بودا در منطقة (کاپیلاواستو) در جنوب (نپال) به سال 560 یا 563 قبل از میلاد متولد شد. نام قبیله و خاندان او (ساکیا) بود، لذا وی را به (سکیا نوسی) یعنی دانای قبیله (ساکیا) ملقّب کردند و چون بعداً به ارشاد و هدایت مردم جامعة خویش پرداخت، او را (بودا) یعنی نور و درخشان گفتند و تعالیم او تحت عنوان (بودیسم)،(بودائی) در میان جوامع بشری معروف گردیده.[1] این آئین بعدها چنان گسترش یافت که مناطق بسیاری از شرق آسیا را به تحت سیطرة خود درآورد. در جهان بودائی سه شاخة اصلی و عمده وجود دارد که عبارتند از: 1. شاخه (تراوادا) یا (عقیده و نظریه بزرگترها). 2. (ماهایانا) یا (گردونه بزرگ) 3. شاخه (لاما) 1. شاخه (تراوادا) یا چرخ کوچک: پیروان این شاخه بیشتر در کشورهای سریلانکا، برمه، کامبوج و تایلند حضور دارند. برخی معتقدند که مقام (تراوادا) از (ماهایانا) از لحاظ هدف و تعلیمات، پائینتر است و از همین جهت (تراوادا) را (هینایانا) یعنی چرخ کوچک نام گذاردهاند.[2] 2. شاخه (ماهایانا) یا چرخ بزرگ: پیروان این مکتب در مناطق کره، ژاپن، چین میباشند، که این مکتب خود به دو مکتب فکری دیگر به نام مکتب (خلاء) و مکتب (آگاهی تنها)تقسیم میشود. مکتب (خلاء) را افرادی به نام (نگارجونا) در قرن دوم میلادی بنا گذاشت و معتقد به نسبی بودن هستی و وجود بود و به عقیدة او همه چیز در خلاء و تهی میباشد و مکتب (آگاهی تنها) واقعیت أشیای خارجی در جهان تجربه را انکار میکند و معتقد است که تنها از طریق آگاهی و هوشیاری است که (أشیا) واقعی هستند. بنابراین تنها (آگاهی) و یا (ذهن متعالی) است که واقعیت دارد.[3] مکتب (ماهایانا) در کشورهای چین و ژاپن به فرقههای متعددی منشعب شد که برخی از آنها در هر دو کشور هم وجود داشتند. ما در اینجا به بعضی از آن فرق اشاره میکنیم: مکتبهای بودائی (ماهایانا) در چین: الف) مکتب (تی ین ت آی) نامگذاری این مکتب از روی کوهی در ایالت چکیانگ چین و به معنی (تراس آسمان) میباشد و بنیانگذار این مکتب فردی به نام (چی ای) (597 528) میباشد.[4] ب) (هوآ ین) مکتب تاج یا حلقة گل که فردی به نام (فاتسانگ) (712 642) آن را تأسیس نمود.[5] ج) مکتب (چینگ تی یو تسونگ) یا سرزمین ناب و خالص. این مکتب توسط (هویی یوان) و یا فردی به نام (تهآن لوئن) بنیانگذاری شد. سرزمین ناب یعنی اینکه پس از مرگ سرزمینی پاکی وجود دارد که انسان بدانجا منتقل میشود.[6] نتآن د) مکتب (چه آن)یا مکتب تفکر و مراقبه که توسط فردی به نام (بودهی دهارا) در حدود سالهای 500 م این مکتب را به چین آورد.[7] مکتبهای بودائی (ماهایانا) در ژاپن: الف) مشانه تندای (تی ین ت آی)، فردی به نام سایشو (822 767) آن را به ژاپن برد.[8] ب) (شینگون) این مکتب را (کوکایی) (835 774) به ژاپن وارد کرد.[9] ج) (سرزمین پاک)، دو نفر به نامهای (هونن) و (شین ران) این مکتب را در ژاپن رواج دادند.[10] د) (ذن) یا مکتب تفکر و مراقبه که مکتب (چان) و یا (چه آن) نیز خوانده میشود.[11] ه ) نظریه و روش (نی چی رن) یعنی نیلوفر آفتابی که به نام بنیانگذار خود (نی چی رن) نامبرده میشود.[12] البته انشعابات (مکتب ماهایانا) به مکاتب مذکور منحصر نمیشود، مکاتب بسیار دیگری چون:(ویب هاشی کا)،(موت ران تی کا)،(جو کا چا را)،(مادهیا می کا) از این مکتب منشعب شدهاند.[13] 3. مکتب (لاما): این مکتب در قرن چهارم میلادی در تبّت به وجود آمد. پیروان آن معتقد بودند که روح (بودا) در پیکر شخصی به نام (دالایی لاما) که در واقع رئیس مذهب است، حلول کرده است و هنگامی که (لاما) میمیرد دنبال کودکی میگردند که در آن لحظه به دنیا آمده است. چرا که باورشان بر این است که روح (لاما) در قالب کودکی که در همان هنگام به دنیا میآید حلول میکند.[14] در این مکتب نیز انشعاباتی صورت گرفته که از آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: الف) مکتب (سانتراکشیا و پادماسامباوا) یا مکتب ترجمة قدیمی. ب) مکتب (گلوکیا) که از آثار (آتیشا) و (تسونگ خاپا) نشأت گرفته است. ج) مکتب (کاگیوپا) که در اثر کارهای (مارپا) و (میلارپا) به وجود آمد.[15] چنانکه ذکر شد آئین بودا در مناطق مختلف نفوذ کرده و افراد و جوامع را جذب خود نمود و در طول دوران حیات خویش در این مناطق به فرقههای بسیاری منشعب شد که به طور کلّی امّهات اصول این فرقهها از پنج مکتب خارج نیست و هر یک از دیگری به طور وضوح متمایز است که ما در اینجا به طور اختصار بدانها میپردازیم: 1. فرقههای (زمین پاک): مبادی این فرقهها درخور فهم و ادراک عوام و اکثریت خلایق است و هدف مطلوب و غایت مقصود برای آنها همان وصول به ارض مقدس و بهشت جاویدان میباشد و این بهشت در مغرب جهان قرار دارد و بزرگان آئین بودا آن را به عالمیان وعده دادهاند. این کیش اهمیّت واقعی را در ایمان قلبی میداند و این تصدیق و علاقة قلبی را برای وصول به مرحلة نجات و رستگاری کافی میداند. مکتب (زمین پاک) به وسیلة شخصی که نخست به دین (تائو) بود و سپس بودائی شد تأسیس گردید.[16] 2. فرقة (باطنیّه): این فرقه، بودائیانی هستند که راه نجات و وصول به مرتبة اشراق را فقط در باطن و در ضمیر منحصر میدانند و طرز عمل و سبک عادت در نزد آنها به وسیلة (دیانه) یعنی تفکّر میسر است و بس. و تحقیقات علمی و مطالعة کتب و امثال آن ارزش و قدری ندارد.[17] 3. فرقههای (عقلانی): این فرقه ابتدا در مکتب فکر و مراقبه روئیده و سپس از آن منشعب گردید، آنها بر این باورند که سالِک باید در طلب اشراق و شهود ذهن خود را از همة افکار و آداب، خالی نموده و سپس به تدریج به وسیلة مطالعة کتب دینی و تفکرات عقلانی، خود را برای وصول به کمال و مرحلة مقصود آماده و مهیّا سازد.[18] 4. فرقههای (مرموز) یا ( کلمة حقّه): در هر مذهبی در مواردی به نیروی مرموز (نجات بخش) یعنی اسم اعظم یا کلمة حقّه تکیه شده است و بر خلاف مبادی اعتقاد عقلانی، به نوعی اثر جادویی مقدس برای این کلمه قائل شدهاند.[19] 5. فرقة سیاسی و اجتماعی: این فرقه که در ژاپن منسوب به (نیچیرن) است صرفاً دین بودائی است که رنگ ژاپنی گرفته است و دارای تمایلات سیاسی و اجتماعی میباشد. تا امروز احساسات وطن پرستی و محبت به قوم و ملّت از مبادی مهم فرقة (نیچیرن) است.[20] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تاریخ مختصر ادیان بزرگ، فلیسین شاله، ترجمة منوچهر خدایار محبّی. 2. ادیان زندة جهان، رابرت ا. هیرم، ترجمه عبدالرحیم گواهی. 3. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان. [1] . مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، انتشارات منطق، چاپ اول، 1373 ه . ش، ج1، ص 137 و 241. [2] . شایگان، داریوش، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، 1362 ه .ش، ج1، ص 169. [3] . گروه مؤلفان، جهان مذهبی (ادیان در جوامع امروز)، ترجمة دکتر عبدالکریم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1374 ه .