پرورش یافتن حضرت علی (علیه السلام) در خانۀ پیامبر، فضیلتی برای او نیست؛ چون زید ابن حارثه نیز، در خانۀ پیامبر، پرورش یافته بود.
اگر منظور از سؤال مطرح شده، این است که تربیت در جوار پیامبر (ص) و تحت نظر او، موجب ثبوت فضیلتی برای آدمی نمی‌شود! همان گونه که زید ابن حارثه بهره‌ای از این فضیلت نبرده؛ پس همنشینی با رسول خدا، فضیلتی را برای امیرالمؤمنین (ع) در بر نخواهد داشت. چنین ادعایی پذیرفتنی نیست؛ زیرا بین آنهایی که در دهه‌های نخست اسلام زندگانی می‌کردند، بین مردم زمان حاضر، سکونت در مسجد النبی یا بیت الله الحرام فضیلتی است ستودنی. به کسانی که در این اماکن متبرک خانه می‌گزیدند، لقب جار الله می‌دادند. حال دربارۀ نکو مردی که تربیت یافتۀ امین بیت الله و صاحب مسجدالنبی، رسول اکرم ‌(ص) است، چه باید گفت؟ آیا به واقع همنشینی با خانۀ گِل، افضل از مأوی گزینی در خانۀ دل است؟ به ویژه، بنابر اندیشه اهل سنت که برای مصاحبت با پیامبر ارزش فراوان قائل اند. برخلاف شیعه که صرف مصاحبت را ملاک فضیلت نمی‌داند، بلکه آن را راهی برای کسب فضایل می‌داند و انسان به اندازۀ فضایل کسب کردۀ خود، ارزش می‌یابد. اگر مراد از سؤال، نفی اختصاص چنین فضیلتی از امیرالمؤمنین علی (ع) و مشترک دانستن زید با وی در این باره باشد، باید گفت پیش داوری خاصی در طرح سؤال وجود دارد و آن همسان نگری و فرض یک جهت داشتن پرورش این دو شخصیت در دامن رسول اکرم (ص) است. از این رو ناگزیریم تا در این راستا به کلماتی از وصی نبی خدا و نوشته‌هایی از سیره نویسان، اشاره‌ای گذرا داشته باشیم. امیرالمؤمنین علی (ع) در یکی از طولانی‌ترین خطبه‌هایش به نام قاصعه، در حالات دوران کودکی خود و پیامبر اسلام (ص)، چنین می‌فرمایند: "شما می‌دانید که من نزد رسول خدا (ص) چه احترام و عزت و مقامی داشتم. در کودکی مرا در دامان خویش می‌پروراند و همچون جان شیرین، مرا در بسترش به سینۀ خود می‌فشرد. آغوش مهرش جایگاه من بود. من با لمس و تماس به وجود عزیزش، رایحۀ دلاویز محمدی گرفتم. لقمه را ریز کرده و در دهانم می‌گذاشت. او هیچ گاه دروغ، خلاف و اشتباهی در کردار، گفتار و رفتار من نیافت... . من همچون بچه شتری تازه زاده - که دایم در پی مادرش است - به دنبال او می‌رفتم. او هر روز از منش‌های گزیدۀ خویش، نشانه‌ای آشکار می‌کرد و مرا به پیروی از آن، امر می‌فرمود. در هر سالی به کوه حرا می‌رفت و آن جا اقامت می‌گزید و جز من کسی او را نمی‌دید".[1] احادیث فراوان دیگری نیز وجود دارد که نزدیکی پیامبر اکرم به علی (ع) را بیان می‌کند؛ مانند فرمایش پیامبر (ص) پس از جنگ تبوک، که خطاب به امیر المؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: "تو نسبت به من، به منزلۀ هارون نسبت به موسی هستی... مگر این که پیامبری پس از من نیست، بلکه تو وزیر و وصی من هستی"[2]. از سوی دیگر می‌بینیم که حضرت پیامبر (ص)، در دوران طفولیت علی (ع) وی را برای پرورش در خانۀ خود برگزیده و سپس می‌فرمایند: "همان را برگزیدم که خدا او را برایم برگزید".[3] تمام اینها شاهدی بزرگ بر رابطۀ خاص پیامبر با جانشین خود است. در حالی که آمدن زید به خانه پیامبر اتفاقی بوده است. زید ابن حارثه غلامی بود که بیابان گردان عرب وی را ربوده و در بازار عکاظ به حکیم ابن حزام فروخته بودند که وی نیز او را برای عمۀ خود خدیجۀ کبری (س) خریداری کرد. ایشان نیز پس از ازدواج با پیامبر، زید را به حضرت بخشیدند. در مدتی که زید کنار پیامبر (ص) بود؛ بسیار به ایشان دلبسته شد به طوری که پس از آزاد شدنش توسط پیامبر، باز هم نزد ایشان مانده و به خانوادۀ خود باز نگشت. تا این که پیامبر (ص) او را به فرزند خواندگی انتخاب نمودند. پس از مدتی، پیامبر اسلام (ص) نوۀ عبدالمطلب، زینب را که دختر عمۀ ایشان بود به ازدواج زید درآوردند. که به علت ناسازگاری و تند خویی های زید، این ازدواج به طلاق انجامید و توصیۀ پیامبر (ص) برای حفظ کانون خانواده، تأثیری در زید نکرد.