دین هندو دارای یک سلسله عقاید فوق العاده گوناگون و اعمال مختلف و متضادی است که از آن جمله عقیده به وحدت وجود، تعدد الهه، و نیز الحاد و ثنویت و کثرت و امثال آن را می توان نام برد. یک فرد هندو می تواند در اعمال و اخلاق دینی خود هم متعصب باشد و هم سهل انگار. هم ممکن است مرتب به معبد برود و خدایان را ستایش کند و هم شاید در تمام عمر پا به معبدی نگذارد و در عین حال هندو هم باشد. تنها چیزی که بر او واجب است مراعات قواعد نظام طبقاتی یاکاست است. لازم به ذکر است که آئین هندو هیچگاه تحت قاعده و شریعت یک بانی و یک شارع نبوده است بدین جهت همیشه طریق تسامح و تساهل را پیش گرفته و حتی از مبادی ادیان دیگر هم اقتباس کرده است تا به صورت یک دین قطعیت یافته و شکل گرفته است.[1] باید دانست که هندوئیسم در عین این که مذهبی بسیار کهنه پرست و محافظه کار است، آئینی بسیار بی چار چوب نیز است. پیروان این مذهب به قدری دارای آزادی در عقیده هستند که می توانند علاوه بر این که پیرو ادیان دیگر دنیا باشد، حتی میتوانند منکر تعالیم (وداهای چهار گانه) بشوند. و یا مخالف قدوسیت صنف برهمن باشد. در همان حال باز هندو شمرده می شوند. به شرطی که قواعد و اصول اخلاقی و اعمال و سنن موجود در ناحیه موطن خود را رعایت کنند. مخصوصاً در طعام خود از محرمات و مکروهات اجتناب کنند. خلاصه آن که آزادی شخص هندو محدود به اصلاحاتی است که تنها می خواهند در حدود چهار دیوار هندوئیسم به عمل آید، نه آنکه بخواهند به کلی آن را واژگون سازند. در طول اعصار و قرون، فرقه های مختلفة هندو از ریشة اصلی انشعاب یافته و پیرو مبادی و مذاهب دیگر گشته اند. فقط با کسانی که در تحت نفوذ اسلام واقع شدند و گوشت گاو را تناول کردند، مخالفت سخت کرده اند. در قرن 19 یک نوع آزادی فکری خاصی در آن کشور به ظهور رسید که معلول و نتیجة تعالیم مبلغان جدید مسیحی و همچنین منفعل از تعلیم و تربیت جدید علوم و تاریخ ممالک فرنگستان بود. و مدارس جدید که به سبک اروپایی تأسیس شد و علوم نوین را تعلیم داد، تأثیر بسیاری در فکر هندوان کرد و نهضتها و حرکتهای دینی گردید که بعضی مرتجع و کهنه پرست و بعضی متجدد آزادی خواه بودند.[2] (برهموسماج) حرکتی مذهبی است که در مذهب هندوئیسم نوین اهمیتی بسزا دارد و از حیث عدت و قوت شمارة پیروان و نفوذ آن بسیار می باشد. این نهضت جدید در کلکته در سال 1828 م به دست برهمنی موسوم به (رام مهان ری) شروع شده، وی که از مشرب آئین ویشنو و شیوای قدیم کاسة فکرش سرشار بود تحصیلاتی دیگر نیز بر آن مزید کرده از مبادی سایر ادیان و ملل مانند بودایی، زرتشتی و اسلام و مسیحیت معلوماتی بسیار حاصل کرد و برای او این نکته به تحقیق پیوست که همة ادیان امم جهان دارای یک عقیده روحانی مرکزی واحد هستند از این رو مصمم شد که جمعیتی مذهبی تشکیل دهد که معتقد به جوهر و مغز اصلی مشترک در همة ادیان باشد، ولی مبادی عیسی مسیح را تا حدی پذیرفت و گفت که همة انبیاء رهبران بشر به سعادت و سلامند و باید پیروان ایشان اجماع کرده، مذهب واحدی را قبول نمایند از این رو بعضی مبادی و اصول هندوئیسم را که مباینت صریح با دیگر مذاهب داشت، مثل سلسلة تناسخ و انتقال ارواح و همچنین اتصال روح فردی به روح کلی، و دیگر امور را منکر گشت. در طول اعصار و قرون، مذهب هندو، شاهد پیدایش و ظهور متفکران و مصلحان متعددی شده که بعضی از این مردان نیک نهاد خود متفکران فرقه های مبتدع بوده اند که بعدها پیروان و تابعان بسیاری پیدا کردند. در میان تنوع بی سابقه انواع و اقسام اعتقادات و آداب مذهبی که در دین هندویی وجود دارد، نظام طبقاتی کاست تنها بخشی از این دین است که در تمام مراحل تاریخی و متون مقدس متوالی آن از ابتدا حضور داشته است.