این کار اختلال رفتاری نیست پس حساسیت نشان ندهید مگر با گناه همراه باشد و حقوق دیگران را از بین ببرد. علل صحبت کردن بسیار عبارتند از: 1- عقده گشایی: احتمال دارد در کودکی اجازه صحبت به او ندادهاید و اکنون که بزرگ شده و شما اقتدار پیشین را از دست دادهاید و نمیتوانید او را منع کنید عقدهگشایی میکند تا مدتی او را منع نکنید و اجازه دهید اشباع شود. 2- جلب توجه: نوجوانان نیاز به توجه دارد وقتی در برابر زیاد سخن گفتن او حساسیت نشان میدهید و به رفتار او توجه دارید در واقع او را تثبیت میکنید توصیه میکنم توجه خود را از زمان سخن گفتن او کم کنید و در غیر زمان این رفتار بر توجه خویش بیفزایید. 3- اعتراض: اگر خواستهای منطقی و مشروع داشته و به آن پاسخ نگفتهاید پاسخ دهید؛ زیرا ممکن است این رفتار برای اعتراض به شما باشد. چند توصیه االف- به او بیاموزید که هرگاه احساس میکند میخواهد بیش از حد معممل سخن بگوید زبان خود را به مدت 30 ثانیه در فک پایین بفشارد. ب- ارزش سکوت از دیدگاه اسلام را برایش تبیین کنید امام صادق (ع) فرمود: قال لقمان لابنه: یا بنی ان کنت زعمت ان الکلام من قصهفان السکوت من الذهب. لقمان به فرزندش گفت: پسرم اگر گمان کردی سخن گفتن از نقره است (بدان که) سکوت از طلاست. ج- فرزند خود را با زیانهای پرحرفی آشنا سازید اما صادق (ع) فرمود: لا یزال العبد المومن یکتب محسباً مادام ساکتا فاذا تکلم کتب محسناً او سینا بندة مومن تا هنگامی که ساکت باشد نکیوکار نوشته میشود و زمانی که سخن میگوید نیکوکار یا بدکار به شمار میرود. د- در صورت کم شدن رفتار از تشویق و تحسین او غفلت نورزید. www.morsalat.com
این کار اختلال رفتاری نیست پس حساسیت نشان ندهید مگر با گناه همراه باشد و حقوق دیگران را از بین ببرد.
علل صحبت کردن بسیار عبارتند از:
1- عقده گشایی: احتمال دارد در کودکی اجازه صحبت به او ندادهاید و اکنون که بزرگ شده و شما اقتدار پیشین را از دست دادهاید و نمیتوانید او را منع کنید عقدهگشایی میکند تا مدتی او را منع نکنید و اجازه دهید اشباع شود.
2- جلب توجه: نوجوانان نیاز به توجه دارد وقتی در برابر زیاد سخن گفتن او حساسیت نشان میدهید و به رفتار او توجه دارید در واقع او را تثبیت میکنید توصیه میکنم توجه خود را از زمان سخن گفتن او کم کنید و در غیر زمان این رفتار بر توجه خویش بیفزایید.
3- اعتراض: اگر خواستهای منطقی و مشروع داشته و به آن پاسخ نگفتهاید پاسخ دهید؛ زیرا ممکن است این رفتار برای اعتراض به شما باشد.
چند توصیه
االف- به او بیاموزید که هرگاه احساس میکند میخواهد بیش از حد معممل سخن بگوید زبان خود را به مدت 30 ثانیه در فک پایین بفشارد.
ب- ارزش سکوت از دیدگاه اسلام را برایش تبیین کنید امام صادق (ع) فرمود:
قال لقمان لابنه: یا بنی ان کنت زعمت ان الکلام من قصهفان السکوت من الذهب.
لقمان به فرزندش گفت: پسرم اگر گمان کردی سخن گفتن از نقره است (بدان که) سکوت از طلاست.
ج- فرزند خود را با زیانهای پرحرفی آشنا سازید اما صادق (ع) فرمود:
لا یزال العبد المومن یکتب محسباً مادام ساکتا فاذا تکلم کتب محسناً او سینا
بندة مومن تا هنگامی که ساکت باشد نکیوکار نوشته میشود و زمانی که سخن میگوید نیکوکار یا بدکار به شمار میرود.
د- در صورت کم شدن رفتار از تشویق و تحسین او غفلت نورزید.
www.morsalat.com
- [سایر] پسر 15 سالهای دارم که مدام صحبت میکند. چگونه او را تعدیل کنم؟
- [آیت الله خوئی] فرق بین قرح و جرح چیست؟
- [آیت الله بهجت] جرح و قتل عمد یا غیر عمد به یک ضربه یا چند ضربه واقع شده است، آیا دیه جرح در دیه نفس تداخل دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در جرح عمدی و خطای محض چطور؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در موارد ذیل که جرح و قتل به طور عمد یا غیر عمد توسط یک نفر صورت میپذیرد آیا حسب مورد قصاص طرف در قصاص نفس و دیه عضو در دیه نفس تداخل میکند؟ الف - جرح و قتل با ضربه واحد انجام شود؟ ب - جرح و قتل با دو ضربه یا بیشتر انجام شود (در این فرض ممکن است ضربات متعدّد در زمانهای متفرّق یا متوالی انجام شود)
- [سایر] سیاستهای تعدیل اقتصادی چه مواردی است؟ از طرف چه نهادهایی پیشنهاد شد؟ وضعیت شاخصهای اقتصادی در دوران اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی چگونه بود؟ چه پیامدهایی برای کشورمان به دنبال داشت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر به خاطر نزاع و اختلاف، کسی بر شاهدی جرح نماید مثلا بگوید که فلان شاهد با من نزاع داشته بنابراین علیه من شهادت می دهد، آیا این جرح نافذ است؟
- [آیت الله سبحانی] در قتل یا جرح خطای محض که مهلت دیه سه سال است، آیا در قتل یا جرح عمدی صبی که عمدش خطا محسوب می شود، دیه در مدت سه سال پرداخت می شود؟
- [آیت الله نوری همدانی] شخصی در ماه حرام به دیگری جرح وارد کرده است به سبب همان جرح مضروب در غیر ماه حرام از دنیا رفته لطفاً حکم شرعی این مسئله را بیان فرمایید.
- [سایر] آیا قانون تعدیل نیروی انسانی شامل کارگران مشمول قانون کار نیز می شود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر جلوگیری از منکرات و اقامه واجبات موقوف باشد بر جرح و قتل، جائز نیست مگر به اذن مجتهد جامع الشرائط با حصول شرائط آن.
- [امام خمینی] اگر جلوگیری از منکرات و اقامه واجبات موقوف باشد بر جرح و قتل، جایز نیست مگر به اذن مجتهد جامع الشرایط با حصول شرایط آن.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه چهارم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که معصیتکار، از درجات مذکوره، ترک معصیت نکند و مصر باشد. در این صورت، اگر بداند به زدن، ترک میکند و یا اقلاً احتمال عقلایی باشد که زدن، مؤثر است، و از ضرر به جان و مال و عرض خود یا مسلمان دیگری ایمن باشد، واجب است زدن به مقداری که ترک معصیت کند به شرط آن که منجر به جرح و قتل نشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که وصیّت میکند باید بالغ و عاقل باشد و از روی اختیار وصیّت کند و نیز باید سفیه نباشد یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکند و همچنین است مفلس ولی اگر طفل ده سالهای که خوب و بد را تمیز میدهد در کارهای خوب مثل ساختن مسجد و پل و آبانبار و سایر خیرات وصیّت کند وصیّت او صحیح است.
- [آیت الله بهجت] کسی که وصیت میکند باید بالغ و عاقل باشد، ولی بچه ده سالهای که خوب و بد را تمیز میدهد، اگر وصیت او مثل افراد بالغ عاقل باشد، بنابر اظهر، وصیت او صحیح است، و نیز وصیتکننده باید از روی اختیار وصیت کند و کسی او را مجبور نکرده باشد و در غیر این صورت صحیح نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر پلیس در اثر تیراندازی باعث قتل یا جرح کسی شود، در صورتی که تیراندازی او طبق وظیفه نباشد ضامن است، و اگر طبق وظیفه باشد و به جایی که باید بزند اصابت کرده باشد چیزی بر کسی نیست ولی اگر به غیر جایی که باید بزند زده باشد مثل آنکه تصمیم داشته به پا بزند به قلب یا سر اصابت کند، دیه بر بیتالمال است.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وصیّت میکند، باید عاقل و بالغ باشد، ولی بچّه ده سالهای که خوب و بد را تشخیص میدهد، اگر برای کار خوبی مثل ساختن مسجد و پل وصیّت کند، صحیح است و نیز وصیّت کننده باید از روی اختیار وصیّت کند و نیز وصیّت سفیه نسبت به اموالش صحیح نیست، اگرچه حاکم شرع هم او را از تصرّف در اموال خود منع نکرده باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر انسان بداند در صورتی که بخواهد جلوگیری از معصیتی بنماید منجر به ایجاد جرح و یا قتل خواهد شد، بنابر اظهر بدون اجازه امام معصوم علیهالسلام یا کسی که از طرف آن حضرت مستقیماً نایب مخصوص است، نباید این کار را بکند. و آیا با اجازه مجتهد جامعالشرایط میتواند این کار را انجام دهد؟ مورد تأمل است، ولی اگر نمیداند که این کار منجر به مجروح کردن و یا قتل میشود ولی احتمال این را میدهد، بنابر احتیاط واجب باید مستقیماً از طرف امام معصوم علیهالسلام و یا نایب مخصوص آن حضرت و یا از طرف مجتهد جامعالشرایط اجازه داشته باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد که بعضی از این مراتب، احتیاج به اجازه حاکم شرع ندارد و بعضی دارد، آنچه احتیاج به اجازه حاکم شرع ندارد همان امر به معروف با زبان و دل و نصیحت کردن یا اعراض و بی اعتنایی و ترک مراوده نمودن است و اگر تأثیر نکرد جایز است با کلمات تند و خشن که خالی از گناه باشد یا با توسل به زور، به این طریق که جلو فرد گنهکار را بگیرد، یا وسایل گناه را از دسترس او خارج سازد، اقدام نماید ولی اگر برای امر به معروف و نهی از منکر لازم شود که متوسل به ضرب و جرح یا اتلاف اموال و بالاتر از آن گردد در این صورت هیچ کس بدون اجازه حاکم شرع حق اقدام ندارد، بلکه باید اصل کار و مقدار و اندازه آن طبق ضوابط اسلامی با نظر حاکم شرع تعیین گردد.
- [آیت الله مظاهری] برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است: مرتبه اوّل: اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از منکرات است به طوری که دیگران از رفتار او متنبه شوند و واجبات را به جا آورند و گناهان را ترک کنند، و این مرتبه از بهترین مراتب است و تأثیر آن هم زیاد است مخصوصاً پدر و مادر در خانه، و معلم در مدرسه، و بزرگان در اجتماع. مرتبه دوّم: امر و نهی به زبان است که واجب است اهل معصیت را نهی کنند و تارک واجب را به آوردن واجب امر کنند. مرتبه سوّم: با شخص معصیت کار طوری عمل شود که بفهمد برای ارتکاب او به معصیت، با او این نحو عمل شده است، مثل اینکه از او رو برگرداند یا با چهره عبوس با او ملاقات کند یا با او ترک مراوده کند. مرتبه چهارم: توسّل به زور و جبر است، پس اگر اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمیکند یا واجب را به جا نمیآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند. مرتبه پنجم: اگر توقف داشته باشد جلوگیری از معصیت بر جرح و کتک زدن و سخت گرفتن بر شخص معصیت کار و در مضیقه قرار دادن او، جایز است، لکن لازم است مراعات شود که زیادهروی نشود و لازم است در این امر و نظیر آن اجازه از مجتهد جامع الشرایط گرفته شود.