نیاز به محبت و تکریم نیازی فطری، روحی و روانی است که در همهی انسانها بویژه در کودکان وجود دارد. برخورد توأم با کرامت و محبت موجب سلامت روان و تقویت عزت نفس میگردد. دو ویژگی مهم محبت و تکریم همواره از خصوصیات اخلاقی انسانهای بزرگ چون حضرت محمد (ص) بوده است. آن حضرت در این زمینه با تاکید فراوان فرمودهاند: (محیط خانه را محل رد و بدل کردن محبت قرار دهید و والدین اجازه دهند که فرزندان با محبت بزرگ شوند و خود الگوی مناسبی برای فرزندان باشند). تعریف محبت و تکریم: محبت به معنی دوست داشتن کسی و تکریم به معنی حب ذات و دوست داشتن خود است؛ بطوری که اگر محبت از جانب دیگران به فرد ابراز شود موجب احساس رضایت و خشنودی او میگردد. اصول تکریم و محبت: 1- تکریم و محبت به کودک در آغاز ورود به مدرسه باید به اندازهای باشد که وابستگی کودک را به مادرکم و او را به مدرسه علاقمند کند. 2- تکریم و محبت محدود به افراد خاصی نیست، بنابراین تمامی افرادی که با کودک سرو کار دارند باید با محبت و کرامت رفتار کنند. 3- تکریم و محبت باید منطقی و به دور از تبعیض باشد. 4- تکریم و محبت باید قلبی و به دور از تصنع باشد. 5- علت تکریم و محبت باید برای کودک قابل فهم باشد. 6- تکریم و محبت به اندازهای باشد که مانع تربیت صحیح نشود (کودک بداند که در مقابل رفتار شایسته مورد محبت واقع میشود). 7- از آنجا که محبت و تکریم از نیازهای اساسی انسان است نباید ابراز آن مشروط باشد (این کار را انجام بده تا دوستت داشته باشم). 8- در ابراز محبت و تکریم، سن توانایی و درک کودک را در نظر بگیریم و افراط نکنیم. 9- تکریم و محبت به گونهای ابراز شود که برای کودکان قابل درک باشد. 10- تکریم و محبت مختص به کودکان نیست لذا لازم است با توجه به موقعیت و جایگاه افراد (همسر، خویشان، بزرگترها و...) آنان را تکریم کنیم. 11- ابراز محبت به فرزندان به گونهای باشد که در صورت مواجه شدن با محرومیت بتواند مشکل را حل کند. اجازه دهیم محرومیت را در بعضی از مراحل زندگیاش تجربه کند و بداند که: نابرده رنج، گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد اثرات تربیتی ابراز محبت و تکریم: کودکی که از تکریم و محبت والدین بخصوص مادر به اندازه لازم برخوردار شده باشد: 1- احساس امنیت میکند. 2- روانی شاد و دلی با نشاط دارد (متعادل است). 3- احساس محرومیت نمیکند و پیوسته امیدوار است. 4- خوشبین و خوشقلب است. 5- خیر خواه و انسان دوست است و به فضایل انسانی احترام میگذارد. 6- دارای سازگاری و سلامت روان است. 7- اجتماعیتر و دارای اعتماد به نفس است. 8- رشد تحصیلی بالاتری دارد. 9- از هوش عاطفی و خلاقیت بیشتری برخوردار است. 10- چون طعم شیرین محبت و تکریم را چشیده، قادر است این آب حیات را به دیگران نیز هدیه کند. 11- مشکلات و تغییرات دوران بلوغ را بهتر میپذیرد و با آنها کنار میآید. 12- در نوجوانی فریب هوس بازان و رانده شدگان اجتماع را نمیخورد، (به حیثیت خانوادگی مقید است). 13- در سنین جوانی احساس محرومیت، بیپناهی و سردرگمی نمیکند، بنابراین به کانونهای فساد (اعتیاد و...) پناه نمیبرد. راههای ابراز محبت و تکریم به فرزندان: 1- در هفت سال اول زندگی هم بازی آنها باشیم. 2- به فرزندانمان سلام کنیم. 3- به عهد و پیمانی که با آنها بستهایم وفادار باشیم. 4- در مقابل خطاهایشان صبورانه رفتار کنیم. 5- برای سخنان آنها ارزش قایل شده و شنونده ی خوبی باشیم. 6- مقابل دیگران (حتی افراد خانواده) به شخصیت آنها احترام بگذاریم. 7- کودکان را به مجالس و میهمانیها دعوت کنیم. 8- از توجه کردن به آنها حتی در موقع غذا خوردن غفلت نکنیم. 9- به دور از چشم دیگران خطاهای فرزندانمان را به آنها گوشزد کنیم. 10- نکات مثبت رفتار آنها را در نزد دیگران بازگو کنیم. 11- به شخصیت آنها احترام بگذاریم و مانند یک بزرگسال با آنها رفتار کنیم (بزرگی بدهیم تا احساس بزرگی کند). 12- با فرزندانمان به ویژه در دوران نوجوانی مشورت کنیم. 13- نامهای زیبا و با معنا برای فرزندان انتخاب کنیم تا در بزرگی نزد همسالانشان شرمنده نشوند. 14- بجای انتقاد، فرزندانمان را تشویق کنیم. 15- برای ابراز محبت به کودکان خردسال، آنان را در آغوش بگیریم، ببوسیم و با آنها ارتباط فیزیکی برقرار کنیم. 16- در حضور آنان تاکید کنیم که بسیار عزیز و دوستی داشتنی هستند. 17- کودکان را تشویق کنیم تا دوستان خود را در صورت امکان به منزل دعوت کنند. 18- هنگامی که عمل ناپسندی از فرزندمان سر میزند، به جای سرزنش کودک، عمل او را نکوهش کنیم نه شخصیت او را. 19- هنگام خواب فرزندانمان را ببوسیم و حتماً به آنها شببخیر بگوییم. 20- در صورت مخالفت با درخواست اشتباه فرزندان، گفتن (نه) را با پیامی محبتآمیز همراه کنیم: (به خاطر علاقهای که به تو دارم اجازه نمیدهم در خیابان دوچرخه بازی کنی، چون ممکن است صدمه ببینی). بد اخلاقی که دوستش داریم! www.eporsesh.com
نیاز به محبت و تکریم نیازی فطری، روحی و روانی است که در همهی انسانها بویژه در کودکان وجود دارد. برخورد توأم با کرامت و محبت موجب سلامت روان و تقویت عزت نفس میگردد. دو ویژگی مهم محبت و تکریم همواره از خصوصیات اخلاقی انسانهای بزرگ چون حضرت محمد (ص) بوده است. آن حضرت در این زمینه با تاکید فراوان فرمودهاند:
(محیط خانه را محل رد و بدل کردن محبت قرار دهید و والدین اجازه دهند که فرزندان با محبت بزرگ شوند و خود الگوی مناسبی برای فرزندان باشند).
تعریف محبت و تکریم:
محبت به معنی دوست داشتن کسی و تکریم به معنی حب ذات و دوست داشتن خود است؛ بطوری که اگر محبت از جانب دیگران به فرد ابراز شود موجب احساس رضایت و خشنودی او میگردد.
اصول تکریم و محبت:
1- تکریم و محبت به کودک در آغاز ورود به مدرسه باید به اندازهای باشد که وابستگی کودک را به مادرکم و او را به مدرسه علاقمند کند.
2- تکریم و محبت محدود به افراد خاصی نیست، بنابراین تمامی افرادی که با کودک سرو کار دارند باید با محبت و کرامت رفتار کنند.
3- تکریم و محبت باید منطقی و به دور از تبعیض باشد.
4- تکریم و محبت باید قلبی و به دور از تصنع باشد.
5- علت تکریم و محبت باید برای کودک قابل فهم باشد.
6- تکریم و محبت به اندازهای باشد که مانع تربیت صحیح نشود (کودک بداند که در مقابل رفتار شایسته مورد محبت واقع میشود).
7- از آنجا که محبت و تکریم از نیازهای اساسی انسان است نباید ابراز آن مشروط باشد (این کار را انجام بده تا دوستت داشته باشم).
8- در ابراز محبت و تکریم، سن توانایی و درک کودک را در نظر بگیریم و افراط نکنیم.
9- تکریم و محبت به گونهای ابراز شود که برای کودکان قابل درک باشد.
10- تکریم و محبت مختص به کودکان نیست لذا لازم است با توجه به موقعیت و جایگاه افراد (همسر، خویشان، بزرگترها و...) آنان را تکریم کنیم.
11- ابراز محبت به فرزندان به گونهای باشد که در صورت مواجه شدن با محرومیت بتواند مشکل را حل کند. اجازه دهیم محرومیت را در بعضی از مراحل زندگیاش تجربه کند و بداند که:
نابرده رنج، گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
اثرات تربیتی ابراز محبت و تکریم:
کودکی که از تکریم و محبت والدین بخصوص مادر به اندازه لازم برخوردار شده باشد:
1- احساس امنیت میکند.
2- روانی شاد و دلی با نشاط دارد (متعادل است).
3- احساس محرومیت نمیکند و پیوسته امیدوار است.
4- خوشبین و خوشقلب است.
5- خیر خواه و انسان دوست است و به فضایل انسانی احترام میگذارد.
6- دارای سازگاری و سلامت روان است.
7- اجتماعیتر و دارای اعتماد به نفس است.
8- رشد تحصیلی بالاتری دارد.
9- از هوش عاطفی و خلاقیت بیشتری برخوردار است.
10- چون طعم شیرین محبت و تکریم را چشیده، قادر است این آب حیات را به دیگران نیز هدیه کند.
11- مشکلات و تغییرات دوران بلوغ را بهتر میپذیرد و با آنها کنار میآید.
12- در نوجوانی فریب هوس بازان و رانده شدگان اجتماع را نمیخورد، (به حیثیت خانوادگی مقید است).
13- در سنین جوانی احساس محرومیت، بیپناهی و سردرگمی نمیکند، بنابراین به کانونهای فساد (اعتیاد و...) پناه نمیبرد.
راههای ابراز محبت و تکریم به فرزندان:
1- در هفت سال اول زندگی هم بازی آنها باشیم.
2- به فرزندانمان سلام کنیم.
3- به عهد و پیمانی که با آنها بستهایم وفادار باشیم.
4- در مقابل خطاهایشان صبورانه رفتار کنیم.
5- برای سخنان آنها ارزش قایل شده و شنونده ی خوبی باشیم.
6- مقابل دیگران (حتی افراد خانواده) به شخصیت آنها احترام بگذاریم.
7- کودکان را به مجالس و میهمانیها دعوت کنیم.
8- از توجه کردن به آنها حتی در موقع غذا خوردن غفلت نکنیم.
9- به دور از چشم دیگران خطاهای فرزندانمان را به آنها گوشزد کنیم.
10- نکات مثبت رفتار آنها را در نزد دیگران بازگو کنیم.
11- به شخصیت آنها احترام بگذاریم و مانند یک بزرگسال با آنها رفتار کنیم (بزرگی بدهیم تا احساس بزرگی کند).
12- با فرزندانمان به ویژه در دوران نوجوانی مشورت کنیم.
13- نامهای زیبا و با معنا برای فرزندان انتخاب کنیم تا در بزرگی نزد همسالانشان شرمنده نشوند.
14- بجای انتقاد، فرزندانمان را تشویق کنیم.
15- برای ابراز محبت به کودکان خردسال، آنان را در آغوش بگیریم، ببوسیم و با آنها ارتباط فیزیکی برقرار کنیم.
16- در حضور آنان تاکید کنیم که بسیار عزیز و دوستی داشتنی هستند.
17- کودکان را تشویق کنیم تا دوستان خود را در صورت امکان به منزل دعوت کنند.
18- هنگامی که عمل ناپسندی از فرزندمان سر میزند، به جای سرزنش کودک، عمل او را نکوهش کنیم نه شخصیت او را.
19- هنگام خواب فرزندانمان را ببوسیم و حتماً به آنها شببخیر بگوییم.
20- در صورت مخالفت با درخواست اشتباه فرزندان، گفتن (نه) را با پیامی محبتآمیز همراه کنیم: (به خاطر علاقهای که به تو دارم اجازه نمیدهم در خیابان دوچرخه بازی کنی، چون ممکن است صدمه ببینی).
بد اخلاقی که دوستش داریم!
www.eporsesh.com
- [سایر] اصولی را که پدر و مادر در رابطه با پاسخ به سؤالات کودکان باید رعایت کنند چیست؟
- [سایر] تفاوت اصول عملیه با اصول لفظیه در چیست؟ چگونه میتوان اصول عملیه را با مسائل مبتلابه تطبیق نمود؟
- [سایر] مراد از تقلیدی نبودن اصول دین چیست و چگونه میتوان با تحقیق به این اصول رسید؟
- [سایر] اصول دین با اصول مذهب چه تفاوتی دارد و ترتیب صحیح آن کدام است؟
- [آیت الله بهجت] آیا اصول اسلام و اصول ایمان با هم فرق می کند؟
- [آیت الله بهجت] در این عصر مستضعف اعتقادی (در اصول اسلام و در اصول ایمان) به چه کسی اطلاق می شود؟
- [سایر] اصول گرایی یعنی چه؟
- [سایر] معیار و ملاک برای جدایی و مرز اصول و سلیقهها چیست؟ اصول را چگونه میتوان تشخیص داد؟
- [سایر] مجتهدین روی چه اصولی احکامی را تعیین می کنند؟ آیا برای اثبات این اصول، دلیل عقل پسندی دارند؟
- [آیت الله سیستانی] دلایل عقلی برای اصول دین؟
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اعتقاد انسان به اصول دین اسلام باید بر پایه علم باشد و تقلید یعنی پیروی از غیر بدون حصول علم در اصول دین باطل است ولی در غیر اصول دین از احکامی که قطعی و ضروری نیست و همچنین موضوعاتی که محتاج به استنباط است باید یا مجتهد باشد که بتواند وظایف خود را از روی مدارک انها به دست اورد و یا به دستور مجتهدی که شرایط ان خواهد امد رفتار نماید و یا احتیاط کند یعنی به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف را انجام داده مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست ان عمل را ترک کند و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی جایز می دانند به جا اورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند باید تقلید نمایند
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در اصول دین انسان باید یقین و اعتقاد جزمی داشته باشد و این یقین از هر دلیل و طریقی حاصل شود کفایت می کند. چه به واسطه استدلال و برهان باشد یا از گفته والدین و مبلّغین. هر چند نتواند استدلال کند.
- [آیت الله مظاهری] (اصالة الصحة) اصلی از اصول اسلامی است و معنای آن این است که اگر عملی را از مسلمانی دیدیم که از جهت ظاهر خوب نیست، آن را خوب بدانیم و کار او را به صورت صحیح و خوب توجیه کنیم، حتّی امام صادق(سلاماللهعلیه) فرمودهاند: هفتاد توجیه برای آن بکن تا سوءظن برای تو پیدا نشود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [آیت الله علوی گرگانی] عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفته کسی را قبول کند، ولی در احکام دینی که علم به حکم آن از جهت ضروری بودن آن پیدا نکرده است باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید، که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّه دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را بجا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفته کسی را قبول کند، ولی اگر از گفته غیر به عقاید دینی یقین پیدا کند در حکم به مسلمان بودن او کافی است، و در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید، که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند، و عده دیگر می گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند، آن را به جا آورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.