ازدواج تا چه حد می‌تواند به ایمان افراد بیافزاید؟
روان‌شناسان معتقدند که انسان بطور طَبْعی اجتماعی و متمایل به انس و ارتباط با دیگران است اگر نگوییم ذاتاً اجتماعی است حداقل این که این میل به دیگران در وجود او قوی است از سوی دیگر تعادل انسان بر پاسخ گویی به نیازها و تعدیل آن‌ها مبتنی است. بنابراین رشد طبیعی انسان در گروِ پاسخ به این نیاز همگانی و تعدیل خواسته‌های عمومی است و بر اثر ازدواج این دو حاصل می‌شود و در دو بُعد عاطفی و غریزی هیچ عاملی ویتامین ازدواج را ندارد. از دیدگاه زیست شناسان نیز غددی که مربوط به غریزة جنسی است وقتی در خون ترشح کند یک دگرگونی عجیبی در جسم و روح جوان‌ها (دختران و پسران) پیدا می‌شود. این دگرگونی به اندازه‌ای واضح است که حتّی در صورت جوان تأثیر می‌گذارد. وقتی این غدد در خون ترشّح کرد یک تمایل عجیبی در جوان پیدا می‌شود.[1] پس هم از بُعد روان شناختی و هم بعد زیستی انسان نیازمند به ازدواج است و با پاسخ‌گویی صحیح به نیازهایی که ازسوی خدا در وجود انسان قرار داده شده، ایمان محقق می‌شود. از بُعد رفتارهای بیرونی که نگاه می‌کنیم ، ازدواج چندین برابر افزایش را نشان می‌دهد . امام صادق u می‌فرماید: دو رکعت نماز افراد متأهل از هفتاد رکعت نماز انسان‌های مجرد فضیلتش بیشتر است.[2]حتی افزایش غیر قابل توصیف را می‌توان به رفتارهای انسان متأهل نسبت داد. پیامبر گرامی اسلام r می‌فرماید: (دو رکعت نماز افراد متأهل دارای فضیلتی است برتر از فضیلت مرد مجردی که تمام روزها را روزه بگیرد و شب‌ها را شب زنده‌داری کند.)[3] از بعد روانی نیز میان متأهل و مجرد تفاوت بسیار است. امام صادق می‌فرماید: (مردی به خدمت پدرم حضرت امام باقر رسید. بابایم از او سؤال کرد آیا همسر داری؟ او گفت: نه. پدرم فرمود اگر همه‌ی دنیا را به من واگذار کنند که شبی را مجرد سپری کنم؛ نمی پذیرم.)[4] آرامش حضور در کنار همسر صالح به اندازه‌ای است که همه‌ی دنیا نمی‌تواند با آن برابری کند. و برای رسیدن به قله‌های بلند ایمان بهترین سرمایه آرامش است و بیش از هر چیز سود تولید می‌کند. امام صادق u فرمود: (فایده‌ای بالاتر از این نیست که خداوند به کسی همسر صالح عطا کند که هرگاه او را می‌بیند مسرور شود.)[5] پس از بعد روانی داشتن همسر شایسته بهترین سرمایه برای پیدا کردن امن و امان است. و از بعد وصول به مقصد تفاوت به حدّی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرماید: بیشترین دوزخیان افراد مجردند.[6] لذا درصد تأثیر تأهل به طور طبیعی بسیار بالا و چشمگیر است و یک تعهّد نسبی را تضمین می‌کند. اما این‌که آیا می‌توان با تجرد صراط مستقیم را پیمود و یا ایمان درست و کاملی داشت باید میان افراد عادی و افراد استثنایی تفاوت قایل شد. حفظ ایمان در قالب تجرد همانند آن است که شناگری بخواهد برخلاف مسیر حرکت رودخانه شنا کند و یا کسی در محیط آکنده از ویروس و میکروب بخواهد بدون استفاده از تسهیل کننده‌های بیرونی به طور خودکفا با بیماری مقابله کند. چنین کاری از انسان‌های عادی غیرمنتظره و به شکل عادی محال است. بنابراین کسی می‌تواند از حفظ ایمان در دوره‌ی تجرّد دفاع کند که از نوادر روزگار باشد و با انسان‌های عادی فرق داشته باشد. نگاهی خاص، منشی خاص و خط‌مشی منحصر به فرد داشته باشد تا بتواند خود را حفظ کند. برای انسان‌های عادی سخن از ایمان خوب و کال بدون سنت ازدواج بیان آرزوهای دور از دسترس است پس کسی که عادی نیست و فردی استثنایی (نه به معنای عقب‌مانده، بلکه به معنای متفاوت از سایر افراد و برخورد از نیروهای خاص که دیگران از داشتن آن بی‌بهره‌اند) می‌تواند سخن از رفتارهای غیر عادی به میان آورد ولی برای افراد عادی راه‌های نجات همان سنّت‌های الهی و سنن نبوی است که ما می‌توانیم با تمسک به آن اهل نجات شویم. امید که چنین شود.موفق باشید. برای مطالعة بیشتر می‌توانید به کتاب‌های زیر مراجعه کنید. 1 ازدواج در اسلام، آیت الله مشکینی. 2 روان‌شناسی ازدواج، مجید رشیدپور. 3 ازدواج مکتب انسان سازی، شهید دکتر پاک نژاد. [1]- مظاهری، حسین، اخلاق در خانه، انتشارات اخلاق، 1377، ج 1، ص 50. [2] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 6. [3] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 7. [4] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 7. [5] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 8. [6] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 8. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

ازدواج تا چه حد می‌تواند به ایمان افراد بیافزاید؟


پاسخ:

روان‌شناسان معتقدند که انسان بطور طَبْعی اجتماعی و متمایل به انس و ارتباط با دیگران است اگر نگوییم ذاتاً اجتماعی است حداقل این که این میل به دیگران در وجود او قوی است از سوی دیگر تعادل انسان بر پاسخ گویی به نیازها و تعدیل آن‌ها مبتنی است. بنابراین رشد طبیعی انسان در گروِ پاسخ به این نیاز همگانی و تعدیل خواسته‌های عمومی است و بر اثر ازدواج این دو حاصل می‌شود و در دو بُعد عاطفی و غریزی هیچ عاملی ویتامین ازدواج را ندارد. از دیدگاه زیست شناسان نیز غددی که مربوط به غریزة جنسی است وقتی در خون ترشح کند یک دگرگونی عجیبی در جسم و روح جوان‌ها (دختران و پسران) پیدا می‌شود. این دگرگونی به اندازه‌ای واضح است که حتّی در صورت جوان تأثیر می‌گذارد. وقتی این غدد در خون ترشّح کرد یک تمایل عجیبی در جوان پیدا می‌شود.[1] پس هم از بُعد روان شناختی و هم بعد زیستی انسان نیازمند به ازدواج است و با پاسخ‌گویی صحیح به نیازهایی که ازسوی خدا در وجود انسان قرار داده شده، ایمان محقق می‌شود.
از بُعد رفتارهای بیرونی که نگاه می‌کنیم ، ازدواج چندین برابر افزایش را نشان می‌دهد . امام صادق u می‌فرماید: دو رکعت نماز افراد متأهل از هفتاد رکعت نماز انسان‌های مجرد فضیلتش بیشتر است.[2]حتی افزایش غیر قابل توصیف را می‌توان به رفتارهای انسان متأهل نسبت داد. پیامبر گرامی اسلام r می‌فرماید: (دو رکعت نماز افراد متأهل دارای فضیلتی است برتر از فضیلت مرد مجردی که تمام روزها را روزه بگیرد و شب‌ها را شب زنده‌داری کند.)[3]
از بعد روانی نیز میان متأهل و مجرد تفاوت بسیار است. امام صادق می‌فرماید: (مردی به خدمت پدرم حضرت امام باقر رسید. بابایم از او سؤال کرد آیا همسر داری؟ او گفت: نه. پدرم فرمود اگر همه‌ی دنیا را به من واگذار کنند که شبی را مجرد سپری کنم؛ نمی پذیرم.)[4]
آرامش حضور در کنار همسر صالح به اندازه‌ای است که همه‌ی دنیا نمی‌تواند با آن برابری کند. و برای رسیدن به قله‌های بلند ایمان بهترین سرمایه آرامش است و بیش از هر چیز سود تولید می‌کند. امام صادق u فرمود: (فایده‌ای بالاتر از این نیست که خداوند به کسی همسر صالح عطا کند که هرگاه او را می‌بیند مسرور شود.)[5] پس از بعد روانی داشتن همسر شایسته بهترین سرمایه برای پیدا کردن امن و امان است.
و از بعد وصول به مقصد تفاوت به حدّی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرماید: بیشترین دوزخیان افراد مجردند.[6] لذا درصد تأثیر تأهل به طور طبیعی بسیار بالا و چشمگیر است و یک تعهّد نسبی را تضمین می‌کند.
اما این‌که آیا می‌توان با تجرد صراط مستقیم را پیمود و یا ایمان درست و کاملی داشت باید میان افراد عادی و افراد استثنایی تفاوت قایل شد. حفظ ایمان در قالب تجرد همانند آن است که شناگری بخواهد برخلاف مسیر حرکت رودخانه شنا کند و یا کسی در محیط آکنده از ویروس و میکروب بخواهد بدون استفاده از تسهیل کننده‌های بیرونی به طور خودکفا با بیماری مقابله کند. چنین کاری از انسان‌های عادی غیرمنتظره و به شکل عادی محال است. بنابراین کسی می‌تواند از حفظ ایمان در دوره‌ی تجرّد دفاع کند که از نوادر روزگار باشد و با انسان‌های عادی فرق داشته باشد. نگاهی خاص، منشی خاص و خط‌مشی منحصر به فرد داشته باشد تا بتواند خود را حفظ کند. برای انسان‌های عادی سخن از ایمان خوب و کال بدون سنت ازدواج بیان آرزوهای دور از دسترس است پس کسی که عادی نیست و فردی استثنایی (نه به معنای عقب‌مانده، بلکه به معنای متفاوت از سایر افراد و برخورد از نیروهای خاص که دیگران از داشتن آن بی‌بهره‌اند) می‌تواند سخن از رفتارهای غیر عادی به میان آورد ولی برای افراد عادی راه‌های نجات همان سنّت‌های الهی و سنن نبوی است که ما می‌توانیم با تمسک به آن اهل نجات شویم. امید که چنین شود.موفق باشید.
برای مطالعة بیشتر می‌توانید به کتاب‌های زیر مراجعه کنید.
1 ازدواج در اسلام، آیت الله مشکینی.
2 روان‌شناسی ازدواج، مجید رشیدپور.
3 ازدواج مکتب انسان سازی، شهید دکتر پاک نژاد.


[1]- مظاهری، حسین، اخلاق در خانه، انتشارات اخلاق، 1377، ج 1، ص 50.
[2] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 6.
[3] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 7.
[4] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 7.
[5] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 8.
[6] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج 14، انتشارات مکتبه الاسلامیه، ص 8.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین