شبهه: روانشناسی غرب در راستای فطرت و اسلام است و صد در صد مورد تایید اسلام است و انتقاد از آن یعنی انتقاد از اسلام.
قبل از پاسخ مناسب است نکاتی را به عنوان مقدمه عرض کنیم: 1. اسلام دینی است جهانی و کامل که این دین برنامه هدایت انسانی را تا روز قیامت به همراه دارد و برای تمام ابعاد زندگی انسان برنامه و قانون دارد، منتها این قوانین باید استخراج شود و استنباط گردد و از طریق تحقیق و پژوهش ابعاد آن و دستور العمل‌‌های و راهکارهای تبیین شود. 2. روانشناسی که امروزه مطرح است، بیشتر قوانین و اصول آن فرضیات است و پایه تجربی دارد و نمی‌تواند به عنوان توصیه‌ای صد در صد اطمینان آور مطرح باشد. 3. قوانین و احکام اسلام طوری تنظیم شده است که سعادت دنیوی و اخروی انسانی را در پی دارد و با توجه به نیازها و مصالح افراد انسانی وضع شده، به طوری که اگر به آنها عمل کند، هم آبادانی و خوشبختی دنیا و هم آخرت را به دست می‌آورد. اسلام و روان شناسی روز قسمت زیادی از توصیه‌ها و یافته‌های روانشناسی روز مورد تأیید اسلام نیست و با اهداف عالی اسلام که سعادت دنیا و آخرت انسان است، ‌سازگار نمی‌باشد. زیرا اولاً روانشناسی امروزه، حاصل کار کشورهای غربی است و آن ها هم در تدوین نظریات خود به ابعاد وجودی انسان و نیازهای عالی انسان و توانایی‌های انسان توجه نکرده‌اند و انسان را بعضاً در حدّ حیوان تنزل داده‌اند و از طرف دیگر محور کار خود را فقط رفتار انسان قرار داده و به بقیه ابعاد وجودی او توجه نکرده‌اند. ثانیاً در تدوین فرضیات خود گاهی افراط کرده و گاهی تفریط و نتوانسته‌اند حق مطلب را ادا کنند، ولذا تناقض‌های زیادی بین روان شناسی غربی مشاهده‌ می‌شود. مثلا فروید به عنوان یک روان تحلیل‌گر مشهور انسان را مجبور می‌داند و قائل است که خیلی از کارهای انسان جبری است و اراده‌ای از خود ندارد و یا رفتارگراها که کارهای انسان را عبارت از محرک و پاسخ می‌دانند و برای شناخت و عقل انسان ارزش چندانی قائل نیستند. ثالثا، روانشناسان غربی علم را منحصر در علوم تجربی کرده و اعتقاد دارند هر چه را بتوان از طریق تجربه مشاهده یا آزمایش کرد علم است و علومی که قابل آزمایش نیست نمی‌تواند به عنوان علم مطرح شود و لذا از خیلی مسائل معرفتی محروم شده و نتوانسته‌اند فرمولی اطمینان بخش و محکم و همیشگی ارایه دهند و لذا نظریات روانشناختی آنان هر روز در حال تغییر است و در زمان واحد هم توصیه‌های متناقض و متضاد دارند.[1] روانشناسی مورد تأیید اسلام آن روانشناسی است که از منبع غنی و سرشار قرآن مجید و روایات و سیره معصومین (ع) نشأت گرفته باشد و نظرات خود را محدود به رفتار ظاهری انسان نکند، بلکه تمام مسائل انسانی را (فردی و اجتماعی) بر اساس فطرت و ارزشهای مطلق تحلیل کند و دستور العمل‌های خود را بر طبق مصلحت دنیوی و اخروی انسانها و سعادت آنان تنظیم نماید و در ارایه راهکارها به تمام ابعاد وجودی انسان از قبیل عواطف، نیازها، عقل، حافظه، دین، اخلاق، وجدان، روح و روان و غیره توجه داشته باشد و سعی کند انسان را به خلیفه الله شدن و قرب الی الله که کمال نهایی انسان است نزدیک کند و در دستورات بهداشتی هم به نیازهای واقعی و مصلحت‌دار او توجه نماید.[2] برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه فرمایید: 1. محمد تقی جعفری، روانشناسی اسلامی، انتشارات پیام آزادی، 1378. 2. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مکتبهای روانشناسی و نقد آن، انتشارات سمت، 1372. 3. محمد آل اسحاق، اسلام و روانشناسی، انتشارات آل اسحاق خویینی، ج 1، 1369. 4. علی اصغر احمدی، روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی، انتشارات امیر کبیر، 1374. [1] . رجوع شود به کتاب مکتب‌های روانشناسی و نقد آن، ج 1 و2، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، 1372. [2] . محمد آل اسحاق، اسلام و روانشناسی، انتشارات آل اسحق خویینی، 1369، ص 18 به بعد. www.andisheqom.com
عنوان سوال:

شبهه: روانشناسی غرب در راستای فطرت و اسلام است و صد در صد مورد تایید اسلام است و انتقاد از آن یعنی انتقاد از اسلام.


پاسخ:

قبل از پاسخ مناسب است نکاتی را به عنوان مقدمه عرض کنیم:
1. اسلام دینی است جهانی و کامل که این دین برنامه هدایت انسانی را تا روز قیامت به همراه دارد و برای تمام ابعاد زندگی انسان برنامه و قانون دارد، منتها این قوانین باید استخراج شود و استنباط گردد و از طریق تحقیق و پژوهش ابعاد آن و دستور العمل‌‌های و راهکارهای تبیین شود.
2. روانشناسی که امروزه مطرح است، بیشتر قوانین و اصول آن فرضیات است و پایه تجربی دارد و نمی‌تواند به عنوان توصیه‌ای صد در صد اطمینان آور مطرح باشد.
3. قوانین و احکام اسلام طوری تنظیم شده است که سعادت دنیوی و اخروی انسانی را در پی دارد و با توجه به نیازها و مصالح افراد انسانی وضع شده، به طوری که اگر به آنها عمل کند، هم آبادانی و خوشبختی دنیا و هم آخرت را به دست می‌آورد.
اسلام و روان شناسی روز
قسمت زیادی از توصیه‌ها و یافته‌های روانشناسی روز مورد تأیید اسلام نیست و با اهداف عالی اسلام که سعادت دنیا و آخرت انسان است، ‌سازگار نمی‌باشد. زیرا اولاً روانشناسی امروزه، حاصل کار کشورهای غربی است و آن ها هم در تدوین نظریات خود به ابعاد وجودی انسان و نیازهای عالی انسان و توانایی‌های انسان توجه نکرده‌اند و انسان را بعضاً در حدّ حیوان تنزل داده‌اند و از طرف دیگر محور کار خود را فقط رفتار انسان قرار داده و به بقیه ابعاد وجودی او توجه نکرده‌اند.
ثانیاً در تدوین فرضیات خود گاهی افراط کرده و گاهی تفریط و نتوانسته‌اند حق مطلب را ادا کنند، ولذا تناقض‌های زیادی بین روان شناسی غربی مشاهده‌ می‌شود. مثلا فروید به عنوان یک روان تحلیل‌گر مشهور انسان را مجبور می‌داند و قائل است که خیلی از کارهای انسان جبری است و اراده‌ای از خود ندارد و یا رفتارگراها که کارهای انسان را عبارت از محرک و پاسخ می‌دانند و برای شناخت و عقل انسان ارزش چندانی قائل نیستند.
ثالثا، روانشناسان غربی علم را منحصر در علوم تجربی کرده و اعتقاد دارند هر چه را بتوان از طریق تجربه مشاهده یا آزمایش کرد علم است و علومی که قابل آزمایش نیست نمی‌تواند به عنوان علم مطرح شود و لذا از خیلی مسائل معرفتی محروم شده و نتوانسته‌اند فرمولی اطمینان بخش و محکم و همیشگی ارایه دهند و لذا نظریات روانشناختی آنان هر روز در حال تغییر است و در زمان واحد هم توصیه‌های متناقض و متضاد دارند.[1]
روانشناسی مورد تأیید اسلام آن روانشناسی است که از منبع غنی و سرشار قرآن مجید و روایات و سیره معصومین (ع) نشأت گرفته باشد و نظرات خود را محدود به رفتار ظاهری انسان نکند، بلکه تمام مسائل انسانی را (فردی و اجتماعی) بر اساس فطرت و ارزشهای مطلق تحلیل کند و دستور العمل‌های خود را بر طبق مصلحت دنیوی و اخروی انسانها و سعادت آنان تنظیم نماید و در ارایه راهکارها به تمام ابعاد وجودی انسان از قبیل عواطف، نیازها، عقل، حافظه، دین، اخلاق، وجدان، روح و روان و غیره توجه داشته باشد و سعی کند انسان را به خلیفه الله شدن و قرب الی الله که کمال نهایی انسان است نزدیک کند و در دستورات بهداشتی هم به نیازهای واقعی و مصلحت‌دار او توجه نماید.[2]
برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه فرمایید:
1. محمد تقی جعفری، روانشناسی اسلامی، انتشارات پیام آزادی، 1378.
2. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مکتبهای روانشناسی و نقد آن، انتشارات سمت، 1372.
3. محمد آل اسحاق، اسلام و روانشناسی، انتشارات آل اسحاق خویینی، ج 1، 1369.
4. علی اصغر احمدی، روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی، انتشارات امیر کبیر، 1374.
[1] . رجوع شود به کتاب مکتب‌های روانشناسی و نقد آن، ج 1 و2، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، 1372.
[2] . محمد آل اسحاق، اسلام و روانشناسی، انتشارات آل اسحق خویینی، 1369، ص 18 به بعد.
www.andisheqom.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین