امامان و پیشوایان دین چه توصیه ای به والدین در زمینه انتخاب همسر برای فرزندانشان رهنمون شده اند؟
امامان و پیشوایان دین در توصیه به والدین برای ازدواج فرزندان شان و همچنین شیوه انتخاب همسر آنان نکاتی را متذکر شده اند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره می کنیم: 1. احساس تکلیف نسبت به ازدواج فرزندان خداوند در قرآن کریم خطاب به همه مسلمان و ترغیب آنان برای تزویج مجردان می فرماید: (وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‌ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!)[1] این خطاب در مورد فرزندان مسئولیت سنگینی بر دوش پدران افکنده و پدرانی را که در این مسئله حیاتی بی تفاوت هستند شریک جرم انحراف فرزندان شان شمرده است. پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می فرمایند: (مَن بَلَغَ وَلدُهُ النِّکاحَ و عِندَهُ ما یُنکِحُهُ فلَم یُنکِحْهُ ثُمّ أحدَثَ حَدَثا فالإثمُ علَیهِ؛ هر که فرزندش به سنّ ازدواج برسد و توانایی مالی داشته باشد که او را همسر دهد و ندهد و از آن فرزند خطایی سر زند، گناهش به گردن اوست.)[2] این روایت با تعبیر دیگری در روایت دیگری از آن حضرت نقل شده است (من أدرک له ولد و عنده ما یزوّجه فلم یزوّجه فأحدث، فالإثم بینهما؛ کسی که فرزندش به حد رشد رسد و امکانات ازدواج او را داشته باشد و اقدام نکند و در نتیجه فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه بر هر دو نوشته می‌شود.)[3] ضمن این که نباید از فراموش کرد که یکی از وظایف پدر در حق فرزندان، تلاش برای ازدواج آنان است. پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روایتی می‌فرمایند: (حَقُّ الوَلدِ علی والِدِهِ أن یُحَسِّنَ اسمَهُ و یُزَوِّجَهُ إذا أدرَکَ و یُعَلِّمَهُ الکِتابَ؛ حقّ فرزند بر پدرش این است که نام نیکو برایش انتخاب کند، هر وقت بالغ شد او را همسر دهد و به او قرآن بیاموزد.)[4] آن حضرت در بیان دیگری می فرمایند: (مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ ثَلَاثَةٌ یُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتَابَةَ وَ یُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغ‌؛ از جمله حقوق فرزند بر پدرش سه چیز است: برایش نام خوب انتخاب کند، سواد به او بیاموزد و هر گاه به سن بلوغ رسید، او را همسر دهد.)[5] 2. تسریع در ازدواج فرزندان امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرماید (نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی النَّبِیِّ ع فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ إِنَّ الْأَبْکَارَ مِنَ النِّسَاءِ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَی الشَّجَرِ فَإِذَا أَیْنَعَ فَلَا دَوَاءَ لَهُ إِلَّا اجْتِنَاؤُهُ وَ إِلَّا أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ غَیَّرَتْهُ الرِّیحُ وَ إِنَّ الْأَبْکَارَ إِذَا أَدْرَکْنَ مَا تُدْرِکُ النِّسَاءُ فَلَا دَوَاءَ لَهُنَّ إِلَّا الْبُعُولُ وَ إِلَّا لَمْ یُؤْمَنْ عَلَیْهِنَّ الْفِتْنَة؛ جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرود آمد و گفت: ای محمّد! پروردگارت تو را سلام می رساند و می فرماید: دوشیزگان همچون میوه روی درخت هستند. میوه چون برسد برای آن دارویی جز چیدن نباشد و گرنه بر اثر آفتاب و باد خراب می شود. دوشیزگان نیز هرگاه به مرحله زنان برسند آنان را دارویی جز شوهر دادن نباشد و گرنه از گمراهی و فساد ایمن نخواهند بود.)[6] پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روایتی می‌فرمایند: (زَوِّجُوا أیاماکُم، فَإنَّ اللّه َ یُحسِنُ لَهُم فی أخلاقِهِم و یُوَسِّعُ لَهُم فی أرزاقِهِم و یَزِیدُهُم فی مُرُوّاتِهِم؛ مردان بی همسر خود را زن دهید؛ زیرا با این کار، خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند و روزی های‌شان را زیاد می کند و بر جوانمردی‌های آنان می‌افزاید)[7] 3. عدم تحمیل نظر والدین در ازدواج فرزندان امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید (تُسْتَأْمَرُ الْبِکْرُ وَ غَیْرُهَا وَ لَا تُنْکَحُ إِلَّا بِإِذْنِهَا؛ در ازدواج از دوشیزه و غیر دوشیزه نظرخواهی می‌شود و جز با اذن و نظر او ازدواج صورت نمی‌گیرد.)[8] پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز از این که زن به ازدواج کسی درآورده شود نهی کردند، مگر این که از او نظرخواهی شود.[9] امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: (لَا یُنْکِحْ أَحَدُکُمُ ابْنَتَهُ حَتَّی یَسْتَأْمِرَهَا فِی نَفْسِهَا فَهِیَ أَعْلَمُ بِنَفْسِهَا فَإِنْ سَکَتَتْ أَوْ بَکَتْ أَوْ ضَحِکَتْ فَقَدْ أَذِنَتْ وَ إِنْ أَبَتْ لَمْ یُزَوِّجْهَا؛ کسی از شما دخترش را شوهر ندهد، مگر آن که با او درباره خودش مشورت کند چرا که دختر به خویش آگاه‌تر است، پس اگر سکوت کرد یا گریست و یا خندید اجازه داده است، ولی اگر امتناع ورزید او را شوهر ندهد.)[10] فقها بر اساس روایاتی که در این خصوص وارده شده است در باب اذن پدر در ازدواج دختر می فرمایند: اذن پدر در ازدواج دختر جزء العله بوده بنابراین، در جایی که پدر می خواهد دخترش را به ازدواج فردی در بیاورد تا زمانی که دختر رضایت بر ازدواج نداشته باشد، اذن پدر و خواست و نظر وی بی تأثیر خواهد بود. 4. توجه به معیارهای و ملاک های ازدواج مسلماً آنچه در درجه اول در ازدواج موفق و پایدار مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاک ها و معیارهای ازدواج است. هرقدر این همخوانی و کفویت بیشتر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیشتری برخوردار است و می توان به موفقیت و پایداری ازدواج در آینده امیدوار گشت از این روی، در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی به رعایت تناسب در معیارها و ملاک های ازدواج اکیداً توصیه شده است. معیارهای مثل: ایمان و میزان تدیّن دختر و پسر، شرافت خانوادگی، اخلاق و... از جمله معیارهایی است که اولیای دین به آن سفارش کرده اند و مسلمانان را از ازدواج با افراد، بی ایمان، بی تقوا، بد اخلاق، شارب الخمر، فاسق و... بر حذر داشته اند. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید (مَنْ زَوَّجَ کَرِیمَتَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهَا؛ هر کس دخترش را به ازدواج شارب خمر در بیاورد در حقیقت رحم خود را قطع کرده است.)[11] امام رضا (علیه‌السلام) نیز در روایت دیگری می فرماید: (إِیَّاکَ أَنْ تُزَوِّجَ شَارِبَ الْخَمْرِ فَإِنْ زَوَّجْتَهُ فَکَأَنَّمَا قُدْتَ إِلَی الزِّنَا؛ از ازدواج با شارب خمر بپرهیزید، کسی که دخترش را به ازدواج شارب خمر در بیاورد گویا دخترش را به سوی عمل زنا فرستاده است.)[12] امام حسن (علیه‌السلام) به مردی که با ایشان درباره ازدواج دختر خود مشورت کرد فرمود: (زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِیٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَکْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ یَظْلِمْهَا؛: او را به مردی با تقوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامی اش می دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وی ستم نمی کند.)[13] در روایتی، روای می گوید در نامه ای به امام رضا (علیه‌السلام) نوشتم: من خویشاوندی دارم که از دخترم خواستگاری کرده، اما بد اخلاق است. حضرت فرمود: (لَا تُزَوِّجْهُ إِنْ کَانَ سَیِّئَ الْخُلُق؛‌ اگر بد خُلق است، به او زن نده.)[14] در روایتی، پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به مردم فرمودند: (إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْء؛ از خضراء الدمن (گیاه روییده در لجنزار) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراء الدمن چیست؟ فرمود: زن زیبا رویی که در خانواده ای فاسد رشد کرده است.)[15] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مشکینی اردبیلی، علی اکبر، ازدواج در اسلام، ترجمه‌ی: احمد جنتی، قم: موسسه الهادی، مرکز چاپ و نشر قرآن کریم، 1385. 2. مصطفوی، جواد، بهشت خانواده، قم: دارالفکر، 1388. 3. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم: پارسیان، 1378. 4. صدری، سید ضیاءالدین، آیینه ازدواج و روابط همسران، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1377. 5. رشید پور، مجید، مراحل ازدواج در اسلام، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1368. پی نوشتها: [1] سوره نور، آیه 32. [2] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج13، ص505، قم: دارالحدیث، 1379. [3] قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب‌، ج9، ص287، تهران‌: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368. [4] ابوالقاسم، ‌پاینده، نهج‌الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، ص448، تهران‌: دنیای دانش‌، 1363. [5] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص220، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق. [6] مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ‌بحارالأنوار، ج100، ص371، بیروت‌: دار إحیاء التراث العربی، ‌1403ق.‌ [7] مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ‌بحارالأنوار، ج100، ص222، بیروت‌: دار إحیاء التراث العربی، ‌1403ق.‌ [8] حر عاملی، محمد بن حسن‌، وسائل الشیعة، ج20، ص271، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1409ق. [9] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص319، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌.(أَنَّهُ نَهَی أَنْ تُنْکَحَ الْمَرْأَةُ حَتَّی تُسْتَأْمَر) [10] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص316، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌. [11] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص238، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق. [12] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص191، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌. [13] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص204، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق. [14] حر عاملی، محمد بن حسن‌، وسائل الشیعة، ج20، ص81، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1409ق. [15] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص203، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق. [16] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص175، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

امامان و پیشوایان دین چه توصیه ای به والدین در زمینه انتخاب همسر برای فرزندانشان رهنمون شده اند؟


پاسخ:

امامان و پیشوایان دین در توصیه به والدین برای ازدواج فرزندان شان و همچنین شیوه انتخاب همسر آنان نکاتی را متذکر شده اند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
1. احساس تکلیف نسبت به ازدواج فرزندان
خداوند در قرآن کریم خطاب به همه مسلمان و ترغیب آنان برای تزویج مجردان می فرماید: (وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‌ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!)[1] این خطاب در مورد فرزندان مسئولیت سنگینی بر دوش پدران افکنده و پدرانی را که در این مسئله حیاتی بی تفاوت هستند شریک جرم انحراف فرزندان شان شمرده است. پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می فرمایند: (مَن بَلَغَ وَلدُهُ النِّکاحَ و عِندَهُ ما یُنکِحُهُ فلَم یُنکِحْهُ ثُمّ أحدَثَ حَدَثا فالإثمُ علَیهِ؛ هر که فرزندش به سنّ ازدواج برسد و توانایی مالی داشته باشد که او را همسر دهد و ندهد و از آن فرزند خطایی سر زند، گناهش به گردن اوست.)[2] این روایت با تعبیر دیگری در روایت دیگری از آن حضرت نقل شده است (من أدرک له ولد و عنده ما یزوّجه فلم یزوّجه فأحدث، فالإثم بینهما؛ کسی که فرزندش به حد رشد رسد و امکانات ازدواج او را داشته باشد و اقدام نکند و در نتیجه فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه بر هر دو نوشته می‌شود.)[3]
ضمن این که نباید از فراموش کرد که یکی از وظایف پدر در حق فرزندان، تلاش برای ازدواج آنان است. پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روایتی می‌فرمایند: (حَقُّ الوَلدِ علی والِدِهِ أن یُحَسِّنَ اسمَهُ و یُزَوِّجَهُ إذا أدرَکَ و یُعَلِّمَهُ الکِتابَ؛ حقّ فرزند بر پدرش این است که نام نیکو برایش انتخاب کند، هر وقت بالغ شد او را همسر دهد و به او قرآن بیاموزد.)[4]
آن حضرت در بیان دیگری می فرمایند: (مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ ثَلَاثَةٌ یُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتَابَةَ وَ یُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغ‌؛ از جمله حقوق فرزند بر پدرش سه چیز است: برایش نام خوب انتخاب کند، سواد به او بیاموزد و هر گاه به سن بلوغ رسید، او را همسر دهد.)[5]
2. تسریع در ازدواج فرزندان
امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرماید (نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی النَّبِیِّ ع فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ إِنَّ الْأَبْکَارَ مِنَ النِّسَاءِ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَی الشَّجَرِ فَإِذَا أَیْنَعَ فَلَا دَوَاءَ لَهُ إِلَّا اجْتِنَاؤُهُ وَ إِلَّا أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ غَیَّرَتْهُ الرِّیحُ وَ إِنَّ الْأَبْکَارَ إِذَا أَدْرَکْنَ مَا تُدْرِکُ النِّسَاءُ فَلَا دَوَاءَ لَهُنَّ إِلَّا الْبُعُولُ وَ إِلَّا لَمْ یُؤْمَنْ عَلَیْهِنَّ الْفِتْنَة؛ جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرود آمد و گفت: ای محمّد! پروردگارت تو را سلام می رساند و می فرماید: دوشیزگان همچون میوه روی درخت هستند. میوه چون برسد برای آن دارویی جز چیدن نباشد و گرنه بر اثر آفتاب و باد خراب می شود. دوشیزگان نیز هرگاه به مرحله زنان برسند آنان را دارویی جز شوهر دادن نباشد و گرنه از گمراهی و فساد ایمن نخواهند بود.)[6]
پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روایتی می‌فرمایند: (زَوِّجُوا أیاماکُم، فَإنَّ اللّه َ یُحسِنُ لَهُم فی أخلاقِهِم و یُوَسِّعُ لَهُم فی أرزاقِهِم و یَزِیدُهُم فی مُرُوّاتِهِم؛ مردان بی همسر خود را زن دهید؛ زیرا با این کار، خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند و روزی های‌شان را زیاد می کند و بر جوانمردی‌های آنان می‌افزاید)[7]
3. عدم تحمیل نظر والدین در ازدواج فرزندان
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید (تُسْتَأْمَرُ الْبِکْرُ وَ غَیْرُهَا وَ لَا تُنْکَحُ إِلَّا بِإِذْنِهَا؛ در ازدواج از دوشیزه و غیر دوشیزه نظرخواهی می‌شود و جز با اذن و نظر او ازدواج صورت نمی‌گیرد.)[8]
پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز از این که زن به ازدواج کسی درآورده شود نهی کردند، مگر این که از او نظرخواهی شود.[9]
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: (لَا یُنْکِحْ أَحَدُکُمُ ابْنَتَهُ حَتَّی یَسْتَأْمِرَهَا فِی نَفْسِهَا فَهِیَ أَعْلَمُ بِنَفْسِهَا فَإِنْ سَکَتَتْ أَوْ بَکَتْ أَوْ ضَحِکَتْ فَقَدْ أَذِنَتْ وَ إِنْ أَبَتْ لَمْ یُزَوِّجْهَا؛ کسی از شما دخترش را شوهر ندهد، مگر آن که با او درباره خودش مشورت کند چرا که دختر به خویش آگاه‌تر است، پس اگر سکوت کرد یا گریست و یا خندید اجازه داده است، ولی اگر امتناع ورزید او را شوهر ندهد.)[10]
فقها بر اساس روایاتی که در این خصوص وارده شده است در باب اذن پدر در ازدواج دختر می فرمایند: اذن پدر در ازدواج دختر جزء العله بوده بنابراین، در جایی که پدر می خواهد دخترش را به ازدواج فردی در بیاورد تا زمانی که دختر رضایت بر ازدواج نداشته باشد، اذن پدر و خواست و نظر وی بی تأثیر خواهد بود.
4. توجه به معیارهای و ملاک های ازدواج
مسلماً آنچه در درجه اول در ازدواج موفق و پایدار مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاک ها و معیارهای ازدواج است. هرقدر این همخوانی و کفویت بیشتر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیشتری برخوردار است و می توان به موفقیت و پایداری ازدواج در آینده امیدوار گشت از این روی، در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی به رعایت تناسب در معیارها و ملاک های ازدواج اکیداً توصیه شده است. معیارهای مثل: ایمان و میزان تدیّن دختر و پسر، شرافت خانوادگی، اخلاق و... از جمله معیارهایی است که اولیای دین به آن سفارش کرده اند و مسلمانان را از ازدواج با افراد، بی ایمان، بی تقوا، بد اخلاق، شارب الخمر، فاسق و... بر حذر داشته اند.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید (مَنْ زَوَّجَ کَرِیمَتَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهَا؛ هر کس دخترش را به ازدواج شارب خمر در بیاورد در حقیقت رحم خود را قطع کرده است.)[11]
امام رضا (علیه‌السلام) نیز در روایت دیگری می فرماید: (إِیَّاکَ أَنْ تُزَوِّجَ شَارِبَ الْخَمْرِ فَإِنْ زَوَّجْتَهُ فَکَأَنَّمَا قُدْتَ إِلَی الزِّنَا؛ از ازدواج با شارب خمر بپرهیزید، کسی که دخترش را به ازدواج شارب خمر در بیاورد گویا دخترش را به سوی عمل زنا فرستاده است.)[12]
امام حسن (علیه‌السلام) به مردی که با ایشان درباره ازدواج دختر خود مشورت کرد فرمود: (زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِیٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَکْرَمَهَا وَ إِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ یَظْلِمْهَا؛: او را به مردی با تقوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامی اش می دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وی ستم نمی کند.)[13]
در روایتی، روای می گوید در نامه ای به امام رضا (علیه‌السلام) نوشتم: من خویشاوندی دارم که از دخترم خواستگاری کرده، اما بد اخلاق است. حضرت فرمود: (لَا تُزَوِّجْهُ إِنْ کَانَ سَیِّئَ الْخُلُق؛‌ اگر بد خُلق است، به او زن نده.)[14]
در روایتی، پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به مردم فرمودند: (إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْء؛ از خضراء الدمن (گیاه روییده در لجنزار) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراء الدمن چیست؟ فرمود: زن زیبا رویی که در خانواده ای فاسد رشد کرده است.)[15]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مشکینی اردبیلی، علی اکبر، ازدواج در اسلام، ترجمه‌ی: احمد جنتی، قم: موسسه الهادی، مرکز چاپ و نشر قرآن کریم، 1385.
2. مصطفوی، جواد، بهشت خانواده، قم: دارالفکر، 1388.
3. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم: پارسیان، 1378.
4. صدری، سید ضیاءالدین، آیینه ازدواج و روابط همسران، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1377.
5. رشید پور، مجید، مراحل ازدواج در اسلام، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1368.

پی نوشتها:
[1] سوره نور، آیه 32.
[2] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج13، ص505، قم: دارالحدیث، 1379.
[3] قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب‌، ج9، ص287، تهران‌: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368.
[4] ابوالقاسم، ‌پاینده، نهج‌الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، ص448، تهران‌: دنیای دانش‌، 1363.
[5] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص220، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق.
[6] مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ‌بحارالأنوار، ج100، ص371، بیروت‌: دار إحیاء التراث العربی، ‌1403ق.‌
[7] مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ‌بحارالأنوار، ج100، ص222، بیروت‌: دار إحیاء التراث العربی، ‌1403ق.‌
[8] حر عاملی، محمد بن حسن‌، وسائل الشیعة، ج20، ص271، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1409ق.
[9] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص319، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌.(أَنَّهُ نَهَی أَنْ تُنْکَحَ الْمَرْأَةُ حَتَّی تُسْتَأْمَر)
[10] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص316، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌.
[11] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص238، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق.
[12] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص191، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌.
[13] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص204، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق.
[14] حر عاملی، محمد بن حسن‌، وسائل الشیعة، ج20، ص81، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1409ق.
[15] طبرسی، حسن بن فضل، ‌مکارم الأخلاق‌، ص203، قم‌: شریف رضی‌، 1412ق.
[16] نوری، حسین بن محمد تقی، ‌مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، ج14، ص175، قم‌: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‌، 1408ق‌.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین