ازدواج برای دختر و پسر امری است غریزی و فطری. هر زمان این غریزه و فطرت و رشد سنی و عقلی و اجتماعی بیدار شود و دختر و پسر نیاز به ازدواج در درونشان بیدار شود؛ این زمان زمان ازدواج آن شخص می باشد. این نیاز به ازدواج اکثراً بعد از سنّ بلوغ شرعی دختر و پسر می باشد. امّا زمان ظهور این نیاز در افراد متفاوت می باشد. اگر جوانی به (بلوغ جسمی) و (بلوغ عقلی) رسیده باشد آمادة ازدواج می باشد. در افراد مؤمن و باهوش این بلوغ جسمی و عقلی زودتر حاصل می شود. پس سنّ ازدواج چیزی است نسبی که در افراد مختلف، جوامع مختلف متفاوت می باشد. ما در اینجا شرایطی را که یک شخص را به سنّ ازدواج می رساند مطرح می کنیم؛ که این شرایط باید در هر دختر و پسری باشد تا یک ازدواج موفّق داشته باشد. همچنین باید گفت که تعیین کردن سنّ برای ازدواج و یک نسخه پیچیدن برای همة افراد امری است اشتباه چون هر کسی در سنّی خاص این شرایط را دارا می باشد. شرایط لازم برای رسیدن به سنّ ازدواج: 1. رشد جسمانی: دختر و پس باید از لحاظ جسمی به بلوغ برسند. یعنی دختر و پسر توانایی جنسی داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد دختران در سن 13 تا 14 سالگی اکثراً بلوغ جنسی پیدا می کنند و تمام دختران تا سنّ 17 سالگی بالغ می شوند. و در پسران نیز از سنّ 14 الی 17 سالگی تماماً بلوغ جنسی پیدا می کنند. اولین شرط برای ازدواج همین بلوغ جنسی است که عموماً در دختران در 15 سالگی و در پسران در 16 سالگی حاصل می شود. منظور از بلوغ جنسی این است که اندامهای جنسی دختر و پسر آمادگی مسائل زناشویی داشته باشند.[1] به عبارت دیگر بلوغ جنسی عبارتست از خواسته های فیزیولوژیکی و غریزی یک فرد و ازدواج جوابی است به خواسته ها و هر چه بین این دو سؤال و جواب فاصله بیشتر باشد عقده های روانی بیشتر است.[2] 2. رشد عقلی: به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است، نمی تواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد،[3] رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود. پس از بحران های بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیّت خود بیشتر آگاهی می یابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات.[4] 3. رشد عاطفی: رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای محاسن و مزایای زیادی است. از جمله اینکه قدرت محرکة انسان است، عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است، از مهمترین عوامل موفقیّت در زندگی زناشویی است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند، نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سنّ تقویمی نیست، بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.[5] 4. رشد اجتماعی: رشد اجتماعی رابطة نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد. انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی (از جمله رابطه بین زن و شوهر) را بهتر درک می کند، به دیگران احترام می گذارد، حقوق دیگران را محترم می شمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو أحسن انجام می دهد.[6] 5. رشد اخلاقی: روابط زناشویی همانند هر ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به سعادت و معنویت زندگی آنان می گردد. بسیاری از امور و مسائل زندگی زناشویی در چهارچوب اخلاق و فضایل اخلاقی قابل حلّ است و هر اندازه زن و شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسندیده مانند صداقت و گذشت، درستی و فداکاری و... باشند زندگی شان از سلامت و آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.