کودک 4 ساله ای دارم که وقتی او را به منزل اقوام می برم دوست ندارد از آنجا ترک کند و برگردد چه کنم ؟
یکی از علل این مسأله سرد بودن محیط خانوداه است وقتی کودک می بیند در خانه کسی به او اعتنا نمی کد و با او حرف نمی زند و ... و از طرف دیگر وقتی می بیند تمام خواسته یش در خانه اقوام فراهم می شود دیگر میل به بازگشت ندارد باید توجه کرد که عوامل جذب کننده کودک به سوی منزل خویشان چیست و اگر در منزل خودمان این عوامل نیست در جهت فراهم ساختن آنها در حد قابل قبول تلاش کنیم . اگر نیازهای کودک در حد معتدل و قابل قبول در منزل برطرف شود کودک نیازی به ماندن در منزل اقوام حتی میل به آن هم نخواهد داشت اما میان کودکی که این حالت را همیشه دارد و کودکی که بعضا این حالت را دارد تفاوت هست در مورد نخست باید نگران باشیم و در روابط خویش با همسر و فرزندان بازنگری داشته باشیم ولی مورد دوم نگران کننده نیست و اشکالی ندارد مثلا یک شب کودک در منزل پدربزرگ بماند منوط به اینکه این کار به صورت عادت درنیاید .کودک باید تجیه شود که اگر صلاح بود این اجازه او داده می شد و اگر صلاح نبود اجازه داده نشده است. برای کودک اصل ارتباط با مهمان و افراد بیگانه بسیار دل انگیز است . منزل چه کسی بودن برایش کمتر مطرح است و بیشار اصل مهمان بودن برایش لذتبخش است اگر در خانواده تعادل میان مهمان آمدن و به مهمانی رفتن باشد کودک از این روابط لذت می برد و در عین حال منزل خودش را هم دوست دارد اما اگر این حالت تعادل برقرار نباشد برای کودک مشکلاتی ایجاد می شود. پیشنهاد: بکوشیم مهمانی ها را شب برگزار کنیم چون شب بعد از شام کودک می خوابد و به راحتی می توان اگر مهمان هستیم او را به منزل بیاوریم ولی اگر کودک بیدار باشد آن جاذبه ها برایش دلکش و جداکردن او بسیار مشکل است مهمانی شب اگر با برنامه امتحان و درس کودک برخورد پیدا نکند بهتر از مهمانی روز است پون کودک در طول روز خسته می شود . حوصله اش سر می رود و تحمل وجود دیگران برایش سخت می شود.(1) 1- کتاب با فرزند خود چگونه رفتار کنیم نوشته محمدرضا شرفی www.morsalat.com
عنوان سوال:

کودک 4 ساله ای دارم که وقتی او را به منزل اقوام می برم دوست ندارد از آنجا ترک کند و برگردد چه کنم ؟


پاسخ:

یکی از علل این مسأله سرد بودن محیط خانوداه است وقتی کودک می بیند در خانه کسی به او اعتنا نمی کد و با او حرف نمی زند و ... و از طرف دیگر وقتی می بیند تمام خواسته یش در خانه اقوام فراهم می شود دیگر میل به بازگشت ندارد باید توجه کرد که عوامل جذب کننده کودک به سوی منزل خویشان چیست و اگر در منزل خودمان این عوامل نیست در جهت فراهم ساختن آنها در حد قابل قبول تلاش کنیم . اگر نیازهای کودک در حد معتدل و قابل قبول در منزل برطرف شود کودک نیازی به ماندن در منزل اقوام حتی میل به آن هم نخواهد داشت اما میان کودکی که این حالت را همیشه دارد و کودکی که بعضا این حالت را دارد تفاوت هست در مورد نخست باید نگران باشیم و در روابط خویش با همسر و فرزندان بازنگری داشته باشیم ولی مورد دوم نگران کننده نیست و اشکالی ندارد مثلا یک شب کودک در منزل پدربزرگ بماند منوط به اینکه این کار به صورت عادت درنیاید .کودک باید تجیه شود که اگر صلاح بود این اجازه او داده می شد و اگر صلاح نبود اجازه داده نشده است.
برای کودک اصل ارتباط با مهمان و افراد بیگانه بسیار دل انگیز است . منزل چه کسی بودن برایش کمتر مطرح است و بیشار اصل مهمان بودن برایش لذتبخش است اگر در خانواده تعادل میان مهمان آمدن و به مهمانی رفتن باشد کودک از این روابط لذت می برد و در عین حال منزل خودش را هم دوست دارد اما اگر این حالت تعادل برقرار نباشد برای کودک مشکلاتی ایجاد می شود.
پیشنهاد: بکوشیم مهمانی ها را شب برگزار کنیم چون شب بعد از شام کودک می خوابد و به راحتی می توان اگر مهمان هستیم او را به منزل بیاوریم ولی اگر کودک بیدار باشد آن جاذبه ها برایش دلکش و جداکردن او بسیار مشکل است مهمانی شب اگر با برنامه امتحان و درس کودک برخورد پیدا نکند بهتر از مهمانی روز است پون کودک در طول روز خسته می شود . حوصله اش سر می رود و تحمل وجود دیگران برایش سخت می شود.(1)
1- کتاب با فرزند خود چگونه رفتار کنیم نوشته محمدرضا شرفی
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین