راههای رسیدن به موفقیت در تمامی مراحل زندگی مخصوصاً درسی و دینی چیست؟
قبل از شروع بحث لازم است اشاره به مفهوم موفقیت، ابزارهای آن و موفقیت در جوامع صنعتی کنیم. سپس به فرق علاقه و استعداد می‌پردازیم و بعد ابزارهای درونی و بیرونی موفقیت را تشریح خواهیم کرد و در آخر خلاصه ای از بحث ارائه می‌دهیم. موفقیت (success) مفهوم موفقیت یک امر نسبی (از فرد تا فرد از فرهنگ تا فرهنگ، و از مکتب جهان بینی و ایدئولوژی، تا مکتب فرق دارد) و یک امر تشکیکی (یعنی ممکن است شخصی نسبت به گذشته اش موفق باشد ولی در عین حال مراتب بالاتری از موفقیت را در پیش دارد که البته این امر بیشتر در امور اخلاقی و ارزشی مثل کمال، علم خواهی بیشتر نمود دارد) است در فارسی واژهای مترادف آن ظفر، پیروزی و کامیابی و... است. ابزار موفقیت موفقیت محبوب عمومی بشر است همه افراد بشر در هر رشته و مقامی که هستند به دنبال وسیله، ابزار و راه رسیدن به موفقیت هستند ولی افراد بشر دریافتن این وسیله یکسان نیستند، افرادی که هیچ واقع بینی ندارند و درک صحیحی از روابط علی و معلولی حوادث ندارد. بحث شانس و بخت را به میان می‌کشند برخی دیگر وسیله موفقیت را در عوامل موجود خارجی جستجو می‌کنند. ولی در میان عوامل خود (استعدادها، علائق، حوصله و پشتکار و ...) را فراموش می‌کنند. برخی موفقیت را به نبوغ نسبت می‌دهند، یعنی فکر می‌کنند تنها عامل موفقیت نبوغ است و گمان می‌کنند مثلا فلان مخترع ظرف چند روز یا چند ساعت به فلان کشف رسیده ولی از پشتکار، صبر و تحمل سختیهای راه آنها بیخبرند. الکساندر هامیلتن میگوید: مردم به من نابغه می‌گویند من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط می‌دانم شخص زحمتکشی هستم. دانشمند بزرگ فرانسوی پاستور، شعار زندگیش کار بود.[1] موفقیت در جامعه های صنعتی تعریف متداول و قابل قبول جوامع صنعتی از موفقیت بر سه اصل استوار است: قدرت، پول و شهرت. یعنی اگر کسی یک یا چند تا از اینها را داشته باشد فرد موفقی است. اشکال این تعریف این است که با نظام الهی و عقل و وجدان ما سازگاری ندارد. آیا هر طوری که انسان پول تهیه کرد موفق است؟ آیا به هر نحوی به مدارج بالای علمی رسید موفق است؟ آیا ملتی که برای هدف مقدسی از کشور خود دفاع می‌کنند ولی در ظاهر نمیتوانند بر دشمن غلبه پیدا کنند موفق نیستند؟ امام حسین _ علیه السلام _ می‌فرمایند: مرگ برتر از زندگی با خواری، ذلت برتر از زندگی است که سر از جهنم در آورد.[2] فرق استعداد و علاقه از جمله عواملی که برای رسیدن به موفقیت حیاتی است استعداد و علاقه است. هر کاری را که انسان بتواند (استعداد بالفعل و بالقوه) آنرا بهتر و عالیتر انجام دهد در آن استعداد دارد. و هر کاری و امری که با شور و شعف و لذت و بدون خستگی انجام دهد را بدان علاقه دارد. گاهی ممکن است استعداد باشد (حس شعری) و علاقه نباشد (شعر نگفتن و انگیزة آن را نداشتن) بیشتر مواقع انسان با استعداد متوسط و یا کمتر از آن ولی با علاقه بالا و پشتکار به موفقیتهایی نایل می‌شود، اما اگر هر دو _ استعداد و علاقه _ در یک امر باشند، توفیق چند برابر خواهد بود.[3] برای رسیدن به موفقیت توجه و به کارگیری ابزارهای درونی و بیرونی بسیار مهم است. عمدة این شیوه ها از زندگی افراد و الگوهای موفق جوامع به دست آمده کسانی که خود شاهد موفقیت را در آغوش خود لمس کرده‌اند، در ذیل به این ابزارها اشاره می‌کنیم: الف. ابزارهای درونی فرد: یعنی ابزاری که خداوند در نهاد انسان قرار داده و انسان وظیفه دارد از آنها به بهترین نحو برای رسیدن به کمال استفاده کند: 1. خواستن موفقیت: اولین قدم خواستن خود فرد است انسان اگر به طور جدی خواهان امری باشد دنبال راهکارها می‌رود و با پشت سرگذاشتن سختیها به آن می‌رسد. 2. نیاز و انگیزه: دو اهرم روانی هستند که به انسان قدرت، پویایی و حرکت می‌بخشد و انسان را به سوی هدف (موفقیت) می‌کشانند گاهی انسان می‌تواند در خود ایجاد انگیزه و نیاز کند مثلا آن را وظیفه و مسئولیت دینی خود بداند که انجام ندادن آن عقاب دارد یا با افراد موفق معاشرت کند و تصمیم خود را به دیگران بگوید، به موفقیت‌های خود پاداش بدهد و تنبلیهای خودش را تنبیه و جریمه کند، مثلا مطالعه نکردم، سه ماه از پول تو جیبیم صرف نظر می‌کنم و از کلمات تاکیدی مثبت استفاده کنیم، من می‌توانم، من خسته نمی شوم، خدا همراه من است. 3. پرهیز جدی از تاخیر: هر گاه تصمیم گرفتید کاری را انجام دهید بلافاصله قدمهای اولیه را معقولانه بردارید مطمئن باشید آن بعداً یا فردایی که می‌گویید نخواهد آمد، همین الان را غنیمت شمارید همین الآن. 4. ارادة خود را تقویت کنید: از خوردن غذاهای پرچرب و انرژی زیاد پرهیز کنید. ورزش و تمرین را جدی بگیرید. از طبیعت لذت ببرید یا تقویت بعد معنوی (نماز، توسل و...) بر بعد غریزی خود مسلط شوید تا اسیر خواسته های مزاحم نشوید، اعتماد به نفس داشته و بدانید که انسان دارای نیروی بیکران است. اگر خود بخواهم می‌رسم. 5. نظم در امور فردی و اجتماعی و برنامه ریزی[4] 1 _ 5. دفتر مخصوص برنامه ریزی داشته باشید تا ساعات مفید و غیرمفید خود را محسوستر ببینید و برنامه خود را به متخصصها نشان دهید. 2 _ 5. از دو طرح بلند مدت (رسیدن به هدف) و کوتاه مدت (ساعات کار، مطالعه، رفع موانع فعلی) استفاده کنید. 3 _ 5. در برنامه ریزی خود امور مهم را مقدم بشمارید. 4 _ 5. بر برنامة خود کنترل و مراقبه داشته باشید و در صورت خارج شدن از برنامه سریع اصلاح، جبران کنید از سستیهای خود نگذرید. هر روز و هر هفته محاسبه کنید و ارزیابی کنید که موفق بودید، کاستیها کجا بوده، خوبیها کجا. 5 _ 5. دغدغه، مانعها و پیشامدها توجه و تمرکز شما را به هم نزند عمدة توجه و انرژی خود را به مشکل گشایی و حل آن اختصاص دهید و در آن مضطرب نشوید. اضطراب زیادی کار شما را مختل می‌کند: چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها 6 _ 5. در ساعات خود به صرف انرژی اهمیت زیادی بدهید.[5] تماشای زیاد تلویزیون، گردشهای نامناسب، جلسه های طولانی غیر علمی عمده انرژی شما را صرف می‌کند. در موقع نشاط به اصل برنامة خود بپردازید و در اوقات دیگری انرژی خود را شارژ کنید (تفریح، طبیعت، حمام آب گرم، تغذیه مناسب با کیفیت، خواب متناسب، ورزش ملایم). 6. استعدادیابی: با توجه به تمرکز کاری خود در گذشته، علایق، اهمیت دادنها، بررسی دروس مورد علاقه و نمرات آنها استعداد خود را به دست آورید. گاهی مواقع شکست مقدمه استعدادیابی است، همانگونه که مثلا می‌گویند شکسپیر به خاطر فقر دزدی کرد وقتی به زندان افتاد، شعری در مذمت ظلم حاکم گفت و همان جا متوجه ذوق شعری خود شد و یا هجرتهای او از زن و فرزندانش اگرچه تلخ بود شیرینها به همراه داشت (رنجها گنج آورند). 7. تمرکز بر موضوع:[6] نقش ذره بین را در تمرکز نور و سوزاندن ایفا می‌کند. با حوصله و صبر از پراکنده کاری به شدت دوری کنید. حضرت می‌فرمایند: کار کمی که دوام داشته باشد از کار زیاد ملال آور برتر است. حوصله و صبر به قول شهید مطهری درکارهای بزرگ دخالت زیادی دارد. از شاخه به شاخه‌ای دیگر پریدن مانع موفقیت است. مردم در اختراعها اول چیزی که به ذهنشان خطور می‌کند نبوغ، هوش و فکر بلند مخترع است. فکر می‌کنند با نبوغ می‌توان ظرف چند روز یا ساعت به موفقیت رسید. هیچ متوجه یک رکن اساسی در موفقیت یعنی حوصله زیاد نیستند. صفات بد اخلاقی (حسد، کینه، غیبت، ...) سلامت روانی و ذهنی و حتی جسمی ما را به هم می‌زند و مانع تمرکز می‌شود چرا که این صفات بد دائماً با صفات عالی انسانی ما که اصلاحگر هستند در جنگ روانی می‌باشند (صفات عالی مثل فطرت الهی، وجدان، دل و عقل) و حتی گاهی این امر به صورت سردرد، زخم معده و ... بروز می‌کند. (بیماری روان تنی) 8. صفات خوب اخلاقی: شخصیت زده نباشیم حرف دیگران را به دلیل و تفکر و تحلیل بررسی کنیم. حتی افراد مورد علاقه خود. خلاق باشیم یعنی همیشه دنبال رو نباشیم، از شکستهای دیگران درس بگیریم. شجاعت و شهامت داشته باشیم چه بسا به خاطر احتمال خطر خیلی نامعقول ازکارهای خوب و اهداف عالی باز می‌مانیم.[7] 9. حفظ تعادل در ابعاد شخصیت: تعادل امری است که در زندگی بسیار ضروری است توجه کنید مثلا ما همیشه آب بخوریم و غذا نخوریم چه اتفاقی می‌افتد. انسان دارای دو بعد ملکوتی و جسمانی است و اسلام به تغذیه هر دو بعد توجه و تاکید دارد عدم ارضای معقول و مشروع هر کدام می‌تواند مصیبت آور باشد. البته چون که اصل و جوهرة انسان روح اوست. باید به آن توجه بیشتر شود و این بعد باید بر جسم (غرائز و نفس اماره) غلبه داشته باشد و این یعنی حقیقت اراده چون بی ارادگی بیشتر با غلبه غرائز (شهوت، پرخوری، خواب، تنبلی و...) نمود پیدا می‌کند. پس به نماز، ادعیه، نیایش، تامل در خلقت، انفس و آفاق و نعمتها بعد روحانی خود را قوی کنیم و غرائز را تغذیه مشروع نماییم، عدم تعادل رشد سرطانی شخصیت و انحراف را به همراه دارد.[8] 10. عادتهای بد را حذف کنیم و خود را به کارهای خوب با تکرار و تمرین عادت دهیم. (برای عادت حذف شده، جایگزین بگذاریم). 11. عاقل باشیم نه عالم فقط عاقل عالم به تجزیه تحلیل می‌پردازد و به دانسته های خود عمل می‌کند ولی عالم مثل طوطی محفوظات را در ذهن انبار می‌کند و جلوی خلاقیت خود را می‌گیرد.[9] 12. غنیمت شمردن فرصتها: حضرت علی _ علیه السلام _ می‌فرمایند: فرصت‌ها را غنیمت بشمارید که مثل ابر گذرا هستند و بر عنصر مال بیشتر توجه داشته باشید. از گذشته درس و عبرت برای خود بگیرید (افرادی که دائما در گذشته و خاطرات آن و آینده و حوادث و... آن سیر می‌کنند از سلامت روانی برخوردار نیستند). توجه به نشاط جوانی، توجه به عدم مشغله های زندگی قبل از کار و ازدواج، استفاده از دوستان اهل مطالعه، توجه به الگوهای سالم موفق و هجرت لازم از وطن برای ارتقاء .... 13. لیست موفقیتها و توجه به نقش کلمات در موفقیت: لیستی از موفقیتهای کامل و نسبی از گذشته خود تهیه کنید و با نگاه به آنها به تواناییهای خود اعتماد کنید. به کلماتی که به کار میبرید عنایت داشته باشید نگویید بدبخت شدم، بگویید صدمه دیدم، نگویید کار تمام شد و بیچاره شدم، بگویید از وقت می‌توانستم بهتر استفاده کنم. از دوستانی که دائماً آیه یاس و منفی بافی می‌کنند به شدت پرهیز کنید. نسبت به موفقیت دیدگاه مثبتی داشته باشید تا از یاس و درنتیجه تنبلی و شکست در امان باشید. ب. ابزارهای خارج از فرد 1. الگوهای موفق و عینی: به الگوهای زنده اطراف خود توجه کنید راز موفقیت آنها را جستجو کنید. البته به تفاوتهای فردی توجه داشته باشید. گاهی برخی شیوه های مخصوص و منحصر به فرد یک نفر است. از شیوه های عمومی موفقیت کمک بگیرید. 2. کتابهای افراد موفق و ویژگیهای شخصیتی آنها را مطالعه کنید (البته مطالعه کم و بادوام نتیجه بخش است). 3. دوستان کوشا، مثبت اندیش و متعادل (جسمی و روحی) انتخاب کنید از دوستان تنبل منفی اندیش فاصله بگیرید (فاصلة علمی نه فاصلة انسانی و مهرآمیز). 4. با توجه به استعداد و علاقه خود به الگوهای مثبت عشق بورزید. ارادت و عشق شما به الگوهای زنده بر شیوة کار شما حتی حالات شما اثر می‌گذارد و شما را همانند او می‌کند: (مجنون من کیم لیلی، لیلی کیست من). 5. از شانس و اقبال تعریف جدیدی ارائه دهید:[10] تلاش زیاد همراه با فکر صحیح = موفقیت و شانس Labor under correct knowledge = luck 6. در انتخاب شغل دقت کنید (مفید، استعداد، علاقه) در انتخاب همسر کوشش کنید به معیارهای کاری و ارزشی شما نزدیک باشد و شما را در امر موفقیت و هدف کمک کند. 7. آموختن شیوه ها: (شیوه های هر کاری را از اساتید مجرب و کتابهایشان بخواهید) ندانستن شیوة هر کار مثل مطالعه یعنی دقت هدردادن یعنی لقمه دور سر چرخاندن و دانستن یعنی راه میانبر. 8. به رقابت و مقایسه مثبت توجه کنید چرا که در دستورات دینی ما هست که در کارهای خوب نسبت به یکدیگر پیشی بگیرید و یا خودتان را با معیارها و الگوهای صالح تطبیق و مقایسه دهید، رقابت منفی (حسد،...) سلامت روحی _ روانی، جسمی ما را به هم می‌زند و به تمرکز که رکن بسیار مهمی است، در موفقیت لطمه وارد می‌کند. فنون ارتباط سالم و سازندة با دیگران (سلام، تبسم، عدم تحقیر، صدا زدن اسم که خصوصیترین امری است که از اول زندگی با آنها بوده و... استفاده کنید. این امر در راستای ارتباطهای چهارگانه است که در ضمن مباحث به آنها اشاره شده (با خود، خدا، خلق خدا، طبیعت). نکته: برای موفقیت خود و جامعة خود حرکت از درون (موفقیت شخصی) به بیرون (موفقیت عمومی) بسیار حائز اهمیت است، چرا که این فرد است که جامعه را می‌سازد و جامعه یعنی آحاد جامعه. نکته پایانی: لازم به تذکر است که باید همة این راهکارها را در کنار هم دید تا تعادل در تمام ابعاد شخصیت و استعدادها را به هم نزنیم و استفادة بیشتر از بحث ببریم. دیگر اینکه به گفتة بزرگان و افراد موفق ما اخلاص و توسل به اهل بیت _ علیهم السلام _ نمک موفقیت است. کمااینکه در کتابهای آنها به این و حکایات و عنایات اهل بیت به آنها اشاره شد. دیگر اینکه باید با تامل و تفکر به موفقیت دنیوی و اخروی (چون زندگی ما استمرار دارد تا بینهایت) حرکت کنیم. پس دنبال موفقیتهای لذت آور و پایداری باشیم که کمال آور هم هستند منابع کمکی: 1. به سوی کامیابی، آنتونی رابینز، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، موسسه فرهنگی راه بین. 2. رمز پیروزی مردان بزرگ، مؤلف آیت الله جعفر سبحانی. پیامبر (ص)فرمودند: به پیامبری برانگیخته شدم تا مکارم (رفتارهای اخلاقی خیر و یا راههای رسیدن به کرامت‌های اخلاقی) را تتمیم و تکمیل نمایم. (بحار الانوار، ج 70) ----------------------------------------------- [1] . رمز موفقیت، شهید مطهری، حمید نگارش، موسسه فرهنگی انتشارات امام عصر، با تغییر و اضافه، ص 98. [2] . اگر موفقیت یک بازی است اینها قواعد بازی هستند، مترجم منیژة شیخ جوادی، انتشارات همایش اندیشه، 1381، ص 13 با تغییر و اضافه. [3] . اخلاق موفقیت در زندگی، داریوش عرفانی فر، قم، نشر خرم 1378، ص 135 با کمی تغییر. [4] . هفت قدم در راه موفقیت نوجوانان، نویسنده شان کاوی، مترجم ساناز قاسمی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1380، ص 194. [5] . اگر موفقیت یک بازی است اینها قواعد بازی هستند، ص 114 با تغییر. [6] . رمز موفقیت شهید مطهری، ص 98 با تغییر و اضافه. [7] . همان، ص 91 و 92. [8] . عوامل کنترل غرایز،آیت الله حسین مظاهری، موسسه نشر وتحقیقات ذکر، تهران، 1378، ص 56 با کمی تغییر. [9] . رمز موفقیت، شهید مطهری، ص 78 با کمی تغییر. [10] . یادداشتهای یک دوست، آنتونی رابینز، مهدی مجردزاده کرمانی، موسسه فرهنگی راه بین، ص 38. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

راههای رسیدن به موفقیت در تمامی مراحل زندگی مخصوصاً درسی و دینی چیست؟


پاسخ:

قبل از شروع بحث لازم است اشاره به مفهوم موفقیت، ابزارهای آن و موفقیت در جوامع صنعتی کنیم. سپس به فرق علاقه و استعداد می‌پردازیم و بعد ابزارهای درونی و بیرونی موفقیت را تشریح خواهیم کرد و در آخر خلاصه ای از بحث ارائه می‌دهیم.
