چرا والدین بایدهمیشه والدین فرزندانشان باشند ؟
در خصوص ثبات رفتار از جانب یکی از والدین بود. اگر آنها به فرزندشان گفتند که نمی‌تواند از ماشین استفاده کند مگر این‌که اتاقش را مرتب کند، فرزند آنها باید بتواند روی این حرف حساب کند تا با انگیزه به آن عمل نماید. ثبات و استواری در سخن ، باید از جانب پدر و مادر به‌عنوان یک واحد دیده شود. پدر و مادر باید در حرف خود استوار و جدّی بوده و با یکدیگر وحدت داشته باشند، نه این‌که مادر بگوید :(نه) ولی پدر بگوید : (آری)، متعاقب آن فرزند از این اختلاف استفاده کرده و به خواسته خود می‌رسد؛ پدر و مادر نیز با هم دعوا و مشاجره می‌کنند. چنین رفتارهای ناهماهنگی از سوی پدر و مادر می‌تواند موجب پیدایش بی‌ثباتی در خانواده شود، ضمن آن‌که این ناهماهنگی، پیامدهای گوناگون دیگری نیز خواهد داشت: نبودن تناقض میان رفتار پدر و مادر. نخست این‌که فرزند آنها می‌آموزد از یکی از والدین علیه دیگری استفاده کند. دوم آن‌که پدر و مادر ارزش اجرایی سخنان یکدیگر را از بین می‌برند، لذا فرزندشان برای سخنان هیچ‌یک از آنها ارزشی قائل نمی‌شود؛ و سرانجام این‌که در نزد کودک، یکی از والدین بدجنس و دیگری خوش‌اخلاق جلوه‌گر می‌شود. این شیوه ی برخورد می‌تواند مشاجراتی جدی میان والدین پدید آورد. هماهنگ و متحد بودن والدین و بستگانی چون عمه، خاله، عمو، دایی، پدربزرگ و مادربزرگ که برخورد بیشتری با یک نوجوان دارند، بسیار اهمیت دارد. اگر در مورد شیوه ی برخورد با فرزندتان با یکدیگر اختلاف دارید، هیچ‌گاه در برابر او اختلاف‌تان را آشکار نسازید و موضع واحدی اتخاذ کنید. بکوشید در غیاب فرزندتان اختلافات خود را حل کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که باید تنبیه فرزندتان را کاهش دهید، سعی کنید این تصمیم توسط فردی اجرا شود که قبلاً کودک را تنبیه می‌کرد. واکنش‌های مختلف در برابر رفتار واحد. وجود روحیات مختلف در یک روز، موجب نشان دادن واکنش‌هایی متفاوت در برخورد با یک رفتار واحد می‌گردد. به عنوان مثال، ممکن است روزی یک کودک حرکتی ناشایست انجام دهد و ما در برابر این گستاخی به نصیحت کردن او بپردازیم، اما روز دیگر با دیدن همین رفتار، آن را نادیده بگیریم، و روز بعد فرزند خود را تنبیه کرده و از برخی امتیازات محروم سازیم. به جای بروز چنین واکنش‌های متفاوتی، سعی کنید در برابر یک رفتار مشخص، واکنشی واحد از خود نشان دهید. تدوین یک سلسله ضوابط و به کار بردن یک سلسله واکنش‌های واحد در مقابل رفتارهای یکسان، موجب تقویت ثبات و پایداری در محیط خانواده می‌گردد. تدوین ضوابط و مشخص کردن واکنش خاص در مقابل رفتار خاص، به‌طور همزمان از اهمیت زیادی برخوردار است. ثبات شرایط تاکنون در مورد ضرورت وجود ثبات در برخورد والدین با نوجوانان مطالبی ارائه کردیم، ولی آیا فرزند شما توانایی این را دارد که برخورد شما را پیش‌بینی کند؟ (ثبات متقابل) شاید مهم‌ترین و اساسی‌ترین عامل در مدیریت رفتار محسوب شود. در این حالت، چون فرزندان قادرند ثبات تصمیم‌گیری والدین را درک کنند، لذا متقلابلاً واکنشی پایدار نشان می‌دهند، افزون بر این، ثبات یا عادت شدن یک سلسله رفتار، به کاهش اختلافات رفتاری در یک خانواده منجر می‌شود؛ به عنوان مثال، فرزندی که در مواقعی معین با تلفن صحبت می‌کند، نسبت به فرزندی که به‌طور نامنظم از تلفن استفاده می‌کند مساله کمتری می‌آفریند. همچنین، فرزندی که در ساعتی مشخص به خانه باز می‌گردد، کمتر از یک فرزند نامنظم دردسر ایجاد می‌کند. ثبات در نظم، از پیدایش بسیاری از ناهنجاری‌های رفتاری جلوگیری می‌کند. ( ثبات) و (انسجام) را می‌توان از اصول مدیریت رفتار به شمار آورد زیرا سایر شیوه‌ها می‌توانند بر مبنای این اصول بنا شوند. بنابراین (هیچ‌گاه سخنی را که قادر به انجام آن نیستید یا قصد انجام آن را ندارید به زبان نیاورید، تنها سخنی بگویید که به آن عمل خواهید کرد.) www.eporsesh.com
عنوان سوال:

چرا والدین بایدهمیشه والدین فرزندانشان باشند ؟


پاسخ:

در خصوص ثبات رفتار از جانب یکی از والدین بود. اگر آنها به فرزندشان گفتند که نمی‌تواند از ماشین استفاده کند مگر این‌که اتاقش را مرتب کند، فرزند آنها باید بتواند روی این حرف حساب کند تا با انگیزه به آن عمل نماید. ثبات و استواری در سخن ، باید از جانب پدر و مادر به‌عنوان یک واحد دیده شود. پدر و مادر باید در حرف خود استوار و جدّی بوده و با یکدیگر وحدت داشته باشند، نه این‌که مادر بگوید :(نه) ولی پدر بگوید : (آری)، متعاقب آن فرزند از این اختلاف استفاده کرده و به خواسته خود می‌رسد؛ پدر و مادر نیز با هم دعوا و مشاجره می‌کنند.
چنین رفتارهای ناهماهنگی از سوی پدر و مادر می‌تواند موجب پیدایش بی‌ثباتی در خانواده شود، ضمن آن‌که این ناهماهنگی، پیامدهای گوناگون دیگری نیز خواهد داشت:
نبودن تناقض میان رفتار پدر و مادر.
نخست این‌که فرزند آنها می‌آموزد از یکی از والدین علیه دیگری استفاده کند. دوم آن‌که پدر و مادر ارزش اجرایی سخنان یکدیگر را از بین می‌برند، لذا فرزندشان برای سخنان هیچ‌یک از آنها ارزشی قائل نمی‌شود؛ و سرانجام این‌که در نزد کودک، یکی از والدین بدجنس و دیگری خوش‌اخلاق جلوه‌گر می‌شود. این شیوه ی برخورد می‌تواند مشاجراتی جدی میان والدین پدید آورد.
هماهنگ و متحد بودن والدین و بستگانی چون عمه، خاله، عمو، دایی، پدربزرگ و مادربزرگ که برخورد بیشتری با یک نوجوان دارند، بسیار اهمیت دارد. اگر در مورد شیوه ی برخورد با فرزندتان با یکدیگر اختلاف دارید، هیچ‌گاه در برابر او اختلاف‌تان را آشکار نسازید و موضع واحدی اتخاذ کنید. بکوشید در غیاب فرزندتان اختلافات خود را حل کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که باید تنبیه فرزندتان را کاهش دهید، سعی کنید این تصمیم توسط فردی اجرا شود که قبلاً کودک را تنبیه می‌کرد.
واکنش‌های مختلف در برابر رفتار واحد.
وجود روحیات مختلف در یک روز، موجب نشان دادن واکنش‌هایی متفاوت در برخورد با یک رفتار واحد می‌گردد. به عنوان مثال، ممکن است روزی یک کودک حرکتی ناشایست انجام دهد و ما در برابر این گستاخی به نصیحت کردن او بپردازیم، اما روز دیگر با دیدن همین رفتار، آن را نادیده بگیریم، و روز بعد فرزند خود را تنبیه کرده و از برخی امتیازات محروم سازیم. به جای بروز چنین واکنش‌های متفاوتی، سعی کنید در برابر یک رفتار مشخص، واکنشی واحد از خود نشان دهید. تدوین یک سلسله ضوابط و به کار بردن یک سلسله واکنش‌های واحد در مقابل رفتارهای یکسان، موجب تقویت ثبات و پایداری در محیط خانواده می‌گردد. تدوین ضوابط و مشخص کردن واکنش خاص در مقابل رفتار خاص، به‌طور همزمان از اهمیت زیادی برخوردار است.
ثبات شرایط
تاکنون در مورد ضرورت وجود ثبات در برخورد والدین با نوجوانان مطالبی ارائه کردیم، ولی آیا فرزند شما توانایی این را دارد که برخورد شما را پیش‌بینی کند؟ (ثبات متقابل) شاید مهم‌ترین و اساسی‌ترین عامل در مدیریت رفتار محسوب شود. در این حالت، چون فرزندان قادرند ثبات تصمیم‌گیری والدین را درک کنند، لذا متقلابلاً واکنشی پایدار نشان می‌دهند، افزون بر این، ثبات یا عادت شدن یک سلسله رفتار، به کاهش اختلافات رفتاری در یک خانواده منجر می‌شود؛ به عنوان مثال، فرزندی که در مواقعی معین با تلفن صحبت می‌کند، نسبت به فرزندی که به‌طور نامنظم از تلفن استفاده می‌کند مساله کمتری می‌آفریند. همچنین، فرزندی که در ساعتی مشخص به خانه باز می‌گردد، کمتر از یک فرزند نامنظم دردسر ایجاد می‌کند. ثبات در نظم، از پیدایش بسیاری از ناهنجاری‌های رفتاری جلوگیری می‌کند. ( ثبات) و (انسجام) را می‌توان از اصول مدیریت رفتار به شمار آورد زیرا سایر شیوه‌ها می‌توانند بر مبنای این اصول بنا شوند. بنابراین (هیچ‌گاه سخنی را که قادر به انجام آن نیستید یا قصد انجام آن را ندارید به زبان نیاورید، تنها سخنی بگویید که به آن عمل خواهید کرد.)
www.eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین