اگر منظور از صحبت در مورد ازدواج آن است که در صدد شناخت همدیگر هستید تا بعد از آن، در مورد ازدواج و یا عدم آن تصمیم بگیرید، در این صورت قبل از صحبت رو در روی و مستقیم، باید در صدد کسب آگاهی‌های دیگر برآیید و در مرحله پایانی و تکمیلی اطلاعات به گفت وگوی مستقیم اقدام کنید. البته با حضور و قضاوت دیگران چون هدف شناخت است، نه ارتباط احساسی و عاطفی. بی تردید اگر قبل از آگاهی از اصالت خانوادگی، میزان اعتقاد فردی و خانوادگی شناخت خصایص جسمی و روانی (سابقه‌های بیماری خانوادگی و)، به سراغ شناخت خصایص شخصیتی و فردی فرد مورد نظر بروید، در محیطی که محبت و احساس الفت موج می‌زند به گفت وگو بپردازید- چه بخواهید چه نخواهید- به ازدواج منتهی می‌شوید چرا که ریسمان مودت و عشق را نمی‌توان بعد از این ارتباط و گفت وگو گسست اما عشقی کور و بیگانه با تعقل و تفکر که ثمره ای جز سردرگمی ندارد. گفت وگوی شناختی، صحبتی است که به منظور شناخت دختر و پسر از یکدیگر صورت می‌گیرد تا بر اساس شناخت و آگاهی به دست آمده، در مورد بنا کردن یا بنانکردن زندگی مشترک تصمیم گرفته شود. این گفت وگو با رعایت شرایط زیر می‌تواند به هدف خود دست یابد وگرنه در صورت تخلف نه تنها هدف خود را تامین نمی کند بلکه رهزن دختر و پسر نیز خواهد شد: شرایط گفت و گوی شناختی 1. در این گفت وگو جز پیام شناختی، پیام دیگری مبادله نمی‌شود (همانند پیام‌های احساسی و عاطفی) 2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پیش تدارک شده تعیین‌گردد. 3. گفت وگوها از محورهای تعیین شده تخطی نمی‌کنند. 4. موضوع گفت وگو به صورت کلی قبل از جلسه به اطلاع طرف مقابل رسانده می‌شود. 5. مدت گفت وگوها کوتاه است. 6. برخی گفته‌ها یادداشت شده و محور تفکر بعدی و تصمیم گیری قرار می‌گیرد. 7. در این گفت وگو حضور فرد ثالث- که نقش ناظر بر محتوا را داشته و نکات مبهم و مجهول را گوشزد می‌کند- ضروری است (یک نفر از طرف دختر و یک نفر از طرف پسر). 8. دقت شود که محور سخن شناخت یکدیگر است آن هم شناخت از میزان سواد و سطح اطلاعات یکدیگر، اطلاع از نو ع نگرش همدیگر، شناخت از میزان پایبندی به ارزش‌های پذیرفته شده و نوع ارزش ها مورد قبول یکدیگر پس باید بعد از جلسه به این سخنان پاسخ داده شود. 9. از تعریف و تمجید مکرر یکدیگر- که روحیه پرسشگر و دقت نظر را از بین می‌برد- اجتناب شود. 10. از پاسخ‌های کلی و شناخت‌های اجمالی و ابهام آلود پرهیز گردد. پرسمان
اگر منظور از صحبت در مورد ازدواج آن است که در صدد شناخت همدیگر هستید تا بعد از آن، در مورد ازدواج و یا عدم آن تصمیم بگیرید، در این صورت قبل از صحبت رو در روی و مستقیم، باید در صدد کسب آگاهیهای دیگر برآیید و در مرحله پایانی و تکمیلی اطلاعات به گفت وگوی مستقیم اقدام کنید. البته با حضور و قضاوت دیگران چون هدف شناخت است، نه ارتباط احساسی و عاطفی. بی تردید اگر قبل از آگاهی از اصالت خانوادگی، میزان اعتقاد فردی و خانوادگی شناخت خصایص جسمی و روانی (سابقههای بیماری خانوادگی و)، به سراغ شناخت خصایص شخصیتی و فردی فرد مورد نظر بروید، در محیطی که محبت و احساس الفت موج میزند به گفت وگو بپردازید- چه بخواهید چه نخواهید- به ازدواج منتهی میشوید چرا که ریسمان مودت و عشق را نمیتوان بعد از این ارتباط و گفت وگو گسست اما عشقی کور و بیگانه با تعقل و تفکر که ثمره ای جز سردرگمی ندارد.
گفت وگوی شناختی، صحبتی است که به منظور شناخت دختر و پسر از یکدیگر صورت میگیرد تا بر اساس شناخت و آگاهی به دست آمده، در مورد بنا کردن یا بنانکردن زندگی مشترک تصمیم گرفته شود. این گفت وگو با رعایت شرایط زیر میتواند به هدف خود دست یابد وگرنه در صورت تخلف نه تنها هدف خود را تامین نمی کند بلکه رهزن دختر و پسر نیز خواهد شد:
شرایط گفت و گوی شناختی
1. در این گفت وگو جز پیام شناختی، پیام دیگری مبادله نمیشود (همانند پیامهای احساسی و عاطفی)
2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پیش تدارک شده تعیینگردد.
3. گفت وگوها از محورهای تعیین شده تخطی نمیکنند.
4. موضوع گفت وگو به صورت کلی قبل از جلسه به اطلاع طرف مقابل رسانده میشود.
5. مدت گفت وگوها کوتاه است.
6. برخی گفتهها یادداشت شده و محور تفکر بعدی و تصمیم گیری قرار میگیرد.
7. در این گفت وگو حضور فرد ثالث- که نقش ناظر بر محتوا را داشته و نکات مبهم و مجهول را گوشزد میکند- ضروری است (یک نفر از طرف دختر و یک نفر از طرف پسر).
8. دقت شود که محور سخن شناخت یکدیگر است آن هم شناخت از میزان سواد و سطح اطلاعات یکدیگر، اطلاع از نو ع نگرش همدیگر، شناخت از میزان پایبندی به ارزشهای پذیرفته شده و نوع ارزش ها مورد قبول یکدیگر پس باید بعد از جلسه به این سخنان پاسخ داده شود.
9. از تعریف و تمجید مکرر یکدیگر- که روحیه پرسشگر و دقت نظر را از بین میبرد- اجتناب شود.
10. از پاسخهای کلی و شناختهای اجمالی و ابهام آلود پرهیز گردد.
پرسمان
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر دختر و پسری همدیگر را دوست دارند آیا میتوانند بدون منظور با هم صحبت کنند؟
- [سایر] خواستگاری در محیطی مثل محیط دانشگاه چگونه باید باشد و بزرگتر بودن دختر از پسر چه مشکلی بوجود می آورد؟
- [سایر] ترم اول هستم و تازه با محیط دانشگاه آشنا شده ام. لطفا درباره رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرایط آن برایم توضیح دهید.
- [سایر] آیا دختر و پسر عاقل و بالغ، میتوانند بدون اطلاع خانواده برای ازدواج با هم صحبت کنند و سپس خانواده را مطلع سازند؟
- [سایر] ترم اول هستم و تازه با محیط دانشگاه آشنا شدهام. لطفاً درباره رابطه دختر و پسر در دانشگاه و شرایط آن برایم توضیح دهید.
- [سایر] روابط آزادانهی دختر و پسر برای شناخت همدیگر پیش از ازدواج، چه اشکالی دارد؟
- [سایر] روابط آزادانهی دختر و پسر برای شناخت همدیگر پیش از ازدواج، چه اشکالی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] پسر و دختری چند سال پیش، به احتمال قوی به علت خوردن شیر مادران همدیگر، برادر و خواهر رضاعی شده اند. حال پسر می خواهد با خواهر همان دختر ازدواج کند، آیا این ازدواج جایز است یا خیر؟
- [سایر] چرا برای ازدواج باید به خواستگاری رفت؟ نمی شود در محیط بیرون با هم دوست باشند مدتی بعد پسر به خواستگاری دختر آید؟
- [سایر] وقتی دختر و پسر همدیگر را دوست دارند، مادر پسر به علت بیرون بودن موی دختر اقدام به خواستگاری نمیکند. آیا دعایی برای گشایش وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی دختری را برای پسر خود عقد کند، خودش می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید، همچنین اگر اول خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده می تواند آن دختر را برای پسر خود بگیرد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پدر و جدّ پدری میتوانند در صورتی که مفسده نداشته باشد برای پسر یا دختر نابالغ یا دیوانه خود ازدواج کنند و در اینجا فرقی نیست که دیوانه با حال دیوانگی بالغ شده باشد، یا پس از بالغ شدن دیوانه شده باشد و بعد از آن که دختر بالغ شد نمیتواند ازدواجی را که برای او کردهاند بهم بزند و اگر پسر بالغ شد بنا بر احتیاط واجب اجازه وی رعایت شود، مخصوصاً اگر عقد را جدّ انجام داده باشد، بنابراین در صورت عدم اجازه پسر، او را شوهر آن دختر بحساب نیاورند و دختر هم تا طلاق صورت نگرفته، با دیگری ازدواج نکند.
- [آیت الله سیستانی] پدر و جدّ پدری میتوانند ، برای فرزند پسر ، یا دختر نابالغ ، یا دیوانه خود که با حال دیوانگی بالغ شده است را به ازدواج دیگری در آورند ، و بعد از آنکه طفل بالغ شد ، یا دیوانه عاقل گردید ، اگر ازدواجی که برای او کردهاند مفسدهای داشته ، میتواند آن را امضا ، یا رد نماید ، و اگر مفسدهای نداشته ، چنانچه پسر یا دختر نابالغ عقد ازدواج خود را بهم بزنند بنابر احتیاط واجب یا باید طلاق دهند ، یا عقد را دوباره بخوانند .
- [آیت الله اردبیلی] اگر میّت فرزند نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میّت را میبرد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میّت را میبرد؛ مثلاً اگر میّت (یک پسر) از دختر خود و( یک دختر) از پسر خود داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن انسان ، از شوهر سابقش دختری داشته باشد ؛ انسان می تواند آن دختر را برای پسر خود که از آن زن نیست ، عقد کند و همچنین اگر زن انسان از شوهر سابقش پسری داشته باشد انسان می تواند دختر خود را که از آن زن نیست به ازدواج آن پسر در بیاورد . و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد کند می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میّت را میبرد ونوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میّت را میبرد مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ویک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر ودو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود، و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند؛ یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [امام خمینی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد مثلًا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوهی پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوهی دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زن و شوهر در صورتی که ازدواج دایم نموده باشند از همدیگر ارث میبرند و اگر ازدواج موقت کرده باشند و لو مدت آن طولانی باشد از همدیگر ارث نمی برند.