بچهای که از روی ناآگاهی ممکن است به خدا کفر بورزد، باید او را از راههای شایسته نهی کرد و با تربیت و تعلیم صحیح و شایسته او را به راه راست هدایت کرد، گرچه بچهها تا قبل از رسیدن به سن بلوغ تکلیفی ندارند. یکی از اساسیترین مسایلی که امروزه در محافل علمی و آموزشی جهان مطرح است، مسأله تربیت و پرورش انسان است. اسلام نیز با دارا بودن نظام تربیتی کارآمد، مربیان را به تربیت کردن صحیح افراد، فرا خوانده است. در قرآن کریم آمده است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادة خویش را از آتش جهنم نگه دارید"(تحریم،6) حضرت علیدر توضیح این آیه میفرماید: خود و خانواده و فرزندانتان را تعلیم خیر دهید و آنان را تربیت کنید. (تا از آتش جهنم حفظ شوند)( الدرالمنثور، سیوطی، ج 8، ص 210، داراحیأ التراث العربی. ) هدفهای تربیت اهداف تربیتی را از دیدگاه اسلام میتوان به چهار دسته تقسیم کرد: هدفها در رابطه با خود، در رابطه با آفریدگار خود، در رابطه با انسانها و در رابطه با جهان به معنای عام و وسیع کلمه. در رابطه با خود، هدف، شناخت و سازندگی خویش است بر اساس ضوابط مذهب و مکتب به گونهای که حرکتی به سوی رشد و تعالی داشته باشد. در رابطه با آفریدگار، عبودیت او و استقامت در راه به منظور تکمیل و تکامل خویش است. در رابطه با انسانها، غرض، برخوردی صحیح و سازنده با آنهاست به گونهای که حرکتی کلی و در جهت سیر به سوی هدف پدید آید. در رابطه با جهان، برخورد سازنده با حیوان، گیاه و جهان به منظور بهرهوری از آنها جهت تکامل خویش است. در راه رسیدن به این غرضها ضروری است همة جنبهها به گونهای موازی و متعادل پرورش یابند. در عین این که بدن را از راه غذا و ورزش رشد داده و ورزیده میکنیم، لازم است عقل را هم از راه برهان و دلیل ورزیده سازیم، جنبههای دیگر زندگی را هم مورد توجه قرار دهیم.( پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، دکتر علی قائمی، ص 17، انتشارات امیری و هاد. ) عوامل تربیت صحیح در تربیت صحیح خود یا فرزند با هر کس دیگر، عواملی دخیل است. برخی از عواملی که دین مقدس اسلام در تربیت صحیح به آنها توجه کرده، عبارتند از: 1. تعقل، تفکر و تعلم; این سه، حکم چراغ را برای انسان دارند و در قرآن کریم تأکید زیادی بر آنها شده است، "هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُون;(زمر،9) آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند مساوی هستند؟!" و (زمر،20) و... 2. تقوا و تزکیه; این عامل سبب پرورش اراده انسان شده و اراده را برای به کار بستن آماده میکند. قرآن کریم به این عامل در تربیت صحیح، تصریح کرده است; "ای اهل ایمان اگر از خدا پروا دارید، برای شما ]نیروی[ تشخیص ]حق از باطل[ قرار میدهد; و گناهانتان را از شما میزداید و شما را میآمرزد و خدا دارای بخشش بزرگ است".(انفال،29) 3. عبادت; عبادت، سبب تقویت عشق، علاقة معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان میشود، یعنی همانطور که ایمان خودش به نوبة خود منشأ عبادت، است، عبادت هم تقویت کنندة ایمان است. در متون اسلامی به تأثیر متقابل ایمان و عمل در یکدیگر اشاره شده است; "وَ أَقِمِ الصَّلَوَةَ لِذِکْرِیَّ";(طه،14) و "إِنَّ الصَّلَوَةَ تَنْهَیَ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَرِ" (عنکبوت،45) شهید مطهری درباره این عامل میفرمایند: "اگر انسان علاقمند به تربیت خودش و فرزندانش به تربیت اسلامی هست و یا میخواهد افرادی را تربیت بکند، واقعاً باید به مسأله نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد". (تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص 341، انتشارات صدرا. ) 4. احیای شخصیت و کرامت نفس; انسانها در زندگی، فعالیتها، تلاشهای روزمره و در جستجو و باورهایشان، آن احساسها و اعتقادها و رفتارهایی را بر میگزینند که احساس میکنند آنان را به درجهای از اهمیت و ارزش میرساند. از دیدگاه اسلام، تربیتی سازنده محسوب میشود که انسان را متوجه ارزشهای وجود و عزت نفس خویش کند. زیرا با وجود عزت نفس، انسان پیرامون خطا و معصیت نمیگردد; حضرت علیدر اینباره میفرمایند: "من کرمت علیه نفسه لم یهنها بامعصیه; کسی که شخصیتش در نظرش ارزشمند گردید، عزت نفس خویش را با خطا و معصیت خوار نمیگرداند".( غرر الحکم، ح شماره 3، 873. ) 5. اظهار محبت; اظهار محبت، دوستی، رفاقت برای ارتباط مثبت با کودک و نوجوان در ایجاد زمینة گرایش آنان به خوبی بسیار مؤثر است; چنان که قرآن کریم یکی از رموز موفقیت و جاذبة چشمگیر پیامبر اکرمرا نرم خویی، مهر و محبت آن حضرت نسبت به مسلمانان میداند. "فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَ نفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ; (آلعمران، 159) پس به ]برکت[ رحمت الهی، با آنان نرم خو ]پر مهر[ شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند". 6. محبت اولیأ; مسأله ارادت و شیفتگی به یک شخصی که مراتبی از کمالات انسانی را طی کرده و در مسیر بندگی خدا تجربهها دیده و توشهها اندوخته است و به تعبیر بزرگان به مقام امامت و ولایت رسیده است، بالاترین و بزرگترین عامل در تغییر دادن انسان است. ارادت به بزرگان دین سبب الگو قرار دادن آنان، در کردارها، و باعث تغییر به وسیله لطف آنان میشود; از این رو است که قرآن کریم پیامبر را به عنوان الگو برای جهانیان معرفی کرده است; "لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاْ ?َخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا;(احزاب،21) قطعاً برای شما در ]اقتدا به[ رسول خدا سرمشقی نیکو است: برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند". 7. ازدواج; ازدواج مقدس، باعث دور شدن انسان از خودپرستی و خوددوستی و رو آوردن به غیر دوستی شده و سبب دوری انسان از بسیاری گناهان میشود. 8. کار; کار از هر عامل دیگری اگر سازندهتر نباشد نقشش در سازندگی کمتر نیست. کار علاوه بر این که مانع روی آوردن به بسیاری از گناهان میشود، مانع افکار و خیالات شیطانی میگردد. به همین جهت در اسلام به کار و نوع شغل اهمیت فراوانی داده شده است; "ملعون من القی کلّه علی الناس; هر کسی که بیکار باشد و سنگینی ]اقتصادی[ خود را بر دوش مردم بیندازد ملعون است".( الکافی، کلینی;، ج 4، ص 12، دارالکتب الاسلامیة / ر.ک: تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری. ) در پایان، گفتنی است، بهرهگیری از این عوامل، در تربیت، به ویژه تربیت کودک و نوجوان، نیازمند روشهای مناسب است. امیدواریم کتابهای زیر دراین زمینه مفید باشد: اسلام و تربیت، آیت الله امینی / گفتار فلسفی (تربیت کودک و نوجوان) / تربیت فرزند از نظر اسلام، حسین مظاهری و... www.morsalat.com
اگر بچهای به طور ناآگاهانه به خدا کفر بورزد، آیا باید او را از این عمل نهی کرد؟ چگونه میتوان او را از این کار بازداشت؟
بچهای که از روی ناآگاهی ممکن است به خدا کفر بورزد، باید او را از راههای شایسته نهی کرد و با تربیت و تعلیم صحیح و شایسته او را به راه راست هدایت کرد، گرچه بچهها تا قبل از رسیدن به سن بلوغ تکلیفی ندارند.
