نداشتن خواستگار یکم. دغدغه ازدواج در سنین جوانی، برای دختران و پسران جوان امری طبیعی است زیرا ازدواج یکی از مسائل اساسی زندگی است که در دوره جوانی اتفاق می‌افتد. جوان نیز در این دوره علاوه بر مسئله ازدواج با مسائل مهم دیگر مانند ادامه تحصیلات، اشتغال، مسکن و مسائل سیاسی درگیر است. مسئله تمام فکر و وقت انسان را مشغول می‌کند و مانند ابری تیره، بر همه ابعاد زندگی او سایه می‌افکند و آن را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. البته اهمیت این مسئله نباید موجب نگرانی شدید جوان شود به گونه‌ای که دچار افت تحصیلی یا کاهش عملکرد فکری و اجتماعی او گردد و یا حتی در بعضی مواقع، از نظر روانی دچار مشکلات و بیماری شود. گفتنی است که ازدواج همة زندگی نیست تا تمام فکر خود را به آن مشغول کند. افراط در هر امری، به همان اندازه مضر است که انسان نسبت به آن، بی مبالات باشد. اگر واقعاً این مسئله برایتان مهم است که باید باشد به جای بازی با افکار و توهمات منفی، در این زمینه مطالعه کنید وبر آگاهی خود بیفزایید تا هنگام انتخاب، بتوانید تصمیم صحیحی بگیرید. دوم. نکته‌ای که دربارة خواستگاری و قیافه ظاهری و مسائلی از این قبیل باید به آن توجه کنید، وجود تفاوت‌های فردی در همه زمینه‌ها است. انسان‌ها از جهات مختلف با هم تفاوت دارند و گاهی این تفاوت‌های فردی، موجب نگرانی بعضی افراد می‌شود در حالی که اگر انسان وجود این تفاوت‌ها را بپذیرد، دیگر جای نگرانی نیست. البته ممکن است افرادی که بیشتر دنبال قیافه ظاهری هستند و از سایر معیارهای مهم ازدواج غافلند، بیشتر سراغ دخترانی بروند که ظاهری زیباتر دارند یا اینکه آرایش و یا خدای نکرده ولنگاری خودشان را بیشتر در معرض دید دیگران قرار می‌دهند قطعاً شما چنین چیزهایی را دوست ندارید و به عنوان امری ارزشی به آن نگاه نمی‌کنید. بنابراین، تعدّد خواستگار، دلیل برتری دیگران نسبت به شما نیست. اینکه افراد کمتری به خواستگاری شما آمده‌اند، دلیل بر نقص شما نیست. آنچه مهم است، طرز نگرش شما به این مسائل است و اینکه شما آنها را چگونه ارزیابی کنید. برخی از دختران وقتی خواستگاری برای دوست یا همسایةشان می‌آید، شروع به منفی‌بافی دربارة خود کرده و شخصیت خود را تخریب می‌کنند حال آنکه ممکن است این دختر را کسی در خیابان یا اتوبوس دیده و چشمش گرفته باشد. این امر نباید شما را نگران کند و گمان کنید هیچ‌کس شما را دوست ندارد و از این بدتر، گمان کنید خدا شما را دوست ندارد نه هرگز چنین نیست. قرآن می‌فرماید: (چه بسا شما چیزی را دوست ندارید، ولی خیر شما در آن قرار دارد و چه بسا شما چیزی را دوست دارید، ولی آن چیز برای شما شر است). شاید بسیاری از آن خواستگاران، در واقع شر هستند و خداوند نمی‌خواهد شما به آن شر مبتلا شوید و خداوند شر را متوجه دیگرانی می‌کند که خودشان دنبال بدی‌ها هستند و حجاب را رعایت نمی‌کنند و با عرضه خود به دیگران، جلب مشتری می‌کنند بسیاری از این مشتریان و به اصطلاح خواستگارانی که با چشم‌چرانی در کوچه، خیابان، پارک، دانشگاه و اتوبوس به سراغ آنان می‌آیند، شرّ هستند و خداوند برای بندگان مؤمن و عفیف و پاکدامن خود، افرادی متناسب با آنها را قرار داده است چنان که می‌فرماید: (افراد پاکیزه را برای افراد پاکیزه قرار دادیم و افراد خبیث را برای افراد خبیث).(1) و در جای دیگر می‌فرماید: (افراد مشرک، را برای افراد مشرک افراد زنا کار را برای افراد زناکار).(2) خلاصه اینکه نباید از کمی خواستگاران خود و زیادی خواستگاران دیگران نگران باشید. خداوند می‌خواهد کفو و همتای شما به خواستگاری شما بیاید. البته این به معنای آن نیست که شما در انتخاب همسر تحقیق نکنید و بی‌گدار به آب بزنید. سوم. معمولًا دخترانی که مشغول تحصیل هستند، خواستگاران ویژه خود را دارند و بسیاری از مردم می‌گویند: (فلان دختر فعلًا مشغول درس است و معلوم نیست که جواب مثبت بدهد) لذا از خواستگاری منصرف می‌شوند تا اینکه درس او تمام شود. به هرحال، جای هیچ نگرانی نیست. شما اعتقادات خود را نه تنها زیر سؤال نبرید، بلکه آن‌ها را تقویت کنید و هیچ تزلزلی به خود راه ندهید. متانت، عفت و پاکدامنی خود را کماکان به خوبی حفظ کنید که با ارزش‌ترین متاع در پیشگاه الهی، همین ارزش‌ها است: ( إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ).(3) همواره در زندگی به خداوند مهربان که از مادر به انسان مهربان‌تر است امیدوار باشید. شخصیت خود را تخریب و نسبت به خود منفی‌بافی نکنید بلکه بیشتر به جنبه‌های مثبت زندگی و شخصیت خود فکر کنید. همیشه این فکر را به خود تلقین کنید که: (من خوشبخت هستم و خوشبخت‌تر نیز خواهم شد). خود را در تنهایی و انزوا قرار ندهید و بکوشید در تمام کارهای اجتماعی که در خور شأن زن مسلمان است با حفظ حیا و پاکی مشارکت کنید. برای مطالعه در جای تنها قرار نگیرید به کتابخانه بروید و با دوستان با نشاط و شاد و در عین حال عفیف و مؤمن ارتباط داشته باشید و با آنها معاشرت کنید و همه توکلتان به خداوند باشد. پی‌نوشت‌ (1) نور (24)، آیة 62 (2) نور (24)، آیة 3. (3) حجرات (49)، آیة 31
دختر زیبایی هستم، اما خواستگار کمی دارم. از طرفی احساس میکنم که دختران بدحجاب، در ازدواج موفقترند. لطفا مرا راهنمایی کنید؟
نداشتن خواستگار
یکم. دغدغه ازدواج در سنین جوانی، برای دختران و پسران جوان امری طبیعی است زیرا ازدواج یکی از مسائل اساسی زندگی است که در دوره جوانی اتفاق میافتد. جوان نیز در این دوره علاوه بر مسئله ازدواج با مسائل مهم دیگر مانند ادامه تحصیلات، اشتغال، مسکن و مسائل سیاسی درگیر است. مسئله تمام فکر و وقت انسان را مشغول میکند و مانند ابری تیره، بر همه ابعاد زندگی او سایه میافکند و آن را تحتالشعاع خود قرار میدهد. البته اهمیت این مسئله نباید موجب نگرانی شدید جوان شود به گونهای که دچار افت تحصیلی یا کاهش عملکرد فکری و اجتماعی او گردد و یا حتی در بعضی مواقع، از نظر روانی دچار مشکلات و بیماری شود.
گفتنی است که ازدواج همة زندگی نیست تا تمام فکر خود را به آن مشغول کند. افراط در هر امری، به همان اندازه مضر است که انسان نسبت به آن، بی مبالات باشد. اگر واقعاً این مسئله برایتان مهم است که باید باشد به جای بازی با افکار و توهمات منفی، در این زمینه مطالعه کنید وبر آگاهی خود بیفزایید تا هنگام انتخاب، بتوانید تصمیم صحیحی بگیرید.
دوم. نکتهای که دربارة خواستگاری و قیافه ظاهری و مسائلی از این قبیل باید به آن توجه کنید، وجود تفاوتهای فردی در همه زمینهها است. انسانها از جهات مختلف با هم تفاوت دارند و گاهی این تفاوتهای فردی، موجب نگرانی بعضی افراد میشود در حالی که اگر انسان وجود این تفاوتها را بپذیرد، دیگر جای نگرانی نیست. البته ممکن است افرادی که بیشتر دنبال قیافه ظاهری هستند و از سایر معیارهای مهم ازدواج غافلند، بیشتر سراغ دخترانی بروند که ظاهری زیباتر دارند یا اینکه آرایش و یا خدای نکرده ولنگاری خودشان را بیشتر در معرض دید دیگران قرار میدهند
قطعاً شما چنین چیزهایی را دوست ندارید و به عنوان امری ارزشی به آن نگاه نمیکنید. بنابراین، تعدّد خواستگار، دلیل برتری دیگران نسبت به شما نیست. اینکه افراد کمتری به خواستگاری شما آمدهاند، دلیل بر نقص شما نیست. آنچه مهم است، طرز نگرش شما به این مسائل است و اینکه شما آنها را چگونه ارزیابی کنید.
برخی از دختران وقتی خواستگاری برای دوست یا همسایةشان میآید، شروع به منفیبافی دربارة خود کرده و شخصیت خود را تخریب میکنند حال آنکه ممکن است این دختر را کسی در خیابان یا اتوبوس دیده و چشمش گرفته باشد. این امر نباید شما را نگران کند و گمان کنید هیچکس شما را دوست ندارد و از این بدتر، گمان کنید خدا شما را دوست ندارد نه هرگز چنین نیست. قرآن میفرماید: (چه بسا شما چیزی را دوست ندارید، ولی خیر شما در آن قرار دارد و چه بسا شما چیزی را دوست دارید، ولی آن چیز برای شما شر است). شاید بسیاری از آن خواستگاران، در واقع شر هستند و خداوند نمیخواهد شما به آن شر مبتلا شوید و خداوند شر را متوجه دیگرانی میکند که خودشان دنبال بدیها هستند و حجاب را رعایت نمیکنند و با عرضه خود به دیگران، جلب مشتری میکنند بسیاری از این مشتریان و به اصطلاح خواستگارانی که با چشمچرانی در کوچه، خیابان، پارک، دانشگاه و اتوبوس به سراغ آنان میآیند، شرّ هستند و خداوند برای بندگان مؤمن و عفیف و پاکدامن خود، افرادی متناسب با آنها را قرار داده است چنان که میفرماید: (افراد پاکیزه را برای افراد پاکیزه قرار دادیم و افراد خبیث را برای افراد خبیث).(1) و در جای دیگر میفرماید: (افراد مشرک، را برای افراد مشرک افراد زنا کار را برای افراد زناکار).(2) خلاصه اینکه نباید از کمی خواستگاران خود و زیادی خواستگاران دیگران نگران باشید. خداوند میخواهد کفو و همتای شما به خواستگاری شما بیاید. البته این به معنای آن نیست که شما در انتخاب همسر تحقیق نکنید و بیگدار به آب بزنید.
سوم. معمولًا دخترانی که مشغول تحصیل هستند، خواستگاران ویژه خود را دارند و بسیاری از مردم میگویند: (فلان دختر فعلًا مشغول درس است و معلوم نیست که جواب مثبت بدهد) لذا از خواستگاری منصرف میشوند تا اینکه درس او تمام شود. به هرحال، جای هیچ نگرانی نیست. شما اعتقادات خود را نه تنها زیر سؤال نبرید، بلکه آنها را تقویت کنید و هیچ تزلزلی به خود راه ندهید. متانت، عفت و پاکدامنی خود را کماکان به خوبی حفظ کنید که با ارزشترین متاع در پیشگاه الهی، همین ارزشها است: ( إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ).(3) همواره در
زندگی به خداوند مهربان که از مادر به انسان مهربانتر است امیدوار باشید. شخصیت خود را تخریب و نسبت به خود منفیبافی نکنید بلکه بیشتر به جنبههای مثبت زندگی و شخصیت خود فکر کنید. همیشه این فکر را به خود تلقین کنید که: (من خوشبخت هستم و خوشبختتر نیز خواهم شد). خود را در تنهایی و انزوا قرار ندهید و بکوشید در تمام کارهای اجتماعی که در خور شأن زن مسلمان است با حفظ حیا و پاکی مشارکت کنید. برای مطالعه در جای تنها قرار نگیرید به کتابخانه بروید و با دوستان با نشاط و شاد و در عین حال عفیف و مؤمن ارتباط داشته باشید و با آنها معاشرت کنید و همه توکلتان به خداوند باشد.
پینوشت
(1) نور (24)، آیة 62
(2) نور (24)، آیة 3.
(3) حجرات (49)، آیة 31
- [سایر] دختر زیبایی هستم، اما خواستگار کمی دارم. از طرفی احساس میکنم که دختران بدحجاب، در ازدواج موفقترند. لطفا مرا راهنمایی کنید؟
- [سایر] احساس میکنم کارایی مغزم کم شده است. همه از بیکاری در رشتهام میگویند ؛ لطفاً مرا راهنمایی کنید؟!
- [سایر] جرا امروزه پسرها گرایش به سمت دختران بدحجاب دارند و حتی برای ازدواج آنها را ترجیح میدهند؟
- [سایر] طرز ونحوی گفتگو با خواستگار دخترم را میخواهم بدانم لطفا مرا راهنمایی کنید
- [سایر] در یک تشکل مذهبی فعالیت دارم که دختران و پسران در آن مختلط هستند! در بعضی مواقع احساس میکنم که ممکن است به گناه بیفتم، تکلیف چیست؟
- [سایر] از بیماری پوستی که عارض من شده احساس عجز میکنم و هنوز نتوانستهام این بیماری را به خود بقبولانم و دائماً رنج میبرم، خواهشمندم راهنمایی کنید.
- [سایر] زیبایی ظاهری چقدر در ازدواج مهم است؟ (هم دختر و هم پسر)
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