود برگرفتند.[31]
از اعتقادات آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
( دوران امتها به پایان رسیده و به زودی عهد ملکوت خدا آغاز می شود.
قائل به اب و ابن هستند و روح القدس را قدرت فعالة اب می دانند نه اقنوم سوم.
برگشت مسیح را با جسد و روح منکر و فقط قائل به رجعت روحانی او هستند.
آنها انتقال خون را حرام می دانند.)[32]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. الموجز فی الادیان و المذاهب المعاصره، ناصر بن عبدالله القفاری و ناصر بن عبدالکریم العقل.
2. موسوعة الادیان فی العالم (کلیساهای شرقی 1 و 2 مسیحیت، مورمونها).
3. تفسیر المیزان، ج 3، آل عمران، آیات 80-79.
[1] . مری جوویور، درآمدی به مسیحیت، ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ص90.
[2] . سلیمانی، عبدالرحیم، فصلنامة هفت آسمان، عهد جدید، پاییز و زمستان 1378، ص74.
[3] . او بزرگترین حواری بوده و حضرت عیسی او را سنگ زیر بنای کلیسا نامیده و شبانی امت را به او سپرده بود.
[4] . او بعداً ایمان آورده و مدعی شده که حضرت عیسی را پس از به صلیب کشیدن دیده وآن حضرت به او مأموریت داده است.
[5] . درآمدی به مسیحیت، ص91.
[6] . طباطبائی، محمدحسین، ترجمه المیزان، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، انتشارات اسلامی، چاپ5، 1374ش، ج3، ص502، ذیل آیات 80-79/ آلعمران.
[7] . همان، ص 505.
[8] . درآمدی به مسیحیت، ص 91.
[9] . موسوعة الادیان فی العالم (المسیحیه)، ط اصلی، 2000 میلادی، ص 206.
[10] . همان.
[11] . طباطبائی، محمدحسین، ترجمة المیزان، ج 3، ص 503، ذیل آیات 80-79، آل عمران.
[12] . جمعی، موسوعة الادیان، دارالنفائس، بیروت، چاپ اول،1422 ه، ص 466.
[13] . همان، ص 460.
[14] . همان، ص 472.
[15] . همان، ص502.
[16] . همان، ص466.
[17] . همان، ص460.
[18] . همان، ص460.
[19] . همان، ص472.
[20] . همان، ص1472.
[21] . همان، ص501.
[22] . همان، ص410.
[23] . طباطبائی، محمدحسین، ترجمة المیزان، ج 3، ص 505، ذیل آیات 80-79 آل عمران.
[24] . موسوعة الادیان، ص470.
[25] . همان، ص471.
[26] . ترجمه المیزان، ج 3، ص 505 ذیل آیات 80-79، آل عمران.
[27] . موسوعة الادیان، ص431.
[28] . موسوعة الادیان العالم، (المسیحیه)، ص206.
[29] . همان.
[30] . همان.
[31] . موسوعة الادیان، ص319.
[32] . همان، ص 320.
( اندیشه قم )
- [سایر] فرقه های مسیحیت چگونه ایجاد شد؟ مهمترین فرقه ها کدامند؟
- [سایر] کدام فرقه از یهودیت و کدام فرقه از مسیحیت از صهیونیسم حمایت می کند و کدام فرقه از یهودیت و کدام فرقه از مسیحیت مخالف این تفکرات صهیونیسمی است؟ در کدام کتاب تحریف شدشان نوشته که مسیح جز با تشکیل حکومت اسرائیل رجعت نمی کند؟
- [سایر] فرقه های مسیحیت را با توضیح در رابطه با آنها بیان کنید؟
- [سایر] تعداد مذاهب اسلام چند فرقه می باشد و هر مذهب چگونه شکل گرفته است و اسلام که فقط یک شاخه بوده به چه دلایلی به فرقه های مختلف تبدیل شده است؟ برای اطلاعات بیشتر به چه کتابی مراجعه نمایم.
- [سایر] شاخه های شک چیست؟
- [سایر] جهاد چه شاخه هایی دارد؟
- [سایر] تثلیث در مسیحیت را توضیح داده و پیشینه تثلیث در مسیحیت چیست؟ دلائل تحریف انجیل چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر فردی، شاخه ای غصبی را به درخت خود پیوند زند، مالک میوه آن درخت، که از این شاخه پیوندی غصبی به دست می آید چه کسی است؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شاخه درختان وارد حریم و زمین همسایه شود و باعث آزار و اذیت همسایه گردد، آیا همسایه میتواند این شاخه را ببُرد؟
- [سایر] شاخه و میوه درخت نبوت کیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . پاک شدن حصیر نجس به واسطه آفتاب محل اشکال است. ولی درخت و شاخه و برگ و میوه آن و گیاه ها در حال اتصال به زمین به واسطه آفتاب پاک می شوند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درخت میوه ای که شاخه آن از دیوار باغ بیرون آمده، اگر انسان نداند صاحبش راضی است، نمی تواند از میوه آن بچیند و اگر میوه آن روی زمین هم ریخته باشد، نمی تواند آن را بردارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تمام فرقه های اسلامی پاکند، مگر آنها که با ائمه معصومین(علیهم السلام)عداوت و دشمنی دارند و خوارج و غلات، یعنی غلوکنندگان در حق ائمه(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] اگر درخت بید و چنار و مانند اینها را بکارد ، سالی که موقع فروش آنها است اگر چه آنها را نفروشد ، باید خمس آنها را بدهد ولی اگر مثلاً از شاخه های آن که معمولاً هر سال می برند ، استفاده ببرد و به تنهائی یا با منفعتهای دیگر کسبش از مخارج سال او زیاد بیاید ، در آخر هر سال باید خمس آن را بدهد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر درخت بید و چنار و مانند اینها را بکارد؛ باید هر سال خمس زیادی آنها را بدهد. و همچنین اگر مثلا از شاخه های آن که معمولا هر سال می برند؛ استفاده ای ببرند و به تنهائی یا با منفعتهای دیگر کسبش از مخارج سال او زیاد بیاید؛ در آخر سال باید خمس آن را بدهد.
- [امام خمینی] اگر درخت بید و چنار و مانند اینها را بکارد، سالی که موقع فروش آنها است، اگرچه آنها را نفروشد باید خمس آنها را بدهد، ولی اگر مثلا از شاخه های آن که معمولا هر سال می برند استفاده ای ببرد و به تنهایی یا با منفعتهای دیگر کسبش از مخارج سال او زیاد بیاید، در آخر هر سال باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] درخت میوهای که شاخه آن از دیوار باغ بیرون آمده، اگر صاحبش از خوردن میوه آن منع نکند و انسان نیز نداند که صاحب آن راضی نیست، میتواند از میوه آن بخورد، مشروط بر آن که اتفاقا از آنجا عبور کند و به قصد خوردن میوه به آنجا نرفته باشد، ولی نمیتواند چیزی از میوه آن را با خود ببرد و نیز نباید کاری کند که به درخت آسیب برسد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر درخت بید و چنار بکارد یا قالی بزند جزء درآمد سالی است که وقت فروش آنها است لذا اگر در آن سال صرف مؤونه نشد و عین یا پول آن باقی ماند در آخر سال باید تخمیس شود. شاخه ها یا منافعی که معمولاً در هر سال از آن استفاده می کنند جزء درآمد همان سال محسوب می شود که اگر تا آخر سال باقی ماند باید تخمیس شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسل و کفن و نماز و دفن میت مسلمان واجب کفائی است یعنی، اگر بعضی انجام دهند، از دیگران ساقط می شود چنانچه هیچ کس انجام ندهد، همه معصیت کرده اند و در این مسأله تفاوتی میان فرقه های مختلف مسلمانان نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی درخت میوه برای استفاده شخصی د ر باغچه منزلش غرس کند، محصول و ثمرهای که به دست میآید، خمس ندارد, اما اگر درختان را برای فضای سبز در کنار خانه اش غرس نموده است؛ ولی شاخه و برگ و ثمرهاش به قصد سود و فروش باشد، در این صورت , اصل درخت جزء هزینه است و خمس ندارد؛ ولی ثمره اش خمس دارد. البته باغ میوه ای که جهت تجارت از محصول آن غرس میشود, همانند سایر سرمایههای تجاری, مشمول خمس است. محاسبه کسب های چندگانه