انسان با حضور درصحنه های متفاوت حیات اجتماعی از دوعامل تعیین کننده متاثر می شود . الف ) برداشت های ذهنی ب ) احساسات و عواطف مقوله های مهمّی که چگونگی نگرش (1) آدمی را نسبت به جهان هستی ، محیط اطراف و ارزشهای حاکم بر خانه و جامعه وروش های تربیت بوجود می آورند . آنچه که باعث برداشت های ذهنی می شود ، گیرنده های حسیِ موجود در شاکته عاطفی ، روانی و حرکتی انسان است که از طریق زندگی اجتماعی و فردی ، اطلاعات اولیه را چذب نموده و با فرآیند پیچیده ای مورد تچزبه و تحلیل قرار می دهد تا آگاهی های مورد نیاز زندکی خویش را در حوزه شناختی قرار دهد . اطلاعات ارسال شده به این حوزه ، پس از هماهنگ شدن و مقایسه با دانسته های قبلی ، احساس جدیدی را بوجود می آورند که به درجاتی در دوحالت خوشایند و ناخوشایند متصوّر خواهد شد و چنین رمزهائی می تواند عواطف ساختاری فرد را زمینه سازی نماید . احساسات و عواطف کسب شده وهمترین نقش را در تکوین شخصیت ، تنظیم هدفها و انتخاب روشهای زندگی بجای خواهد گذاشت. از آنجا که احساس خوشایند باعث یادگیری رفتارهای مطلوب ، پیدایش انگیزه های رفتاری و همانندی انسان به الگو ها و اتصاف به ویژگیهای مورد قبول و شناخته شده خواهد شد ، موقعیت بسیار مهمّی را در زندگی کودکان رقم خواهد زد . بدیهی است پایدارترین و درعین حال خوشایند ترین یادگیریها ، یادگیری غیر مستقیم و مشاهده ای است زیرا یادگیری مطابق رغبت و انگیزه های موجود ، آگاهانه و بدون جبر و فشار روانی صورت می گیرد (2) و می تواند تمامی حواس انسان را بانوعی احساس خوشایند و عاری از دشواری متو.جه رفتار مناسبی نماید لازم است توجه خاصی به چنین موقعیت هائی در زندگی کودکان خود نمائیم . موقعیت و زمینه ای که کودک را بنحو شایسته ای در معرض مشاهده و یادگیری رفتارها و یا تکالیف مذهبی قرار می دهد و آنان را در راستای گرایشهای فطری و ارضای نیازها ی روانی خود تقویت می کند می تواند احساس رضایت قلبی آنان را به ارمغان آورده و در جهت درک بسیاری از مسایل مذهب و دین ، راهنمایی و هدایت نماید. درک و پذیرشی که بصورت میل و گرایش و موافق فطریات آدمی نشاط و بهجت درونی کودکان را سبب شده و آنها را در مسیر تکاملی زندگی پشتیبانی نماید ، شکوفایی و بالندگی استعدادها را ثمردهی خواهد نمود و آنها را در مسیر تجلی ارزشها و فضیلت های معنوی تقویت خواهد نمود . تأمین چنین حس نشاط آور ، موافق با نیازهای آدمی توأم با شوق و کنجکاوی در جهت حقیقت جویی ، کشف طبیعت و شکوفایی فطرت، پرورش حس دینی نامگذاری میشود. برای رسیدن به چنین موقعیت متعالی نیاز به زمینه سازی و آمادگی روان و عواطف کودکمان خواهیم داشت تا در مراحل اولیه ی زندگی خود ، چهره ی شادمان و با نشاط والدین را پس از ارائه هر رفتار مطلوب تجربه نماید و در مراحل بعدی حیات که بعد عقلانی تکامل نسبی خواهد یافت رفتارهای تقلید شده ی خود را موافق دریافت های فکری خویش ببیند و به تثبیت رفتارهای مناسب و مطلوب خود اقدام نماید تا رشد و بالندگی آنان حاصل آید. برای بررسی جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان لازم است اصول تربیت دینی کودکان مورد توجه قرار گیرد وسهم پرورش حس دینی در گرایش به دین و مذهب و دین باوری مشخص شود تا بهتر بتوانیم از این ابزار در جهت هدایت فرزندانمان استفاده ی مطلوب داشته باشیم. الف: اصل اگاهی و معرفت برای فراهم آوری زمینه های مساعد و غنی و تسهیل رشد مفاهیم عقاید دینی نیازمند شرایطی ویژهای هستیم ، از آنجا که کودگان دارای تقکر عینی و حسّی هستند لزوم تخمیق و دقت نطر دراین اصل ضروری بنظر می رسد زیرا: الف -1) برای آموزش مفاهیم باید فهم کودکان را بخدمت گرفت ، بکارگیری تفکر عینی کودکان برای فهم مسائل معنوی تقریباً ناممکن خوااهد بود ، زیرا کودک دنیای پیرامونی خود را از طریق ذریچه حسّی خود نظاره خواهد نمود. الف -2) ارائه هر مبحث و مسئله ای ازمذهب باید با توجه به میزان توانائی و درک مطلب و فهم کودک صورت گیرد ، بدیهی است موقعیت سنی کودکان محدودیت های زیادی درجهت اراده مفاهیم بجای خواهد گذاشت. الف -3) ارائه رهنمد های دینی و گفتار بزرگان دین در موقعیتی صورت می گیرد که کودک به چرائی آنها آگاه نخواهد شد و انگیزة کمتری برای جذب و عمل به گفته ها خواهد داشت . آنچه در این اصا برجسته خواهد شد ، مستعد سازس و تهیه زمینه هائی برای آزمودن تجربیات و احساسات خواهد بود تا از طریق توچه به نتایج رفتار و میزان موافقت و تقویت دیگران بتواند رفتای را درونی نماید. اگر هم بخواهیم رهنودهای دینی و گفتار بزرگان در زندگی کودکان واجد اثر شود باید به برجسته سازی شخصیت های مذهبی و دینی اقدام نمائیم تا از طریق دوستی و موانست با شخصیت های مذهبی و دینی بتوانند به رفتارهای تقلیدی مطلوب دست یابند . بدیهی است اصل آگاهی و معرفت در تربیت دینی کودکان به برجسته سازی احساس و عواطف آنان تکیه دارد. ب: اصل شعور و احساس دراین اصل سعی برآن است کودکان را به مشاهده و توجه بیشتر به احساسات و تجربیات دیگران و برانگیختن عواطف و شور مذهبی وادار نمائیم ، این تحریک و برانگیختگی می تواند متاثر از موقعیت های زیر باشد . - آشنا کردن کودکان با مراسم ، دستجات ، جماعات و عبادت های جمعی - دیدن هیجانات ، شادیها ، اشگها و ناله ها - افزایش دادن شوق کنجکاوی و دادن فرصت برای کشف طبیعت و فطرت کودک به دست خویش (4) تکیه این اصل بر تقویت شعور و احساس آدمی است این اصل در موقعیت سنی کودکان بمراتب اثرگذار و مفید خواهد بود . ج: اصل رفتار و عمل در این اصل سعی بر آن است دستورات اخلاقی و پسندیده مورد آموزش عملی و رفتار و اعمال والدین مربیان و دوستان ،الگوی رفتاری فرد قرار گیرد بگونه ای که کودک از طریق عمل متوجه حقیقت شده و با پیدا کردن عادت مذهبی با تقویت میل و علاقه به طاعات و عبادات خداوندی بپردازد . در این اصل نیز جایگاه احساس بجهت قبول الگو و ا یجاد عادت های اولیه و شروع به عمل مورد توجه است دقت و تفکر منطقی در این اصول جایگاه بارز احساس بعنوان زیر بنای رفتاری کودکان را نمودار خواهد ساخت وروشی را برای مربیان فراهم خواهد ساخت که به احساسات کودکان و پرورش حس دینی آنان توجه خاصی را مبذول نمایندو از مسیر پرورش این حس سعادت و سلامت آتی کودکان را تأمین کنند. حال که جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان نگاشته شد لازم است به این نکته پرداخته شود که چرا احساس کودکان را جهت پایه ریزی اعتقادات دینی آنان به خدمت می گیریم . آنچه که برای جوابگویی به این سؤال مطرح میشود عبارت است از : به خدمت گرفتن احساس کودکان در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی است که منشاء اصلی هدایت است اگر بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم به درجات بالایی از هدایت دست یافته ایم . برای مثال اکرام و احترام بر فرزندان می تواند تأمین کننده ی عزت و کرامت آدمی باشد ،آنگاه که این حس پرورش یابد فرد معنی تفضل خداوند که او را به مرتبه اشرف مخلوقات ارتقاء داده است را می فهمد و تأثیر آن رضایت فرد از زندگی خویش است چون کرامت را می فهمد از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز می نماید و عظمت وجود او مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی خواهد شد . در سلام کردن بر کودکان نیزمی خواهیم علیرغم بازگشائی راهی به ارتباط انسانیی نمودی از ادب را جلوه گر سازیم ، این حس که معادل برجسته سازی شخصیت و اهمیت دادن به اشخاص است راه را بر حسد نسبت به دیگران می بندد و همواره بزرگی خداوند را بیاد می آورد که چنین احترامی متأثر از دیانت و دین و هدایت جاودان پیامبران الهی است پس احترام و سپاس نسبت به خداوند لازمه ی عبودیت انسان است . در رفتار عادلانه نسبت به کودکان میخواهیم با لمس خوبی عدالت او را از فشار ناروای ظلم مصون ساخته ،جایگاه اصلی خداوند و رفتار عادلانه او را مجسم سازیم ودر بکارگیری احساس شادی و سر زندگی ،ایجاد طراوت و بهجت نشان دهنده ی دید مثبت به زندگی ،امید و آرزوهای مثبت خواهیم شد تا آنها نیز بتوانند رفتار و اعمالی را داشته باشند که رضایت خداوند را بوجود آورد . در اتقاء حس وفای به عهد نشان دهنده ی تعهد خداوند در برنامه ی هدایتی دین هستیم وعده هایی که اگر امید به تحقق آن نداشته باشیم در ابتدای راه مانده ایم و محرک لازمی برای حرکت وجود نخواهد داشت . پس لازم است محققانه و با ریز اندیشی عالمانه جایگاه اصلی پرورش حس دینی را بشناسیم و در برخورد با کودکان حداکثر استفاده سودمند و مناسب از این ابزار را بعمل آورده و احساسات درونی کودکان را بخدمت بگیریم تا بتوانیم از این مسیر زمینه های هدایت را فراهم آورده و زمینه های انحراف و نا راستی را بخشکانیم تا کودکان ما متخلق به اخلاق الهی شده سعادت و نیکبختی دنیا و اخرت خود را بدست آورند ،انشاء ا….. پی نویس ها 1 ) نگرش عبارت است از آمادگی اکتسابی برای ابراز واکنش مثبت یا منفی نسبت به اشیاء ، اشخاص ، موقعیت ها ، مفاهیم و عقاید که بصورت واکنش مثبت و منفی در شکل اظهار خقیده ، اعمال و رفتار متجلّی شده ؤ رویکرد نسبت به بعضی از موقعیت ها و یا اجتناب از موقهیت های دیگر را بوجود می آورد . 2 ) برداشتی از کتاب روشهای پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان و نوجوانان ، دکتر غلامعلی افروز 3 ) هر رفتار تقلید شده پس از تجزیه و تحلیل عقلانی در سنین مناسب رشد به سه صورت نمایان خواهد شد. الف: رفتار تقلیدی خود را مناسب و معقول می داند لذا آن رفتار را تثبیت می کند . ب : رفتار تقلیدی خود را نامناسب ونا معقول می داندلذا آن رفتار را تغییر می دهد ج : رفتار تقلیدی خود را دارای نقص می بیند لذا به اصلاح جنبه های ناموزون می پردازد. 4 ) برداشتی از نظرات دکتر عبدالکریم کریمی از کتاب گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا رفتارهای مؤثر در پرورش حسِ دینی در حیات عاطفی انسانها ، برخوردها و رفتارهای سازنده و حرکت آفرینی وجود دارند که می توانند تأثیر بسزایی در روند هدایتی انسان داشته ، نیروی لازم برای ادامه حرکت را فراهم آورند. برخی متخصصین علوم دینی معتقدند که اصل تربیت و پرورش هنگامی صورت میگیرد که راه هدایت وتکامل معرفی و شناخته شود و سپس نیروی موجود در ضمیر آدمی (فطرت) به سوی مبدأ خود (هستی شناسی)جهت داده شود آنگاه سازندگی،بالندگی و تکامل انسان که متأثر از شناخت اصیل اوست آغاز میشود. با توجه به چنین مقوله ای است که گفته می شود: "معرفت دینی،حسِ دینی،رغبت و عاطفه دینی نه در آموزش دروس دینی ونه صرفاً در علوم حصولی و اکتسابی و نه با چشم سر که با چشم دل ، نه با گوش سر که با گوش جان ،نه به صورت ظاهر که با سیرت باطن ،نه با زبان دهان که با زبان قلب بدست می آید" بر این اساس باید به تعامل در رفتارهای مؤثری پرداخت که می تواند حسِ کودکان را در اختیار گیرد ،نیروهای بالنده او را در جهت هدایت نفس تجهیز نماید و پس از ارائه شناخت نسبی زمینه ساز نشاط و بهجت آنان باشد. بر جستگی حسِ دینی در این کلام به این جهت است که موقعیت اصلی هدایت ها دوران کودکی نسلها است ،در این زمان کودک بجهت اینکه واجد تفکر انتزاعی نیست نمیتواند به درجات بالائی از شناخت نائل آید پس باید از طریق تقویت احساس ،جامعه ی پیرامون او را نمایان نمود و درک جهان و هستی را از دریچة حسِ مادی او به خدمت گرفت تا فهم چگونگی عبودیت آفریدکار هستی جایگاه اصلی ضمیر کودکان شود و محور هدایت آنان رضای پروردگار که برابر است با انجام اعمال و رفتارمطلوبی که توصیه ائمه اطهار و برگرفته از کلام حق تعالی است تا اینکه تکامل سن ،تعقّل و استدلالهای منطقی ، تأسی به حسنات و رفتارهای مناسب بر اساس شناخت حقیقت و درک زضایت خداوند را فراهم آورده وپشتوانه ای قوی برای تداوم و تثبیت رفتارها باشد . از آنجا که احساسات ،ابزارهای اولیه درک و شناخت آدمی است، می توان برای هدایت دینی کودکان و نوجوانان از احساس درونی آنان کمک گرفت . درحالی که تکیه برآن است که قدرت تعقّل و تفکّرآدمی به موازات رشد احساسی کودک گسترش یابد و تحت برآیند دو نیروی مهّم حرکت تکاملی کودک آغاز شود ، روش های ذیل راهی است برای به خدمت گرفتن احساس در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی که منشاء اصلی هدایت است ، چنانچه بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم بدرجات بالائی از هدایت دست یافته ایم . شرط مهمّ در بکارگیری رفتارهای معرّفی شده ،حرکت درجهت کسب فضائل و متخلّق شدن به اخلاق انسانی و اسلامی است تا بتواند ضمینه ساز تقرّب و نزدیک شدن به ذات مقّدس احدیت باشد و به هدف غائی تربیت دینی (رشد) جامة عمل بیوشاند (3) لف : احترام و اکرام بر فرزندان توصیه پیشوایان و رهبران الهی جامعه ما احترام به فرزندان و تکریم شخصیت آنان است (4) ودر روایاتی هفت سال اولیه عمر کودکان ((سن سیادت)) و بزرگواری معرفی شده است (5) هدف واقعی احترام و اکرام فرزندان تامین کرامت و عزت نفس آنان است تا به فهم و درک اهمیت وجودی خویش نائل شده و تحت تاثیر عزت و بزرگمنشی خود از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز نمایند . با درک عظمت وجودی خود مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی شوند. انسانهای حقیر به جهت نواقص و کمبودهائی که درجایگاه شخصیتی خود احساس می کند به موقعیت ها و عناصری تکیه می کنندکنندکه بصورتی بتوانند ،نقیصه های وجودی خویش را برطرف نمایند و در مسیرچنین حرکتی ،به اطاعت های ضلالت آور و گمراه کننده دچار خواهند شد و زمینه های فساد و تبه کاری قوّت خواهد گرفت . مهمترین تأثیرات روش های عزّت آور ،مهم نشمردن جایگاه دنیا در ذهن آدمی است ،چه بسا که هر نوع وابستگی به غیر خداوند میتواند عاملی بر بروز رفتارهای ناپسند باشد . زیر بنا و محور اصلی احترام و اکرام بر فرزندان تجلّی معرفت به جایگاه رفیع انسان است که خداوند متعال او را اشرف مخلوقات خود خطاب نموده و هدف آن است که بروز شخصیّت توانمند ،دانا و آگاه آدمی در سایةچنین کرامتی حاصل شود و پشتوانه ای قوی در پدید آوری سعادت و نیکبختی او باشد . بروز چنین حسّی علاوه بر آنکه تأمین کننده نیاز معنوی انسان است بجهت رضایت فردی از پیدایش چنین هدایت و تحوّلی ،جایگاه مبدأاصلی را برجسته ساخته و علاقةممتاز و خالصانه به خداوند کریم و لطیف را ره توشةاین حرکت تربیتی خواهد ساخت .(6) ب: سلام کردن بر کودکان سلام گفتن به هنگام حضور کودکان ،بروز ظاهری برجسته سازی شخصیّت و اهمیّت دادن به جایگاه واقعی کودکان است،در سلام گفتن به دیگران علاوه بر آنکه سلامتی و موقعیّت فرد مدّنظر قرار می گیرد و راهی به ارتباط انسانی نسلها می گشاید ،سلام گفتن نمودی از ادب و معرفت حقیقی فرد را به جایگاه رفیع انسان به ظهور رسانده .منشأعلاقه و محبت به همنوعان می شود ،وغالباً این رفتار ساختار شخصیتی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد . سلام تألیف قلوب است و ایجاد حسی مأنوس که افراد بتوانند فرصت حضور یکدیگر را درک نموده و با حضور مأنوس در جمع به کسب کنترل های خاصّی در رفتار خود نائل شوند. پس باید به کودکان سلام کرد و آنان را به جمع بزرگسالان پذیرفت تا به محیط ادب و احترام وارد شوند واز رفتار و گفتار بزرگسالان در محیطی گرم و صمیمی متأثر شوند . ادب و تحوّل ناشی از دوست داشتن دیگران و محترم شمردن همنوعان مانع بروز حسد است و تمایل به برقراری ارتباط اجتماعی باعث تقرّب انسانها است از آنجا که درک و معرفت به چنین موقعیت هایی که با میل و رغبت آدمی سازگار و درونی میشوند ،جایگاه بسیار مناسبی در ساخت متعادل شخصیّت آدمی دارد ،بعنوان یک فعل اخلاقی محسوب شده و پرورش چنین حسی که متأثر از توصیه های رهبران دینی و سنّت پیامبر گرامی اسلام است (7)منجر به پرورش حسِ دینی کودکان خواهد شد ،زیرا آنان با مشاهدةاحترام و توجه بزرگسالان به خود به فهم بزرگواری خداوندخواهند رسید که چنین ارزش و بهایی را خاص کودکان قرار داده و مایةخوشنودی آنان را فراهم آورده است پس سپاس و احترام به ذات مقدّس احدی را ضروری رفتار خود خواهند نمود . در این رفتار نیز خاطرة اکرام کننده و هادی انسانها در ذهنیّت کودکان ما جایگاه ممتازی خواهد یافت و به اسلام و فرامین آن ، که زمینه ساز چنین رشد و تحوّلی است به چشم تقدّس نگریسته خواهد شد . بدیهی است که اثر چنین نگرش های وزین و ارزشمندی زمینه ساز سپاسگذاری و عبادت خالصانة اشخاص خواهد شد . ج: مسرور کردن کودکان وجود شادی و سرور در زندگی کودکان ،روحیة تنّوع طلب آنان را مصفّا نموده طراوت و بهجت خاصی را که بوجود آورندة توان وقدرت فرد خواهد شد بودیعه خواهد گذاشت . لبخند و سرور از احساس امنیت کودکان سرچشمه گرفته ،عطوفت و طبیعت گرم آنان را تقویت خواهد نمود و خاطرة خوش چنین رفتارهایی ماندگار خواهد شد. اصولأدرک انسانی افراد متأثر از فضای روحی و محیط زندگی آنان است ،آنگاه که سرور و شادمانی حاکم بر محیط زندگی انسانها شود،نشان دهندة دید مثبت کودکان به گذران زندگی است و در چنین حالی است که کودک از رفتارهای غریب و نامأنوس دیگران متنفر شده و احساس بیزاری خواهد داشت که این خود مقدمه ای بر پیشگیری از رفتارهای نا مطلوب است. آموزش سپاسگذاری و تحسین کسانی که الفبای محبت را به کودکان می آموزند در چنین صحنه هایی تثبیت و پایدار خواهد شد ،چرا که این انبساط و بهجت خاطر خود زمینه ساز موفقیت های بعدی انسان است و خاطرة خوش آیندی از این رفتارها بجای خواهد گذاشت . اگر بپذیریم که خداوند را می توان در دلهای شاد و مفرّح بندگانش یافت مقیّد خواهیم شد برابر توصیة ائمه بزرگوار به کودکانمان رحمت و محبت روا داریم و ترّحم و عطوفت را آمیزةرفتاری خویش سازیم (8). کودکان در تعامل های روزانة خود به این فهم خواهند رسید که برای رضایت والدین باید رفتارهای ویژه ای داشت،زیراحرکت های مورد نظر والدین رادر بیان و کلام انان می یابند و یا به صورت خواسته پدر ومادر می شنوند پس به این نتیجه خواهند رسید که برای بدست آوردن رضای خداوند نیز باید به گفتارهای ائمه معصومین و خواسته های بزرگان توجه نمود و آنها را به کار بست . و چنین است که برای مسرت خداوند باید رفتار و عملکردی مناسب و مثبت به ثمر نشاند و همواره به رضایت خداوند امید وار بود تا هدایت های خداوندی محقق شده، رشد و کامیابی را در وجود آدمی احیاء نماید. د: عدالت نسبت به کودکان اهمیّت عدل و معرفی خداوند به عدالت وقتی جلوة اصلی خود را ظاهر می سازد که به ساخت درونی انسان نظر داشته و به کراهت تبعیض و اثرات منفی آن درایجاد انحرافات اجتماعی توجهی ویژه داشته باشیم . وجود بی عدالتی ،ظلم و تبعیض در جامعه ، امنیت روانی افراد را به مخاطره انداخته ،باعث تنفّر و گریزان شدن انسان از موقعیّت های اجتماعی خواهد شد . دوست داشتن عدالت و رنج بردن از تبعیضات باعث آن خواهد شد که همةتلاش آدمی در جهت موازنه و عدل بکار گرفته شود و این مهم لازمة برخوردهای انسانی یک مسلمان است ، چنانکه ائمه در موارد خاص به تساوی در نگاه و برخوردهای ظاهری تذکّرات اکیدی داشته اند (9) کودکان باید از ابتدا با عدالت آشنا شده و آن را لازمة برخورد و تعامل با دیگران بدانند ، لمس خوبیٍ عدالت و مصون شدن از فشارهای ناروای ظلم و تبعیض هم نمودی از برجسته سازی جایگاه خداوند است که به این صفت نیزمعرفی شده است. امید به زندگی و امنیّت افراد در سایةعدالت خداوندی نمایان خواهد شد برای تفهیم صحیح عدالت که زمینه ساز تلاش انسانها به نظم دهی درون ، برنامه ریزی و رعایت انصاف است نیازمند بستری مناسب و حقیقی هستیم اجرای عدالت در بین فرزندان نیز توصیة اکید پیامبر مرسل(ص) است . (10) فرزندان هم برخورد صمیمی و عادلانه والدین را نمودی از برخورد رحیمانه خداوند تلقّی خواهند نمود تا آن زمان که کودک بتواند به درک رحمانیّت مطلق خداوند نائل شود چنین برخوردهایی را مشابه و یکسان خواهد دانست . جایگاه مهم و ارزشمندی که برای عادل حقیقی و رعایت کننده عدالت در ضمیر انسانها به ودیعه گذاشته شده آنگاه که به لطف و احسان خداوندی زینت داده شود ،نمونه ای از علاقه مندی به دین ، وابستگی به ائمه و رهروی را به ظهور خواهد رساند که امیدی قوی برای اصلاح و نجات جامعه و انسانها خواهد بود در چنین زمینه ای فرد ملتمس درمقام و موقعیتی قرارمی گیرد که معنای حقیقی عدالت رادرک می کند وخودرا درکنف حمایت نیروی بزرگواری قرارمی دهد که هیچ کس جز ذات پاک مقام خداوندگارسزاوار چنین جایگاهی نیست . ه: محبت و رحمت با کودکان دقّت در روش های تربیتی رسول مکرم اسلام و قدرت نفوذ معنوی آن شخصیّت رشید ما را متوجه محبت و رحمت برجسته پیامبر عظیم الشأن خواهد نمود بطوریکه نرمش و ملایمت او در برخورد با امّت ، مسیر نفوذ بر دلها شناخته شده است . نفوذی که بزرگترین دشمنانش را وادار به مدح رفتار گرانسنگ خود می نمود و موج عظیمی از مردم را به سوی پاکی و هدایت می کشاند . از تأکیدات رسول گرامی اسلام است که: شمابا امکانات مالی هرگز نمی توانید مردم را جذب کنید ولی با گشاده رویی و اخلاق می توانید دلهای آنها را بدست آورید . بیان احادیث بسیار دربارةمحبت و رحمت به فرزندان (11)و تذکر به بوسیدن آنان (12)بعنوان مهمترین ابزار برای ابراز علاقه به کودکان ، نشان دهندةجایگاه برجسته این رفتار است . کودک از طریق محبت ، مهر ورزی را خواهد آموخت ودر هنگام بیان احساسات ابراز وجود خواهد نمود تا میزان علاقة دیگران را نسبت به خود ارزیابی نماید ، ابزار شناخت آنان از میزان علاقةافراد ((خاصه پدر و مادر)) نسبت به خود میزان مهر و رحمت آنان است و بر این اساس معیار رفتاری خود را بنا خواهند نهاد و سپس در برداشتی جامع از میزان توجه، محبت و رحم و شفقت خداوند رحمن و رحیم به جایگاه رفیع و مقدّس پروردگار پی خواهد برد و پس از درک نعمات خداوندی نسبت به خود در موقعیتی قرار می گیرد که سپاسگذار آن همه لطف و رحمت باشد . اگر بیاندیشیم که محبت و رحمت نسبت به کودکان از نیاز های اولیه و اصلی آنهاست و هنگام محرو میت از این مهم توسط والدین ،کودکان آمادة دریافت مهر و محبت از دیگران(13)خواهند شد مقیّد به رحم و شفقت برآنان خواهیم شد . بدیهی است که وقتی کودک خود را می بوسیم علاقه خود زا به او نمایان ساخته و از جهت امنیّت و نشاطی که چتر حمایتی محبت ما برایش فراهم می آورد او را اسیر و شیفتةخود می سازیم و در نهایت این همه محبت و دوستی امنیت و بهجتی را در قلب کودکان فراهم می آوردکه می تواند نشانه های ممتازی از لطف و رحمت خداوند کریم باشد ، خدائی که همه خلق را به محبت و رحمت فرا خوانده و پیامبرش را به چنین لفظ زیبایی (پیامبر رحمت )) ملقّب نموده است. چنین است که محبت با کودکان راهی است برای آشنائی بامحبت خداوند و الطاف بی نهایت او و درچنین مسیری است که کودکان با همه وجود ، کرامت خداوند را حسِ نموده ، عبد و بندة راستین پروردگار بزرگ شوند . و : وفای به عهد وفای عهد نیز از روشهای موثر در پرورش حسِ دینی کودکان است زیرا کودکان در دوران خردسالی خود به جهت عدم نوان کاری و مهارت لازم در انجام فعالیت های مورد نیاز ، اتکای شدیدی به والدین و اطرافیان خود داشته و احساس وابستگی به افراد توانمند پیرامون خود را بارز و آشکار خواهند نمود. در معنائی دیگر کودکان والدین خود را رازق خود می پندارند ، زیرا تصورآنان بر مبنای تامین نیازهای وجودشان است و از این جهت نقش پدر و مادر خود را برجسته می نمایند . والدینی که برای تشویق کودکان به رفتار های مناسب ،منعهد اعمال و رفتارهائی می شوند، تا بتوانند موتور محرکه فعالیت های مورد انتظار خویش را فراهم نمایند، باید متوجه باشند که پرورش امید و آمال و آرزو درچنین مسیری شکل خواهد گرفت و اثراتی ویژه بررفتارهای کودکان خواهد داشت ، چنانچه این تعهدات عملی نشود ، یاس و بدبینی را بوجود خواهد آورد . حال اگر بدلائلی حالت اتکاء و اعتماد کودکان صدمه بیند و وابستگی آنان به مخاطره افتد لطمه روحی بزرگی نصیب آنان خواهد شد و خودرا در بستر مشکلات و موانع زندگی تنها خواهند یافت و نهایتاً اعتماد و توکل خود را که مایه حرکت های رفتاری آنان است از دست خواهند داد و دچار بحران خواهد شد که همه اینها تعادل وجودی آنان را به مخاطره انداخته و بشدت از کارآئی فرد می کاهد . بینش تربیتی اسلام درجهت توجه به تحقق آمال و آرزوی انسانها و بازکردن دریچه ای به اعتماد و توکل مورد تاکید است تا مسیری را فراهم نماید که کودکان با پشتوانه ای حمایت کننده بر مشکلات و موانع محیط فائق آیند و به مراتب نهائی رشد برسند ، چنانچه کودکی در اعتماد به والدین و اطرافیان شکست خورده عدم وفای (بی وفائی به تعهدات ) دیگران را مشاهده نماید ، درک ناقصی از تعهد و مسئولیت پذیری خواهد داشت و همه این موارد می تواند ضرباتی بر زمینه های تعهد و گفتارهای خداوند ( که در آیات و روایات آمده است ) نسبت به بندگان وارد سازد . چنانچه بخواهیم کودکانمان در تعهدات خود نسبت به خداوند که با پذیرش دین بوجود می آید (14) تقویت شده و عامل به معاهده های خود باشند باید خود به عهد های گفته شده عمل نمائیم و درجه بالائی از وفا را بر آنان ارزانی نمائیم تا از این مسیر بتوانند گامهای مستحکم تری در مبانی دین داشته ، به صلاح و نیکبختی رهنمون شوند . روش های ارائه شده فوق تمامی ابزار نمودار سازی لطف و احسان خداوند نخواهد بود ، روشهای متفاوت دیگری نیز برای تقویت حسِ دینی وجود خواهند داشت، پس بر مربیان و والدین گرامی لازم است تمامی رفتارهای خود را با هدف تقرّب و نزدیکی به خداوند بکار گرفته و شناسائی لطف و احسان خداوندی را زمینه ساز رشد و معرفت خود ، خانواده و فرزندان خویش قرار دهند ، باشد که به جهت این فیض از نعمت های سرشار کردگار بزرگ بهرمند شده ، سعادت و رستگاری را نصیب فرزندان خود سازند . پی نوشت ها : 1- از توصیه های دانشمند گرانمایه حضرت حجه السلام و المسلمین ، حاج آقا غفاری از نظریه پردازان علوم اسلامی ( معاصر) 2-گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ، دکتر عبدالعظیم کریمی ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373 3- اصول و روشهای تربیت در اسلام ، دکتر سید احمد احمدی ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373،صفحه 23 و62 4- عنِّ النبی (ص) : اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق) 5- عنِّ النبی (ص) : الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق) 6-به جهت فراموش نکردن خاطره اکرام کننده 7- از سنت های حسنه ای که رسول گرامی اسلام و پیامبر مکرم (ص) برجای نهاده است سلام کردن بر کودکان است . آنحضرت همیشه خود به کودکان سلام می کرد و می فرمود در انجام این رفتار مراقبت دارم تا بعد از من بصورت یک سنت بین مسلمین بماند و همه بدان عمل کنند . 8- قال رسول ال .. (ص) لیس منّا من لم ترحم صغیرنا و … 9- موارد خاص مانند نگاه و برخورد قاضی در هنگام شنیدن دعوی و حتی خطاب به افراد و برخورهای والدین نسبت به فرزندان حتی اگر تهذیب و سلامت نفس یکی از فرزندان برجسته تر بنظر آید. 10- قال النبی (ص) : اِعدلوا بین اولادکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم 11- با تربیت مکتبی آشنا شویم ، دکتر رجبعلی مظلومی ،تهران : انتشارات امیر کبیر، 1366، صفحه 259 12- سلام کردن به کودک ، اسلام و تعلینم و تربیت ، سید محمد باقر حجتی ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368، صفحه 98 13- اکثریت مردم مهر و محبت خود را به دلائل خاص در اختیار دیگران قرار خواهند داد و چه بسا که زمینه های انحراف از مسیر این محبت ها آغاز شود . 14- در روایاتی از امام صادق (ع) آمده است که القرآن عهدال.. الی خلقِه فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده… که مضمون روایت چنین است : قرآن عهدی است که خداوند با بندگانش بسته است ، پس لازم است بر هر مسلمان که روزانه در عهد خود بنگرد و از آن آیاتی (50) آیه در روز بخواند که نهایتاً هدف عمل به تعهدات انسان با خداوند است و آشکارترین خطاب ها و بیان تعهدات ، آیاتی است که با جمله یا ایهاالذین آمنوا …..آغاز شده است . منابع و ماخذ 1- جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان نویسنده : محمد قمی فر 2- احمدی ،سید احمد ، اصول و روشهای تربیت در اسلام ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373 3- حجتی ، سید محمد باقر ، اسلام و تعلینم و تربیت ،تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368 4-کریمی ، عبدالعظیم ،گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ،، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373 5- مظلومی، رجبعلی ، با تربیت مکتبی آشنا شویم ، تهران : انتشارات امیر کبیر، 1366 www.morsalat.com
انسان با حضور درصحنه های متفاوت حیات اجتماعی از دوعامل تعیین کننده متاثر می شود .
الف ) برداشت های ذهنی
ب ) احساسات و عواطف
مقوله های مهمّی که چگونگی نگرش (1) آدمی را نسبت به جهان هستی ، محیط اطراف و ارزشهای حاکم بر خانه و جامعه وروش های تربیت بوجود می آورند .
آنچه که باعث برداشت های ذهنی می شود ، گیرنده های حسیِ موجود در شاکته عاطفی ، روانی و حرکتی انسان است که از طریق زندگی اجتماعی و فردی ، اطلاعات اولیه را چذب نموده و با فرآیند پیچیده ای مورد تچزبه و تحلیل قرار می دهد تا آگاهی های مورد نیاز زندکی خویش را در حوزه شناختی قرار دهد .
اطلاعات ارسال شده به این حوزه ، پس از هماهنگ شدن و مقایسه با دانسته های قبلی ، احساس جدیدی را بوجود می آورند که به درجاتی در دوحالت خوشایند و ناخوشایند متصوّر خواهد شد و چنین رمزهائی می تواند عواطف ساختاری فرد را زمینه سازی نماید .
احساسات و عواطف کسب شده وهمترین نقش را در تکوین شخصیت ، تنظیم هدفها و انتخاب روشهای زندگی بجای خواهد گذاشت.
از آنجا که احساس خوشایند باعث یادگیری رفتارهای مطلوب ، پیدایش انگیزه های رفتاری و همانندی انسان به الگو ها و اتصاف به ویژگیهای مورد قبول و شناخته شده خواهد شد ، موقعیت بسیار مهمّی را در زندگی کودکان رقم خواهد زد .