[7] اگر دختر و پسر این شرایط را دارا بودند می توانند ازدواج نمایند. البته باید دانست مناطق، محیطها، جامعه ها، نسلها، نژادها، قبلیله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهای فردی)، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوتهایی با هم دارند، مثلاً در سرزمینهای (گرمسیر) بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا مناطق (سردسیر)؛ و در محیطهای باز و شلوغ که برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیطهای غیرمذهبی و بی بند و بار که مسائل محرم و نامحرم و حجاب و عفّت کمتر رعایت می شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیطهای مذهبی و پاک و با عفّت و پایبند به قوانین شرعی؛ و در خانواده های غیرمؤدب و بی فرهنگ که رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی کنند و احیاناً بچه ها شاهد مسائل جنسی (کلامی و غیرکلامی) پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی که این مسائل را رعایت می کنند. کمیّت و کیفیّت خوراک و غذا نیز در این موضوع تأثیر دارد؛ آنهایی که غذای بیشتر و قوی تر می خورند، بلوغ جنسی شان سریعتر است. آنچه که آمار و تحقیقات نشان می دهد، حاکی از آن است که بهترین سن ازدواج برای پسران 19 سال و برای دختران 16 سال می باشد. البته این سن متوسط است ممکن است پسر یا دختری زودتر از این نیاز به همسر داشته باشد، که باید اقدام شود.[8] در مسأله ازدواج نباید بیشتر به مسائل اقتصادی توجه کرد و ازدواج را به تأخیر انداخت که اگر به تأخیر بیفتد باید شاهد فساد و فحشاء در جامعه بود. جوان اگر هنگام ازدواج نتواند ازدواج نماید تحت فشارهای جنسی و روانی از راههای غیرصحیح خود را ارضاء خواهد کرد. تحقیقات نشان می دهد که اگر جوانان خوب آموزش ببینند هم زندگی لذّت بخشی بعد از ازدواج خواهند داشت و هم فرزندانِ کسانی که در سنین گفته شده ازدواج کنند سالم تر و باهوش تر خواهند بود و در آینده با فاصلة سنی کم ارتباط بهتری با فرزندان خود خواهند داشت.[9] منابع بیشتر: 1. جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان، چاپ 22. 2. ازدواج مکتب انسان سازی، شهید پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، 1379. 3. سن ازدواج دختران، زهره حبیبیان، زهرا آیت اللهی، مریم گدازگر، نشر سفیر صبح، چاپ اول، 1380. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله : با همسان و هم شأن خود ازدواج کنید، بعضی مؤمنان مناسب و هم شأن یکدیگرند.[10] [1] . سن ازدواج دختران، زهره رجبیان، و...، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، 1380، ص 165. [2] . ازدواج مکتب انسان سازی، شهید دکتر سید رضا پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، 1379، صفحة 103. [3] . سن ازدواج دختران، همان، ص 166. [4] . جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، 1376، ص 134. [5] . همان، ص 135. [6] . همان، ص 136. [7] . همان، ص 137. [8] . جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پاساریان، چاپ 22، 1383، صفحة 28. [9] . سن ازدواج دختران، همان، ص 156. [10] . وسایل الشیعه. ج 7، محمد بن الحسن حرّ العاملی، داراحیاء التراث العربی، 1412 هجری، ص 51. ( اندیشه قم )
ازدواج برای دختر و پسر امری است غریزی و فطری. هر زمان این غریزه و فطرت و رشد سنی و عقلی و اجتماعی بیدار شود و دختر و پسر نیاز به ازدواج در درونشان بیدار شود؛ این زمان زمان ازدواج آن شخص می باشد. این نیاز به ازدواج اکثراً بعد از سنّ بلوغ شرعی دختر و پسر می باشد. امّا زمان ظهور این نیاز در افراد متفاوت می باشد. اگر جوانی به (بلوغ جسمی) و (بلوغ عقلی) رسیده باشد آمادة ازدواج می باشد. در افراد مؤمن و باهوش این بلوغ جسمی و عقلی زودتر حاصل می شود. پس سنّ ازدواج چیزی است نسبی که در افراد مختلف، جوامع مختلف متفاوت می باشد. ما در اینجا شرایطی را که یک شخص را به سنّ ازدواج می رساند مطرح می کنیم؛ که این شرایط باید در هر دختر و پسری باشد تا یک ازدواج موفّق داشته باشد. همچنین باید گفت که تعیین کردن سنّ برای ازدواج و یک نسخه پیچیدن برای همة افراد امری است اشتباه چون هر کسی در سنّی خاص این شرایط را دارا می باشد.