یکی از اساسیترین مسایلی که امروزه در محافل علمی و آموزشی جهان مطرح است، مسأله تربیت و پرورش انسان است. اسلام نیز با دارا بودن نظام تربیتی کارآمد، مربیان را به تربیت کردن صحیح افراد، فرا خوانده است. در قرآن کریم آمده است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادة خویش را از آتش جهنم نگه دارید"(تحریم،6) حضرت علیدر توضیح این آیه میفرماید: خود و خانواده و فرزندانتان را تعلیم خیر دهید و آنان را تربیت کنید. (تا از آتش جهنم حفظ شوند)( الدرالمنثور، سیوطی، ج 8، ص 210، داراحیأ التراث العربی. )
هدفهای تربیت
اهداف تربیتی را از دیدگاه اسلام میتوان به چهار دسته تقسیم کرد: هدفها در رابطه با خود، در رابطه با آفریدگار خود، در رابطه با انسانها و در رابطه با جهان به معنای عام و وسیع کلمه.
در رابطه با خود، هدف، شناخت و سازندگی خویش است بر اساس ضوابط مذهب و مکتب به گونهای که حرکتی به سوی رشد و تعالی داشته باشد.
در رابطه با آفریدگار، عبودیت او و استقامت در راه به منظور تکمیل و تکامل خویش است.
در رابطه با انسانها، غرض، برخوردی صحیح و سازنده با آنهاست به گونهای که حرکتی کلی و در جهت سیر به سوی هدف پدید آید.
در رابطه با جهان، برخورد سازنده با حیوان، گیاه و جهان به منظور بهرهوری از آنها جهت تکامل خویش است.
در راه رسیدن به این غرضها ضروری است همة جنبهها به گونهای موازی و متعادل پرورش یابند. در عین این که بدن را از راه غذا و ورزش رشد داده و ورزیده میکنیم، لازم است عقل را هم از راه برهان و دلیل ورزیده سازیم، جنبههای دیگر زندگی را هم مورد توجه قرار دهیم.( پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، دکتر علی قائمی، ص 17، انتشارات امیری و هاد. )
عوامل تربیت صحیح
در تربیت صحیح خود یا فرزند با هر کس دیگر، عواملی دخیل است. برخی از عواملی که دین مقدس اسلام در تربیت صحیح به آنها توجه کرده، عبارتند از:
1. تعقل، تفکر و تعلم; این سه، حکم چراغ را برای انسان دارند و در قرآن کریم تأکید زیادی بر آنها شده است، "هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُون;(زمر،9) آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند مساوی هستند؟!" و (زمر،20) و...
2. تقوا و تزکیه; این عامل سبب پرورش اراده انسان شده و اراده را برای به کار بستن آماده میکند. قرآن کریم به این عامل در تربیت صحیح، تصریح کرده است; "ای اهل ایمان اگر از خدا پروا دارید، برای شما ]نیروی[ تشخیص ]حق از باطل[ قرار میدهد; و گناهانتان را از شما میزداید و شما را میآمرزد و خدا دارای بخشش بزرگ است".(انفال،29)
3. عبادت; عبادت، سبب تقویت عشق، علاقة معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان میشود، یعنی همانطور که ایمان خودش به نوبة خود منشأ عبادت، است، عبادت هم تقویت کنندة ایمان است. در متون اسلامی به تأثیر متقابل ایمان و عمل در یکدیگر اشاره شده است; "وَ أَقِمِ الصَّلَوَةَ لِذِکْرِیَّ";(طه،14) و "إِنَّ الصَّلَوَةَ تَنْهَیَ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَرِ" (عنکبوت،45)
شهید مطهری درباره این عامل میفرمایند: "اگر انسان علاقمند به تربیت خودش و فرزندانش به تربیت اسلامی هست و یا میخواهد افرادی را تربیت بکند، واقعاً باید به مسأله نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد". (تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص 341، انتشارات صدرا. )