بدیهی است پایدارترین و درعین حال خوشایند ترین یادگیریها ، یادگیری غیر مستقیم و مشاهده ای است زیرا یادگیری مطابق رغبت و انگیزه های موجود ، آگاهانه و بدون جبر و فشار روانی صورت می گیرد (2) و می تواند تمامی حواس انسان را بانوعی احساس خوشایند و عاری از دشواری متو.جه رفتار مناسبی نماید لازم است توجه خاصی به چنین موقعیت هائی در زندگی کودکان خود نمائیم .
موقعیت و زمینه ای که کودک را بنحو شایسته ای در معرض مشاهده و یادگیری رفتارها و یا تکالیف مذهبی قرار می دهد و آنان را در راستای گرایشهای فطری و ارضای نیازها ی روانی خود تقویت می کند می تواند احساس رضایت قلبی آنان را به ارمغان آورده و در جهت درک بسیاری از مسایل مذهب و دین ، راهنمایی و هدایت نماید.
درک و پذیرشی که بصورت میل و گرایش و موافق فطریات آدمی نشاط و بهجت درونی کودکان را سبب شده و آنها را در مسیر تکاملی زندگی پشتیبانی نماید ، شکوفایی و بالندگی استعدادها را ثمردهی خواهد نمود و آنها را در مسیر تجلی ارزشها و فضیلت های معنوی تقویت خواهد نمود .
تأمین چنین حس نشاط آور ، موافق با نیازهای آدمی توأم با شوق و کنجکاوی در جهت حقیقت جویی ، کشف طبیعت و شکوفایی فطرت، پرورش حس دینی نامگذاری میشود.
برای رسیدن به چنین موقعیت متعالی نیاز به زمینه سازی و آمادگی روان و عواطف کودکمان خواهیم داشت تا در مراحل اولیه ی زندگی خود ، چهره ی شادمان و با نشاط والدین را پس از ارائه هر رفتار مطلوب تجربه نماید و در مراحل بعدی حیات که بعد عقلانی تکامل نسبی خواهد یافت رفتارهای تقلید شده ی خود را موافق دریافت های فکری خویش ببیند و به تثبیت رفتارهای مناسب و مطلوب خود اقدام نماید تا رشد و بالندگی آنان حاصل آید.
برای بررسی جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان لازم است اصول تربیت دینی کودکان مورد توجه قرار گیرد وسهم پرورش حس دینی در گرایش به دین و مذهب و دین باوری مشخص شود تا بهتر بتوانیم از این ابزار در جهت هدایت فرزندانمان استفاده ی مطلوب داشته باشیم.
الف: اصل اگاهی و معرفت
برای فراهم آوری زمینه های مساعد و غنی و تسهیل رشد مفاهیم عقاید دینی نیازمند شرایطی ویژهای هستیم ، از آنجا که کودگان دارای تقکر عینی و حسّی هستند لزوم تخمیق و دقت نطر دراین اصل ضروری بنظر می رسد زیرا:
الف -1) برای آموزش مفاهیم باید فهم کودکان را بخدمت گرفت ، بکارگیری تفکر عینی کودکان برای فهم مسائل معنوی تقریباً ناممکن خوااهد بود ، زیرا کودک دنیای پیرامونی خود را از طریق ذریچه حسّی خود نظاره خواهد نمود.
الف -2) ارائه هر مبحث و مسئله ای ازمذهب باید با توجه به میزان توانائی و درک مطلب و فهم کودک صورت گیرد ، بدیهی است موقعیت سنی کودکان محدودیت های زیادی درجهت اراده مفاهیم بجای خواهد گذاشت.
الف -3) ارائه رهنمد های دینی و گفتار بزرگان دین در موقعیتی صورت می گیرد که کودک به چرائی آنها آگاه نخواهد شد و انگیزة کمتری برای جذب و عمل به گفته ها خواهد داشت .
آنچه در این اصا برجسته خواهد شد ، مستعد سازس و تهیه زمینه هائی برای آزمودن تجربیات و احساسات خواهد بود تا از طریق توچه به نتایج رفتار و میزان موافقت و تقویت دیگران بتواند رفتای را درونی نماید.
اگر هم بخواهیم رهنودهای دینی و گفتار بزرگان در زندگی کودکان واجد اثر شود باید به برجسته سازی شخصیت های مذهبی و دینی اقدام نمائیم تا از طریق دوستی و موانست با شخصیت های مذهبی و دینی بتوانند به رفتارهای تقلیدی مطلوب دست یابند .
بدیهی است اصل آگاهی و معرفت در تربیت دینی کودکان به برجسته سازی احساس و عواطف آنان تکیه دارد.
ب: اصل شعور و احساس
دراین اصل سعی برآن است کودکان را به مشاهده و توجه بیشتر به احساسات و تجربیات دیگران و برانگیختن عواطف و شور مذهبی وادار نمائیم ، این تحریک و برانگیختگی می تواند متاثر از موقعیت های زیر باشد .
- آشنا کردن کودکان با مراسم ، دستجات ، جماعات و عبادت های جمعی
- دیدن هیجانات ، شادیها ، اشگها و ناله ها
- افزایش دادن شوق کنجکاوی و دادن فرصت برای کشف طبیعت و فطرت کودک به دست خویش (4)
تکیه این اصل بر تقویت شعور و احساس آدمی است این اصل در موقعیت سنی کودکان بمراتب اثرگذار و مفید خواهد بود .
ج: اصل رفتار و عمل
در این اصل سعی بر آن است دستورات اخلاقی و پسندیده مورد آموزش عملی و رفتار و اعمال والدین مربیان و دوستان ،الگوی رفتاری فرد قرار گیرد بگونه ای که کودک از طریق عمل متوجه حقیقت شده و با پیدا کردن عادت مذهبی با تقویت میل و علاقه به طاعات و عبادات خداوندی بپردازد .
در این اصل نیز جایگاه احساس بجهت قبول الگو و ا یجاد عادت های اولیه و شروع به عمل مورد توجه است دقت و تفکر منطقی در این اصول جایگاه بارز احساس بعنوان زیر بنای رفتاری کودکان را نمودار خواهد ساخت وروشی را برای مربیان فراهم خواهد ساخت که به احساسات کودکان و پرورش حس دینی آنان توجه خاصی را مبذول نمایندو از مسیر پرورش این حس سعادت و سلامت آتی کودکان را تأمین کنند.
حال که جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان نگاشته شد لازم است به این نکته پرداخته شود که چرا احساس کودکان را جهت پایه ریزی اعتقادات دینی آنان به خدمت می گیریم .
آنچه که برای جوابگویی به این سؤال مطرح میشود عبارت است از :
به خدمت گرفتن احساس کودکان در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی است که منشاء اصلی هدایت است اگر بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم به درجات بالایی از هدایت دست یافته ایم .
برای مثال اکرام و احترام بر فرزندان می تواند تأمین کننده ی عزت و کرامت آدمی باشد ،آنگاه که این حس پرورش یابد فرد معنی تفضل خداوند که او را به مرتبه اشرف مخلوقات ارتقاء داده است را می فهمد و تأثیر آن رضایت فرد از زندگی خویش است چون کرامت را می فهمد از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز می نماید و عظمت وجود او مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی خواهد شد .
در سلام کردن بر کودکان نیزمی خواهیم علیرغم بازگشائی راهی به ارتباط انسانیی نمودی از ادب را جلوه گر سازیم ، این حس که معادل برجسته سازی شخصیت و اهمیت دادن به اشخاص است راه را بر حسد نسبت به دیگران می بندد و همواره بزرگی خداوند را بیاد می آورد که چنین احترامی متأثر از دیانت و دین و هدایت جاودان پیامبران الهی است پس احترام و سپاس نسبت به خداوند لازمه ی عبودیت انسان است . در رفتار عادلانه نسبت به کودکان میخواهیم با لمس خوبی عدالت او را از فشار ناروای ظلم مصون ساخته ،جایگاه اصلی خداوند و رفتار عادلانه او را مجسم سازیم ودر بکارگیری احساس شادی و سر زندگی ،ایجاد طراوت و بهجت نشان دهنده ی دید مثبت به زندگی ،امید و آرزوهای مثبت خواهیم شد تا آنها نیز بتوانند رفتار و اعمالی را داشته باشند که رضایت خداوند را بوجود آورد .
در اتقاء حس وفای به عهد نشان دهنده ی تعهد خداوند در برنامه ی هدایتی دین هستیم وعده هایی که اگر امید به تحقق آن نداشته باشیم در ابتدای راه مانده ایم و محرک لازمی برای حرکت وجود نخواهد داشت .
پس لازم است محققانه و با ریز اندیشی عالمانه جایگاه اصلی پرورش حس دینی را بشناسیم و در برخورد با کودکان حداکثر استفاده سودمند و مناسب از این ابزار را بعمل آورده و احساسات درونی کودکان را بخدمت بگیریم تا بتوانیم از این مسیر زمینه های هدایت را فراهم آورده و زمینه های انحراف و نا راستی را بخشکانیم تا کودکان ما متخلق به اخلاق الهی شده سعادت و نیکبختی دنیا و اخرت خود را بدست آورند ،انشاء ا…..
پی نویس ها
1 ) نگرش عبارت است از آمادگی اکتسابی برای ابراز واکنش مثبت یا منفی نسبت به اشیاء ، اشخاص ، موقعیت ها ، مفاهیم و عقاید که بصورت واکنش مثبت و منفی در شکل اظهار خقیده ، اعمال و رفتار متجلّی شده ؤ رویکرد نسبت به بعضی از موقعیت ها و یا اجتناب از موقهیت های دیگر را بوجود می آورد .
2 ) برداشتی از کتاب روشهای پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان و نوجوانان ، دکتر غلامعلی افروز
3 ) هر رفتار تقلید شده پس از تجزیه و تحلیل عقلانی در سنین مناسب رشد به سه صورت نمایان خواهد شد.
الف: رفتار تقلیدی خود را مناسب و معقول می داند لذا آن رفتار را تثبیت می کند .
ب : رفتار تقلیدی خود را نامناسب ونا معقول می داندلذا آن رفتار را تغییر می دهد
ج : رفتار تقلیدی خود را دارای نقص می بیند لذا به اصلاح جنبه های ناموزون می پردازد.
4 ) برداشتی از نظرات دکتر عبدالکریم کریمی از کتاب گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا
رفتارهای مؤثر در پرورش حسِ دینی
در حیات عاطفی انسانها ، برخوردها و رفتارهای سازنده و حرکت آفرینی وجود دارند که می توانند تأثیر بسزایی در روند هدایتی انسان داشته ، نیروی لازم برای ادامه حرکت را فراهم آورند.
برخی متخصصین علوم دینی معتقدند که اصل تربیت و پرورش هنگامی صورت میگیرد که راه هدایت وتکامل معرفی و شناخته شود و سپس نیروی موجود در ضمیر آدمی (فطرت) به سوی مبدأ خود (هستی شناسی)جهت داده شود آنگاه سازندگی،بالندگی و تکامل انسان که متأثر از شناخت اصیل اوست آغاز میشود.
با توجه به چنین مقوله ای است که گفته می شود:
"معرفت دینی،حسِ دینی،رغبت و عاطفه دینی نه در آموزش دروس دینی ونه صرفاً در علوم حصولی و اکتسابی و نه با چشم سر که با چشم دل ، نه با گوش سر که با گوش جان ،نه به صورت ظاهر که با سیرت باطن ،نه با زبان دهان که با زبان قلب بدست می آید"
بر این اساس باید به تعامل در رفتارهای مؤثری پرداخت که می تواند حسِ کودکان را در اختیار گیرد ،نیروهای بالنده او را در جهت هدایت نفس تجهیز نماید و پس از ارائه شناخت نسبی زمینه ساز نشاط و بهجت آنان باشد.
بر جستگی حسِ دینی در این کلام به این جهت است که موقعیت اصلی هدایت ها دوران کودکی نسلها است ،در این زمان کودک بجهت اینکه واجد تفکر انتزاعی نیست نمیتواند به درجات بالائی از شناخت نائل آید
پس باید از طریق تقویت احساس ،جامعه ی پیرامون او را نمایان نمود و درک جهان و هستی را از دریچة حسِ مادی او به خدمت گرفت تا فهم چگونگی عبودیت آفریدکار هستی جایگاه اصلی ضمیر کودکان شود و محور هدایت آنان رضای پروردگار که برابر است با انجام اعمال و رفتارمطلوبی که توصیه ائمه اطهار و برگرفته از کلام حق تعالی است تا اینکه تکامل سن ،تعقّل و استدلالهای منطقی ، تأسی به حسنات و رفتارهای مناسب بر اساس شناخت حقیقت و درک زضایت خداوند را فراهم آورده وپشتوانه ای قوی برای تداوم و تثبیت رفتارها باشد .
از آنجا که احساسات ،ابزارهای اولیه درک و شناخت آدمی است، می توان برای هدایت دینی کودکان و نوجوانان از احساس درونی آنان کمک گرفت .
درحالی که تکیه برآن است که قدرت تعقّل و تفکّرآدمی به موازات رشد احساسی کودک گسترش یابد و تحت برآیند دو نیروی مهّم حرکت تکاملی کودک آغاز شود ، روش های ذیل راهی است برای به خدمت گرفتن احساس در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی که منشاء اصلی هدایت است ، چنانچه بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم بدرجات بالائی از هدایت دست یافته ایم .
شرط مهمّ در بکارگیری رفتارهای معرّفی شده ،حرکت درجهت کسب فضائل و متخلّق شدن به اخلاق انسانی و اسلامی است تا بتواند ضمینه ساز تقرّب و نزدیک شدن به ذات مقّدس احدیت باشد و به هدف غائی تربیت دینی (رشد) جامة عمل بیوشاند (3)
لف : احترام و اکرام بر فرزندان
توصیه پیشوایان و رهبران الهی جامعه ما احترام به فرزندان و تکریم شخصیت آنان است (4) ودر روایاتی هفت سال اولیه عمر کودکان ((سن سیادت)) و بزرگواری معرفی شده است (5)
هدف واقعی احترام و اکرام فرزندان تامین کرامت و عزت نفس آنان است تا به فهم و درک اهمیت وجودی خویش
نائل شده و تحت تاثیر عزت و بزرگمنشی خود
از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز نمایند .
با درک عظمت وجودی خود مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی شوند.
انسانهای حقیر به جهت نواقص و کمبودهائی که درجایگاه شخصیتی خود احساس می کند به موقعیت ها و عناصری تکیه می کنندکنندکه بصورتی بتوانند ،نقیصه های وجودی خویش را برطرف نمایند و در مسیرچنین حرکتی ،به اطاعت های ضلالت آور و گمراه کننده دچار خواهند شد و زمینه های فساد و تبه کاری قوّت خواهد گرفت .
مهمترین تأثیرات روش های عزّت آور ،مهم نشمردن جایگاه دنیا در ذهن آدمی است ،چه بسا که هر نوع وابستگی به غیر خداوند میتواند عاملی بر بروز رفتارهای ناپسند باشد .
زیر بنا و محور اصلی احترام و اکرام بر فرزندان تجلّی معرفت به جایگاه رفیع انسان است که خداوند متعال او را اشرف مخلوقات خود خطاب نموده و هدف آن است که بروز شخصیّت توانمند ،دانا و آگاه آدمی در سایةچنین کرامتی حاصل شود و پشتوانه ای قوی در پدید آوری سعادت و نیکبختی او باشد .
بروز چنین حسّی علاوه بر آنکه تأمین کننده نیاز معنوی انسان است بجهت رضایت فردی از پیدایش چنین هدایت و تحوّلی ،جایگاه مبدأاصلی را برجسته ساخته و علاقةممتاز و خالصانه به خداوند کریم و لطیف را ره توشةاین حرکت تربیتی خواهد ساخت .(6)
ب: سلام کردن بر کودکان
سلام گفتن به هنگام حضور کودکان ،بروز ظاهری برجسته سازی شخصیّت و اهمیّت دادن به جایگاه واقعی کودکان است،در سلام گفتن به دیگران علاوه بر آنکه سلامتی و موقعیّت فرد مدّنظر قرار می گیرد و راهی به ارتباط انسانی نسلها می گشاید ،سلام گفتن نمودی از ادب و معرفت حقیقی فرد را به جایگاه رفیع انسان به ظهور رسانده .منشأعلاقه و محبت به همنوعان می شود ،وغالباً این رفتار ساختار شخصیتی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد . سلام تألیف قلوب است و ایجاد حسی مأنوس که افراد بتوانند فرصت حضور یکدیگر را درک نموده و با حضور مأنوس در جمع به کسب کنترل های خاصّی در رفتار خود نائل شوند.
پس باید به کودکان سلام کرد و آنان را به جمع بزرگسالان پذیرفت تا به محیط ادب و احترام وارد شوند واز رفتار و گفتار بزرگسالان در محیطی گرم و صمیمی متأثر شوند .
ادب و تحوّل ناشی از دوست داشتن دیگران و محترم شمردن همنوعان مانع بروز حسد است و تمایل به برقراری ارتباط اجتماعی باعث تقرّب انسانها است از آنجا که درک و معرفت به چنین موقعیت هایی که با میل و رغبت آدمی سازگار و درونی میشوند ،جایگاه بسیار مناسبی در ساخت متعادل شخصیّت آدمی دارد ،بعنوان یک فعل اخلاقی محسوب شده و پرورش چنین حسی که متأثر از توصیه های رهبران دینی و سنّت پیامبر گرامی اسلام است (7)منجر به پرورش حسِ دینی کودکان خواهد شد ،زیرا آنان با مشاهدةاحترام و توجه بزرگسالان به خود به فهم بزرگواری خداوندخواهند رسید که چنین ارزش و بهایی را خاص کودکان قرار داده و مایةخوشنودی آنان را فراهم آورده است پس سپاس و احترام به ذات مقدّس احدی را ضروری رفتار خود خواهند نمود .
در این رفتار نیز خاطرة اکرام کننده و هادی انسانها در ذهنیّت کودکان ما جایگاه ممتازی خواهد یافت و به اسلام و فرامین آن ، که زمینه ساز چنین رشد و تحوّلی است به چشم تقدّس نگریسته خواهد شد .
بدیهی است که اثر چنین نگرش های وزین و ارزشمندی زمینه ساز سپاسگذاری و عبادت خالصانة اشخاص خواهد شد .
ج: مسرور کردن کودکان
وجود شادی و سرور در زندگی کودکان ،روحیة تنّوع طلب آنان را مصفّا نموده طراوت و بهجت خاصی را که بوجود آورندة توان وقدرت فرد خواهد شد بودیعه خواهد گذاشت .
لبخند و سرور از احساس امنیت کودکان سرچشمه گرفته ،عطوفت و طبیعت گرم آنان را تقویت خواهد نمود و خاطرة خوش چنین رفتارهایی ماندگار خواهد شد.
اصولأدرک انسانی افراد متأثر از فضای روحی و محیط زندگی آنان است ،آنگاه که سرور و شادمانی حاکم بر محیط زندگی انسانها شود،نشان دهندة دید مثبت کودکان به گذران زندگی است و در چنین حالی است که کودک از رفتارهای غریب و نامأنوس دیگران متنفر شده و احساس بیزاری خواهد داشت که این خود مقدمه ای بر پیشگیری از رفتارهای نا مطلوب است.
آموزش سپاسگذاری و تحسین کسانی که الفبای محبت را به کودکان می آموزند در چنین صحنه هایی تثبیت و پایدار خواهد شد ،چرا که این انبساط و بهجت خاطر خود زمینه ساز موفقیت های بعدی انسان است و خاطرة خوش آیندی از این رفتارها بجای خواهد گذاشت .
اگر بپذیریم که خداوند را می توان در دلهای شاد و مفرّح بندگانش یافت مقیّد خواهیم شد برابر توصیة ائمه بزرگوار به کودکانمان رحمت و محبت روا داریم و ترّحم و عطوفت را آمیزةرفتاری خویش سازیم (8).
کودکان در تعامل های روزانة خود به این فهم خواهند رسید که برای رضایت والدین باید رفتارهای ویژه ای داشت،زیراحرکت های مورد نظر والدین رادر بیان و کلام انان می یابند و یا به صورت خواسته پدر ومادر می شنوند پس به این نتیجه خواهند رسید که برای بدست آوردن رضای خداوند نیز باید به گفتارهای ائمه معصومین و خواسته های بزرگان توجه نمود و آنها را به کار بست .
و چنین است که برای مسرت خداوند باید رفتار و عملکردی مناسب و مثبت به ثمر نشاند و همواره به رضایت خداوند امید وار بود تا هدایت های خداوندی محقق شده، رشد و کامیابی را در وجود آدمی احیاء نماید.
د: عدالت نسبت به کودکان
اهمیّت عدل و معرفی خداوند به عدالت وقتی جلوة اصلی خود را ظاهر می سازد که به ساخت درونی انسان نظر داشته و به کراهت تبعیض و اثرات منفی آن درایجاد انحرافات اجتماعی توجهی ویژه داشته باشیم .
وجود بی عدالتی ،ظلم و تبعیض در جامعه ، امنیت روانی افراد را به مخاطره انداخته ،باعث تنفّر و گریزان شدن انسان از موقعیّت های اجتماعی خواهد شد .
دوست داشتن عدالت و رنج بردن از تبعیضات باعث آن خواهد شد که همةتلاش آدمی در جهت موازنه و عدل بکار گرفته شود و این مهم لازمة برخوردهای انسانی یک مسلمان است ، چنانکه ائمه در موارد خاص به تساوی در نگاه و برخوردهای ظاهری تذکّرات اکیدی داشته اند (9)
کودکان باید از ابتدا با عدالت آشنا شده و آن را لازمة برخورد و تعامل با دیگران بدانند ، لمس خوبیٍ عدالت و مصون شدن از فشارهای ناروای ظلم و تبعیض هم نمودی از برجسته سازی جایگاه خداوند است که به این صفت نیزمعرفی شده است.
امید به زندگی و امنیّت افراد در سایةعدالت خداوندی نمایان خواهد شد برای تفهیم صحیح عدالت که زمینه ساز تلاش انسانها به نظم دهی درون ، برنامه ریزی و رعایت انصاف است نیازمند بستری مناسب و حقیقی هستیم اجرای عدالت در بین فرزندان نیز توصیة اکید پیامبر مرسل(ص) است . (10)
فرزندان هم برخورد صمیمی و عادلانه والدین را نمودی از برخورد رحیمانه خداوند تلقّی خواهند نمود تا آن زمان که کودک بتواند به درک رحمانیّت مطلق خداوند نائل شود چنین برخوردهایی را مشابه و یکسان خواهد دانست .
جایگاه مهم و ارزشمندی که برای عادل حقیقی و رعایت کننده عدالت در ضمیر انسانها به ودیعه گذاشته شده آنگاه که به لطف و احسان خداوندی زینت داده شود ،نمونه ای از علاقه مندی به دین ، وابستگی به ائمه و رهروی را به ظهور خواهد رساند که امیدی قوی برای اصلاح و نجات جامعه و انسانها خواهد بود در چنین زمینه ای فرد ملتمس درمقام و موقعیتی قرارمی گیرد که معنای حقیقی عدالت رادرک می کند وخودرا درکنف حمایت نیروی بزرگواری قرارمی دهد که هیچ کس جز ذات پاک مقام خداوندگارسزاوار چنین جایگاهی نیست .
ه: محبت و رحمت با کودکان
دقّت در روش های تربیتی رسول مکرم اسلام و قدرت نفوذ معنوی آن شخصیّت رشید ما را متوجه محبت و رحمت برجسته پیامبر عظیم الشأن خواهد نمود بطوریکه نرمش و ملایمت او در برخورد با امّت ، مسیر نفوذ بر دلها شناخته شده است .
نفوذی که بزرگترین دشمنانش را وادار به مدح رفتار گرانسنگ خود می نمود و موج عظیمی از مردم را به سوی پاکی و هدایت می کشاند .
از تأکیدات رسول گرامی اسلام است که: شمابا امکانات مالی هرگز نمی توانید مردم را جذب کنید ولی با گشاده رویی و اخلاق می توانید دلهای آنها را بدست آورید .
بیان احادیث بسیار دربارةمحبت و رحمت به فرزندان (11)و تذکر به بوسیدن آنان (12)بعنوان مهمترین ابزار برای ابراز علاقه به کودکان ، نشان دهندةجایگاه برجسته این رفتار است .
کودک از طریق محبت ، مهر ورزی را خواهد آموخت ودر هنگام بیان احساسات ابراز وجود خواهد نمود تا میزان علاقة دیگران را نسبت به خود ارزیابی نماید ،
ابزار شناخت آنان از میزان علاقةافراد ((خاصه پدر و مادر)) نسبت به خود میزان مهر و رحمت آنان است و بر این اساس معیار رفتاری خود را بنا خواهند نهاد و سپس در برداشتی جامع از میزان توجه، محبت و رحم و شفقت خداوند رحمن و رحیم به جایگاه رفیع و مقدّس پروردگار پی خواهد برد و پس از درک نعمات خداوندی نسبت به خود در موقعیتی قرار می گیرد که سپاسگذار آن همه لطف و رحمت باشد .
اگر بیاندیشیم که محبت و رحمت نسبت به کودکان از نیاز های اولیه و اصلی آنهاست و هنگام محرو میت از این مهم توسط والدین ،کودکان آمادة دریافت مهر و محبت از دیگران(13)خواهند شد مقیّد به رحم و شفقت برآنان خواهیم شد .
بدیهی است که وقتی کودک خود را می بوسیم علاقه خود زا به او نمایان ساخته و از جهت امنیّت و نشاطی که چتر حمایتی محبت ما برایش فراهم می آورد او را اسیر و شیفتةخود می سازیم و در نهایت این همه محبت و دوستی امنیت و بهجتی را در قلب کودکان فراهم می آوردکه می تواند نشانه های ممتازی از لطف و رحمت خداوند کریم باشد ، خدائی که همه خلق را به محبت و رحمت فرا خوانده و پیامبرش را به چنین لفظ زیبایی (پیامبر رحمت )) ملقّب نموده است.
چنین است که محبت با کودکان راهی است برای آشنائی بامحبت خداوند و الطاف بی نهایت او و درچنین مسیری است که کودکان با همه وجود ، کرامت خداوند را حسِ نموده ، عبد و بندة راستین پروردگار بزرگ شوند .
و : وفای به عهد
وفای عهد نیز از روشهای موثر در پرورش حسِ دینی کودکان است زیرا کودکان در دوران خردسالی خود به جهت عدم نوان کاری و مهارت لازم در انجام فعالیت های مورد نیاز ، اتکای شدیدی به والدین و اطرافیان خود داشته و احساس وابستگی به افراد توانمند پیرامون خود را بارز و آشکار خواهند نمود.
در معنائی دیگر کودکان والدین خود را رازق خود می پندارند ، زیرا تصورآنان بر مبنای تامین نیازهای وجودشان است و از این جهت نقش پدر و مادر خود را برجسته می نمایند .
والدینی که برای تشویق کودکان به رفتار های مناسب ،منعهد اعمال و رفتارهائی می شوند، تا بتوانند موتور محرکه فعالیت های مورد انتظار خویش را فراهم نمایند، باید متوجه باشند که پرورش امید و آمال و آرزو درچنین مسیری شکل خواهد گرفت و اثراتی ویژه بررفتارهای کودکان خواهد داشت ، چنانچه این تعهدات عملی نشود ، یاس و بدبینی را بوجود خواهد آورد .
حال اگر بدلائلی حالت اتکاء و اعتماد کودکان صدمه بیند و وابستگی آنان به مخاطره افتد لطمه روحی بزرگی نصیب آنان خواهد شد و خودرا در بستر مشکلات و موانع زندگی تنها خواهند یافت و نهایتاً اعتماد و توکل خود را که مایه حرکت های رفتاری آنان است از دست خواهند داد و دچار بحران خواهد شد که همه اینها تعادل وجودی آنان را به مخاطره انداخته و بشدت از کارآئی فرد می کاهد .
بینش تربیتی اسلام درجهت توجه به تحقق آمال و آرزوی انسانها و بازکردن دریچه ای به اعتماد و توکل مورد تاکید است تا مسیری را فراهم نماید که کودکان با پشتوانه ای حمایت کننده بر مشکلات و موانع محیط فائق آیند و به مراتب نهائی رشد برسند ، چنانچه کودکی در اعتماد به والدین و اطرافیان شکست خورده عدم وفای (بی وفائی به تعهدات ) دیگران را مشاهده نماید ، درک ناقصی از تعهد و مسئولیت پذیری خواهد داشت و همه این موارد می تواند ضرباتی بر زمینه های تعهد و گفتارهای خداوند ( که در آیات و روایات آمده است ) نسبت به بندگان وارد سازد .
چنانچه بخواهیم کودکانمان در تعهدات خود نسبت به خداوند که با پذیرش دین بوجود می آید (14) تقویت شده و عامل به معاهده های خود باشند باید خود به عهد های گفته شده عمل نمائیم و درجه بالائی از وفا را بر آنان ارزانی نمائیم تا از این مسیر بتوانند گامهای مستحکم تری در مبانی دین داشته ، به صلاح و نیکبختی رهنمون شوند .
روش های ارائه شده فوق تمامی ابزار نمودار سازی لطف و احسان خداوند نخواهد بود ، روشهای متفاوت دیگری نیز برای تقویت حسِ دینی وجود خواهند داشت،
پس بر مربیان و والدین گرامی لازم است تمامی رفتارهای خود را با هدف تقرّب و نزدیکی به خداوند بکار گرفته و شناسائی لطف و احسان خداوندی را زمینه ساز رشد و معرفت خود ، خانواده و فرزندان خویش قرار دهند ، باشد که به جهت این فیض از نعمت های سرشار کردگار بزرگ بهرمند شده ، سعادت و رستگاری را نصیب فرزندان خود سازند .
پی نوشت ها :
1- از توصیه های دانشمند گرانمایه حضرت حجه السلام و المسلمین ، حاج آقا غفاری از نظریه پردازان علوم اسلامی ( معاصر)
2-گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ، دکتر عبدالعظیم کریمی ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373
3- اصول و روشهای تربیت در اسلام ، دکتر سید احمد احمدی ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373،صفحه 23 و62
4- عنِّ النبی (ص) : اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق)
5- عنِّ النبی (ص) : الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق)
6-به جهت فراموش نکردن خاطره اکرام کننده
7- از سنت های حسنه ای که رسول گرامی اسلام و پیامبر مکرم (ص) برجای نهاده است سلام کردن بر کودکان است . آنحضرت همیشه خود به کودکان سلام می کرد و می فرمود در انجام این رفتار مراقبت دارم تا بعد از من بصورت یک سنت بین مسلمین بماند و همه بدان عمل کنند .
8- قال رسول ال .. (ص) لیس منّا من لم ترحم صغیرنا و …
9- موارد خاص مانند نگاه و برخورد قاضی در هنگام شنیدن دعوی و حتی خطاب به افراد و برخورهای والدین نسبت به فرزندان حتی اگر تهذیب و سلامت نفس یکی از فرزندان برجسته تر بنظر آید.
10- قال النبی (ص) : اِعدلوا بین اولادکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم
11- با تربیت مکتبی آشنا شویم ، دکتر رجبعلی مظلومی ،تهران : انتشارات امیر کبیر، 1366، صفحه 259
12- سلام کردن به کودک ، اسلام و تعلینم و تربیت ، سید محمد باقر حجتی ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368، صفحه 98
13- اکثریت مردم مهر و محبت خود را به دلائل خاص در اختیار دیگران قرار خواهند داد و چه بسا که زمینه های انحراف از مسیر این محبت ها آغاز شود .
14- در روایاتی از امام صادق (ع) آمده است که القرآن عهدال.. الی خلقِه فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده… که مضمون روایت چنین است : قرآن عهدی است که خداوند با بندگانش بسته است ، پس لازم است بر هر مسلمان که روزانه در عهد خود بنگرد و از آن آیاتی (50) آیه در روز بخواند که نهایتاً هدف عمل به تعهدات انسان با خداوند است و آشکارترین خطاب ها و بیان تعهدات ، آیاتی است که با جمله یا ایهاالذین آمنوا …..آغاز شده است .
منابع و ماخذ
1- جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان نویسنده : محمد قمی فر
2- احمدی ،سید احمد ، اصول و روشهای تربیت در اسلام ، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373
3- حجتی ، سید محمد باقر ، اسلام و تعلینم و تربیت ،تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368
4-کریمی ، عبدالعظیم ،گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ،، تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373
5- مظلومی، رجبعلی ، با تربیت مکتبی آشنا شویم ، تهران : انتشارات امیر کبیر، 1366
www.morsalat.com
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] تربیت دینی کودکان چه لزومی دارد؟
- [سایر] مقصود از روش القای غیر مستقیم در تربیت دینی کودکان و نوجوانان چیست؟
- [سایر] برای تربیت دینی کودکان از چه روش هایی استفاده کنیم؟ آیا می توانیم او را کتک بزنیم؟
- [سایر] پرورش رغبت های کودکان چگونه ممکن است؟
- [سایر] شهامت را در کودکان چگونه پرورش دهیم؟
- [سایر] جایگاه آموزش و پرورش را در مقوله رشد بیان کنید؟
- [سایر] چگونه خلاقیت و تخیل را در کودکان پرورش دهیم؟
- [سایر] تأثیر دین بر تربیت اجتماعی کودکان چیست؟
- [سایر] نخستین گام آموزش و پرورش برای تربیت نسل جوان چیست ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید قرار معامله مساقات را پیش از ظاهر شدن میوه بگذارند و اگر بعد از ظاهر شدن میوه و پیش از رسیدن آن قرار بگذارند پس اگر کاری مانند آبیاری که برای تربیت درخت و پرورش میوه لازم است باقی باشد، معامله صحیح است و گر نه اشکال دارد، اگر چه احتیاج به کاری مانند چیدن میوه و نگهداری آن داشته باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زمینی را به دیگری واگذار کند که در آن درخت بکارد و آنچه عمل میآید مال هر دو باشد، این معامله که آن را (مغارسه) میگویند باطل است، پس اگر درختان مال صاحب زمین بوده، بعد از پرورش هم مال اوست و باید مزد کسی را که آنها را پرورش داده بدهد و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده، بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختان پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختان را کاشته به صاحب زمین بدهد و مالک هم میتواند او را مجبور نماید که درختان را بکند و اگر به واسطه کَندن درخت عیبی در آن پیدا شود، باید تفاوت قیمت آن را به صاحب درخت بدهد و نمیتواند او را مجبور کند با اجاره یا بدون اجاره درخت را در زمین باقی بگذارد.
- [آیت الله اردبیلی] (حِضانت) یعنی نگهداری و پرورش کودک حق و تکلیف پدر و مادر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواهراتی که از رودخانه های بزرگی که محل پرورش جواهر و صید صدف است بیرون می آورند نیز خمس دارد.
- [آیت الله مظاهری] درختها در دست کسی که آنها را آبیاری و تربیت میکند امانت است و اگر تلف شود ضامن نیست، ولی اگر در تربیت و آبیاری آنها کوتاهی کند و یا به شرایطی که گفته شد عمل نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.
- [امام خمینی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند، درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از قرارداد مساقات، مالک یا کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، مساقات به هم نمیخورد و به وارث منتقل میشود، ولی اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد و شرط کرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، مساقات به هم میخورد و باید سهم او را به ورثهاش بدهند و اگر حقوق دیگری هم داشته، ورثه او ارث میبرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش انها را تربیت کند ورثه اش به جای او هستند و اگر خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر می گیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت می کند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت کند با مردن او معامله به هم می خورد