شرایط لازم برای رسیدن به سنّ ازدواج:
1. رشد جسمانی:
دختر و پس باید از لحاظ جسمی به بلوغ برسند. یعنی دختر و پسر توانایی جنسی داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد دختران در سن 13 تا 14 سالگی اکثراً بلوغ جنسی پیدا می کنند و تمام دختران تا سنّ 17 سالگی بالغ می شوند. و در پسران نیز از سنّ 14 الی 17 سالگی تماماً بلوغ جنسی پیدا می کنند. اولین شرط برای ازدواج همین بلوغ جنسی است که عموماً در دختران در 15 سالگی و در پسران در 16 سالگی حاصل می شود. منظور از بلوغ جنسی این است که اندامهای جنسی دختر و پسر آمادگی مسائل زناشویی داشته باشند.[1]
به عبارت دیگر بلوغ جنسی عبارتست از خواسته های فیزیولوژیکی و غریزی یک فرد و ازدواج جوابی است به خواسته ها و هر چه بین این دو سؤال و جواب فاصله بیشتر باشد عقده های روانی بیشتر است.[2]
2. رشد عقلی:
به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است، نمی تواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد،[3] رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود. پس از بحران های بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیّت خود بیشتر آگاهی می یابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات.[4]
3. رشد عاطفی:
رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای محاسن و مزایای زیادی است. از جمله اینکه قدرت محرکة انسان است، عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است، از مهمترین عوامل موفقیّت در زندگی زناشویی است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند، نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سنّ تقویمی نیست، بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.[5]
4. رشد اجتماعی:
رشد اجتماعی رابطة نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد. انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی (از جمله رابطه بین زن و شوهر) را بهتر درک می کند، به دیگران احترام می گذارد، حقوق دیگران را محترم می شمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو أحسن انجام می دهد.[6]
5. رشد اخلاقی:
روابط زناشویی همانند هر ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به سعادت و معنویت زندگی آنان می گردد. بسیاری از امور و مسائل زندگی زناشویی در چهارچوب اخلاق و فضایل اخلاقی قابل حلّ است و هر اندازه زن و شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسندیده مانند صداقت و گذشت، درستی و فداکاری و... باشند زندگی شان از سلامت و آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.[7]
اگر دختر و پسر این شرایط را دارا بودند می توانند ازدواج نمایند. البته باید دانست مناطق، محیطها، جامعه ها، نسلها، نژادها، قبلیله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهای فردی)، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوتهایی با هم دارند، مثلاً در سرزمینهای (گرمسیر) بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا مناطق (سردسیر)؛ و در محیطهای باز و شلوغ که برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیطهای غیرمذهبی و بی بند و بار که مسائل محرم و نامحرم و حجاب و عفّت کمتر رعایت می شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیطهای مذهبی و پاک و با عفّت و پایبند به قوانین شرعی؛ و در خانواده های غیرمؤدب و بی فرهنگ که رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی کنند و احیاناً بچه ها شاهد مسائل جنسی (کلامی و غیرکلامی) پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی که این مسائل را رعایت می کنند. کمیّت و کیفیّت خوراک و غذا نیز در این موضوع تأثیر دارد؛ آنهایی که غذای بیشتر و قوی تر می خورند، بلوغ جنسی شان سریعتر است. آنچه که آمار و تحقیقات نشان می دهد، حاکی از آن است که بهترین سن ازدواج برای پسران 19 سال و برای دختران 16 سال می باشد. البته این سن متوسط است ممکن است پسر یا دختری زودتر از این نیاز به همسر داشته باشد، که باید اقدام شود.[8] در مسأله ازدواج نباید بیشتر به مسائل اقتصادی توجه کرد و ازدواج را به تأخیر انداخت که اگر به تأخیر بیفتد باید شاهد فساد و فحشاء در جامعه بود. جوان اگر هنگام ازدواج نتواند ازدواج نماید تحت فشارهای جنسی و روانی از راههای غیرصحیح خود را ارضاء خواهد کرد. تحقیقات نشان می دهد که اگر جوانان خوب آموزش ببینند هم زندگی لذّت بخشی بعد از ازدواج خواهند داشت و هم فرزندانِ کسانی که در سنین گفته شده ازدواج کنند سالم تر و باهوش تر خواهند بود و در آینده با فاصلة سنی کم ارتباط بهتری با فرزندان خود خواهند داشت.[9]
منابع بیشتر:
1. جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان، چاپ 22.
2. ازدواج مکتب انسان سازی، شهید پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، 1379.
3. سن ازدواج دختران، زهره حبیبیان، زهرا آیت اللهی، مریم گدازگر، نشر سفیر صبح، چاپ اول، 1380.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله :
با همسان و هم شأن خود ازدواج کنید، بعضی مؤمنان مناسب و هم شأن یکدیگرند.[10]
[1] . سن ازدواج دختران، زهره رجبیان، و...، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، 1380، ص 165.
[2] . ازدواج مکتب انسان سازی، شهید دکتر سید رضا پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، 1379، صفحة 103.
[3] . سن ازدواج دختران، همان، ص 166.
[4] . جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، 1376، ص 134.
[5] . همان، ص 135.
[6] . همان، ص 136.
[7] . همان، ص 137.
[8] . جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پاساریان، چاپ 22، 1383، صفحة 28.
[9] . سن ازدواج دختران، همان، ص 156.
[10] . وسایل الشیعه. ج 7، محمد بن الحسن حرّ العاملی، داراحیاء التراث العربی، 1412 هجری، ص 51.
( اندیشه قم )
- [سایر] سن مناسب برای ازدواج پسر؟ تفاوت سنی دختر با پسر (اگر دختر 4 سال از پسر بزرگ باشد مشکل دارد)؟
- [سایر] در ازدواج اگر سن دختر بیشتر از پسر باشد،چه مشکلاتی پیش می آید؟
- [سایر] آیا تحقیقات عقلانی نهایتاً به تزلزل ایمان و دینداری نمیانجامد؟
- [سایر] ازدواج تا چه حد میتواند به ایمان افراد بیافزاید؟
- [سایر] سن 15 برای ازدواج یک دختر کمه؟؟
- [سایر] سن تکلیف دختر و پسر، بر مبنای سال شمسی چقدر است؟
- [سایر] اگر نباید سن دختر بیشتر از پسر باشد، پس چرا سن حضرت خدیجه )علیهاالسلام( 15 سال از پیامبر خدا )صلی الله علیه وآله( بیشتر بود؟
- [سایر] ازدواج دختر مسلمان با پسر مسیحی؟
- [سایر] با تشکر از شما. به نظرم اختلاف سنی بصورت کلی بیان شد و توجهی به سن من(36) و سن دختر (25) نشد. بعنوان مثال آیا اگر پسر 27و دختر 16 سال داشت با وضعیت موجود ما تفاوتی نمیکند؟ دختر در سن 25 سالگی از نظر فکری بسیار بهتر است از سن 16 سالگی. نظر شما چیست؟
- [سایر] سن تمییز در پسر و دختر بچه در احکام نگاه و پوشش، چه سنی است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی دختری را برای پسر خود عقد کند، خودش می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید، همچنین اگر اول خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده می تواند آن دختر را برای پسر خود بگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مرد میتواند دختر بچهای را که سنّ او از سه سال بیشتر نیست غسل دهد، زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد غسلدهد.
- [آیت الله بروجردی] مرد میتواند دختر بچّهای را که سن او سه سال بیشتر نیست غسل دهد. زن هم میتواند پسر بچّهای را که سه سال بیشتر ندارد غسل دهد.
- [آیت الله مظاهری] مرد میتواند دختر بچهای را که سن او از سه سال بیشتر نیست غسل دهد، زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.
- [آیت الله خوئی] مرد میتواند دختر بچهای را که سن او از سه سال بیشتر نیست، غسل دهد. زن هم میتواند پسر بچهای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر میّت فرزند نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میّت را میبرد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میّت را میبرد؛ مثلاً اگر میّت (یک پسر) از دختر خود و( یک دختر) از پسر خود داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن انسان ، از شوهر سابقش دختری داشته باشد ؛ انسان می تواند آن دختر را برای پسر خود که از آن زن نیست ، عقد کند و همچنین اگر زن انسان از شوهر سابقش پسری داشته باشد انسان می تواند دختر خود را که از آن زن نیست به ازدواج آن پسر در بیاورد . و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد کند می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میّت را میبرد ونوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میّت را میبرد مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ویک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر ودو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود، و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند؛ یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [امام خمینی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد مثلًا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.