این که گفته اند: ((القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله)) به معنای آن نیست که هیچ کس و هیچ چیز دیگر غیر خدا را دوست نداشته باشیم. بلکه حقیقت این سخن گران مایه آن است که قلب انسان مومن و موحد حقیقی کانون عشق به خداست و از همین رو مرکز عواطف او را خدا تشکیل می دهد و علایق او موحدانه و خدا محور ((Theocentric )) می شود. نتیجه آن این است که حب و بغض او در هرچیز در راستای حب و بغض الهی قرار می گیرد. پس هرچه و هرکه را خدا دوست دارد می پسندد. مثلا پدر و مادر را دوست دارد برای خدا به استاد خویش احترام می گذارد زیرا دستور خداست و از آن چه خداوند بیزار است دوری می گزیند و آنها را دشمن می دارد فلذا هیچگاه با مومنین کینه ورزی و با دشمنان دین عشق ورزی نمی کند. بنابراین دوستی هایی که شما برشمردید همه درطول عشق به خدا قابل تبیین اند.
در حدیث آمده است: بالاترین درجه تقوا این است که در قلب انسان به جز خدا کسی نباشد. با توجه به این حدیث آیا دوست داشتن دیگران اشکال دارد؟
این که گفته اند: ((القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله)) به معنای آن نیست که هیچ کس و هیچ چیز دیگر غیر خدا را دوست نداشته باشیم. بلکه حقیقت این سخن گران مایه آن است که قلب انسان مومن و موحد حقیقی کانون عشق به خداست و از همین رو مرکز عواطف او را خدا تشکیل می دهد و علایق او موحدانه و خدا محور ((Theocentric )) می شود. نتیجه آن این است که حب و بغض او در هرچیز در راستای حب و بغض الهی قرار می گیرد. پس هرچه و هرکه را خدا دوست دارد می پسندد. مثلا پدر و مادر را دوست دارد برای خدا به استاد خویش احترام می گذارد زیرا دستور خداست و از آن چه خداوند بیزار است دوری می گزیند و آنها را دشمن می دارد فلذا هیچگاه با مومنین کینه ورزی و با دشمنان دین عشق ورزی نمی کند. بنابراین دوستی هایی که شما برشمردید همه درطول عشق به خدا قابل تبیین اند.
- [سایر] منظور از نوسانات قلب چیست؟ که در حدیث آمده است: (دل انسان، مثل گنجشک هفت بار در روز تغییر میکند).
- [سایر] نهایت درجه تکامل انسان چیست؟ آیا اینکه میگویند انسان بدون حد یقف است، در عین خدا سیر میکند و چون خدا حدی ندارد، پس سیر و تکامل او نیز حدی ندارد و دائماً در رشد است، صحیح است یا خیر؟
- [سایر] 1. مرتبه و درجه متن صریح آیات قرآن در برابر روایات معتبر چگونه است؟ آیا همسانند؟ 3. آنچه خداوند در قرآن به صراحت ذکر فرموده و آنچه حداقل به صراحت بیان نشده، چه فرقی با هم دارند؟ آیا نشان دهنده درجه اهمیت است یا خیر؟
- [سایر] آیا می توان با توجه به اشکال در سند حدیث " اما الحوادث الواقعة" و عیوب دیگر به مضمون آن پایبند بود؟
- [سایر] سلام.جوابی که به maral az hamedan دادید مثل خنجر در قلب انسان فرو میرود و دوست داران شما را عمیقا نا راحت میکند....از اینکه انسانهأیی تا این حد از روابط اجتماعی و فرهنگی به دور هستند ادم غصه میخورد ،شما جواب را پاک کنید من دعا میکنم خدا به این خانوم درک و ادب معاشرت عطا کند
- [سایر] آیا حدیث (من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته...) صحیح است و آیا خدا میتواند عاشق شود؟! چرا خداوند به انسان فرمود من بهای تو هستم؟
- [سایر] با توجه به بسیط بودن خدا، در رابطه با دمیده شدن روح در انسان، توضیح دهید.
- [آیت الله بهجت] پوشیدن کفش های صدادار برای خانم ها اگر به قصد جلب توجه نامحرم نباشد، آیا اشکال دارد؟
- [سایر] روایتی به این مضمون شنیدم که (وقتی خداوند بندهای را دوست بدارد، به جبرئیل میگوید که من فلان بنده را دوست دارم، پس تو هم او را دوست بدار. پس جبرئیل او را دوست میدارد. و بعد جبرئیل در آسمانها و زمین ندا میدهد که خدا فلان بنده را دوست میدارد، پس شما نیز او را دوست بدارید. در نتیجه تمام موجودات آن بنده را دوست خواهند داشت). آیا این روایت در مجامع روایی شیعه آمده است؟ لطفاً آدرس آن را ذکر فرمایید. همچنین از نظر سند و اعتبار در چه مرتبه است؟
- [سایر] با توجه به تاکید اسلام به استفاده کم حتی از مباحها از دنیا چطور می توان این حدیث را که پیامبر(ص) زنان وعمل جماع را بسیار دوست می داشتند و به آن اقدام می کردند را جمع کرد.
- [آیت الله بهجت] انسان باید نماز را به نیّت قُربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بهجا آورد و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید که (چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قُربةًالیاللّه)، بلکه همینقدر که انگیز? انسان از این کار، نماز خواندن برای خدا باشد در تحقّق نیّت کافی است. ولی بهتر و افضل این است که نیّت نماز را از قلب خود بگذراند، مگر اینکه نزدیک به حدّ وسوسه برسد.
- [آیت الله مظاهری] نیّت یعنی توجّه به عمل برای اطاعت فرمان خدا، و لازم نیست انسان نیّت را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذارند، بلکه همین قدر که برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد کافی است و برای آنکه یقین کند تمام این مدّت را روزه بوده، باید مقداری پیش از اذان صبح و مقداری هم بعد از مغرب از انجام کاری که روزه را باطل میکند خودداری نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان باید نماز را به نیت قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد، و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید که چهار رکعت نماز ظهر می خوانم قربة الی الله.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان باید نماز را به نیت قربت؛ یعنی برای انجام دادن فرمان خداوند عالم به جا آورد و لازم نیست نیت را از قلب خود بگذراند یا مثلا به زبان بگوید: چهار رکعت نماز ظهر می خوانم قربه الی اللّه.
- [آیت الله سیستانی] انسان باید نماز را به نیّت قربت یعنی برای تذلّل و کرنش در پیشگاه خداوند عالم بجا آورد ، و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند ، یا مثلاً به زبان بگوید : چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربةً إلی اللّه .
- [آیت الله اردبیلی] انسان باید نماز را به نیّت قربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند بجا آورد و لازم نیست نیّت را از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید که چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربةً إلی اللّه.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید نماز را به نیت قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد و لازم نیست نیت را از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید:که چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قُربَة اِلی الله.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید نماز را به نیت قربت؛ یعنی فقط برای خداوند عالم به جا آورد و لازم نیست نیت را از قلب بگذراند، یا به زبان مثلاً بگوید که چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربةً الی اللَّه.
- [آیت الله نوری همدانی] انسان باید نماز را به نیت قربت ، یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد و لازم نیست نیت ا از قلب خود بگذراند یا مثلاً به زبان بگوید که چهار رکعت نماز ظهر می خوانم ، قربهً الی الله
- [آیت الله خوئی] انسان باید نماز را به نیت قربت یعنی برای انجام دادن فرمان خداوند عالم بهجا آورد، و لازم نیست نیت را از قلب خود بگذراند، یا مثلًا به زبان بگوید چهار رکعت نماز ظهر میخوانم قربه الی الله.