احساس میکنم کارایی مغزم کم شده است. همه از بیکاری در رشتهام میگویند ؛ لطفاً مرا راهنمایی کنید؟! سؤال شما به دو مطلب متفاوت اشاره دارد: بخش اول، نگرانی و شکایت از کاهش عملکرد مغز و ذهن؛ بخش دوم، مربوط به رشته تحصیلی است. در پاسخ به بخش اول سؤال گفتنی است؛ کاهش کارآیی ذهنی میتواند علل گوناگونی داشته باشد که به بعضی از آنها اشاره میشود: 1. ممکن است بر اثر برخی از مشکلات روحی (مثل اضطراب و افسردگی) تمرکز شما کم شده و در نتیجه این مشکل به وجود آمده باشد. 2. سوء تغذیه و کمبود برخی از مواد مورد نیاز بدن و مغز (مانند مواد قندی) میتواند کارایی سیستم عصبی را کاهش دهد. 3. اختلال خواب (پرخوابی یا بیخوابی) و نامنظم شدن چرخه خواب و نیز عدم استراحت کافی، نیز بیتأثیر نمیباشد. 4. تلقین منفی نسبت به توانمندیهای خود، عامل دیگری است برای اینکه انسان خود را ناتوان و ضعیف ارزیابی کند. 5. بیانگیزگی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده شغلی، موجب بروز این گونه نگرانیها میشود. 6. بیماریهای جسمانی - مانند اختلال در سیستم عصبی و نامنظم شدن ناقلین و پیکهای عصبی - در کاهش کارآیی مغز نقش دارد. به نظر میرسد بدون اینکه هیچ گونه برچسبی به خودتان بزنید و بدون تلقین منفی، هر چه زودتر به مشاور مراجعه کنید تا مشکل شما از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. عامل اصلی آن، مشخص شود. چه بسا مشکلی که مطرح کردهاید، توهمی بیش نیست و اصلاً توانایی ذهنی شما کاهش پیدا نکرده است. بخش دوم سؤال شما در واقع نوعی نگرانی درباره رشته تحصیلی و آینده شغلی است. در این زمینه نیز توجه به نکات زیر بایسته است: 1. بیتردید رشته تحصیلی نقش تعیین کنندهای در آینده شغلی هر کس دارد. البته برخی رشتهها در نظر مردم، ارزش بیشتری دارد و برای آنها اهمیت خاصی قائلاند. این اختلاف نظر، موجب کاهش ارزش علمی و عملی آن نمیشود. اگر بخواهید در زندگی شخصی و علمی به خواست مردم توجه کنید و مطابق نگرش آنها عمل کنید، هرگز ره به جایی نخواهید برد ؛ زیرا هر رشته مورد علاقه شما ممکن است مورد بیمهری عدهای دیگر باشد. در انتخاب رشته تحصیلی، دو عنصر مؤثر است: الف. علاقه شخصی، ب. توانمندی ذهنی. این دو عنصر، در وجود شما هست ؛ زیرا هم به رشته خود علاقهمندید و هم توان یادگیری آن را دارید. با وجود این دو عنصر، دیگر خواست مردم و سخنان آنان، نباید در شما تأثیری بگذارد. 2. از امروز دیگر عبارت ناتوانی مغزی و هوشی را بر زبان نیاورید که خود یک نوع تلقین منفی است و موجب از کف دادن تواناییهای شما میگردد. اگر شما ناتوان بودید، پس چگونه به دانشگاه راه یافتهاید ؛ در حالی که خیلی از افراد به این موفقیت دست نیافتهاند؟! باور داشته باشید که امروز نیز از همان توانمندیها برخوردارید. 3. فهرستی از لیاقتها و تواناییهای خود را تهیه کنید و روزی دو یا سه بار آن را بخوانید. بکوشید روزی یک صفت خوب به آن اضافه کنید. 4. در به کارگیری حافظه و توان هوشی خود، تردید نکنید. آیات قرآن و اشعار ارزشمند را حفظ کنید. کتابهای مورد علاقه خود را مطالعه و همواره از توانمندیهای خود استفاده کنید. 5. هرگاه سؤالی برای شما مطرح شد، آن را یادداشت کرده و درباره جواب آن بیندیشید. در آن زمینه مطالعه و یا از دیگران سؤال کنید. هرگز با تلقین اینکه (من نمیدانم و...)، به خواندن مکرر سؤال نپردازید. 6. به صورت مرتب و با برنامه، هر روز دو نوبت قرآن بخوانید ؛ به خصوص به هنگام صبح و شب (قبل از خواب). 7. افکار منفی را به ذهن خود راه ندهید. همیشه به آینده مثبت بیندیشید. لازم است بدانید مغز انسان گنجایش بسیار بالایی دارد. شاید برایتان جالب باشد بدانید ادیسون تنها از 13 درصد ظرفیت مغز خودش استفاده کرده است و افراد متخصص، اغلب تنها از 8 درصد توانایی مغزشان استفاده میکنند ؛ بنابراین مغز ما انسانها گنجایش بسیار زیادی دارد و باید تلاش کنیم از این ظرفیت بالا و پتانسیل عظیم حداکثر استفاده را ببریم. نویسنده: ابوالقاسم بشیری
احساس میکنم کارایی مغزم کم شده است. همه از بیکاری در رشتهام میگویند ؛ لطفاً مرا راهنمایی کنید؟!
احساس میکنم کارایی مغزم کم شده است. همه از بیکاری در رشتهام میگویند ؛ لطفاً مرا راهنمایی کنید؟!
سؤال شما به دو مطلب متفاوت اشاره دارد:
بخش اول، نگرانی و شکایت از کاهش عملکرد مغز و ذهن؛
بخش دوم، مربوط به رشته تحصیلی است.
در پاسخ به بخش اول سؤال گفتنی است؛ کاهش کارآیی ذهنی میتواند علل گوناگونی داشته باشد که به بعضی از آنها اشاره میشود:
1. ممکن است بر اثر برخی از مشکلات روحی (مثل اضطراب و افسردگی) تمرکز شما کم شده و در نتیجه این مشکل به وجود آمده باشد.
2. سوء تغذیه و کمبود برخی از مواد مورد نیاز بدن و مغز (مانند مواد قندی) میتواند کارایی سیستم عصبی را کاهش دهد.
3. اختلال خواب (پرخوابی یا بیخوابی) و نامنظم شدن چرخه خواب و نیز عدم استراحت کافی، نیز بیتأثیر نمیباشد.
4. تلقین منفی نسبت به توانمندیهای خود، عامل دیگری است برای اینکه انسان خود را ناتوان و ضعیف ارزیابی کند.
5. بیانگیزگی، یأس و ناامیدی نسبت به آینده شغلی، موجب بروز این گونه نگرانیها میشود.
6. بیماریهای جسمانی - مانند اختلال در سیستم عصبی و نامنظم شدن ناقلین و پیکهای عصبی - در کاهش کارآیی مغز نقش دارد.
به نظر میرسد بدون اینکه هیچ گونه برچسبی به خودتان بزنید و بدون تلقین منفی، هر چه زودتر به مشاور مراجعه کنید تا مشکل شما از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد. عامل اصلی آن، مشخص شود. چه بسا مشکلی که مطرح کردهاید، توهمی بیش نیست و اصلاً توانایی ذهنی شما کاهش پیدا نکرده است.
بخش دوم سؤال شما در واقع نوعی نگرانی درباره رشته تحصیلی و آینده شغلی است.
در این زمینه نیز توجه به نکات زیر بایسته است:
1. بیتردید رشته تحصیلی نقش تعیین کنندهای در آینده شغلی هر کس دارد. البته برخی رشتهها در نظر مردم، ارزش بیشتری دارد و برای آنها اهمیت خاصی قائلاند. این اختلاف نظر، موجب کاهش ارزش علمی و عملی آن نمیشود. اگر بخواهید در زندگی شخصی و علمی به خواست مردم توجه کنید و مطابق نگرش آنها عمل کنید، هرگز ره به جایی نخواهید برد ؛ زیرا هر رشته مورد علاقه شما ممکن است مورد بیمهری عدهای دیگر باشد. در انتخاب رشته تحصیلی، دو عنصر مؤثر است: الف. علاقه شخصی، ب. توانمندی ذهنی.
این دو عنصر، در وجود شما هست ؛ زیرا هم به رشته خود علاقهمندید و هم توان یادگیری آن را دارید. با وجود این دو عنصر، دیگر خواست مردم و سخنان آنان، نباید در شما تأثیری بگذارد.