[4] نتیجه این که نه نحوۀ نگرش پیامبر، به علی (ع) و زید یکسان بوده است و نه فضایلی که هر یک از خانۀ پیامبر (ص) آموخته و کسب کرده‌اند، برابر است. علی (ع)با ارادۀ الاهی و با هدفی از پیش تعیین شده، در محضر پیامبر اسلام (ص) تربیت یافتند و نمودی از کردار نبوی شدند، این فضیلتی است که در هیچ یک از صحابی پیامبر به چشم نمی‌خورد. اگر مراد از سؤال انکار ولایت حضرت علی (ع) است، پاسخ این است که هیچ کس پرورش یافتن حضرت علی (ع) در خانۀ پیامبر (ص) را علت ولایت و وصایت آن حضرت معرفی نکرده است تا با رد فضیلت دانستن آن ولایت آن حضرت نفی شود. پی نوشتها: [1] شاهین، داریوش، ترجمۀ نهج البلاغه، ص 602 ؛ نهج البلاغۀ صبحی صالح، خطبۀ 192. [2] طبرسی، احتجاج، ج 1، ص 210 ؛ سید ابن طاووس، التحصین، قسم دوم، باب 25 ؛ اشرف عاملی، میرمحمد، فضایل السادات، ص 284 ؛ کتاب سلیم بن قیس هلائی، ص 392 و 431. [3] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص 15. [4] سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 321. منابع و مآخذ: 1. نهج البلاغه، ترجمه، داریوش شاهین، چاپ و نشر جاویدان، چاپ ششم، 1357 ه.ش. 2. نهج البلاغه، صبحی صالح، الطبعة الأولی، بیروت، لبنان، 1387 ه.ق. 3. احتجاج، طبرسی، تحقیق سید محمد باقر خرسان، انتشارات دارالنعمان، نجف، سال 1386 ه.ق. 4. التحصین، سید ابن طاووس، انتشارات دارالکتاب، قم، 1413 ه.ق. 5. فضایل السادات، میر محمد اشرف عاملی، شرکت معارف، 1380 ه.ق. 6. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، نشر مشعر، 1375 ه.ش. 7. کتاب سلیم بن قیس هلالی، انتشارات الهادی، 1377 ه ق. 8. مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، منشورات المکتبة الحیدریه، نجف اشرف. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

پرورش یافتن حضرت علی (علیه السلام) در خانۀ پیامبر، فضیلتی برای او نیست؛ چون زید ابن حارثه نیز، در خانۀ پیامبر، پرورش یافته بود.


پاسخ:

اگر منظور از سؤال مطرح شده، این است که تربیت در جوار پیامبر (ص) و تحت نظر او، موجب ثبوت فضیلتی برای آدمی نمی‌شود! همان گونه که زید ابن حارثه بهره‌ای از این فضیلت نبرده؛ پس همنشینی با رسول خدا، فضیلتی را برای امیرالمؤمنین (ع) در بر نخواهد داشت. چنین ادعایی پذیرفتنی نیست؛ زیرا بین آنهایی که در دهه‌های نخست اسلام زندگانی می‌کردند، بین مردم زمان حاضر، سکونت در مسجد النبی یا بیت الله الحرام فضیلتی است ستودنی. به کسانی که در این اماکن متبرک خانه می‌گزیدند، لقب جار الله می‌دادند. حال دربارۀ نکو مردی که تربیت یافتۀ امین بیت الله و صاحب مسجدالنبی، رسول اکرم ‌(ص) است، چه باید گفت؟ آیا به واقع همنشینی با خانۀ گِل، افضل از مأوی گزینی در خانۀ دل است؟ به ویژه، بنابر اندیشه اهل سنت که برای مصاحبت با پیامبر ارزش فراوان قائل اند. برخلاف شیعه که صرف مصاحبت را ملاک فضیلت نمی‌داند، بلکه آن را راهی برای کسب فضایل می‌داند و انسان به اندازۀ فضایل کسب کردۀ خود، ارزش می‌یابد.
اگر مراد از سؤال، نفی اختصاص چنین فضیلتی از امیرالمؤمنین علی (ع) و مشترک دانستن زید با وی در این باره باشد، باید گفت پیش داوری خاصی در طرح سؤال وجود دارد و آن همسان نگری و فرض یک جهت داشتن پرورش این دو شخصیت در دامن رسول اکرم (ص) است.
از این رو ناگزیریم تا در این راستا به کلماتی از وصی نبی خدا و نوشته‌هایی از سیره نویسان، اشاره‌ای گذرا داشته باشیم.
امیرالمؤمنین علی (ع) در یکی از طولانی‌ترین خطبه‌هایش به نام قاصعه، در حالات دوران کودکی خود و پیامبر اسلام (ص)، چنین می‌فرمایند: "شما می‌دانید که من نزد رسول خدا (ص) چه احترام و عزت و مقامی داشتم. در کودکی مرا در دامان خویش می‌پروراند و همچون جان شیرین، مرا در بسترش به سینۀ خود می‌فشرد. آغوش مهرش جایگاه من بود. من با لمس و تماس به وجود عزیزش، رایحۀ دلاویز محمدی گرفتم. لقمه را ریز کرده و در دهانم می‌گذاشت. او هیچ گاه دروغ، خلاف و اشتباهی در کردار، گفتار و رفتار من نیافت... . من همچون بچه شتری تازه زاده - که دایم در پی مادرش است - به دنبال او می‌رفتم. او هر روز از منش‌های گزیدۀ خویش، نشانه‌ای آشکار می‌کرد و مرا به پیروی از آن، امر می‌فرمود. در هر سالی به کوه حرا می‌رفت و آن جا اقامت می‌گزید و جز من کسی او را نمی‌دید".[1]
احادیث فراوان دیگری نیز وجود دارد که نزدیکی پیامبر اکرم به علی (ع) را بیان می‌کند؛ مانند فرمایش پیامبر (ص) پس از جنگ تبوک، که خطاب به امیر المؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: "تو نسبت به من، به منزلۀ هارون نسبت به موسی هستی... مگر این که پیامبری پس از من نیست، بلکه تو وزیر و وصی من هستی"[2].
از سوی دیگر می‌بینیم که حضرت پیامبر (ص)، در دوران طفولیت علی (ع) وی را برای پرورش در خانۀ خود برگزیده و سپس می‌فرمایند: "همان را برگزیدم که خدا او را برایم برگزید".[3]
تمام اینها شاهدی بزرگ بر رابطۀ خاص پیامبر با جانشین خود است. در حالی که آمدن زید به خانه پیامبر اتفاقی بوده است. زید ابن حارثه غلامی بود که بیابان گردان عرب وی را ربوده و در بازار عکاظ به حکیم ابن حزام فروخته بودند که وی نیز او را برای عمۀ خود خدیجۀ کبری (س) خریداری کرد. ایشان نیز پس از ازدواج با پیامبر، زید را به حضرت بخشیدند.
در مدتی که زید کنار پیامبر (ص) بود؛ بسیار به ایشان دلبسته شد به طوری که پس از آزاد شدنش توسط پیامبر، باز هم نزد ایشان مانده و به خانوادۀ خود باز نگشت. تا این که پیامبر (ص) او را به فرزند خواندگی انتخاب نمودند.
پس از مدتی، پیامبر اسلام (ص) نوۀ عبدالمطلب، زینب را که دختر عمۀ ایشان بود به ازدواج زید درآوردند. که به علت ناسازگاری و تند خویی های زید، این ازدواج به طلاق انجامید و توصیۀ پیامبر (ص) برای حفظ کانون خانواده، تأثیری در زید نکرد.[4]
نتیجه این که نه نحوۀ نگرش پیامبر، به علی (ع) و زید یکسان بوده است و نه فضایلی که هر یک از خانۀ پیامبر (ص) آموخته و کسب کرده‌اند، برابر است.
علی (ع)با ارادۀ الاهی و با هدفی از پیش تعیین شده، در محضر پیامبر اسلام (ص) تربیت یافتند و نمودی از کردار نبوی شدند، این فضیلتی است که در هیچ یک از صحابی پیامبر به چشم نمی‌خورد.
اگر مراد از سؤال انکار ولایت حضرت علی (ع) است، پاسخ این است که هیچ کس پرورش یافتن حضرت علی (ع) در خانۀ پیامبر (ص) را علت ولایت و وصایت آن حضرت معرفی نکرده است تا با رد فضیلت دانستن آن ولایت آن حضرت نفی شود.
پی نوشتها:
[1] شاهین، داریوش، ترجمۀ نهج البلاغه، ص 602 ؛ نهج البلاغۀ صبحی صالح، خطبۀ 192.
[2] طبرسی، احتجاج، ج 1، ص 210 ؛ سید ابن طاووس، التحصین، قسم دوم، باب 25 ؛ اشرف عاملی، میرمحمد، فضایل السادات، ص 284 ؛ کتاب سلیم بن قیس هلائی، ص 392 و 431.
[3] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص 15.
[4] سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 321.

منابع و مآخذ:
1. نهج البلاغه، ترجمه، داریوش شاهین، چاپ و نشر جاویدان، چاپ ششم، 1357 ه.ش.
2. نهج البلاغه، صبحی صالح، الطبعة الأولی، بیروت، لبنان، 1387 ه.ق.
3. احتجاج، طبرسی، تحقیق سید محمد باقر خرسان، انتشارات دارالنعمان، نجف، سال 1386 ه.ق.
4. التحصین، سید ابن طاووس، انتشارات دارالکتاب، قم، 1413 ه.ق.
5. فضایل السادات، میر محمد اشرف عاملی، شرکت معارف، 1380 ه.ق.
6. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، نشر مشعر، 1375 ه.ش.
7. کتاب سلیم بن قیس هلالی، انتشارات الهادی، 1377 ه ق.
8. مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، منشورات المکتبة الحیدریه، نجف اشرف.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین