محل پرورش افکار کجاست؟
از نظر فیلسوفان مسلمان نفس (روح) انسانی دارای نیروها و استعدادهایی است که تمام فعالیت های انسانی به واسطه آن ها انجام می پذیرد . قوّه و نیروی فکر نیز یکی از قوای نفس انسانی است. این قوا و نیروها دارای ابزارهای مادی هستند. مغز یکی از ابزارهای قوه فکر انسانی است. قوه فکر متعلق به نفس و روح انسان است بنابراین، فکر کردن ، از اعمال روح و نفس انسان است که البته مغز انسان و کنش و واکنش شیمیایی مقدمه و فراهم کننده اعمال فکر در وجود انسان می باشند، نه این که مغز انسانی ، عامل فکر باشد و محل پرورش افکار مغز باشد. مغز نقش یک ابزار و آماده کننده و فراهم آورنده و مقدمه برای فکر کردن است که البته بدون آن، تفکر روی موجودات مادی طبیعی صورت نمی گیرد. فیلسوفان مسلمان برای اثبات عقیده خود دلایل متعدد ذکر کرده اند، از جمله این که تفکرات در انسان ها ثابت است و اگر چیزی در ده سال قبل در خاطره و یاد انسان باشد، بدون هیچ کم و زیادی و تغییری در زمان حاضر برای انسان وجود دارد، در حالی که سلول های بدن انسان و از جمله سلول های مغزی در حال تغییر دائمی هستند، حتی اگر سلول هایی زنده مانده باشند، در اثر سوخت و ساز و جذب مواد غذایی جدید عوض شده اند، پس چگونه می تواند همان چیز ثابت و در خاطر مانده باشد، یا صورت جدید را با آن مقایسه کرده و مشابهت آن ها را دریابیم؟! اگر در پاسخ گفته شود هر سلول یا هر جزء مادی جدید، اثار جزء قبلی را به ارث می برد و در خودش حفظ می کند، در نقد آن می توان گفت: کدام قوّه در وجود انسان است که وحدت یا تشابه صورت قبلی و بعدی را درک کند؟ بدیهی است که بدون مقایسه قبلی و بعدی و بدون درک یادآوری و بازشناسی نمی تواند صورت گیرد؟(1) این عمل، قوه فکر در نفس انسانی است. پی نوشت ها : 1 - برای آگاهی بیشتر در این موضوع ر . ک: آموزش فلسفه ، ج2، ص 206 ، مصباح یزدی؛ مجموعه آثار، ج6، ص 115 به بعد، استا د مطهری. منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

محل پرورش افکار کجاست؟


پاسخ:

از نظر فیلسوفان مسلمان نفس (روح) انسانی دارای نیروها و استعدادهایی است که تمام فعالیت های انسانی به واسطه آن ها انجام می پذیرد . قوّه و نیروی فکر نیز یکی از قوای نفس انسانی است. این قوا و نیروها دارای ابزارهای مادی هستند. مغز یکی از ابزارهای قوه فکر انسانی است. قوه فکر متعلق به نفس و روح انسان است بنابراین، فکر کردن ، از اعمال روح و نفس انسان است که البته مغز انسان و کنش و واکنش شیمیایی مقدمه و فراهم کننده اعمال فکر در وجود انسان می باشند، نه این که مغز انسانی ، عامل فکر باشد و محل پرورش افکار مغز باشد.
مغز نقش یک ابزار و آماده کننده و فراهم آورنده و مقدمه برای فکر کردن است که البته بدون آن، تفکر روی موجودات مادی طبیعی صورت نمی گیرد.
فیلسوفان مسلمان برای اثبات عقیده خود دلایل متعدد ذکر کرده اند، از جمله این که تفکرات در انسان ها ثابت است و اگر چیزی در ده سال قبل در خاطره و یاد انسان باشد، بدون هیچ کم و زیادی و تغییری در زمان حاضر برای انسان وجود دارد، در حالی که سلول های بدن انسان و از جمله سلول های مغزی در حال تغییر دائمی هستند، حتی اگر سلول هایی زنده مانده باشند، در اثر سوخت و ساز و جذب مواد غذایی جدید عوض شده اند، پس چگونه می تواند همان چیز ثابت و در خاطر مانده باشد، یا صورت جدید را با آن مقایسه کرده و مشابهت آن ها را دریابیم؟!
اگر در پاسخ گفته شود هر سلول یا هر جزء مادی جدید، اثار جزء قبلی را به ارث می برد و در خودش حفظ می کند، در نقد آن می توان گفت:
کدام قوّه در وجود انسان است که وحدت یا تشابه صورت قبلی و بعدی را درک کند؟ بدیهی است که بدون مقایسه قبلی و بعدی و بدون درک یادآوری و بازشناسی نمی تواند صورت گیرد؟(1) این عمل، قوه فکر در نفس انسانی است.
پی نوشت ها :
1 - برای آگاهی بیشتر در این موضوع ر . ک: آموزش فلسفه ، ج2، ص 206 ، مصباح یزدی؛ مجموعه آثار، ج6، ص 115 به بعد، استا د مطهری.
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین