مراقبه و محاسبه در تربیت اسلامی چه نقشی دارند؟
مسئله ای است که در تعلیم و تربیت های دینی و مذهبی وجود دارد و در تعلیم و تربیت های غیرمذهبی وجود ندارد و نمی تواند هم وجود داشته باشد، مطلبی را که علمای اخلاق می گویند و عرفا فوق العاده روی آن تکیه دارند و در متون اسلامی توجه زیادی بدان شده است، (مراقبه و محاسبه) است. در آموزش و پرورش های غیر مذهبی این گونه مفاهیم پیدا نمی شود، مراقبه و محاسبه اصلاً مفهوم ندارد و طرح نمی شود، ولی در تعلیم و تربیت دینی، چون اساس، مسئله خدا و پرستش حق است؛ قطعا این مسائل مطرح است. در قرآن کریم آیه ای داریم: ای اهل ایمان! تقوای الهی داشته باشید. (وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغدٍ).1 (منظورم در مراقبه و محاسبه، این کلمه است) و همانا قطعا و شدیدا [باید] هرکس دقت کند در آنچه که برای فردا پیش می فرستد؛ یعنی تمام اعمال انسان در منطق قرآن، پیش فرست است. در این زمینه یک آیه و دو آیه هم نیست: (وَ ماتُقَدِّموا لِاَنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّه).2 سعدی هم این شعر را از همین جا گرفته: برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس، تو پیش فرست بار دیگر کلمه وَاتَّقوُا اللّه تکرار می شود و آن گاه می فرماید: (اِنَّ اللّه خَبیر بِما تَعمَلونَ). اول می گوید شما خودتان دقت کنید(، بعد می گوید: خدا به آن چه عمل می کنید، آگاه است). گویی می خواهد بگوید: اگر شما دقت نکنید، یک چشم بسیار دقیقی هست که می بیند. یک وقت انسان یک چیزی را قبل از خودش می فرستد. بعد می گوید: خوب حالا هرچه شد، شد، کی می آید نگاه کند؟! می گوید: نه، مسئله این نیست. خدا به تمام آن چه شما عمل می کنید، آگاه و خبیر است. اینجاست که علمای اخلاق، با الهام از این آیه، مسئله ای را مطرح می کنند که می گویند (اُمُّ المسائل) اخلاق است. مادر همه مسائل اخلاق است و آن مراقبة است. مراقبة؛ یعنی با خود مانند شریکی معامله بکن که به او اطمینان نداری و همیشه باید مواظبش باشی، مثل بازرسی که در اداره است؛ یعنی خودت را به منزله یک اداره تلقی کن و خودت را به منزله بازرس این اداره (تلقی نما) که تمام جزئیات را باید بازرسی و مراقبت کنی. مراقبه چیزی است که همیشه باید همراه انسان باشد؛ یعنی همیشه حال انسان باید حال مراقبه باشد. گفتیم یک دستور دیگری هست که نام آن را محاسبه می گذارند. این هم در متن اسلام آمده است. در نهج البلاغه است که می فرماید: (حاسبوا اَنفُسَکُم قَبلَ اَن تُحاسَبوا وَ زِنوها قَبل اَن توزَنوا؛ پیش از آنکه از شما حساب بکشند که در قیامت خواهند کشید خودتان همین جا از خودتان حساب بکشید و خودتان را اینجا وزن کنید و بکشید پیش از اینکه آن جا شما را بکشند. آن جا شما را به ترازو خواهند گذاشت و خواهند کشید. اینجا خودتان، خودتان را بکشید، ببینید سنگین اید یا سبک. اگر سبک هستید؛ یعنی هیچ چیز نیستید و اگر سنگین هستید؛ یعنی پر هستید. نگویید انسان ممکن است از گناه پر باشد. نه، مطابق قرآن، ترازویی که در قیامت هست، ترازویی است که فقط سبک و سنگینی خوب را می سنجد. اگر خوب در آن هست، سنگین است و اگر نه، سبک است. کسی که میزان هایش سبک است: (اُمُّهُ هاویَة) (جایگاهش جهنم است). کسی که میزان هایش سنگین است: (فَهُوَ فی عیشَةٍ راضِیَةٍ)، (او در بهشت، زندگانی آسوده ای خواهد داشت). خودتان را اینجا وزن کنید، ببینید سبک اید یا سنگین. اینجا حضرت به طور کلّی دستور محاسبه می دهد، ولی در روایات ما تفسیر بیشتر این مطلب این است که فرموده اند: (لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛ هر کسی که شبانه روز یک بار به حساب خودش رسیدگی نکند از ما نیست). 1 . حشر، 18 و 19. 2 . بقره، 110. (و هرگونه نیکی که برای خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهید یافت) منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 370 375.
عنوان سوال:

مراقبه و محاسبه در تربیت اسلامی چه نقشی دارند؟


پاسخ:

مسئله ای است که در تعلیم و تربیت های دینی و مذهبی وجود دارد و در تعلیم و تربیت های غیرمذهبی وجود ندارد و نمی تواند هم وجود داشته باشد، مطلبی را که علمای اخلاق می گویند و عرفا فوق العاده روی آن تکیه دارند و در متون اسلامی توجه زیادی بدان شده است، (مراقبه و محاسبه) است. در آموزش و پرورش های غیر مذهبی این گونه مفاهیم پیدا نمی شود، مراقبه و محاسبه اصلاً مفهوم ندارد و طرح نمی شود، ولی در تعلیم و تربیت دینی، چون اساس، مسئله خدا و پرستش حق است؛ قطعا این مسائل مطرح است.
در قرآن کریم آیه ای داریم: ای اهل ایمان! تقوای الهی داشته باشید. (وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغدٍ).1 (منظورم در مراقبه و محاسبه، این کلمه است) و همانا قطعا و شدیدا [باید] هرکس دقت کند در آنچه که برای فردا پیش می فرستد؛ یعنی تمام اعمال انسان در منطق قرآن، پیش فرست است. در این زمینه یک آیه و دو آیه هم نیست: (وَ ماتُقَدِّموا لِاَنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّه).2 سعدی هم این شعر را از همین جا گرفته:
برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس، تو پیش فرست
بار دیگر کلمه وَاتَّقوُا اللّه تکرار می شود و آن گاه می فرماید: (اِنَّ اللّه خَبیر بِما تَعمَلونَ). اول می گوید شما خودتان دقت کنید(، بعد می گوید: خدا به آن چه عمل می کنید، آگاه است). گویی می خواهد بگوید: اگر شما دقت نکنید، یک چشم بسیار دقیقی هست که می بیند. یک وقت انسان یک چیزی را قبل از خودش می فرستد. بعد می گوید: خوب حالا هرچه شد، شد، کی می آید نگاه کند؟! می گوید: نه، مسئله این نیست. خدا به تمام آن چه شما عمل می کنید، آگاه و خبیر است. اینجاست که علمای اخلاق، با الهام از این آیه، مسئله ای را مطرح می کنند که می گویند (اُمُّ المسائل) اخلاق است. مادر همه مسائل اخلاق است و آن مراقبة است. مراقبة؛ یعنی با خود مانند شریکی معامله بکن که به او اطمینان نداری و همیشه باید مواظبش باشی، مثل بازرسی که در اداره است؛ یعنی خودت را به منزله یک اداره تلقی کن و خودت را به منزله بازرس این اداره (تلقی نما) که تمام جزئیات را باید بازرسی و مراقبت کنی. مراقبه چیزی است که همیشه باید همراه انسان باشد؛ یعنی همیشه حال انسان باید حال مراقبه باشد.
گفتیم یک دستور دیگری هست که نام آن را محاسبه می گذارند. این هم در متن اسلام آمده است. در نهج البلاغه است که می فرماید: (حاسبوا اَنفُسَکُم قَبلَ اَن تُحاسَبوا وَ زِنوها قَبل اَن توزَنوا؛ پیش از آنکه از شما حساب بکشند که در قیامت خواهند کشید خودتان همین جا از خودتان حساب بکشید و خودتان را اینجا وزن کنید و بکشید پیش از اینکه آن جا شما را بکشند.
آن جا شما را به ترازو خواهند گذاشت و خواهند کشید. اینجا خودتان، خودتان را بکشید، ببینید سنگین اید یا سبک. اگر سبک هستید؛ یعنی هیچ چیز نیستید و اگر سنگین هستید؛ یعنی پر هستید. نگویید انسان ممکن است از گناه پر باشد. نه، مطابق قرآن، ترازویی که در قیامت هست، ترازویی است که فقط سبک و سنگینی خوب را می سنجد. اگر خوب در آن هست، سنگین است و اگر نه، سبک است. کسی که میزان هایش سبک است: (اُمُّهُ هاویَة) (جایگاهش جهنم است). کسی که میزان هایش سنگین است: (فَهُوَ فی عیشَةٍ راضِیَةٍ)، (او در بهشت، زندگانی آسوده ای خواهد داشت). خودتان را اینجا وزن کنید، ببینید سبک اید یا سنگین. اینجا حضرت به طور کلّی دستور محاسبه می دهد، ولی در روایات ما تفسیر بیشتر این مطلب این است که فرموده اند: (لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛ هر کسی که شبانه روز یک بار به حساب خودش رسیدگی نکند از ما نیست).
1 . حشر، 18 و 19.
2 . بقره، 110. (و هرگونه نیکی که برای خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهید یافت)
منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 370 375.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین