مسئله ای است که در تعلیم و تربیت های دینی و مذهبی وجود دارد و در تعلیم و تربیت های غیرمذهبی وجود ندارد و نمی تواند هم وجود داشته باشد، مطلبی را که علمای اخلاق می گویند و عرفا فوق العاده روی آن تکیه دارند و در متون اسلامی توجه زیادی بدان شده است، (مراقبه و محاسبه) است. در آموزش و پرورش های غیر مذهبی این گونه مفاهیم پیدا نمی شود، مراقبه و محاسبه اصلاً مفهوم ندارد و طرح نمی شود، ولی در تعلیم و تربیت دینی، چون اساس، مسئله خدا و پرستش حق است؛ قطعا این مسائل مطرح است. در قرآن کریم آیه ای داریم: ای اهل ایمان! تقوای الهی داشته باشید. (وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغدٍ).1 (منظورم در مراقبه و محاسبه، این کلمه است) و همانا قطعا و شدیدا [باید] هرکس دقت کند در آنچه که برای فردا پیش می فرستد؛ یعنی تمام اعمال انسان در منطق قرآن، پیش فرست است. در این زمینه یک آیه و دو آیه هم نیست: (وَ ماتُقَدِّموا لِاَنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّه).2 سعدی هم این شعر را از همین جا گرفته: برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس، تو پیش فرست بار دیگر کلمه وَاتَّقوُا اللّه تکرار می شود و آن گاه می فرماید: (اِنَّ اللّه خَبیر بِما تَعمَلونَ). اول می گوید شما خودتان دقت کنید(، بعد می گوید: خدا به آن چه عمل می کنید، آگاه است). گویی می خواهد بگوید: اگر شما دقت نکنید، یک چشم بسیار دقیقی هست که می بیند. یک وقت انسان یک چیزی را قبل از خودش می فرستد. بعد می گوید: خوب حالا هرچه شد، شد، کی می آید نگاه کند؟! می گوید: نه، مسئله این نیست. خدا به تمام آن چه شما عمل می کنید، آگاه و خبیر است. اینجاست که علمای اخلاق، با الهام از این آیه، مسئله ای را مطرح می کنند که می گویند (اُمُّ المسائل) اخلاق است. مادر همه مسائل اخلاق است و آن مراقبة است. مراقبة؛ یعنی با خود مانند شریکی معامله بکن که به او اطمینان نداری و همیشه باید مواظبش باشی، مثل بازرسی که در اداره است؛ یعنی خودت را به منزله یک اداره تلقی کن و خودت را به منزله بازرس این اداره (تلقی نما) که تمام جزئیات را باید بازرسی و مراقبت کنی. مراقبه چیزی است که همیشه باید همراه انسان باشد؛ یعنی همیشه حال انسان باید حال مراقبه باشد. گفتیم یک دستور دیگری هست که نام آن را محاسبه می گذارند. این هم در متن اسلام آمده است. در نهج البلاغه است که می فرماید: (حاسبوا اَنفُسَکُم قَبلَ اَن تُحاسَبوا وَ زِنوها قَبل اَن توزَنوا؛ پیش از آنکه از شما حساب بکشند که در قیامت خواهند کشید خودتان همین جا از خودتان حساب بکشید و خودتان را اینجا وزن کنید و بکشید پیش از اینکه آن جا شما را بکشند. آن جا شما را به ترازو خواهند گذاشت و خواهند کشید. اینجا خودتان، خودتان را بکشید، ببینید سنگین اید یا سبک. اگر سبک هستید؛ یعنی هیچ چیز نیستید و اگر سنگین هستید؛ یعنی پر هستید. نگویید انسان ممکن است از گناه پر باشد. نه، مطابق قرآن، ترازویی که در قیامت هست، ترازویی است که فقط سبک و سنگینی خوب را می سنجد. اگر خوب در آن هست، سنگین است و اگر نه، سبک است. کسی که میزان هایش سبک است: (اُمُّهُ هاویَة) (جایگاهش جهنم است). کسی که میزان هایش سنگین است: (فَهُوَ فی عیشَةٍ راضِیَةٍ)، (او در بهشت، زندگانی آسوده ای خواهد داشت). خودتان را اینجا وزن کنید، ببینید سبک اید یا سنگین. اینجا حضرت به طور کلّی دستور محاسبه می دهد، ولی در روایات ما تفسیر بیشتر این مطلب این است که فرموده اند: (لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛ هر کسی که شبانه روز یک بار به حساب خودش رسیدگی نکند از ما نیست). 1 . حشر، 18 و 19. 2 . بقره، 110. (و هرگونه نیکی که برای خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهید یافت) منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 370 375.
مسئله ای است که در تعلیم و تربیت های دینی و مذهبی وجود دارد و در تعلیم و تربیت های غیرمذهبی وجود ندارد و نمی تواند هم وجود داشته باشد، مطلبی را که علمای اخلاق می گویند و عرفا فوق العاده روی آن تکیه دارند و در متون اسلامی توجه زیادی بدان شده است، (مراقبه و محاسبه) است. در آموزش و پرورش های غیر مذهبی این گونه مفاهیم پیدا نمی شود، مراقبه و محاسبه اصلاً مفهوم ندارد و طرح نمی شود، ولی در تعلیم و تربیت دینی، چون اساس، مسئله خدا و پرستش حق است؛ قطعا این مسائل مطرح است.
در قرآن کریم آیه ای داریم: ای اهل ایمان! تقوای الهی داشته باشید. (وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغدٍ).1 (منظورم در مراقبه و محاسبه، این کلمه است) و همانا قطعا و شدیدا [باید] هرکس دقت کند در آنچه که برای فردا پیش می فرستد؛ یعنی تمام اعمال انسان در منطق قرآن، پیش فرست است. در این زمینه یک آیه و دو آیه هم نیست: (وَ ماتُقَدِّموا لِاَنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّه).2 سعدی هم این شعر را از همین جا گرفته:
برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس، تو پیش فرست
بار دیگر کلمه وَاتَّقوُا اللّه تکرار می شود و آن گاه می فرماید: (اِنَّ اللّه خَبیر بِما تَعمَلونَ). اول می گوید شما خودتان دقت کنید(، بعد می گوید: خدا به آن چه عمل می کنید، آگاه است). گویی می خواهد بگوید: اگر شما دقت نکنید، یک چشم بسیار دقیقی هست که می بیند. یک وقت انسان یک چیزی را قبل از خودش می فرستد. بعد می گوید: خوب حالا هرچه شد، شد، کی می آید نگاه کند؟! می گوید: نه، مسئله این نیست. خدا به تمام آن چه شما عمل می کنید، آگاه و خبیر است. اینجاست که علمای اخلاق، با الهام از این آیه، مسئله ای را مطرح می کنند که می گویند (اُمُّ المسائل) اخلاق است. مادر همه مسائل اخلاق است و آن مراقبة است. مراقبة؛ یعنی با خود مانند شریکی معامله بکن که به او اطمینان نداری و همیشه باید مواظبش باشی، مثل بازرسی که در اداره است؛ یعنی خودت را به منزله یک اداره تلقی کن و خودت را به منزله بازرس این اداره (تلقی نما) که تمام جزئیات را باید بازرسی و مراقبت کنی. مراقبه چیزی است که همیشه باید همراه انسان باشد؛ یعنی همیشه حال انسان باید حال مراقبه باشد.
گفتیم یک دستور دیگری هست که نام آن را محاسبه می گذارند. این هم در متن اسلام آمده است. در نهج البلاغه است که می فرماید: (حاسبوا اَنفُسَکُم قَبلَ اَن تُحاسَبوا وَ زِنوها قَبل اَن توزَنوا؛ پیش از آنکه از شما حساب بکشند که در قیامت خواهند کشید خودتان همین جا از خودتان حساب بکشید و خودتان را اینجا وزن کنید و بکشید پیش از اینکه آن جا شما را بکشند.
