در این روایت دو نفر یعنی محمد بن محمد و اسحاق بن یعقوب برای ما ناشناخته هستند، ولی درباره محمد بن محمد بن عصام، دو تن از بزرگترین محدثین شیعه (کلینی و شیخ صدوق) به ترتیب استاد و شاگرد وی بوده اند. وی را با توجه به دو قاعده رجالی " ثقه بودن مشایخ اجازات" و " کثرت نقل ثقات از شخصی دلالت بر ثقه بودن او دارد "، می توان جزء ثقات دانست. اسحاق بن یعقوب نیز از مشایخ کلینی است. وی در امر مهمی مانند صدور توقیعات از امام زمان (عج) که بسیار مهمتر از یک روایت عادی است و در آن زمان بسیار مهم و مورد توجه بوده است، به خبر او اعتماد کرده است. علاوه بر این که خود حضرت در این توقیع برای او دعای خیر کرده است، در آخر توقیعی که در کتاب " کمال الدین " آمده است امام زمان (عج)می فرماید: السلام علیک یا اسحاق بن یعقوب و علی من اتبع الهدی"، علاوه بر این که این روایت مورد قبول فقهاء شیعه واقع شده است.
آیا می توان با توجه به اشکال در سند حدیث " اما الحوادث الواقعة" و عیوب دیگر به مضمون آن پایبند بود؟
در این روایت دو نفر یعنی محمد بن محمد و اسحاق بن یعقوب برای ما ناشناخته هستند، ولی درباره محمد بن محمد بن عصام، دو تن از بزرگترین محدثین شیعه (کلینی و شیخ صدوق) به ترتیب استاد و شاگرد وی بوده اند. وی را با توجه به دو قاعده رجالی " ثقه بودن مشایخ اجازات" و " کثرت نقل ثقات از شخصی دلالت بر ثقه بودن او دارد "، می توان جزء ثقات دانست. اسحاق بن یعقوب نیز از مشایخ کلینی است. وی در امر مهمی مانند صدور توقیعات از امام زمان (عج) که بسیار مهمتر از یک روایت عادی است و در آن زمان بسیار مهم و مورد توجه بوده است، به خبر او اعتماد کرده است. علاوه بر این که خود حضرت در این توقیع برای او دعای خیر کرده است، در آخر توقیعی که در کتاب " کمال الدین " آمده است امام زمان (عج)می فرماید: السلام علیک یا اسحاق بن یعقوب و علی من اتبع الهدی"، علاوه بر این که این روایت مورد قبول فقهاء شیعه واقع شده است.
- [سایر] در حدیث (حوادث الواقعه) عبارت (فإنّهم حجّتی علیکم) با توجه به اینکه ضمیر جمع دارد ولی حجت مفرد است، آیا از نظر نحوی ایراد ندارد؟
- [سایر] آیا با توجه به اینکه برخی فقها قائل به پایبند بودن به ولی فقیه نیستند، می توان ولایت او را انکار کرد؟
- [سایر] منبع این حدیث امام علی (ع) را می خواستم: به سخن توجه کن نه به سخنران. آیا در قرآن هم شبیه این مضمون وجود دارد؟
- [سایر] منبع این حدیث کجاست؟ «به سخن توجه کن نه به سخنران». آیا در قرآن هم شبیه این مضمون وجود دارد؟
- [سایر] آیا حدیث با مضمون تار عنکبوت را از خانه ی خود پاک کنید صحت دارد؟
- [سایر] آیا با توجه به اینکه برخی فقها قائل به پایبند بودن به ولی فقیه نیستند میتوان ولایت او را انکار کرد؟
- [سایر] آیا حدیثی به این مضمون داریم که (هدیه، باعث کور شدن چشم قاضی میشود)؟ اگر بله، لطفاً متن حدیث را مرقوم نمایید یا آدرس بدهید.
- [سایر] حدیثی با این مضمون وجود دارد که؛ (اگر زنی در حال حیض از دنیا برود به منزله شهید است)، خواهشمند است حدیث را با ذکر سند توضیح دهید.