4. احیای شخصیت و کرامت نفس; انسانها در زندگی، فعالیتها، تلاشهای روزمره و در جستجو و باورهایشان، آن احساسها و اعتقادها و رفتارهایی را بر میگزینند که احساس میکنند آنان را به درجهای از اهمیت و ارزش میرساند. از دیدگاه اسلام، تربیتی سازنده محسوب میشود که انسان را متوجه ارزشهای وجود و عزت نفس خویش کند. زیرا با وجود عزت نفس، انسان پیرامون خطا و معصیت نمیگردد; حضرت علیدر اینباره میفرمایند: "من کرمت علیه نفسه لم یهنها بامعصیه; کسی که شخصیتش در نظرش ارزشمند گردید، عزت نفس خویش را با خطا و معصیت خوار نمیگرداند".( غرر الحکم، ح شماره 3، 873. )
5. اظهار محبت; اظهار محبت، دوستی، رفاقت برای ارتباط مثبت با کودک و نوجوان در ایجاد زمینة گرایش آنان به خوبی بسیار مؤثر است; چنان که قرآن کریم یکی از رموز موفقیت و جاذبة چشمگیر پیامبر اکرمرا نرم خویی، مهر و محبت آن حضرت نسبت به مسلمانان میداند. "فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَ نفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ; (آلعمران، 159) پس به ]برکت[ رحمت الهی، با آنان نرم خو ]پر مهر[ شدی، و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند".
6. محبت اولیأ; مسأله ارادت و شیفتگی به یک شخصی که مراتبی از کمالات انسانی را طی کرده و در مسیر بندگی خدا تجربهها دیده و توشهها اندوخته است و به تعبیر بزرگان به مقام امامت و ولایت رسیده است، بالاترین و بزرگترین عامل در تغییر دادن انسان است. ارادت به بزرگان دین سبب الگو قرار دادن آنان، در کردارها، و باعث تغییر به وسیله لطف آنان میشود; از این رو است که قرآن کریم پیامبر را به عنوان الگو برای جهانیان معرفی کرده است; "لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاْ ?َخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا;(احزاب،21) قطعاً برای شما در ]اقتدا به[ رسول خدا سرمشقی نیکو است: برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند".
7. ازدواج; ازدواج مقدس، باعث دور شدن انسان از خودپرستی و خوددوستی و رو آوردن به غیر دوستی شده و سبب دوری انسان از بسیاری گناهان میشود.
8. کار; کار از هر عامل دیگری اگر سازندهتر نباشد نقشش در سازندگی کمتر نیست. کار علاوه بر این که مانع روی آوردن به بسیاری از گناهان میشود، مانع افکار و خیالات شیطانی میگردد. به همین جهت در اسلام به کار و نوع شغل اهمیت فراوانی داده شده است; "ملعون من القی کلّه علی الناس; هر کسی که بیکار باشد و سنگینی ]اقتصادی[ خود را بر دوش مردم بیندازد ملعون است".( الکافی، کلینی;، ج 4، ص 12، دارالکتب الاسلامیة / ر.ک: تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری. )
در پایان، گفتنی است، بهرهگیری از این عوامل، در تربیت، به ویژه تربیت کودک و نوجوان، نیازمند روشهای مناسب است. امیدواریم کتابهای زیر دراین زمینه مفید باشد:
اسلام و تربیت، آیت الله امینی / گفتار فلسفی (تربیت کودک و نوجوان) / تربیت فرزند از نظر اسلام، حسین مظاهری و...
www.morsalat.com
- [سایر] با توجه به آیه 151 سوره آل عمران که میفرماید در قلوب کافران رعب میافکنم، به دلیل اینکه شرک ورزیدند، مگر کافر خدا را قبول دارد که به او شرک بورزد؟!