2. از امروز دیگر عبارت ناتوانی مغزی و هوشی را بر زبان نیاورید که خود یک نوع تلقین منفی است و موجب از کف دادن تواناییهای شما میگردد. اگر شما ناتوان بودید، پس چگونه به دانشگاه راه یافتهاید ؛ در حالی که خیلی از افراد به این موفقیت دست نیافتهاند؟! باور داشته باشید که امروز نیز از همان توانمندیها برخوردارید.
3. فهرستی از لیاقتها و تواناییهای خود را تهیه کنید و روزی دو یا سه بار آن را بخوانید. بکوشید روزی یک صفت خوب به آن اضافه کنید.
4. در به کارگیری حافظه و توان هوشی خود، تردید نکنید. آیات قرآن و اشعار ارزشمند را حفظ کنید. کتابهای مورد علاقه خود را مطالعه و همواره از توانمندیهای خود استفاده کنید.
5. هرگاه سؤالی برای شما مطرح شد، آن را یادداشت کرده و درباره جواب آن بیندیشید. در آن زمینه مطالعه و یا از دیگران سؤال کنید. هرگز با تلقین اینکه (من نمیدانم و...)، به خواندن مکرر سؤال نپردازید.
6. به صورت مرتب و با برنامه، هر روز دو نوبت قرآن بخوانید ؛ به خصوص به هنگام صبح و شب (قبل از خواب).
7. افکار منفی را به ذهن خود راه ندهید. همیشه به آینده مثبت بیندیشید. لازم است بدانید مغز انسان گنجایش بسیار بالایی دارد. شاید برایتان جالب باشد بدانید ادیسون تنها از 13 درصد ظرفیت مغز خودش استفاده کرده است و افراد متخصص، اغلب تنها از 8 درصد توانایی مغزشان استفاده میکنند ؛ بنابراین مغز ما انسانها گنجایش بسیار زیادی دارد و باید تلاش کنیم از این ظرفیت بالا و پتانسیل عظیم حداکثر استفاده را ببریم.
نویسنده: ابوالقاسم بشیری
- [سایر] دختر زیبایی هستم، اما خواستگار کمی دارم. از طرفی احساس میکنم که دختران بدحجاب، در ازدواج موفقترند. لطفا مرا راهنمایی کنید؟
- [سایر] دختر زیبایی هستم، اما خواستگار کمی دارم. از طرفی احساس میکنم که دختران بدحجاب، در ازدواج موفقترند. لطفا مرا راهنمایی کنید؟
- [سایر] از بیماری پوستی که عارض من شده احساس عجز میکنم و هنوز نتوانستهام این بیماری را به خود بقبولانم و دائماً رنج میبرم، خواهشمندم راهنمایی کنید.
- [سایر] از زن بودن، احساس حقارت میکنم و آرزو میکنم که یک پسر بودم. لطفا راهنماییام کنید؟
- [سایر] دانشجوی ریاضی ام و از اینکه این رشته در به کمال رساندن انسان نقشی ندارد، بعضاً احساس پوچی می کنم، لطفاً مرا راهنمایی کنید؟
- [سایر] اکثر روزها دارای دلشوره هستم مخصوصا در اواخر روز به طوری که احساس ناتوانی و ضعف می کنم لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] حدود 20 سال از عمرم می گذرد به جنس مخالف هیچ احساس شهوانی ندارم و همین نیاز بر عکس در جنس موافق (پسر) زیاد است. این مشکل مرا به افسردگی و تاحدی نا امیدی پیش می برد. مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] من در کل فردی حساس، زودرنج و کمطاقت هستم بهطوری که نمیتوانم با دیگران رابطه برقرار کنم. با کمترین بیاحترامی ناراحت شده و خودخوری میکنم، لطفاً برای برطرف کردن این حالت مرا راهنمایی کنید.