آن جا شما را به ترازو خواهند گذاشت و خواهند کشید. اینجا خودتان، خودتان را بکشید، ببینید سنگین اید یا سبک. اگر سبک هستید؛ یعنی هیچ چیز نیستید و اگر سنگین هستید؛ یعنی پر هستید. نگویید انسان ممکن است از گناه پر باشد. نه، مطابق قرآن، ترازویی که در قیامت هست، ترازویی است که فقط سبک و سنگینی خوب را می سنجد. اگر خوب در آن هست، سنگین است و اگر نه، سبک است. کسی که میزان هایش سبک است: (اُمُّهُ هاویَة) (جایگاهش جهنم است). کسی که میزان هایش سنگین است: (فَهُوَ فی عیشَةٍ راضِیَةٍ)، (او در بهشت، زندگانی آسوده ای خواهد داشت). خودتان را اینجا وزن کنید، ببینید سبک اید یا سنگین. اینجا حضرت به طور کلّی دستور محاسبه می دهد، ولی در روایات ما تفسیر بیشتر این مطلب این است که فرموده اند: (لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛ هر کسی که شبانه روز یک بار به حساب خودش رسیدگی نکند از ما نیست).
1 . حشر، 18 و 19.
2 . بقره، 110. (و هرگونه نیکی که برای خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهید یافت)
منبع: تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 370 375.
- [سایر] اقتدار در تربیت چه نقشی دارد؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] محاسبه نفس چه نقشی می تواند در یاد معاد داشته باشد؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] انقلاب اسلامی در گشودن راه برای احیای تمدن اسلامی چه نقشی داشته و در آینده چه نقشی میتواند داشته باشد؟
- [سایر] انقلاب اسلامی در گشودن راه برای احیای تمدن اسلامی چه نقشی داشته و در آینده چه نقشی میتواند داشته باشد؟
- [سایر] تقویت اراده و تسلط بر نفس چه نقشی در تربیت انسان دارد؟
- [سایر] انقلاب اسلامی در گشودن راه رهایی از عقبماندگی چه نقشی داشته و در آینده چه نقشی میتواند داشته باشد؟
- [سایر] انقلاب اسلامی در گشودن راه رهایی از عقبماندگی چه نقشی داشته و در آینده چه نقشی میتواند داشته باشد؟
- [آیت الله مظاهری] درختها در دست کسی که آنها را آبیاری و تربیت میکند امانت است و اگر تلف شود ضامن نیست، ولی اگر در تربیت و آبیاری آنها کوتاهی کند و یا به شرایطی که گفته شد عمل نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله جوادی آملی] .در محاسبه و پرداخت خمس، تأخیر از سال مالی جایز نیست؛ ولی زودتر از پایان سال مالی می توان، درآمد و هزینه ها را محاسبه و خمس آن را پرداخت کرد. استثنای هزینه ها
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.
- [امام خمینی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند، درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از قرارداد مساقات، مالک یا کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، مساقات به هم نمیخورد و به وارث منتقل میشود، ولی اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد و شرط کرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، مساقات به هم میخورد و باید سهم او را به ورثهاش بدهند و اگر حقوق دیگری هم داشته، ورثه او ارث میبرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش انها را تربیت کند ورثه اش به جای او هستند و اگر خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر می گیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت می کند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت کند با مردن او معامله به هم می خورد
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد ، چنانچه در قرارداد قید و شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ، و رثهاش به جای او هستند ؛ وچنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند ، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد ، و حاصل را بین و رثه میّت و مالک قسمت میکند ، و اگر در معامله قید کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید ، با مردن او معامله بهم میخورد .
- [آیت الله خوئی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش بهجای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورث میت و مالک قسمت میکند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، با مردن او معامله به هم میخورد.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد و اگر قرار نگذاشتهاند، مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثهی او، یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نماید.