- [آیت الله اردبیلی] آیا غسل و کفن و دفن بچهای که از زن و مرد کافر متولد شده است (حلال زاده)، مانند غسل و کفن و دفن کافر جایز نیست؟
- [سایر] آیا میتوان کسی را که شهادتین میگوید کافر نامید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر امر به معروف و نهی از منکر مستلزم ضرب و شتم باشد، آیا بدون اجازه حاکم شرع میتوان اقدام کرد؟
- [آیت الله خامنه ای] کار کردن برای کافر
- [آیت الله سیستانی] آیا امر به معروف و نهی از منکر با وجود احتمال تأثیر و ایمنی از ضرر در مورد کسی که از دوستدران اهل بیت نیست و یا کافر است، واجب است؟
- [آیت الله اردبیلی] نظر معظم له در خصوص تعریف و قلمرو حریم خصوصی افراد چیست؟ آیا تجسس در امور دیگران حتی با هدف امر به معروف و نهی از منکر، خود منکر به شمار نمیآید؟ آیا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در حریم شخصی دیگران از باب انجام این دو فریضة بزرگ را میتوان مصداق مفسدهای به شمار آورد که ترتیب آن موجب رفع تکلیف امر به معروف و نهی از منکر میشود؟
- [آیت الله اردبیلی] نظر معظم له در خصوص تعریف و قلمرو حریم خصوصی افراد چیست؟ آیا تجسس در امور دیگران حتی با هدف امر به معروف و نهی از منکر، خود منکر به شمار نمیآید؟ آیا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در حریم شخصی دیگران از باب انجام این دو فریضة بزرگ را میتوان مصداق مفسدهای به شمار آورد که ترتیب آن موجب رفع تکلیف امر به معروف و نهی از منکر میشود؟
- [سایر] چگونه میتوان بهتر خدا را شناخت؟
- [سایر] آیا دزدی از کسی که برای او کار می کنیم و او کافر است و به خدا و رسول ناسزا می گوید جایز است؟ در ضمن آن فرد کافر در کار خود که ارایه می دهد دزدی نیز می کند و به مردم ضرر می زند، آیا اگر از او بدزدیم و مقداری از آن را به فقرا هم بدهیم جایز است؟
- [آیت الله بهجت] امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد: اول: انکار قلبی میباشد؛ دوم: اظهار کردن به زبان؛ سوم: متألّم کردن معصیتکار بهقدری از زدن، که تفصیل مراتب در مسئله بعد خواهد آمد. بنابراین اگر انسان بدون گفتن، به هر وسیله دیگر ناراحتی قلبی خود را به معصیتکار نشان دهد و این کار موجب ترک معصیت شود، لازم نیست با زبان امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، البته در صورتی که هیچگونه اشکال شرعی دیگری در این کار نباشد، و اگر چارهای در این کار بهجز اظهار زبانی نیست، باز باید درجات خفیفتر را در انجام این کار ملاحظه نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] بر هر مکلفی به مقتضای فرمان خداوند متعال یایها الذین ءامنوا قوا انفسکم واهلیکم نارا وقودها الناس والحجاره ای کسانی که ایمان اورده اید نگهدارید خود را و اهل خود را از اتشی که اتش افروز ان مردم و سنگ است واجب موکد است که اهل خود را امر به معروف و نهی از منکر کند و به انچه خود را به ان امر می کند انان را امر کند و از انچه خود را نهی می کند انان را نهی نماید
- [آیت الله بهجت] امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرایط ذیل واجب میشود: اول: علم؛ پس کسی که عالم به حکم شرعی نیست، نمیتواند امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، بنابراین در ابتدا لازم است شخص آمر و یا ناهی خودش از احکام شرعی اطلاع کافی داشته باشد. دوم: احتمال تأثیر؛ پس در صورتی که انسان میداند سخن او تأثیری در دیگری ندارد، بر او لازم نیست امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، اما جواز بلکه رجحان آن در صورت عدم خوف ضرر، خالی از وجه نیست. سوم: اصرار بر ترک واجب و یا انجام دادن معصیت؛ پس در صورتی که انسان بداند شخصی از معصیتی که انجام داده توبه کرده است و یا نشانههایی بر پشیمانی او دلالت کند، امر به معروف و یا نهی از منکر واجب نیست. چهارم: عدم مفسده؛ پس اگر کسی بهخاطر امر به معروف و یا نهی از منکر ترس از وقوع مفسدهای دارد، و آن مفسده عبارت از ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی قابل اعتنایی است، این کار بر او واجب نیست. بنابراین با وجود این شرایط، امر به معروف و نهی از منکر واجب میشود، و در امر به معروف و نهی از منکر عدالت شرط نیست.
- [آیت الله سیستانی] در وجوب أمر به معروف و نهی از منکر باید شرائط زیر وجود داشته باشد : 1 شناخت معروف و منکر ولو به طور اجمال . بنابراین کسی که معروف و منکر را نمیشناسد ، و آنها را از همدیگر تشخیص نمیدهد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست ، بلی گاهی برای امر به معروف و نهی از منکر کردن یاد گرفتن و شناختن معروف و منکر ، واجب میشود . 2 احتمال تأثیر در شخص خلافکار . بنابراین اگر کسی میداند که سخن و گفته او أثر ندارد ، مشهور بین فقهاء آن است که در این صورت وظیفه ندارد ، و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست ، ولی احتیاط واجب آن است که کراهت و ناراحتی خود را از کارهای ناشایسته خلافکار بهر طوری که ممکن است اظهار نماید ، هر چند بداند که در او اثر نخواهد داشت . 3 قصد ادامه کارهای ناشایسته و خلاف از شخص خلافکار . بنابراین شخص خلافکار چنانچه نخواهد کارهای خلاف خود را تکرار کند و دوباره مرتکب شود ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست . 4 معذور نبودن شخص خلافکار در کارهای زشت و خلاف خود ، با اعتقاد اینکه کار زشتی که انجام داده حرام نبوده ، بلکه مباح بوده ، و یا کار خوبی که ترک کرده واجب نبوده است . بلی اگر منکر از کارهائی باشد که شارع مقدّس هرگز بوقوع آن راضی نیست مثل قتل نفس محرّم جلوگیری از آن واجب است ، هر چند انجام دهنده معذور باشد ، و حتّی مکلّف هم نباشد . 5 ضرر جانی یا آبروئی و یا مالی بمقدار قابل توجّه شخص امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر را تحدید نکند ، و مشقّت و دشواری غیر قابل تحمل وجود نداشته باشد ، مگر اینکه کار معروف خوب و منکر بد بقدری نزد شارع مقدّس مهم باشد که باید در راه آن ضررها و دشواریها را تحمّل نمود . اگر بخود امر به معروف و نهی از منکر کننده ضرر متوجّه نشود ، ولی بر کسان دیگر از مسلمین ضرر جانی ، یا آبروئی ، و یا مالی معتنا به متوجّه گردد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نمیشود ، که در اینصورت أهمّیّت ضرر و آن کار مقایسه میگردد که گاهی در صورت ضرر هم امر به معروف ، و نهی از منکر ساقط نمیشود .
- [آیت الله اردبیلی] کسی که صدقه مستحب را میگیرد، لازم نیست مسلمان یا مؤمن باشد، بلکه به کافرِ اهل کتاب فقیری که در بلاد مسلمانان با اجازه و رضایت آنها ساکن شده باشد نیز میتوان صدقه مستحب داد.
- [آیت الله اردبیلی] بچّهای که بالغ نشده شرعاً نمیتواند در مال خود تصرّف کند؛ ولی اگر کودک نابالغ چیزهای مباحی را که ملک کسی نیست نظیر ماهی دریا با تلاش و کار خود به قصد تملّک به دست آورد، مالک آن میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند و یکی از آنان مسلمان و دیگری کافر باشد یا یکی از آن دو نام خدا را ببرد و دیگری عمدا نام خدا را نبرد؛ آن حیوان حلال نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند و یکی از آنان مسلمان و دیگری کافر باشد، یا یکی از آن دو نام خدا را ببرد و دیگری عمداً نام خدا را نبرد، آن حیوان حلال نیست.
- [امام خمینی] اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند، و یکی از آنان مسلمان ودیگری کافر باشد یا یکی از آن دو نام خدا را ببرد و دیگری عمداً نام خدا را نبرد آن حیوان حلال نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کافر یعنی کسی که خدا، یا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا برای خدا شریکی قرار می دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یکی از ادیان آسمانی، مانند آیین یهود و نصاری ایمان داشته باشد.