- [آیت الله مظاهری] با سلام میخواستم از حضرت آیت الله بپرسم آیا گرفتاریها و مشکلات زندگی دنیوی برای همه هست؟ من به ظاهر بعضیها که نگاه میکنم میبینم هیچ مشکلی ندارند و خیلی خوشبخت هستند. مختصری در این رابطه مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] هیچ کتاب غیردرسی نخواندهام و احساس عقبافتادگی میکنم لطفاً در این زمینهها کتاب معرفی نمایید؟
- [آیت الله مظاهری] اگر در نماز عید موقعی برسد که امام در رکوع است میتواند نیّت کند و تکبیر اوّل نماز را بگوید و به رکوع رود. ______ 1) خداوندا ای اهل بزرگی و بزرگواری و ای اهل بخشش و جبروت و ای اهل چشم پوشی و مهربانی و ای اهل پرهیزگاری و گذشت، از تو سؤال میکنم به حقّ این روز - که آن را برای مسلمانان عید قرار دادی و برای محمدصلی الله علیه وآله وسلم ذخیره و شرف و بزرگواری و فزونی مقرر داشتی - که بر محمد و آل محمد درود فرستی و مرا در هر خیری - که آنان را داخل کردهای - داخل فرمایی و از هر بدی - که آنان را خارج نمودهای - خارج فرمایی. بار الها به تحقیق از تو سؤال میکنم بهترین چیزی را که بندگان صالح تو در خواست کردند و به تو پناه میبرم از آنچه که آنان به تو پناه بردند.
- [آیت الله اردبیلی] نذر بر چند قسم است: اوّل:نذری که برای شکر نعمت دنیوی یا اخروی باشد، مثلاً بگوید: (از برای خداست بر من که اگر مرا توفیق حجّ داد یا به من فرزندی عطا نمود، فلان کار خیر را انجام دهم)، یا برای شکرِ ترک گناه یا رفع بلا یا بیماری و یا سایر مشکلات صورت بگیرد، مثلاً بگوید: (از برای خداست بر من که اگر از فلان گناه محفوظ ماندم یا بیمارم شفا یافت، فلان عمل خیر را انجام دهم)؛ به این قسم نذر که برای شکرگزاری انجام میشود (نذر بِرّ) گفته میشود. دوم:نذری که برای زَجْر (یعنی بازداشتن) خود از عمل حرام یا مکروه انجام میدهد، مثلاً میگوید: (از برای خداست بر من که اگر عمدا غیبت کردم، یک روز روزه بگیرم)؛ این قسم نذر را (نذر زَجْر) میگویند. سوم: نذری که مطلق بوده و مشروط و معلّق به چیزی نباشد، به عنوان مثال بگوید: (از برای خدا بر من است که فردا را روزه بگیرم)؛ به این قسم نذر (نذر تَبَرُّعی) میگویند.
- [آیت الله مظاهری] جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند مال معیّنی بدهد. مثلاً بگوید هر کس گمشده مرا پیدا کند ده تومان به او میدهم، و به کسی که این قرار را میگذارد جاعل، و به کسی که کار را انجام میدهد عامل میگویند، و فرق بین جعاله و اینکه کسی را برای کاری اجیر کنند این است که در اجاره بعد از قرارداد، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده، اجرت را به او بدهکار میشود ولی در جعاله عامل میتواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهکار نمیشود.
- [آیت الله بروجردی] جُعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند مال معینی بدهد، مثلاً بگوید:هر کس گمشدهی مرا پیدا کند ده تومان به او میدهم.و به کسی که این قرار را میگذارد (جاعل) و به کسی که کار را انجام میدهد (عامل) میگویند و فرق بین جعاله و این که کسی را برای کاری اجیر کنند اینست که در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده، اجرت را به او بدهکار میشود، ولی در جعاله عامل میتواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهکار نمیشود.
- [آیت الله سیستانی] جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند مالی بدهد ، مثلاً بگوید هر کس گمشده مرا پیدا کند ده تومان به او میدهم . و به کسی که این قرار را میگذارد (جاعل) و به کسی که کار را انجام میدهد (عامل) میگویند . و میان جعاله و اجاره از جهاتی فرق است ، از آن جمله این است که در اجاره بعد از قرار داد ، اجیر باید عمل را انجام دهد ، و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را به او بدهکار میشود ، ولی در جعاله اگر چه عامل شخص معیّن باشد میتواند مشغول عمل نشود ، و تا عمل را انجام ندهد ، جاعل بدهکار نمیشود .
- [آیت الله علوی گرگانی] جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند، مال معیّنی بدهد مثلاً بگوید هرکس گمشده مرا پیدا کند، ده تومان به او میدهم و به کسی که این قرار را میگذارد جاعل و به کسی که کار را انجام میدهد عامل میگویند وفرق بین جعاله واین که کسی را برای کاری اجیر کنند، این است که در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را بدهکار میشود، ولی در جعاله عامل میتواند مشغول عمل نشود وتا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهکار نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] جعاله) آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند مال معیّنی بدهد، مثلاً بگوید: هر کس گمشده مرا پیدا کند، ده هزار تومان به او میدهم و به کسی که به این امر ملتزم میشود (جاعل) و به کسی که کار را انجام میدهد (عامل) میگویند. و فرق بین جعاله و اجاره این است که در اجاره بعد از بستن قرارداد، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را به او بدهکار میشود، ولی در جعاله اگر چه عامل شخص معیّنی باشد میتواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهکار نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] (جعاله) یعنی انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند، مال معیّنی بدهد؛ مثلاً بگوید: (هر کس گمشده مرا پیدا کند صد تومان به او میدهم). به کسی که این قرار را میگذارد (جاعل) و به کسی که کار را انجام میدهد (عامل) میگویند و فرق بین جعاله و اجاره اشخاص این است که در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را به او بدهکار میشود، ولی در جعاله عامل میتواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام نداده، جاعل بدهکار نمیشود.
- [آیت الله خوئی] جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند مال معینی بدهد مثلًا بگوید هر کس گمشدة مرا پیدا کند، ده تومان به او میدهم و به کسی که این قرار را میگذارد (جاعل) و به کسی که کار را انجام میدهد (عامل) میگویند. و فرق بین جعاله و اجاره این است که در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده اجرت را به او بدهکار میشود، ولی در جعاله اگرچه عامل شخص معین باشد میتواند مشغول عمل نشود، و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهکار نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وضو میگیرد، مستحب است هنگامی که نگاهش به آب میافتد، بگوید: (بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُورا ولَمْ یَجْعَلْهُ نَجِسا) یعنی: (با نام خدا آغاز میکنم و با کمک از او وضو میگیرم، همه حمد و سپاس از آنِ خدایی است که آب را پاکیزه قرار داده و آن را نجس قرار نداده است) و هنگامی که پیش از وضو دست خود را میشوید، بگوید: (أَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ) یعنی: (خدایا مرا از توبهکنندگان و پاکشوندگان قرار بده) و در وقت مضمضه کردن (یعنی آب در دهان گرداندن) بگوید: (أَللّهُمَّ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ أَلْقاکَ وَأَطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ) یعنی: (خدایا روزی که با تو دیدار میکنم، دلیلم را به من تلقین کن و زبانم را به یاد خود بگشا) و در وقت استنشاق (یعنی آب در بینی کردن) بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الجَنَّةِ وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشُمُّ ریحَهَا وَرَوْحَها وَطیبَها) یعنی: (خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان، و از کسانی قرارم ده که نسیم و عطر بهشت را میبویند) و در هنگام شستن صورت بگوید: (أَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ) یعنی: (خدایا رویم را در آن روز که چهرهها سیاه میگردند سپید گردان، و در آن روزی که چهرهها سپید میشوند، رویم را سیاه مگردان) و در وقت شستن دست راست بخواند: (أَللّهُمَّ أَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَالْخُلْدَ فی الْجِنَانِ بِیَساری وَحاسِبْنی حِسابَا یَسیرا) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست راستم بده، و جاودانی در بهشت را به دست چپم، و حساب مرا آسان فرما) و هنگام شستن دست چپ بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُعْطِنی کِتابی بِشِمالی وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْری ولا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلی عُنُقی، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده، و دستم را به گردنم مبند، و من از پارههای آتش سوزان جهنم به تو پناه میبرم) و هنگامی که سر را مسح میکند، بگوید: (أَللّهُمَ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَعَفْوِکَ) یعنی: (خدایا مرا با رحمت و برکتها و بخشایش خود در بر گیر) و در وقت مسح پا بخواند: (أَللّهُمَ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الأَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیکَ عَنّی یَا ذَا الْجَلالِ وَالإکْرامِ) یعنی: (خدایا آن روز که گامها بر صراط میلغزند، گام مرا ثابت و استوار بدار، و کوششم را در آنچه از من خرسند میشوی قرار ده، ای دارنده شکوه و بزرگواری).