[3] در آئین هندو پیروان این دین از فرقه ها و مذهبهایی پیروی می کنند که از قرن 15 به بعد بوجود آمده اند این فرقه ها غالباً تحت تأثیر ادیان دیگر و خصوصاً اسلام قرار گرفته و در واقع می توان گفت که این مذاهب آمیخته ای از عقاید هندو و اسلام است اما با هویت هندویی. بنابر این یک فرد هندویی می تواند در عقاید خود به هر دینی یا مذهبی که علاقه دارد معتقد و پیرو آن دین باشد.[4] خلاصه آن که آئین هندو، آئینی است آمیخته از افکار گوناگون و پیچ در پیچ و فاقد سادگی و بساطت در اصول و فروع که پیروان متفاوت و متناقض در آن بسیار دیده می شود و هر فرد هندویی در انتخاب هر دینی و مذهبی آزاد است و تنها باید به نظام اجتماعی کاست و طبقاتی پایبند باشد والاّ به هر عقیده و دینی زندگی کند می توانند ادامه بدهند تنها باید هویت هندویی را حفظ کنند. لازم به ذکر است پیروان آئین هندو مانند یک فرد تشنه میماند که در برخورد با هر دینی سعی میکنند تشنگی خود را برطرف نمایند برای اینکه دین هندو برای ارضای خواسته های بشری پیروان خود، قوانین و برنامه های پر مغز و ریشه ندارند لذا پیروانش با هر دینی خیلی زود تعامل پیدا می کنند و سعی می کنند با آن در آمیزند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 ادیان زندة جهان تألیف رابرت. 1. هیوم. 2 آشنایی با تاریخ ادیان، تألیف غلامعلی آریا. 3 هندوئیسم، تألیف ک. م. سین. 4 تاریخ جامع ادیان، تألیف جان ناس. [1] . آریا، غلامعلی، آشنایی با تاریخ ادیان، انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379، ص 47 و 54. [2] . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، 1370، ص 291، 292. [3] . رابرت ا. هیوم، ادیان زندة جهان، ص 55. [4] . آشنایی با تاریخ ادیان، همان، ص62. ( اندیشه قم )
دین هندو دارای یک سلسله عقاید فوق العاده گوناگون و اعمال مختلف و متضادی است که از آن جمله عقیده به وحدت وجود، تعدد الهه، و نیز الحاد و ثنویت و کثرت و امثال آن را می توان نام برد. یک فرد هندو می تواند در اعمال و اخلاق دینی خود هم متعصب باشد و هم سهل انگار. هم ممکن است مرتب به معبد برود و خدایان را ستایش کند و هم شاید در تمام عمر پا به معبدی نگذارد و در عین حال هندو هم باشد. تنها چیزی که بر او واجب است مراعات قواعد نظام طبقاتی یاکاست است. لازم به ذکر است که آئین هندو هیچگاه تحت قاعده و شریعت یک بانی و یک شارع نبوده است بدین جهت همیشه طریق تسامح و تساهل را پیش گرفته و حتی از مبادی ادیان دیگر هم اقتباس کرده است تا به صورت یک دین قطعیت یافته و شکل گرفته است.[1]
باید دانست که هندوئیسم در عین این که مذهبی بسیار کهنه پرست و محافظه کار است، آئینی بسیار بی چار چوب نیز است. پیروان این مذهب به قدری دارای آزادی در عقیده هستند که می توانند علاوه بر این که پیرو ادیان دیگر دنیا باشد، حتی میتوانند منکر تعالیم (وداهای چهار گانه) بشوند. و یا مخالف قدوسیت صنف برهمن باشد. در همان حال باز هندو شمرده می شوند. به شرطی که قواعد و اصول اخلاقی و اعمال و سنن موجود در ناحیه موطن خود را رعایت کنند. مخصوصاً در طعام خود از محرمات و مکروهات اجتناب کنند. خلاصه آن که آزادی شخص هندو محدود به اصلاحاتی است که تنها می خواهند در حدود چهار دیوار هندوئیسم به عمل آید، نه آنکه بخواهند به کلی آن را واژگون سازند. در طول اعصار و قرون، فرقه های مختلفة هندو از ریشة اصلی انشعاب یافته و پیرو مبادی و مذاهب دیگر گشته اند. فقط با کسانی که در تحت نفوذ اسلام واقع شدند و گوشت گاو را تناول کردند، مخالفت سخت کرده اند. در قرن 19 یک نوع آزادی فکری خاصی در آن کشور به ظهور رسید که معلول و نتیجة تعالیم مبلغان جدید مسیحی و همچنین منفعل از تعلیم و تربیت جدید علوم و تاریخ ممالک فرنگستان بود. و مدارس جدید که به سبک اروپایی تأسیس شد و علوم نوین را تعلیم داد، تأثیر بسیاری در فکر هندوان کرد و نهضتها و حرکتهای دینی گردید که بعضی مرتجع و کهنه پرست و بعضی متجدد آزادی خواه بودند.[2]
(برهموسماج) حرکتی مذهبی است که در مذهب هندوئیسم نوین اهمیتی بسزا دارد و از حیث عدت و قوت شمارة پیروان و نفوذ آن بسیار می باشد. این نهضت جدید در کلکته در سال 1828 م به دست برهمنی موسوم به (رام مهان ری) شروع شده، وی که از مشرب آئین ویشنو و شیوای قدیم کاسة فکرش سرشار بود تحصیلاتی دیگر نیز بر آن مزید کرده از مبادی سایر ادیان و ملل مانند بودایی، زرتشتی و اسلام و مسیحیت معلوماتی بسیار حاصل کرد و برای او این نکته به تحقیق پیوست که همة ادیان امم جهان دارای یک عقیده روحانی مرکزی واحد هستند از این رو مصمم شد که جمعیتی مذهبی تشکیل دهد که معتقد به جوهر و مغز اصلی مشترک در همة ادیان باشد، ولی مبادی عیسی مسیح را تا حدی پذیرفت و گفت که همة انبیاء رهبران بشر به سعادت و سلامند و باید پیروان ایشان اجماع کرده، مذهب واحدی را قبول نمایند از این رو بعضی مبادی و اصول هندوئیسم را که مباینت صریح با دیگر مذاهب داشت، مثل سلسلة تناسخ و انتقال ارواح و همچنین اتصال روح فردی به روح کلی، و دیگر امور را منکر گشت. در طول اعصار و قرون، مذهب هندو، شاهد پیدایش و ظهور متفکران و مصلحان متعددی شده که بعضی از این مردان نیک نهاد خود متفکران فرقه های مبتدع بوده اند که بعدها پیروان و تابعان بسیاری پیدا کردند. در میان تنوع بی سابقه انواع و اقسام اعتقادات و آداب مذهبی که در دین هندویی وجود دارد، نظام طبقاتی کاست تنها بخشی از این دین است که در تمام مراحل تاریخی و متون مقدس متوالی آن از ابتدا حضور داشته است.[3]
در آئین هندو پیروان این دین از فرقه ها و مذهبهایی پیروی می کنند که از قرن 15 به بعد بوجود آمده اند این فرقه ها غالباً تحت تأثیر ادیان دیگر و خصوصاً اسلام قرار گرفته و در واقع می توان گفت که این مذاهب آمیخته ای از عقاید هندو و اسلام است اما با هویت هندویی. بنابر این یک فرد هندویی می تواند در عقاید خود به هر دینی یا مذهبی که علاقه دارد معتقد و پیرو آن دین باشد.[4]
خلاصه آن که آئین هندو، آئینی است آمیخته از افکار گوناگون و پیچ در پیچ و فاقد سادگی و بساطت در اصول و فروع که پیروان متفاوت و متناقض در آن بسیار دیده می شود و هر فرد هندویی در انتخاب هر دینی و مذهبی آزاد است و تنها باید به نظام اجتماعی کاست و طبقاتی پایبند باشد والاّ به هر عقیده و دینی زندگی کند می توانند ادامه بدهند تنها باید هویت هندویی را حفظ کنند. لازم به ذکر است پیروان آئین هندو مانند یک فرد تشنه میماند که در برخورد با هر دینی سعی میکنند تشنگی خود را برطرف نمایند برای اینکه دین هندو برای ارضای خواسته های بشری پیروان خود، قوانین و برنامه های پر مغز و ریشه ندارند لذا پیروانش با هر دینی خیلی زود تعامل پیدا می کنند و سعی می کنند با آن در آمیزند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 ادیان زندة جهان تألیف رابرت. 1. هیوم.
2 آشنایی با تاریخ ادیان، تألیف غلامعلی آریا.
3 هندوئیسم، تألیف ک. م. سین.
4 تاریخ جامع ادیان، تألیف جان ناس.
[1] . آریا، غلامعلی، آشنایی با تاریخ ادیان، انتشارات پایا، چاپ سوم، 1379، ص 47 و 54.
[2] . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، 1370، ص 291، 292.
[3] . رابرت ا. هیوم، ادیان زندة جهان، ص 55.
[4] . آشنایی با تاریخ ادیان، همان، ص62.
( اندیشه قم )
- [سایر] منجی در آیین هندو کیست؟
- [سایر] اصول و کتاب های مقدس آیین هندو چیست؟
- [سایر] آیا سوزاندن زن در کنار جنازه همسرش از احکام واجب آیین هندو است.
- [سایر] آیا آیین هندو دارای احکام فقهی و عملی میباشد توضیح دهید؟
- [سایر] چگونگی روزه در آیین هندو، بودا و یهودیت چگونه است بیان فرمایید؟
- [سایر] تکلیف پیروان سایر ادیان در قیامت چیست؟ سرنوشتشان چه میشود؟
- [سایر] دیدگاه اسلام و قرآن درباره حقانیت ادیان و پلورالیسم دینی چیست؟ آیا اسلام پیروان دیگر ادیان را اهل دوزخ میداند؟
- [سایر] آیا غیر از این است که مسلمانان نیز مانند پیروان آئین شینتو ارواح را میپرستند؟
- [سایر] ارتباط آئین شینتو با ادیان چینی چگونه است؟
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم در مورد رفتار مسالمت آمیز مسلمانان با پیروان ادیان دیگر چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر به شیعه دوازده امامی، مالی از پیروان دیگر فرقههای اسلامی یا از کافران برسد، واجب نیست خمس آن را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کافر شهادتین نگوید، ولی قلباً به معنی آن ایمان داشته باشد مسلمان است، اما اگر بر زبان جاری کند و یقین باشد که قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فرزندان نابالغ کفار بعد از ایمان آوردن پدران آنها پاک می شوند.
- [آیت الله بهجت] مستحق زکات باید مؤمن (شیعه) باشد، مگر مورد چهارم و هفتم از مصارف زکات، که شرایط خاص خود را دارد.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی برای فرار از روزه، مسافرت مکروه است و همچنین است هر گونه سفر قبل از پایان شب بیست و سوم ماه رمضان، مگر این که سفر برای حج یا عمره یا استقبال برادر مؤمن یا از بیم تلف مال و یا تلف جان برادر مؤمن یا به جهت ضرورت دیگر باشد.
- [آیت الله سبحانی] لازم است مؤمنان به خطبه ها گوش دهند و سکوت را انتخاب کنند و اگر گوش نکنند یا حرف بزنند کار خلافی انجام داده اند.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله وحید خراسانی] تشریح بدن کافر غیر ذمی مرده جایز است و جواز تشریح بدن ذمی و عدم ثبوت دیه جنین ذمی در تشریح ان محل اشکال است مگر ان که در ایین انها جایز باشد که در این صورت مانعی ندارد و اگر مرده ای مسلمان یا ذمی بودن او مشکوک باشد تشریح بدن او جایز است