باید پذیرفت که مادر و پدر شایسته و آگاه احتیاج به مطالعه و کسب دانش دارند. اگر می خواهید پزشک، قاضی، معلم یا باغبان توانایی شوید باید دانایی ها و آمادگی های لازم را کسب کنید. خداند متعال در سوره الزمر آیه 9 به طور صریح می فرماید: هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون یعنی، آیا آنان که می دانند با آنان که نمی دانند برابرند؟ بدیهی است که این طور نیست. دانایی از دانش سرچشمه می گیرد و دانش را از طریق مطالعه کتاب می توان به دست آورد. به بیان دیگر، هیچ پدر یا مادری خود به خود نمی تواند موفق و توانا باشد و کودک را آن طور که هست بشناسد و او را درک کند، مگر اینکه دانایی های ضروری را کسب کند علت موفق نبودن انسان در تعلیم و تربیت، نداشتن شناخت از خود و کودک است. دعوت قرآن مجید به تفکرو تعقل نیز، نشانه ی اهمیت و ضرورت شناخت است. حضرت محمد (ص) فرموده اند: اساس دین، دانش است. بر این اساس، باید باور کرد که در رویارویی با هر کودکی، دانایی و آگاهی ما از خصوصیات روانی، رفتاری و عاطفی او به ما توانایی می بخشد. ازاین رو، آموزش والدین و آماده سازی آنان برای پدر یا مادر بودن شایسته، ضروری است. به والدین عزیز توصیه می شود با مطالعه کتاب های روان شناسی و تعلیم و تربیت کودک، او را بشناسند . زیرا لازمه کار با کودک، شناخت و دانا بودن به احوال او است. برای دستیابی به این هدف، به یکایک پدران عزیز و مادران گرامی توصیه می شود از مسائل روز آگاه شوند. عصر کنونی، عصر علم است. هیچ کس به طور مادرزاد، مادر یا پدری توانا و دانا نیست. فرزندپروری و کودک داری هم مانند سایر فعالیت ها نیاز به آموزش دارد. روش دیگر دانا شدن، مشورت کردن با پدران و مادران موفق است. با بهره گیری از تجربیات و راهنمایی های آنان، می توان موفقیت های لازم را به دست آورد. البته شایان ذکر است که گاهی اوقات، برخی از پدران و مادران، کورکورانه از پدر و مادر خود در امر تربیت کودک تقلید می کنند. تقلید کردن به منزله ی یک روش یادگیری، خوب است، اما باید دقت کرد که چه امری را از چه کسی و به چه منظوری تقلید می کنید. به بیان دیگر، تقلید آگاهانه، پسندیده است و تقلید ناآگاهانه، مذموم است. برخی از اولیا و مربیان به طور چشم بسته از پیشینیان، تقلید می کنند و می گویند: باید با اجبار و تنبیه کودک را وادار به فرمانبرداری کرد یا می گویند پدرم با من اینگونه رفتار می کرد، پس من هم با فرزندم این گونه رفتار می کنم! بدیهی است هر روش یا تجربه دیگران را باید مورد بررسی قرار داد و سپس به کار بست. پدران و مادران توانا و موفق، کسانی اند که دانایی های لازم و ضروری را کسب می کنند و به نیکی می دانند که گل ها مشکلی ندارند، بلکه اشکال از باغبان هاست. منبع:سایت انوار طاها
باید پذیرفت که مادر و پدر شایسته و آگاه احتیاج به مطالعه و کسب دانش دارند. اگر می خواهید پزشک، قاضی، معلم یا باغبان توانایی شوید باید دانایی ها و آمادگی های لازم را کسب کنید.
خداند متعال در سوره الزمر آیه 9 به طور صریح می فرماید:
هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون
یعنی، آیا آنان که می دانند با آنان که نمی دانند برابرند؟
بدیهی است که این طور نیست.
دانایی از دانش سرچشمه می گیرد و دانش را از طریق مطالعه کتاب می توان به دست آورد. به بیان دیگر، هیچ پدر یا مادری خود به خود نمی تواند موفق و توانا باشد و کودک را آن طور که هست بشناسد و او را درک کند، مگر اینکه دانایی های ضروری را کسب کند علت موفق نبودن انسان در تعلیم و تربیت، نداشتن شناخت از خود و کودک است. دعوت قرآن مجید به تفکرو تعقل نیز، نشانه ی اهمیت و ضرورت شناخت است.
حضرت محمد (ص) فرموده اند: اساس دین، دانش است. بر این اساس، باید باور کرد که در رویارویی با هر کودکی، دانایی و آگاهی ما از خصوصیات روانی، رفتاری و عاطفی او به ما توانایی می بخشد. ازاین رو، آموزش والدین و آماده سازی آنان برای پدر یا مادر بودن شایسته، ضروری است.
به والدین عزیز توصیه می شود با مطالعه کتاب های روان شناسی و تعلیم و تربیت کودک، او را بشناسند . زیرا لازمه کار با کودک، شناخت و دانا بودن به احوال او است. برای دستیابی به این هدف، به یکایک پدران عزیز و مادران گرامی توصیه می شود از مسائل روز آگاه شوند. عصر کنونی، عصر علم است. هیچ کس به طور مادرزاد، مادر یا پدری توانا و دانا نیست. فرزندپروری و کودک داری هم مانند سایر فعالیت ها نیاز به آموزش دارد.
روش دیگر دانا شدن، مشورت کردن با پدران و مادران موفق است. با بهره گیری از تجربیات و راهنمایی های آنان، می توان موفقیت های لازم را به دست آورد. البته شایان ذکر است که گاهی اوقات، برخی از پدران و مادران، کورکورانه از پدر و مادر خود در امر تربیت کودک تقلید می کنند. تقلید کردن به منزله ی یک روش یادگیری، خوب است، اما باید دقت کرد که چه امری را از چه کسی و به چه منظوری تقلید می کنید. به بیان دیگر، تقلید آگاهانه، پسندیده است و تقلید ناآگاهانه، مذموم است. برخی از اولیا و مربیان به طور چشم بسته از پیشینیان، تقلید می کنند و می گویند: باید با اجبار و تنبیه کودک را وادار به فرمانبرداری کرد یا می گویند پدرم با من اینگونه رفتار می کرد، پس من هم با فرزندم این گونه رفتار می کنم! بدیهی است هر روش یا تجربه دیگران را باید مورد بررسی قرار داد و سپس به کار بست.
پدران و مادران توانا و موفق، کسانی اند که دانایی های لازم و ضروری را کسب می کنند و به نیکی می دانند که گل ها مشکلی ندارند، بلکه اشکال از باغبان هاست.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] کلیدهای والدین برای تربیت موفق کودکان چیست؟
- [سایر] کلیدهای موفق والدین برای تربیت موفق کودکان چیست؟
- [سایر] اقتدار در تربیت چه نقشی دارد؟
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] تأثیر دین بر تربیت اجتماعی کودکان چیست؟
- [سایر] شیوه مناسب برخورد والدین با کودکان چیست؟
- [سایر] تفاهم والدین چه نقشی در رشد وتربیت کودک دارد؟
- [سایر] والدین در کنترل روابط بین فرزندان چه نقشی دارند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.
- [امام خمینی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند، درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از قرارداد مساقات، مالک یا کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، مساقات به هم نمیخورد و به وارث منتقل میشود، ولی اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد و شرط کرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، مساقات به هم میخورد و باید سهم او را به ورثهاش بدهند و اگر حقوق دیگری هم داشته، ورثه او ارث میبرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش انها را تربیت کند ورثه اش به جای او هستند و اگر خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر می گیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت می کند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت کند با مردن او معامله به هم می خورد
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد ، چنانچه در قرارداد قید و شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ، و رثهاش به جای او هستند ؛ وچنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند ، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد ، و حاصل را بین و رثه میّت و مالک قسمت میکند ، و اگر در معامله قید کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید ، با مردن او معامله بهم میخورد .
- [آیت الله خوئی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش بهجای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورث میت و مالک قسمت میکند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، با مردن او معامله به هم میخورد.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد و اگر قرار نگذاشتهاند، مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثهی او، یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میّت و مالک قسمت میکند ولی اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، به گونهای که به تربیت درختها توسّط شخص دیگر اصلاً رضایت ندارد، با مردن او معامله به هم میخورد و اگر برای کسی حقّ به هم زدن معامله را در صورت مرگ تربیتکننده درخت قرار داده باشد، وی میتواند بر طبق حقّ خود معامله را به هم بزند.
- [آیت الله مظاهری] تربیت باید با تلطّف و مهربانی و تسلّط بر اعصاب و با صبر و حوصله باشد، و از پرخاشگری و تندی و کتک پرهیز شود، مگر اینکه چارهای برای تربیت جز تندی یا کتک نباشد که در این صورت به انداز? ضرورت جایز است و دیه هم ندارد، ولی اگر کتک بیجا باشد یا برای تشفّی خاطر باشد نه بهخاطر تربیت، علاوه بر اینکه حرام است، دیه نیز دارد، و دی? آن در باب قصاص و دیات گذشت.