ش، ج1، ص363. [4] . جهان مذهبی، ج1، ص 398. [5] . همان، ج1، ص 400. [6] . همان، ج1، ص401. [7] . همان، ج1، ص 303. [8] . جهان مذهبی، ج1، ص 422. [9] . همان، ج1، ص 424. [10] . همان، ج1، ص 427. [11] . جهان مذهبی، ج1، ص431. [12] . همان، ج1، ص 434. [13] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ص 254. [14] . آریا، غلامعلی، آشنائی با تاریخ ادیان، تهران، مؤسسة فرهنگی و انتشاراتی پایا، چاپ سوم، 1379 ه .ش، ص 74 و 75. [15] . جهان مذهبی، ج1، ص 447. [16] . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمة علی اصغر حکمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، 1370ه .ش، ص 230. [17] . همان، ص 237. [18] . تاریخ جامع ادیان، ص 239. [19] . همان، ص 240. [20] . همان، ص 242. ( اندیشه قم )
بودا در منطقة (کاپیلاواستو) در جنوب (نپال) به سال 560 یا 563 قبل از میلاد متولد شد. نام قبیله و خاندان او (ساکیا) بود، لذا وی را به (سکیا نوسی) یعنی دانای قبیله (ساکیا) ملقّب کردند و چون بعداً به ارشاد و هدایت مردم جامعة خویش پرداخت، او را (بودا) یعنی نور و درخشان گفتند و تعالیم او تحت عنوان (بودیسم)،(بودائی) در میان جوامع بشری معروف گردیده.[1]
این آئین بعدها چنان گسترش یافت که مناطق بسیاری از شرق آسیا را به تحت سیطرة خود درآورد. در جهان بودائی سه شاخة اصلی و عمده وجود دارد که عبارتند از:
1. شاخه (تراوادا) یا (عقیده و نظریه بزرگترها).
2. (ماهایانا) یا (گردونه بزرگ)
3. شاخه (لاما)
1. شاخه (تراوادا) یا چرخ کوچک:
پیروان این شاخه بیشتر در کشورهای سریلانکا، برمه، کامبوج و تایلند حضور دارند. برخی معتقدند که مقام (تراوادا) از (ماهایانا) از لحاظ هدف و تعلیمات، پائینتر است و از همین جهت (تراوادا) را (هینایانا) یعنی چرخ کوچک نام گذاردهاند.[2]
2. شاخه (ماهایانا) یا چرخ بزرگ:
پیروان این مکتب در مناطق کره، ژاپن، چین میباشند، که این مکتب خود به دو مکتب فکری دیگر به نام مکتب (خلاء) و مکتب (آگاهی تنها)تقسیم میشود.
مکتب (خلاء) را افرادی به نام (نگارجونا) در قرن دوم میلادی بنا گذاشت و معتقد به نسبی بودن هستی و وجود بود و به عقیدة او همه چیز در خلاء و تهی میباشد و مکتب (آگاهی تنها) واقعیت أشیای خارجی در جهان تجربه را انکار میکند و معتقد است که تنها از طریق آگاهی و هوشیاری است که (أشیا) واقعی هستند. بنابراین تنها (آگاهی) و یا (ذهن متعالی) است که واقعیت دارد.[3] مکتب (ماهایانا) در کشورهای چین و ژاپن به فرقههای متعددی منشعب شد که برخی از آنها در هر دو کشور هم وجود داشتند. ما در اینجا به بعضی از آن فرق اشاره میکنیم:
مکتبهای بودائی (ماهایانا) در چین:
الف) مکتب (تی ین ت آی) نامگذاری این مکتب از روی کوهی در ایالت چکیانگ چین و به معنی (تراس آسمان) میباشد و بنیانگذار این مکتب فردی به نام (چی ای) (597 528) میباشد.[4]
ب) (هوآ ین) مکتب تاج یا حلقة گل که فردی به نام (فاتسانگ) (712 642) آن را تأسیس نمود.[5]
ج) مکتب (چینگ تی یو تسونگ) یا سرزمین ناب و خالص. این مکتب توسط (هویی یوان) و یا فردی به نام (تهآن لوئن) بنیانگذاری شد. سرزمین ناب یعنی اینکه پس از مرگ سرزمینی پاکی وجود دارد که انسان بدانجا منتقل میشود.[6] نتآن
د) مکتب (چه آن)یا مکتب تفکر و مراقبه که توسط فردی به نام (بودهی دهارا) در حدود سالهای 500 م این مکتب را به چین آورد.[7]
مکتبهای بودائی (ماهایانا) در ژاپن:
الف) مشانه تندای (تی ین ت آی)، فردی به نام سایشو (822 767) آن را به ژاپن برد.[8]
ب) (شینگون) این مکتب را (کوکایی) (835 774) به ژاپن وارد کرد.[9]
ج) (سرزمین پاک)، دو نفر به نامهای (هونن) و (شین ران) این مکتب را در ژاپن رواج دادند.[10]
د) (ذن) یا مکتب تفکر و مراقبه که مکتب (چان) و یا (چه آن) نیز خوانده میشود.[11]
ه ) نظریه و روش (نی چی رن) یعنی نیلوفر آفتابی که به نام بنیانگذار خود (نی چی رن) نامبرده میشود.[12]
البته انشعابات (مکتب ماهایانا) به مکاتب مذکور منحصر نمیشود، مکاتب بسیار دیگری چون:(ویب هاشی کا)،(موت ران تی کا)،(جو کا چا را)،(مادهیا می کا) از این مکتب منشعب شدهاند.[13]
3. مکتب (لاما):
این مکتب در قرن چهارم میلادی در تبّت به وجود آمد. پیروان آن معتقد بودند که روح (بودا) در پیکر شخصی به نام (دالایی لاما) که در واقع رئیس مذهب است، حلول کرده است و هنگامی که (لاما) میمیرد دنبال کودکی میگردند که در آن لحظه به دنیا آمده است. چرا که باورشان بر این است که روح (لاما) در قالب کودکی که در همان هنگام به دنیا میآید حلول میکند.[14]
در این مکتب نیز انشعاباتی صورت گرفته که از آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) مکتب (سانتراکشیا و پادماسامباوا) یا مکتب ترجمة قدیمی.
ب) مکتب (گلوکیا) که از آثار (آتیشا) و (تسونگ خاپا) نشأت گرفته است.
ج) مکتب (کاگیوپا) که در اثر کارهای (مارپا) و (میلارپا) به وجود آمد.[15]
چنانکه ذکر شد آئین بودا در مناطق مختلف نفوذ کرده و افراد و جوامع را جذب خود نمود و در طول دوران حیات خویش در این مناطق به فرقههای بسیاری منشعب شد که به طور کلّی امّهات اصول این فرقهها از پنج مکتب خارج نیست و هر یک از دیگری به طور وضوح متمایز است که ما در اینجا به طور اختصار بدانها میپردازیم:
1. فرقههای (زمین پاک): مبادی این فرقهها درخور فهم و ادراک عوام و اکثریت خلایق است و هدف مطلوب و غایت مقصود برای آنها همان وصول به ارض مقدس و بهشت جاویدان میباشد و این بهشت در مغرب جهان قرار دارد و بزرگان آئین بودا آن را به عالمیان وعده دادهاند. این کیش اهمیّت واقعی را در ایمان قلبی میداند و این تصدیق و علاقة قلبی را برای وصول به مرحلة نجات و رستگاری کافی میداند. مکتب (زمین پاک) به وسیلة شخصی که نخست به دین (تائو) بود و سپس بودائی شد تأسیس گردید.[16]
2. فرقة (باطنیّه): این فرقه، بودائیانی هستند که راه نجات و وصول به مرتبة اشراق را فقط در باطن و در ضمیر منحصر میدانند و طرز عمل و سبک عادت در نزد آنها به وسیلة (دیانه) یعنی تفکّر میسر است و بس. و تحقیقات علمی و مطالعة کتب و امثال آن ارزش و قدری ندارد.[17]
3. فرقههای (عقلانی): این فرقه ابتدا در مکتب فکر و مراقبه روئیده و سپس از آن منشعب گردید، آنها بر این باورند که سالِک باید در طلب اشراق و شهود ذهن خود را از همة افکار و آداب، خالی نموده و سپس به تدریج به وسیلة مطالعة کتب دینی و تفکرات عقلانی، خود را برای وصول به کمال و مرحلة مقصود آماده و مهیّا سازد.[18]
4. فرقههای (مرموز) یا ( کلمة حقّه): در هر مذهبی در مواردی به نیروی مرموز (نجات بخش) یعنی اسم اعظم یا کلمة حقّه تکیه شده است و بر خلاف مبادی اعتقاد عقلانی، به نوعی اثر جادویی مقدس برای این کلمه قائل شدهاند.[19]
5. فرقة سیاسی و اجتماعی: این فرقه که در ژاپن منسوب به (نیچیرن) است صرفاً دین بودائی است که رنگ ژاپنی گرفته است و دارای تمایلات سیاسی و اجتماعی میباشد. تا امروز احساسات وطن پرستی و محبت به قوم و ملّت از مبادی مهم فرقة (نیچیرن) است.[20]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ مختصر ادیان بزرگ، فلیسین شاله، ترجمة منوچهر خدایار محبّی.
2. ادیان زندة جهان، رابرت ا. هیرم، ترجمه عبدالرحیم گواهی.
3. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان.
[1] . مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، انتشارات منطق، چاپ اول، 1373 ه . ش، ج1، ص 137 و 241.
[2] . شایگان، داریوش، ادیان و مکتبهای فلسفی هند، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، 1362 ه .ش، ج1، ص 169.
[3] . گروه مؤلفان، جهان مذهبی (ادیان در جوامع امروز)، ترجمة دکتر عبدالکریم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1374 ه .ش، ج1، ص363.
[4] . جهان مذهبی، ج1، ص 398.
[5] . همان، ج1، ص 400.
[6] . همان، ج1، ص401.
[7] . همان، ج1، ص 303.
[8] . جهان مذهبی، ج1، ص 422.
[9] . همان، ج1، ص 424.
[10] . همان، ج1، ص 427.
[11] . جهان مذهبی، ج1، ص431.
[12] . همان، ج1، ص 434.
[13] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ص 254.
[14] . آریا، غلامعلی، آشنائی با تاریخ ادیان، تهران، مؤسسة فرهنگی و انتشاراتی پایا، چاپ سوم، 1379 ه .ش، ص 74 و 75.
[15] . جهان مذهبی، ج1، ص 447.
[16] . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمة علی اصغر حکمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، 1370ه .ش، ص 230.
[17] . همان، ص 237.
[18] . تاریخ جامع ادیان، ص 239.
[19] . همان، ص 240.
[20] . همان، ص 242.
( اندیشه قم )
- [سایر] آیا بودیسم به فرقهها و مذاهب مختلف منشعب شده است؟
- [سایر] منظور از بودیسم چیست؟
- [سایر] اولین گروه منشعب از شیعه چه بود؟
- [سایر] در عصر حاضر بودیسم از چه وضعیتی برخوردار است؟
- [سایر] در عصر حاضر بودیسم از چه وضعیتی برخوردار است؟
- [سایر] بودا چگونه آیین بودیسم را ایجاد کرد؟
- [سایر] تقریب مذاهب به چه معناست؟
- [سایر] دین سامری چه دینی است و آیا منشعب از دین یهود و از ادیان آسمانی میباشد؟
- [سایر] قیامت صغری با تناسخ مورد ادعای بودیسم چه فرقی دارد؟
- [سایر] بستر اجتماعی و فرهنگی بودیسم را توضیح دهید؟
- [آیت الله سیستانی] صحت طلاق، از نظر فقه امامیه، شرایطی دارد که از نظر دیگر مذاهب اسلامی، هیچیک یا برخی از آنها در صحت طلاق معتبر نیست، لذا اگر شخص غیر امامی زن خود را به گونهای طلاق دهد که از نظر مذهبش صحیح و از نظر مذهب ما فاسد است، برای پیرو مذهب امامیه بنا به الزام طرف طبق احکام مذهبش جایز است که پس از انقضای عدّه آن زن در صورتی که از کسانی باشد که طبق مذهبشان عدّه دارد با او ازدواج کند. همچنین در صورتی که زن مطلقه از امامیه باشد، میتواند با دیگری، ازدواج نماید. برخی شرایط صحت طلاق از نظر امامیه، که از نظر دیگر مذاهب هیچیک، یا برخی از آنها معتبر نیست، عبارتند از: 1 طلاق در پاکی زن که در آن نزدیکی صورت نگرفته باشد. 2 طلاق قطعی باشد و بر چیزی معلّق نباشد. 3 طلاق با گفتار باشد، نه نوشتار. 4 طلاق از سر اختیار باشد، نه اجباری. 5 طلاق، با حضور دو شاهد عادل باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] در مذهب عامه در طلاق زن یایسه و یا صغیره ای که شوهر با انها نزدیکی کرده باشد بر ان زن واجب است عده نگه دارد هر چند در مورد صغیره در بعضی از مذاهب عامه تفصیلی است ولی در مذهب شیعه در طلاق زن یایسه و صغیره عده واجب نیست بنابراین بر مذهب عامه انها ملزم هستند که احکام عده را رعایت کنند پس اگر زن یایسه یا صغیره از عامه شیعه گردد لازم نیست عده نگه دارد و اگر طلاق او رجعی باشد جایز است نفقه ایام عده را از شوهر عامی مطالبه کند و جایز است با شخص دیگری در ان ایام ازدواج نماید و همچنین اگر مرد عامی شیعه شود جایز است با خواهر زن یایسه و صغیره ای که طلاق داده است و هنوز به مذهب عامه در ایام عده هستند ازدواج کند و لازم نیست احکام عده را رعایت نماید
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.