عدم موفقیت‌ جوانان در کنکور چه اثری در اهمیت دادن به نماز می‌گذارد؟ آیا سبب بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی می‌شود؟
ممکن است افرادی باشند که عدم موفقیت در کنکور سبب بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی آنها به نماز گردد امّا این نوع برخورد و واکنش اصلاً معقول و منطقی نیست. افرادی که در کنکور پذیرفته نمی‌شود، بجای انکه عجولانه تصمیم بگیرند و فوراً نماز را کنار بگذارند بهتر است علل و عوامل عدم موفقیت‌شان در کنکور را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. عوامل بسیاری می‌تواند در عدم موفقیت افراد در کنکور نقش داشته باشد مثلاً عدم تلاش و آمادگی لازم برای کنکور،[1] نداشتن علاقه به رشتة تحصیلی و یا اصل تحصیل، نداشتن استعداد، شدّت رقابت و تراکم داوطلبان رشتة مورد نظر، اضطراب امتحان، نامربوط بودن سؤالات، عدم توکل به خداوند و... هر یک از این عوامل می‌تواند در عدم موفقیت فرد در کنکور نقش داشته باشد، لذا باید سعی نمود ابتدا عامل یا عوامل اصلی عدم موفقیت را شناسایی نموده سپس در صدد جبران و حلّ آن تلاش نمود و البتّه نه تنها نماز را نباید ترک کرد بلکه با توکل و راز و نیاز بیشتر باید سعی نمود که خداوند او را در جهت رسیدن به هدف‌اش که همان تحصیل علم و دانش و به نوبة خود وسیلة رشد و تکامل انسان به سوی خداوند است، یاری نماید. امّا اگر دیدیم فردی بجای آن‌که با استفاده از منطق تجزیه و تحلیل علت یا علل عدم موفقیت‌اش را شناسایی کند، به فحش و ناسزاگویی به این و آن، رفتارهای غیرمنطقی، انزوا و گوشه‌گیری و ترک نماز پرداخت، به این نتیجه می‌رسیم که وی اصلاً‌ منطق تجزیه و تحلیل را بلد نیست و میزان توکل و اعتماد و ایمانش به خداوند ضعیف است، هر عامل دیگری ممکن است در عدم موفقیت‌اش نقش داشته امّا به هیچ وجه نماز خواندن عامل عدم موفقیت او نبوده، پس چرا نماز را ترک کند؟!‌ البتّه نکته‌ای را که لازم است یادآور شوم این است که عده‌ای از افراد بخاطر نداشتن تجربه کافی یا ویژگی‌های شخصیتی که دارند، ممکن است به محض این‌که با مشکلی روبرو می‌شوند یا در زمینة خاص نمی‌توانند موفق شوند، عدم موفقیت خود را به عوامل بیرونی مستند نموده و کل نظام فکری و رفتاری‌شان بهم می‌خورد در این وضعیت هر کاری ممکن است انجام دهند. امّا بعد از گذشت مدّت زمانی، کم‌کم به خود اجازه می‌دهند که واقع‌بینانه‌تر و منطقی‌تر برخورد نموده عوامل اصلی عدم موفقیت‌شان را شناسایی کنند و در آینده از آن عبرت گرفته و در صدد جبران نقص خویش برآیند. اینگونه افراد ممکن است حتی نمازشان را مدتی ترک کنند امّا وقتی میزان احساسات شان کاهش یافت، دوباره نماز را از سر می‌گیرند چون می‌دانند که عدم موفقیت در امتحان موضوعی نیست که بخاطر آن نمازش را که سرمایه زندگی و کلید رستگاری[2] و پایه و اساس دین‌‌اش می‌باشد،[3] از دست دهد. معرفی کتاب: 1. سید مهدی حسینی بیرجندی، راهنمایی و مشاورة تحصیلی، رشد، 1380. 2. دکتر قاسم قاضی، زمینة مشاوره و راهنمایی، دانشگاه تهران، 1373. -------------------------------------- [1] . سیدمهدی حسینی، مشاور والدین در مسایل تربیتی و تحصیلی فرزندان، انتشارات اساطیر، 1377، ص 100. [2] . نهج‌البلاغه، خطبه 1588. [3] . حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج 1، ص 172. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

عدم موفقیت‌ جوانان در کنکور چه اثری در اهمیت دادن به نماز می‌گذارد؟ آیا سبب بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی می‌شود؟


پاسخ:

ممکن است افرادی باشند که عدم موفقیت در کنکور سبب بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی آنها به نماز گردد امّا این نوع برخورد و واکنش اصلاً معقول و منطقی نیست. افرادی که در کنکور پذیرفته نمی‌شود، بجای انکه عجولانه تصمیم بگیرند و فوراً نماز را کنار بگذارند بهتر است علل و عوامل عدم موفقیت‌شان در کنکور را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. عوامل بسیاری می‌تواند در عدم موفقیت افراد در کنکور نقش داشته باشد مثلاً عدم تلاش و آمادگی لازم برای کنکور،[1] نداشتن علاقه به رشتة تحصیلی و یا اصل تحصیل، نداشتن استعداد، شدّت رقابت و تراکم داوطلبان رشتة مورد نظر، اضطراب امتحان، نامربوط بودن سؤالات، عدم توکل به خداوند و... هر یک از این عوامل می‌تواند در عدم موفقیت فرد در کنکور نقش داشته باشد، لذا باید سعی نمود ابتدا عامل یا عوامل اصلی عدم موفقیت را شناسایی نموده سپس در صدد جبران و حلّ آن تلاش نمود و البتّه نه تنها نماز را نباید ترک کرد بلکه با توکل و راز و نیاز بیشتر باید سعی نمود که خداوند او را در جهت رسیدن به هدف‌اش که همان تحصیل علم و دانش و به نوبة خود وسیلة رشد و تکامل انسان به سوی خداوند است، یاری نماید. امّا اگر دیدیم فردی بجای آن‌که با استفاده از منطق تجزیه و تحلیل علت یا علل عدم موفقیت‌اش را شناسایی کند، به فحش و ناسزاگویی به این و آن، رفتارهای غیرمنطقی، انزوا و گوشه‌گیری و ترک نماز پرداخت، به این نتیجه می‌رسیم که وی اصلاً‌ منطق تجزیه و تحلیل را بلد نیست و میزان توکل و اعتماد و ایمانش به خداوند ضعیف است، هر عامل دیگری ممکن است در عدم موفقیت‌اش نقش داشته امّا به هیچ وجه نماز خواندن عامل عدم موفقیت او نبوده، پس چرا نماز را ترک کند؟!‌
البتّه نکته‌ای را که لازم است یادآور شوم این است که عده‌ای از افراد بخاطر نداشتن تجربه کافی یا ویژگی‌های شخصیتی که دارند، ممکن است به محض این‌که با مشکلی روبرو می‌شوند یا در زمینة خاص نمی‌توانند موفق شوند، عدم موفقیت خود را به عوامل بیرونی مستند نموده و کل نظام فکری و رفتاری‌شان بهم می‌خورد در این وضعیت هر کاری ممکن است انجام دهند. امّا بعد از گذشت مدّت زمانی، کم‌کم به خود اجازه می‌دهند که واقع‌بینانه‌تر و منطقی‌تر برخورد نموده عوامل اصلی عدم موفقیت‌شان را شناسایی کنند و در آینده از آن عبرت گرفته و در صدد جبران نقص خویش برآیند. اینگونه افراد ممکن است حتی نمازشان را مدتی ترک کنند امّا وقتی میزان احساسات شان کاهش یافت، دوباره نماز را از سر می‌گیرند چون می‌دانند که عدم موفقیت در امتحان موضوعی نیست که بخاطر آن نمازش را که سرمایه زندگی و کلید رستگاری[2] و پایه و اساس دین‌‌اش می‌باشد،[3] از دست دهد.
معرفی کتاب:
1. سید مهدی حسینی بیرجندی، راهنمایی و مشاورة تحصیلی، رشد، 1380.
2. دکتر قاسم قاضی، زمینة مشاوره و راهنمایی، دانشگاه تهران، 1373.
--------------------------------------
[1] . سیدمهدی حسینی، مشاور والدین در مسایل تربیتی و تحصیلی فرزندان، انتشارات اساطیر، 1377، ص 100.
[2] . نهج‌البلاغه، خطبه 1588.
[3] . حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج 1، ص 172.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین