در خصوص ثبات رفتار از جانب یکی از والدین بود. اگر آنها به فرزندشان گفتند که نمیتواند از ماشین استفاده کند مگر اینکه اتاقش را مرتب کند، فرزند آنها باید بتواند روی این حرف حساب کند تا با انگیزه به آن عمل نماید. ثبات و استواری در سخن ، باید از جانب پدر و مادر بهعنوان یک واحد دیده شود. پدر و مادر باید در حرف خود استوار و جدّی بوده و با یکدیگر وحدت داشته باشند، نه اینکه مادر بگوید :(نه) ولی پدر بگوید : (آری)، متعاقب آن فرزند از این اختلاف استفاده کرده و به خواسته خود میرسد؛ پدر و مادر نیز با هم دعوا و مشاجره میکنند. چنین رفتارهای ناهماهنگی از سوی پدر و مادر میتواند موجب پیدایش بیثباتی در خانواده شود، ضمن آنکه این ناهماهنگی، پیامدهای گوناگون دیگری نیز خواهد داشت: نبودن تناقض میان رفتار پدر و مادر. نخست اینکه فرزند آنها میآموزد از یکی از والدین علیه دیگری استفاده کند. دوم آنکه پدر و مادر ارزش اجرایی سخنان یکدیگر را از بین میبرند، لذا فرزندشان برای سخنان هیچیک از آنها ارزشی قائل نمیشود؛ و سرانجام اینکه در نزد کودک، یکی از والدین بدجنس و دیگری خوشاخلاق جلوهگر میشود. این شیوه ی برخورد میتواند مشاجراتی جدی میان والدین پدید آورد. هماهنگ و متحد بودن والدین و بستگانی چون عمه، خاله، عمو، دایی، پدربزرگ و مادربزرگ که برخورد بیشتری با یک نوجوان دارند، بسیار اهمیت دارد. اگر در مورد شیوه ی برخورد با فرزندتان با یکدیگر اختلاف دارید، هیچگاه در برابر او اختلافتان را آشکار نسازید و موضع واحدی اتخاذ کنید. بکوشید در غیاب فرزندتان اختلافات خود را حل کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که باید تنبیه فرزندتان را کاهش دهید، سعی کنید این تصمیم توسط فردی اجرا شود که قبلاً کودک را تنبیه میکرد. واکنشهای مختلف در برابر رفتار واحد. وجود روحیات مختلف در یک روز، موجب نشان دادن واکنشهایی متفاوت در برخورد با یک رفتار واحد میگردد. به عنوان مثال، ممکن است روزی یک کودک حرکتی ناشایست انجام دهد و ما در برابر این گستاخی به نصیحت کردن او بپردازیم، اما روز دیگر با دیدن همین رفتار، آن را نادیده بگیریم، و روز بعد فرزند خود را تنبیه کرده و از برخی امتیازات محروم سازیم. به جای بروز چنین واکنشهای متفاوتی، سعی کنید در برابر یک رفتار مشخص، واکنشی واحد از خود نشان دهید. تدوین یک سلسله ضوابط و به کار بردن یک سلسله واکنشهای واحد در مقابل رفتارهای یکسان، موجب تقویت ثبات و پایداری در محیط خانواده میگردد. تدوین ضوابط و مشخص کردن واکنش خاص در مقابل رفتار خاص، بهطور همزمان از اهمیت زیادی برخوردار است. ثبات شرایط تاکنون در مورد ضرورت وجود ثبات در برخورد والدین با نوجوانان مطالبی ارائه کردیم، ولی آیا فرزند شما توانایی این را دارد که برخورد شما را پیشبینی کند؟ (ثبات متقابل) شاید مهمترین و اساسیترین عامل در مدیریت رفتار محسوب شود. در این حالت، چون فرزندان قادرند ثبات تصمیمگیری والدین را درک کنند، لذا متقلابلاً واکنشی پایدار نشان میدهند، افزون بر این، ثبات یا عادت شدن یک سلسله رفتار، به کاهش اختلافات رفتاری در یک خانواده منجر میشود؛ به عنوان مثال، فرزندی که در مواقعی معین با تلفن صحبت میکند، نسبت به فرزندی که بهطور نامنظم از تلفن استفاده میکند مساله کمتری میآفریند. همچنین، فرزندی که در ساعتی مشخص به خانه باز میگردد، کمتر از یک فرزند نامنظم دردسر ایجاد میکند. ثبات در نظم، از پیدایش بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری جلوگیری میکند. ( ثبات) و (انسجام) را میتوان از اصول مدیریت رفتار به شمار آورد زیرا سایر شیوهها میتوانند بر مبنای این اصول بنا شوند. بنابراین (هیچگاه سخنی را که قادر به انجام آن نیستید یا قصد انجام آن را ندارید به زبان نیاورید، تنها سخنی بگویید که به آن عمل خواهید کرد.) www.eporsesh.com
چرا والدین بایدهمیشه والدین فرزندانشان باشند ؟
در خصوص ثبات رفتار از جانب یکی از والدین بود. اگر آنها به فرزندشان گفتند که نمیتواند از ماشین استفاده کند مگر اینکه اتاقش را مرتب کند، فرزند آنها باید بتواند روی این حرف حساب کند تا با انگیزه به آن عمل نماید. ثبات و استواری در سخن ، باید از جانب پدر و مادر بهعنوان یک واحد دیده شود. پدر و مادر باید در حرف خود استوار و جدّی بوده و با یکدیگر وحدت داشته باشند، نه اینکه مادر بگوید :(نه) ولی پدر بگوید : (آری)، متعاقب آن فرزند از این اختلاف استفاده کرده و به خواسته خود میرسد؛ پدر و مادر نیز با هم دعوا و مشاجره میکنند.
چنین رفتارهای ناهماهنگی از سوی پدر و مادر میتواند موجب پیدایش بیثباتی در خانواده شود، ضمن آنکه این ناهماهنگی، پیامدهای گوناگون دیگری نیز خواهد داشت:
نبودن تناقض میان رفتار پدر و مادر.
نخست اینکه فرزند آنها میآموزد از یکی از والدین علیه دیگری استفاده کند. دوم آنکه پدر و مادر ارزش اجرایی سخنان یکدیگر را از بین میبرند، لذا فرزندشان برای سخنان هیچیک از آنها ارزشی قائل نمیشود؛ و سرانجام اینکه در نزد کودک، یکی از والدین بدجنس و دیگری خوشاخلاق جلوهگر میشود. این شیوه ی برخورد میتواند مشاجراتی جدی میان والدین پدید آورد.
هماهنگ و متحد بودن والدین و بستگانی چون عمه، خاله، عمو، دایی، پدربزرگ و مادربزرگ که برخورد بیشتری با یک نوجوان دارند، بسیار اهمیت دارد. اگر در مورد شیوه ی برخورد با فرزندتان با یکدیگر اختلاف دارید، هیچگاه در برابر او اختلافتان را آشکار نسازید و موضع واحدی اتخاذ کنید. بکوشید در غیاب فرزندتان اختلافات خود را حل کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که باید تنبیه فرزندتان را کاهش دهید، سعی کنید این تصمیم توسط فردی اجرا شود که قبلاً کودک را تنبیه میکرد.
واکنشهای مختلف در برابر رفتار واحد.
وجود روحیات مختلف در یک روز، موجب نشان دادن واکنشهایی متفاوت در برخورد با یک رفتار واحد میگردد. به عنوان مثال، ممکن است روزی یک کودک حرکتی ناشایست انجام دهد و ما در برابر این گستاخی به نصیحت کردن او بپردازیم، اما روز دیگر با دیدن همین رفتار، آن را نادیده بگیریم، و روز بعد فرزند خود را تنبیه کرده و از برخی امتیازات محروم سازیم. به جای بروز چنین واکنشهای متفاوتی، سعی کنید در برابر یک رفتار مشخص، واکنشی واحد از خود نشان دهید. تدوین یک سلسله ضوابط و به کار بردن یک سلسله واکنشهای واحد در مقابل رفتارهای یکسان، موجب تقویت ثبات و پایداری در محیط خانواده میگردد. تدوین ضوابط و مشخص کردن واکنش خاص در مقابل رفتار خاص، بهطور همزمان از اهمیت زیادی برخوردار است.
ثبات شرایط
تاکنون در مورد ضرورت وجود ثبات در برخورد والدین با نوجوانان مطالبی ارائه کردیم، ولی آیا فرزند شما توانایی این را دارد که برخورد شما را پیشبینی کند؟ (ثبات متقابل) شاید مهمترین و اساسیترین عامل در مدیریت رفتار محسوب شود. در این حالت، چون فرزندان قادرند ثبات تصمیمگیری والدین را درک کنند، لذا متقلابلاً واکنشی پایدار نشان میدهند، افزون بر این، ثبات یا عادت شدن یک سلسله رفتار، به کاهش اختلافات رفتاری در یک خانواده منجر میشود؛ به عنوان مثال، فرزندی که در مواقعی معین با تلفن صحبت میکند، نسبت به فرزندی که بهطور نامنظم از تلفن استفاده میکند مساله کمتری میآفریند. همچنین، فرزندی که در ساعتی مشخص به خانه باز میگردد، کمتر از یک فرزند نامنظم دردسر ایجاد میکند. ثبات در نظم، از پیدایش بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری جلوگیری میکند. ( ثبات) و (انسجام) را میتوان از اصول مدیریت رفتار به شمار آورد زیرا سایر شیوهها میتوانند بر مبنای این اصول بنا شوند. بنابراین (هیچگاه سخنی را که قادر به انجام آن نیستید یا قصد انجام آن را ندارید به زبان نیاورید، تنها سخنی بگویید که به آن عمل خواهید کرد.)
www.eporsesh.com
- [سایر] چرا والدین فرزندانشان را تنبیه می کنند؟
- [سایر] آیا مخالفت بیجای والدین در ازدواج فرزندانشان درست است؟
- [سایر] چرا فاصله فکری والدین نسبت به فرزندانشان زیاد است ؟
- [آیت الله سیستانی] آیا والدین می توانند از گوشت عقیقه فرزندانشان بخورند ؟
- [سایر] امامان و پیشوایان دین چه توصیه ای به والدین در زمینه انتخاب همسر برای فرزندانشان رهنمون شده اند؟
- [آیت الله نوری همدانی] شرکت در عروسیها و مجالسی که محرم و نا محرم مختلطند چه صورت دارد و اجازه دادن والدین فرزندانشان را جهت شرکت در این گونه محافل چگونه است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] شرکت در عروسیها و مجالسی که محرم و نامحرم مختلطند چه صورت دارد و اجازه دادن والدین به فرزندانشان جهت شرکت در اینگونه محافل چگونه است؟
- [سایر] با سلام. عده ای از روانشناسان حیا و عفاف را امری اکتسابی می دانند که در دوران کودکی والدین به فرزندانشان آموزش می دهند. چه دلیلی برای فطری بودن به امور وجود دارد؟
- [سایر] خانواده های دو فرزندی چگونه با فرزندانشان برخورد نمایند؟
- [آیت الله مظاهری] توصیه معظّم له به زنان در موقع شیر دادن به فرزندانشان چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در اصول دین انسان باید یقین و اعتقاد جزمی داشته باشد و این یقین از هر دلیل و طریقی حاصل شود کفایت می کند. چه به واسطه استدلال و برهان باشد یا از گفته والدین و مبلّغین. هر چند نتواند استدلال کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر پدر و مادر بچّه غیر ممیز، کافر غیر کتابی باشند، بنابر احتیاط واجب باید از آن بچّه نیز اجتناب شود واگر بچّه ممیز بوده و اظهار کفر کند، نجس میباشد؛ ولی اگر یکی از والدین مسلمان یا اهل کتاب باشند، بچّه نیز پاک است و اگر پدر و مادر کافر بوده ولی پدر بزرگ یا مادر بزرگ او مسلمان باشند، پاک بودن بچّه منوط بر این است که آنها کفالت وی را بر عهده داشته باشند، امّا بچّهای که پدر و مادر او بعد از تولد او مرتد شدهاند، پاک است.
- [آیت الله سیستانی] - اعتکاف باید با اذن کسی که اذن او شرعاً معتبر است باشد. بنابراین زمانی که توقّفِ زن در مسجد حرام باشد مثل موردی که زن بدون اجازه از منزل خارج شده باشد، اعتکاف باطل است، و در صورتی که توقّفِ زن در مسجد، حرام نباشد ولی اعتکاف منافی با حق شوهر باشد، صحّت اعتکافش در صورتی که بدون اذن شوهرش باشد، محلّ اشکال است. همچنین در صورتی که اعتکاف موجب آزار و اذیت والدین باشد و این اذیت، ناشی از شفقت و دلسوزی باشد، اذن فرزند از آنان لازم است و اگر موجب اذیت آنان نباشد، احتیاط مستحب آن است که اجازه بگیرد. نهم: معتکف محرّمات اعتکاف را ترک نماید.
- [آیت الله اردبیلی] امانتداری از اموری است که در شریعت مقدّس اسلام مورد تأکید قرار گرفته است و خداوند متعال آن را از اسباب رستگاری و نشانههای مؤمن میداند و میفرماید: (مؤمنان کسانی هستند که امانتدار هستند و به عهد خویش وفا میکنند.)(1) و در حدیثی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که: (هیچ عذری برای هیچ کس در ترک سه امر نیست؛ ادای امانت به برّ و فاجر، وفای به عهد برای برّ و فاجر و نیکی به والدین، برّ باشند یا فاجر.)(2)
- [آیت الله سبحانی] معامله با بچه نابالغ باطل است، اگر چه پدر یا جد آن بچه به او اجازه داده باشند که معامله کند، ولی اگر بچه ممیز باشد و چیز کم قیمتی را که معامله آن برای بچه ها متعارف است معامله کند اشکال ندارد، بنابراین معامله با پول مختصری که بچه ها از والدین برای خرید شیرینی و غیره می گیرند، اشکال ندارد و نیز اگر طفل وکیل در اجرای صیغه معامله یا وسیله باشد که پول را به فروشنده بدهد و جنس را به خریدار برساند، یا جنس را به خریدار بدهد و پول را بفروشنده برساند، چون واقعاً دو نفر بالغ با یکدیگر معامله کرده اند معامله صحیح است، ولی باید فروشنده و خریدار یقین داشته باشند که طفل جنس و پول را به صاحب آن می رساند.
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است