موفقیت (success)
مفهوم موفقیت یک امر نسبی (از فرد تا فرد از فرهنگ تا فرهنگ، و از مکتب جهان بینی و ایدئولوژی، تا مکتب فرق دارد) و یک امر تشکیکی (یعنی ممکن است شخصی نسبت به گذشته اش موفق باشد ولی در عین حال مراتب بالاتری از موفقیت را در پیش دارد که البته این امر بیشتر در امور اخلاقی و ارزشی مثل کمال، علم خواهی بیشتر نمود دارد) است در فارسی واژهای مترادف آن ظفر، پیروزی و کامیابی و... است.
ابزار موفقیت موفقیت محبوب عمومی بشر است همه افراد بشر در هر رشته و مقامی که هستند به دنبال وسیله، ابزار و راه رسیدن به موفقیت هستند ولی افراد بشر دریافتن این وسیله یکسان نیستند، افرادی که هیچ واقع بینی ندارند و درک صحیحی از روابط علی و معلولی حوادث ندارد. بحث شانس و بخت را به میان می‌کشند برخی دیگر وسیله موفقیت را در عوامل موجود خارجی جستجو می‌کنند. ولی در میان عوامل خود (استعدادها، علائق، حوصله و پشتکار و ...) را فراموش می‌کنند. برخی موفقیت را به نبوغ نسبت می‌دهند، یعنی فکر می‌کنند تنها عامل موفقیت نبوغ است و گمان می‌کنند مثلا فلان مخترع ظرف چند روز یا چند ساعت به فلان کشف رسیده ولی از پشتکار، صبر و تحمل سختیهای راه آنها بیخبرند. الکساندر هامیلتن میگوید: مردم به من نابغه می‌گویند من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط می‌دانم شخص زحمتکشی هستم. دانشمند بزرگ فرانسوی پاستور، شعار زندگیش کار بود.[1]
موفقیت در جامعه های صنعتی تعریف متداول و قابل قبول جوامع صنعتی از موفقیت بر سه اصل استوار است: قدرت، پول و شهرت. یعنی اگر کسی یک یا چند تا از اینها را داشته باشد فرد موفقی است. اشکال این تعریف این است که با نظام الهی و عقل و وجدان ما سازگاری ندارد. آیا هر طوری که انسان پول تهیه کرد موفق است؟ آیا به هر نحوی به مدارج بالای علمی رسید موفق است؟ آیا ملتی که برای هدف مقدسی از کشور خود دفاع می‌کنند ولی در ظاهر نمیتوانند بر دشمن غلبه پیدا کنند موفق نیستند؟ امام حسین _ علیه السلام _ می‌فرمایند: مرگ برتر از زندگی با خواری، ذلت برتر از زندگی است که سر از جهنم در آورد.[2]
فرق استعداد و علاقه از جمله عواملی که برای رسیدن به موفقیت حیاتی است استعداد و علاقه است. هر کاری را که انسان بتواند (استعداد بالفعل و بالقوه) آنرا بهتر و عالیتر انجام دهد در آن استعداد دارد. و هر کاری و امری که با شور و شعف و لذت و بدون خستگی انجام دهد را بدان علاقه دارد. گاهی ممکن است استعداد باشد (حس شعری) و علاقه نباشد (شعر نگفتن و انگیزة آن را نداشتن) بیشتر مواقع انسان با استعداد متوسط و یا کمتر از آن ولی با علاقه بالا و پشتکار به موفقیتهایی نایل می‌شود، اما اگر هر دو _ استعداد و علاقه _ در یک امر باشند، توفیق چند برابر خواهد بود.[3]
برای رسیدن به موفقیت توجه و به کارگیری ابزارهای درونی و بیرونی بسیار مهم است. عمدة این شیوه ها از زندگی افراد و الگوهای موفق جوامع به دست آمده کسانی که خود شاهد موفقیت را در آغوش خود لمس کرده‌اند، در ذیل به این ابزارها اشاره می‌کنیم:
الف. ابزارهای درونی فرد: یعنی ابزاری که خداوند در نهاد انسان قرار داده و انسان وظیفه دارد از آنها به بهترین نحو برای رسیدن به کمال استفاده کند: 1. خواستن موفقیت: اولین قدم خواستن خود فرد است انسان اگر به طور جدی خواهان امری باشد دنبال راهکارها می‌رود و با پشت سرگذاشتن سختیها به آن می‌رسد.
2. نیاز و انگیزه: دو اهرم روانی هستند که به انسان قدرت، پویایی و حرکت می‌بخشد و انسان را به سوی هدف (موفقیت) می‌کشانند گاهی انسان می‌تواند در خود ایجاد انگیزه و نیاز کند مثلا آن را وظیفه و مسئولیت دینی خود بداند که انجام ندادن آن عقاب دارد یا با افراد موفق معاشرت کند و تصمیم خود را به دیگران بگوید، به موفقیت‌های خود پاداش بدهد و تنبلیهای خودش را تنبیه و جریمه کند، مثلا مطالعه نکردم، سه ماه از پول تو جیبیم صرف نظر می‌کنم و از کلمات تاکیدی مثبت استفاده کنیم، من می‌توانم، من خسته نمی شوم، خدا همراه من است.
3. پرهیز جدی از تاخیر: هر گاه تصمیم گرفتید کاری را انجام دهید بلافاصله قدمهای اولیه را معقولانه بردارید مطمئن باشید آن بعداً یا فردایی که می‌گویید نخواهد آمد، همین الان را غنیمت شمارید همین الآن.
4. ارادة خود را تقویت کنید: از خوردن غذاهای پرچرب و انرژی زیاد پرهیز کنید. ورزش و تمرین را جدی بگیرید. از طبیعت لذت ببرید یا تقویت بعد معنوی (نماز، توسل و...) بر بعد غریزی خود مسلط شوید تا اسیر خواسته های مزاحم نشوید، اعتماد به نفس داشته و بدانید که انسان دارای نیروی بیکران است. اگر خود بخواهم می‌رسم.
5. نظم در امور فردی و اجتماعی و برنامه ریزی[4]
1 _ 5. دفتر مخصوص برنامه ریزی داشته باشید تا ساعات مفید و غیرمفید خود را محسوستر ببینید و برنامه خود را به متخصصها نشان دهید.
2 _ 5. از دو طرح بلند مدت (رسیدن به هدف) و کوتاه مدت (ساعات کار، مطالعه، رفع موانع فعلی) استفاده کنید.
3 _ 5. در برنامه ریزی خود امور مهم را مقدم بشمارید.
4 _ 5. بر برنامة خود کنترل و مراقبه داشته باشید و در صورت خارج شدن از برنامه سریع اصلاح، جبران کنید از سستیهای خود نگذرید. هر روز و هر هفته محاسبه کنید و ارزیابی کنید که موفق بودید، کاستیها کجا بوده، خوبیها کجا.
5 _ 5. دغدغه، مانعها و پیشامدها توجه و تمرکز شما را به هم نزند عمدة توجه و انرژی خود را به مشکل گشایی و حل آن اختصاص دهید و در آن مضطرب نشوید. اضطراب زیادی کار شما را مختل می‌کند:
چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
6 _ 5. در ساعات خود به صرف انرژی اهمیت زیادی بدهید.[5] تماشای زیاد تلویزیون، گردشهای نامناسب، جلسه های طولانی غیر علمی عمده انرژی شما را صرف می‌کند. در موقع نشاط به اصل برنامة خود بپردازید و در اوقات دیگری انرژی خود را شارژ کنید (تفریح، طبیعت، حمام آب گرم، تغذیه مناسب با کیفیت، خواب متناسب، ورزش ملایم).
6. استعدادیابی: با توجه به تمرکز کاری خود در گذشته، علایق، اهمیت دادنها، بررسی دروس مورد علاقه و نمرات آنها استعداد خود را به دست آورید. گاهی مواقع شکست مقدمه استعدادیابی است، همانگونه که مثلا می‌گویند شکسپیر به خاطر فقر دزدی کرد وقتی به زندان افتاد، شعری در مذمت ظلم حاکم گفت و همان جا متوجه ذوق شعری خود شد و یا هجرتهای او از زن و فرزندانش اگرچه تلخ بود شیرینها به همراه داشت (رنجها گنج آورند).
7. تمرکز بر موضوع:[6] نقش ذره بین را در تمرکز نور و سوزاندن ایفا می‌کند.
با حوصله و صبر از پراکنده کاری به شدت دوری کنید. حضرت می‌فرمایند: کار کمی که دوام داشته باشد از کار زیاد ملال آور برتر است. حوصله و صبر به قول شهید مطهری درکارهای بزرگ دخالت زیادی دارد. از شاخه به شاخه‌ای دیگر پریدن مانع موفقیت است. مردم در اختراعها اول چیزی که به ذهنشان خطور می‌کند نبوغ، هوش و فکر بلند مخترع است. فکر می‌کنند با نبوغ می‌توان ظرف چند روز یا ساعت به موفقیت رسید. هیچ متوجه یک رکن اساسی در موفقیت یعنی حوصله زیاد نیستند. صفات بد اخلاقی (حسد، کینه، غیبت، ...) سلامت روانی و ذهنی و حتی جسمی ما را به هم می‌زند و مانع تمرکز می‌شود چرا که این صفات بد دائماً با صفات عالی انسانی ما که اصلاحگر هستند در جنگ روانی می‌باشند (صفات عالی مثل فطرت الهی، وجدان، دل و عقل) و حتی گاهی این امر به صورت سردرد، زخم معده و ... بروز می‌کند. (بیماری روان تنی)
8. صفات خوب اخلاقی: شخصیت زده نباشیم حرف دیگران را به دلیل و تفکر و تحلیل بررسی کنیم. حتی افراد مورد علاقه خود. خلاق باشیم یعنی همیشه دنبال رو نباشیم، از شکستهای دیگران درس بگیریم. شجاعت و شهامت داشته باشیم چه بسا به خاطر احتمال خطر خیلی نامعقول ازکارهای خوب و اهداف عالی باز می‌مانیم.[7]
9. حفظ تعادل در ابعاد شخصیت: تعادل امری است که در زندگی بسیار ضروری است توجه کنید مثلا ما همیشه آب بخوریم و غذا نخوریم چه اتفاقی می‌افتد. انسان دارای دو بعد ملکوتی و جسمانی است و اسلام به تغذیه هر دو بعد توجه و تاکید دارد عدم ارضای معقول و مشروع هر کدام می‌تواند مصیبت آور باشد. البته چون که اصل و جوهرة انسان روح اوست. باید به آن توجه بیشتر شود و این بعد باید بر جسم (غرائز و نفس اماره) غلبه داشته باشد و این یعنی حقیقت اراده چون بی ارادگی بیشتر با غلبه غرائز (شهوت، پرخوری، خواب، تنبلی و...) نمود پیدا می‌کند. پس به نماز، ادعیه، نیایش، تامل در خلقت، انفس و آفاق و نعمتها بعد روحانی خود را قوی کنیم و غرائز را تغذیه مشروع نماییم، عدم تعادل رشد سرطانی شخصیت و انحراف را به همراه دارد.[8]
10. عادتهای بد را حذف کنیم و خود را به کارهای خوب با تکرار و تمرین عادت دهیم. (برای عادت حذف شده، جایگزین بگذاریم).
11. عاقل باشیم نه عالم فقط عاقل عالم به تجزیه تحلیل می‌پردازد و به دانسته های خود عمل می‌کند ولی عالم مثل طوطی محفوظات را در ذهن انبار می‌کند و جلوی خلاقیت خود را می‌گیرد.[9]
12. غنیمت شمردن فرصتها: حضرت علی _ علیه السلام _ می‌فرمایند: فرصت‌ها را غنیمت بشمارید که مثل ابر گذرا هستند و بر عنصر مال بیشتر توجه داشته باشید. از گذشته درس و عبرت برای خود بگیرید (افرادی که دائما در گذشته و خاطرات آن و آینده و حوادث و... آن سیر می‌کنند از سلامت روانی برخوردار نیستند). توجه به نشاط جوانی، توجه به عدم مشغله های زندگی قبل از کار و ازدواج، استفاده از دوستان اهل مطالعه، توجه به الگوهای سالم موفق و هجرت لازم از وطن برای ارتقاء ....
13. لیست موفقیتها و توجه به نقش کلمات در موفقیت: لیستی از موفقیتهای کامل و نسبی از گذشته خود تهیه کنید و با نگاه به آنها به تواناییهای خود اعتماد کنید. به کلماتی که به کار میبرید عنایت داشته باشید نگویید بدبخت شدم، بگویید صدمه دیدم، نگویید کار تمام شد و بیچاره شدم، بگویید از وقت می‌توانستم بهتر استفاده کنم. از دوستانی که دائماً آیه یاس و منفی بافی می‌کنند به شدت پرهیز کنید. نسبت به موفقیت دیدگاه مثبتی داشته باشید تا از یاس و درنتیجه تنبلی و شکست در امان باشید.
ب. ابزارهای خارج از فرد 1. الگوهای موفق و عینی: به الگوهای زنده اطراف خود توجه کنید راز موفقیت آنها را جستجو کنید. البته به تفاوتهای فردی توجه داشته باشید. گاهی برخی شیوه های مخصوص و منحصر به فرد یک نفر است. از شیوه های عمومی موفقیت کمک بگیرید.
2. کتابهای افراد موفق و ویژگیهای شخصیتی آنها را مطالعه کنید (البته مطالعه کم و بادوام نتیجه بخش است).
3. دوستان کوشا، مثبت اندیش و متعادل (جسمی و روحی) انتخاب کنید از دوستان تنبل منفی اندیش فاصله بگیرید (فاصلة علمی نه فاصلة انسانی و مهرآمیز).