- [سایر] آیا روایت یا دعایی به این مضمون داریم که (خدایا، کسی را که عقل دادی، چه چیزی ندادی؛ و کسی را که عقل ندادی، چه چیزی دادی)؟
- [سایر] در حدیث آمده است: بالاترین درجه تقوا این است که در قلب انسان به جز خدا کسی نباشد. با توجه به این حدیث آیا دوست داشتن دیگران اشکال دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] گوشتهایی که از بازار مسلمانان یا از دست شخص مسلمان گرفته شود خرید و فروشش اشکال ندارد، ولی اگر بداند مسلمانی که آن را از دست کافر گرفته یا از بلاد کفّار آورده تحقیق نکرده که حیوانش مطابق دستور شرع ذبح شده یا نه، خرید و فروش آن باطل و حرام است؛ ولی اگر از مسلمانی گرفته که ظاهراً پایبند شرع است و احتمال می دهد تحقیق کرده باشد معامله اش صحیح است؛ و خریدن چرمهایی که از بلاد کفّار می آورند اشکالی ندارد و پاک است، هر چند با آن نمی توان نماز خواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زکات فطره را از جنس معیوب نمی توان داد، ولی اگر جایی باشد که آن جنس خوراک غالب آنها محسوب می شود اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه زن بگوید شوهر ندارم می توان حرف او را قبول کرد به شرط آن که متهم نباشد، اما اگر بگوید یائسه ام قبول ادعای او اشکال دارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد ولی مکروه است هر چند برای فرار از روزه نباشد مگر این که سفر به جهت ضرورتی باشد و یا به مقتضای بعضی از روایات برای حج یا عمره باشد
- [آیت الله مکارم شیرازی] علاوه بر وصیت، تمام معاملات را می توان به وسیله نوشتن و امضا کردن مطابق آنچه امروز معمول است که اسناد را با امضاء تکمیل می کنند انجام داد، ولی در ازدواج و طلاق اکتفا به نوشتن اشکال دارد.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] خرید و فروش خون برای انتفاع حلال جایز است؛ بنابراین خرید و فروش خون برای تزریق به بیمار اشکال ندارد، مگر این که گرفتن خون برای خون دهنده ضرر قابل توجه داشته باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن او یکی از عیوب هفتگانه زیر را دارد، میتواند عقد را به هم بزند: اوّل: دیوانگی. دوم: مرض خُوره. سوم: بَرَص (پیسی). چهارم:کوری. پنجم: شَل بودن به گونهای که معلوم باشد. ششم: اِفضا شده باشد، یعنی راه ادرار و حیض او یکی شده باشد؛ ولی اگر راه حیض و مدفوع او یکی شده باشد، به هم زدن عقد اشکال دارد و باید احتیاط شود. هفتم: آن که گوشت یا استخوان یا غدّهای در فرج او باشد که مانع نزدیکی شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز با جماعت افضل است از نماز فرادی به بیست و چهار درجه و برابر است با بیست و پنج نماز و در بعضی از روایات قریب به این مضمون وارد شده است که رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود کسی که به مسجدی برود به طلب نماز جماعت برای او به هر قدمی هفتاد هزار حسنه است و مثل ان از درجات پس اگر بمیرد و او بر این حال باشد خداوند موکل می کند بر او هفتاد هزار ملک را که به قبر او بروند و بشارت به او بدهند و در تنهایی قبر مونس او باشند و استغفار کنند برای او تا روزی که مبعوث می شود
- [آیت الله سبحانی] خرید و فروش گوشت هایی که از بازار مسلمانان یا از دست شخص مسلمان گرفته شود اشکال ندارد، ولی اگر بداند مسلمانی که آن را از دست کافر گرفته یا از بلاد کفّار آورده تحقیق نکرده که آن حیوان مطابق دستور شرع ذبح شده یا نه، خرید و فروش آن باطل و حرام است ولی اگر از مسلمانی گرفته که ظاهراً پایبند شرع است و احتمال می دهد تحقیق کرده باشد معامله اش صحیح است; اما خریدن چرم هایی که از بلاد کفّار می آورند جایز و پاک است. هر چند نماز با آن صحیح نیست.