طبق مطالعه ی جدیدی که تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای کودکان بررسی کرده است، مشخص شده کودکانی که والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر کودکان رفتار میکنند و خود را با شرایط تطبیق میدهند. جان بارتکوسکی، جامعهشناس دانشگاه ایالت می سی سی پی و همکارانش از والدین و مربیان بیش از 16 هزار کودک که بیشتر آنها در سالهای اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی کنند که کودک چهقدر بر خود کنترل دارد، چند وقت یکبار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان میدهد و آیا بهخوبی به همسالانش احترام میگذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات بهدست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر اینکه چند وقت یکبار به مکانهای مذهبی میروند، آیا در مورد دین با کودکشان صحبت میکنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره میکنند یا نه، مقایسه کردند. نتیجه این بود: کودکانی که والدینشان بهطور مرتب در مراکز دینی شرکت داشتند (بهخصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراکز میرفتند) و با کودکشان در مورد دین صحبت میکردند، نسبت به کودکانی که والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد کنترل بر خود، مهارتهای اجتماعی و تمایل به یادگیری کسب کردند. بارتکوسکی همچنین نشان داد هنگامی که والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره میکردند، کودکان بیشتر مشکل داشتند. بارتکوسکی در توجیه این یافتهها میگوید: آموزشهای مذهبی به سه دلیل میتواند برای کودکان خوب باشد؛ اول اینکه گروههای مذهبی از والدین حمایت اجتماعی میکنند و این برای رشد مهارتهای آنان مفید است. کودکانی که به این گروههای مذهبی آورده میشوند وقتی همان حرفهای والدین شان را میشنوند که بزرگسالان دیگر هم آنها را تأیید میکنند، حرفهای والدین شان را در خانه عمیقتر درک میکنند. دوم اینکه انواع ارزشها و هنجارهایی که در گروههای مذهبی مبادله میشود، اغلب به فداکاری و طرفداری از خانواده گرایش دارند. این ارزشها در شکلگیری ارتباط والدین با کودکان و در نتیجه رشد کودکان در واکنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند . در آخر سازمانهای مذهبی مهارتهای والدین را با معانی مقدس عجین میکنند. یکی از جامعهشناسان دانشگاه ویرجینیا که در این مطالعه حضور نداشت نیز با این موارد همعقیده است. وی میگوید لااقل برای مذهبیترین والدین فرستادن کودکانشان به بهشت مهمتر از فرستادن آنها به دانشگاه هاروارد است. یکی از روانشناسان دانشگاه بولینگ گرین استیت در اوهایو نیز که در این تحقیق حضور نداشت میگوید: اینکه چرا سازمانهای مذهبی میتوانند شرایط بیشتر پیشرفت را برای زندگی خانوادگی فراهم سازند ولی سازمانهای غیرمذهبی که به همین منظور تأسیس شدهاند نمیتوانند، هنوز یک راز است. بارتکوسکی به مقالهای اشاره میکند که در مجله ی تحقیقات علوم اجتماعی (Research Social Science) منتشر شده است. وی میگوید: یکی از محدودیتهای تحقیق او این است که در مورد این که چگونه گروههای مذهبی با توجه به تأثیرات شان بر کودکان با هم تفاوت دارند، مقایسهای صورت نگرفته است. www.eporsesh.com
طبق مطالعه ی جدیدی که تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای کودکان بررسی کرده است، مشخص شده کودکانی که والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر کودکان رفتار میکنند و خود را با شرایط تطبیق میدهند.
جان بارتکوسکی، جامعهشناس دانشگاه ایالت می سی سی پی و همکارانش از والدین و مربیان بیش از 16 هزار کودک که بیشتر آنها در سالهای اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی کنند که کودک چهقدر بر خود کنترل دارد، چند وقت یکبار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان میدهد و آیا بهخوبی به همسالانش احترام میگذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات بهدست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر اینکه چند وقت یکبار به مکانهای مذهبی میروند، آیا در مورد دین با کودکشان صحبت میکنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره میکنند یا نه، مقایسه کردند.
نتیجه این بود: کودکانی که والدینشان بهطور مرتب در مراکز دینی شرکت داشتند (بهخصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراکز میرفتند) و با کودکشان در مورد دین صحبت میکردند، نسبت به کودکانی که والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد کنترل بر خود، مهارتهای اجتماعی و تمایل به یادگیری کسب کردند.
بارتکوسکی همچنین نشان داد هنگامی که والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره میکردند، کودکان بیشتر مشکل داشتند.
بارتکوسکی در توجیه این یافتهها میگوید: آموزشهای مذهبی به سه دلیل میتواند برای کودکان خوب باشد؛ اول اینکه گروههای مذهبی از والدین حمایت اجتماعی میکنند و این برای رشد مهارتهای آنان مفید است. کودکانی که به این گروههای مذهبی آورده میشوند وقتی همان حرفهای والدین شان را میشنوند که بزرگسالان دیگر هم آنها را تأیید میکنند، حرفهای والدین شان را در خانه عمیقتر درک میکنند.
دوم اینکه انواع ارزشها و هنجارهایی که در گروههای مذهبی مبادله میشود، اغلب به فداکاری و طرفداری از خانواده گرایش دارند. این ارزشها در شکلگیری ارتباط والدین با کودکان و در نتیجه رشد کودکان در واکنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند .
در آخر سازمانهای مذهبی مهارتهای والدین را با معانی مقدس عجین میکنند.
یکی از جامعهشناسان دانشگاه ویرجینیا که در این مطالعه حضور نداشت نیز با این موارد همعقیده است. وی میگوید لااقل برای مذهبیترین والدین فرستادن کودکانشان به بهشت مهمتر از فرستادن آنها به دانشگاه هاروارد است.
یکی از روانشناسان دانشگاه بولینگ گرین استیت در اوهایو نیز که در این تحقیق حضور نداشت میگوید: اینکه چرا سازمانهای مذهبی میتوانند شرایط بیشتر پیشرفت را برای زندگی خانوادگی فراهم سازند ولی سازمانهای غیرمذهبی که به همین منظور تأسیس شدهاند نمیتوانند، هنوز یک راز است.
بارتکوسکی به مقالهای اشاره میکند که در مجله ی تحقیقات علوم اجتماعی (Research Social Science) منتشر شده است. وی میگوید: یکی از محدودیتهای تحقیق او این است که در مورد این که چگونه گروههای مذهبی با توجه به تأثیرات شان بر کودکان با هم تفاوت دارند، مقایسهای صورت نگرفته است.
www.eporsesh.com
- [سایر] تأثیر دین بر تربیت اجتماعی کودکان چیست؟
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] کلیدهای والدین برای تربیت موفق کودکان چیست؟
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان چیست؟
- [سایر] کارکرد روش آسانگیری و محدودیتها در تربیت کودکان چیست؟
- [سایر] کلیدهای موفق والدین برای تربیت موفق کودکان چیست؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نصیحت تأثیر ندارد، واجب است با احتمال تأثیر امر و نهی الزامی کند، و اگر تأثیر نمی کند مگر با تشدید در گفتار و تهدید بر مخالفت، لازم است لکن باید از دروغ و معصیت دیگر احتراز شود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر می داند که نصیحت تأثیر ندارد ، واجب است با احتمال تأثیر امر ونهی الزامی کند ، اگر تأثیر نمی کند مگر با تشدید در گفتار وتهدید بر مخالفت ، لازم است لکن باید از دروغ ومعصیت دیگر احتراز شود .
- [امام خمینی] اگر میداند که نصیحت تأثیر ندارد، واجب است با احتمال تأثیر امر و نهی الزامی کند، و اگر تأثیر نمیکند مگر با تشدید در گفتار و تهدید بر مخالفت، لازم است لکن باید از دروغ و معصیت دیگر احتراز شود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود ، مثل منکراتی که دولتهای جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام ، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق وانکار باطل ، واگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم وموجب اسائة ظنّ به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند .
- [امام خمینی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولتها اجرا میکنند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علمای اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علمای اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمیکند.
- [آیت الله مظاهری] درختها در دست کسی که آنها را آبیاری و تربیت میکند امانت است و اگر تلف شود ضامن نیست، ولی اگر در تربیت و آبیاری آنها کوتاهی کند و یا به شرایطی که گفته شد عمل نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولت های جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.