4. با توجه به استعداد و علاقه خود به الگوهای مثبت عشق بورزید. ارادت و عشق شما به الگوهای زنده بر شیوة کار شما حتی حالات شما اثر می‌گذارد و شما را همانند او می‌کند: (مجنون من کیم لیلی، لیلی کیست من).
5. از شانس و اقبال تعریف جدیدی ارائه دهید:[10] تلاش زیاد همراه با فکر صحیح = موفقیت و شانس
Labor under correct knowledge = luck
6. در انتخاب شغل دقت کنید (مفید، استعداد، علاقه) در انتخاب همسر کوشش کنید به معیارهای کاری و ارزشی شما نزدیک باشد و شما را در امر موفقیت و هدف کمک کند.
7. آموختن شیوه ها: (شیوه های هر کاری را از اساتید مجرب و کتابهایشان بخواهید) ندانستن شیوة هر کار مثل مطالعه یعنی دقت هدردادن یعنی لقمه دور سر چرخاندن و دانستن یعنی راه میانبر.
8. به رقابت و مقایسه مثبت توجه کنید چرا که در دستورات دینی ما هست که در کارهای خوب نسبت به یکدیگر پیشی بگیرید و یا خودتان را با معیارها و الگوهای صالح تطبیق و مقایسه دهید، رقابت منفی (حسد،...) سلامت روحی _ روانی، جسمی ما را به هم می‌زند و به تمرکز که رکن بسیار مهمی است، در موفقیت لطمه وارد می‌کند. فنون ارتباط سالم و سازندة با دیگران (سلام، تبسم، عدم تحقیر، صدا زدن اسم که خصوصیترین امری است که از اول زندگی با آنها بوده و... استفاده کنید. این امر در راستای ارتباطهای چهارگانه است که در ضمن مباحث به آنها اشاره شده (با خود، خدا، خلق خدا، طبیعت).
نکته: برای موفقیت خود و جامعة خود حرکت از درون (موفقیت شخصی) به بیرون (موفقیت عمومی) بسیار حائز اهمیت است، چرا که این فرد است که جامعه را می‌سازد و جامعه یعنی آحاد جامعه.
نکته پایانی: لازم به تذکر است که باید همة این راهکارها را در کنار هم دید تا تعادل در تمام ابعاد شخصیت و استعدادها را به هم نزنیم و استفادة بیشتر از بحث ببریم. دیگر اینکه به گفتة بزرگان و افراد موفق ما اخلاص و توسل به اهل بیت _ علیهم السلام _ نمک موفقیت است. کمااینکه در کتابهای آنها به این و حکایات و عنایات اهل بیت به آنها اشاره شد. دیگر اینکه باید با تامل و تفکر به موفقیت دنیوی و اخروی (چون زندگی ما استمرار دارد تا بینهایت) حرکت کنیم. پس دنبال موفقیتهای لذت آور و پایداری باشیم که کمال آور هم هستند
منابع کمکی:
1. به سوی کامیابی، آنتونی رابینز، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، موسسه فرهنگی راه بین.
2. رمز پیروزی مردان بزرگ، مؤلف آیت الله جعفر سبحانی.
پیامبر (ص)فرمودند:
به پیامبری برانگیخته شدم تا مکارم (رفتارهای اخلاقی خیر و یا راههای رسیدن به کرامت‌های اخلاقی) را تتمیم و تکمیل نمایم.
(بحار الانوار، ج 70)
-----------------------------------------------
[1] . رمز موفقیت، شهید مطهری، حمید نگارش، موسسه فرهنگی انتشارات امام عصر، با تغییر و اضافه، ص 98.
[2] . اگر موفقیت یک بازی است اینها قواعد بازی هستند، مترجم منیژة شیخ جوادی، انتشارات همایش اندیشه، 1381، ص 13 با تغییر و اضافه.
[3] . اخلاق موفقیت در زندگی، داریوش عرفانی فر، قم، نشر خرم 1378، ص 135 با کمی تغییر.
[4] . هفت قدم در راه موفقیت نوجوانان، نویسنده شان کاوی، مترجم ساناز قاسمی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1380، ص 194.
[5] . اگر موفقیت یک بازی است اینها قواعد بازی هستند، ص 114 با تغییر.
[6] . رمز موفقیت شهید مطهری، ص 98 با تغییر و اضافه.
[7] . همان، ص 91 و 92.
[8] . عوامل کنترل غرایز،آیت الله حسین مظاهری، موسسه نشر وتحقیقات ذکر، تهران، 1378، ص 56 با کمی تغییر.
[9] . رمز موفقیت، شهید مطهری، ص 78 با کمی تغییر.
[10] . یادداشتهای یک دوست، آنتونی رابینز، مهدی مجردزاده کرمانی، موسسه فرهنگی راه بین، ص 38.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین