چرا کودک کمرو و گوشه گیر می شود؟
گوشه گیری از نظر لغوی به معنای تنهائی,تجرد,در خلوت نشستن و از جمع دوری کردن است .البته هر نوع عزلت و در تنهائیماندن گوشه گیری تلقی نمی شود,چون هر انسانی دوست دارد گاهی تنها باشد .اما گوشه گیری و انزوا زمانی حالت بیماری پیدا میکند که فرد از معاشرت و رویاروئی با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد.از نقطه نظر متخصصان علم روان شناسی کمرویی و انزواطلبی یکی از جدی ترین مشکلات کودکان است. کودک منزوی به سبب رنج ناشی از احساس ناامنی و بی کفایتی در خود یکی از ناشادترین کودکان است و ناچاراً پیوسته به دنیای درون خویش پناه می برد.بنابراین اگر در مورد رفتارغیر اجتماعی این گونه کودکان چاره ای اندیشیده نشود احتمالاً خطرناکترین و مساعدترین وضع را برای ابتلا به اسکیزوفرنی خواهند داشت.موضوعی که اخیراً توجه محققان را به خود جلب کرده ارتباط انزوای دوران کودکی با بیماریهای غیر روانی (جسمی) در بزرگسالی است.طبق گزارش محققان امریکائی که بیش از 1000 کودک را از بدو تولد تا 26 سالگی تحت نظر قرار داده بودند,افرادی که در دوران کودکیشان منزوی و گوشه گیر بودند در بزرگسالی بیش از دیگران دچار بیماریهای قلبی عروقی میشوند.این افراد فاکتور های خطر بیماریهای قلبی عروقی مانند چاقی,فشار خون ,کلسترول بد بالا (LDL) و چربی خون خوب پایین (HDL) را بیش از کودکان عادی داشتند. علائم و نشانه های کودک گوشه گیر انزوا با یک سلسله علایم متعدد و به هم پیوسته همراه است.کودک گوشه گیر چون نمی تواند مشکلاتش را در عالم واقعیت حل کند,به تخیل فرو میرود و به خیالبافی می پردازد.او انسانی بی هدف است که نمی داند برای آینده اش چه طرحی باید بریزد.ازمردم گریزان است و هر تمنا و خواهشی را یک تحمیل تلقی و در برابر آن به شدت مقاومت می کند.از همین روست که مرتب با همه دچار تضاد و کشمکش است اما برای دفاع از حقش اقدام نمیکند چون کناره گیری را بر تلاش ترجیح می دهد. از دیگر نشانه ها می توان به خجالت و سکوت ,احساس محرومیت و ناتوانی از برقراری رابطه با اطرافیان ,به تعویق انداختن انجام کارها و یا از این شاخه به آن شاخه پریدن پریدن ,بی حوصلگی ,کسالت,احساس خستگی مداوم,پوچی,زود رنجی,نگرانی از آینده کمک نخواستن از دیگران هنگام نیاز ,سازش با وضع نامناسب موجود و عدم اعتراض به آن,اجتناب از رقابت ,غیبت از مدرسه و عدم علاقه به درس و مدرسه ,عدم تمرکز حواس ,اختلال در خواب و خوراک ,بی اعتنائی به وقایع اطراف ,بی اعتمادی نسبت به یک تجربه موفقیت امیز در یک فعالیت گروهی اشاره کرد. چه کنیم ؟ همانطور که ذکر شد کودکان منزوی کودکان بسیار سختی هستند چون هم والدین در اغلب موارد نمیدانند که چگونه باید با آنها رفتار کنند و هم خودشان در برقراری ارتباط با اطرافیانشان مشکل دارند. والدین خط مقدم حمایت از کودکان هستند و آنها هستند که تعیین می‌کنند کودکانشان چگونه رشد کنند تا شهروندانی مسوولیت‌پذیر و ممتاز شوند. قبل از هر چیز باید بدانیم که عواملی که باعث به حاشیه رانده شدن کودکان می‌شوند، کدام‌ها هستند؟ یکی از مواردی که به منزوی شدن کودک کمک می کند ,تنها ماندن او به مدت طولانی در خانه است. خصوصیات شخصی، مهارت و پختگی عوامل موثری هستند که آمادگی کودک برای تنها در خانه ماندن را مشخص می‌کنند. بسیاری معتقدند کودکانی که عصرها تنها در خانه می‌مانند، علاوه بر اینکه امکان دارد منزوی شوند,بیشتر در معرض خطر اعتیاد به سیگار، مواد مخدر، مواد الکلی و ابتلاء به اختلالات روانی مانند افسردگی و انحرافات اخلاقی قرار دارند. کودکانی که در طی ساعات هفته بصورتی منزوی درخانه بدون یادگیری به سر می‌برند در مقایسه با کودکانی که مشغول کسب تجربیات غنی هستند ضرر می‌کنند. مساله دیگر مشارکت ندادن کودک در تصمیم گیریها است. والدینی که کودکان را در هیچ کاری دخالت نمیدهند و در هیچ موردی از آنها نظر نمی پرسند کودکانی کمرو و گوشه گیر خواهند داشت.والدین می‌توانند به کودکان کمک کنند اگر از همان دوران کودکی، آنان را تشویق کنند و بتدریج بعضی از رفتارهای آنها را تصحیح نموده و به آنها بگویند هر کسی باید یاد بگیرد یک کار مشخص را به خوبی انجام دهد و بالطبع هر سعی و تلاش کودکان را تشویق نمایند. پدر و مادر باید حساس باشند و خلق و خوی و عکس العمل کودکان را بپزیرند. این کار باعث ایجاد اعتماد به نفس و احساس امنیت در کودکان شده و فرصت و آزادی عمل برای کسب تجربیات جدید را به آنها می‌دهد و همچنین زمینه رضایت مندی کودکان در انجام وظایفشان و جرأت برای انجام دادن کارها را ایجاد می‌نمایند. بدون انتقاد، با کودکان بحث کنند و قبل از آنکه جایگزینی را ارائه دهند نظرات آنها را بپذیرند. والدین باید به کودکان اطمینان بدهند، چنانچه کاری را اشتباه انجام دادند، بدانند که آن فقط یک اشتباه بوده و آنها هوشیارتر از آن هستند که آنرا دوباره تکرار کنند. در این صورت کودکان آمادگی دارند تا هراتفاقی که در فعالیتهای روزانه شان می‌افتد به والدینشان بگویند و در مورد آن صحبت کنند و به این ترتیب عوامل زمینه ساز گوشه گیری مانند ترس از تحقیر و احساس گناه نیز از بین میروند. اگر با فرزندان خود ارتباط برقرار نکنید، احتمال اینکه آنها با بدبینی و احساس نا امنی رشد کنند بسیار زیاد خواهد بود. هنگامی که کودکان غمگین و گوشه گیر به نظر می آیند، این وظیفه شما است که گفتگو را آغاز کنید و به بهترین نحو دلیل ناراحتی او را بپرسید. فرزندان شما به توجه واقعی شما نیاز دارند و باید آنرا حس کنند.
عنوان سوال:

چرا کودک کمرو و گوشه گیر می شود؟


پاسخ:

گوشه گیری از نظر لغوی به معنای تنهائی,تجرد,در خلوت نشستن و از جمع دوری کردن است .البته هر نوع عزلت و در تنهائیماندن گوشه گیری تلقی نمی شود,چون هر انسانی دوست دارد گاهی تنها باشد .اما گوشه گیری و انزوا زمانی حالت بیماری پیدا میکند که فرد از معاشرت و رویاروئی با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد.از نقطه نظر متخصصان علم روان شناسی کمرویی و انزواطلبی یکی از جدی ترین مشکلات کودکان است. کودک منزوی به سبب رنج ناشی از احساس ناامنی و بی کفایتی در خود یکی از ناشادترین کودکان است و ناچاراً پیوسته به دنیای درون خویش پناه می برد.بنابراین اگر در مورد رفتارغیر اجتماعی این گونه کودکان چاره ای اندیشیده نشود احتمالاً خطرناکترین و مساعدترین وضع را برای ابتلا به اسکیزوفرنی خواهند داشت.موضوعی که اخیراً توجه محققان را به خود جلب کرده ارتباط انزوای دوران کودکی با بیماریهای غیر روانی (جسمی) در بزرگسالی است.طبق گزارش محققان امریکائی که بیش از 1000 کودک را از بدو تولد تا 26 سالگی تحت نظر قرار داده بودند,افرادی که در دوران کودکیشان منزوی و گوشه گیر بودند در بزرگسالی بیش از دیگران دچار بیماریهای قلبی عروقی میشوند.این افراد فاکتور های خطر بیماریهای قلبی عروقی مانند چاقی,فشار خون ,کلسترول بد بالا (LDL) و چربی خون خوب پایین (HDL) را بیش از کودکان عادی داشتند.

علائم و نشانه های کودک گوشه گیر


انزوا با یک سلسله علایم متعدد و به هم پیوسته همراه است.کودک گوشه گیر چون نمی تواند مشکلاتش را در عالم واقعیت حل کند,به تخیل فرو میرود و به خیالبافی می پردازد.او انسانی بی هدف است که نمی داند برای آینده اش چه طرحی باید بریزد.ازمردم گریزان است و هر تمنا و خواهشی را یک تحمیل تلقی و در برابر آن به شدت مقاومت می کند.از همین روست که مرتب با همه دچار تضاد و کشمکش است اما برای دفاع از حقش اقدام نمیکند چون کناره گیری را بر تلاش ترجیح می دهد.
از دیگر نشانه ها می توان به خجالت و سکوت ,احساس محرومیت و ناتوانی از برقراری رابطه با اطرافیان ,به تعویق انداختن انجام کارها و یا از این شاخه به آن شاخه پریدن پریدن ,بی حوصلگی ,کسالت,احساس خستگی مداوم,پوچی,زود رنجی,نگرانی از آینده کمک نخواستن از دیگران هنگام نیاز ,سازش با وضع نامناسب موجود و عدم اعتراض به آن,اجتناب از رقابت ,غیبت از مدرسه و عدم علاقه به درس و مدرسه ,عدم تمرکز حواس ,اختلال در خواب و خوراک ,بی اعتنائی به وقایع اطراف ,بی اعتمادی نسبت به یک تجربه موفقیت امیز در یک فعالیت گروهی اشاره کرد.

چه کنیم ؟


همانطور که ذکر شد کودکان منزوی کودکان بسیار سختی هستند چون هم والدین در اغلب موارد نمیدانند که چگونه باید با آنها رفتار کنند و هم خودشان در برقراری ارتباط با اطرافیانشان مشکل دارند. والدین خط مقدم حمایت از کودکان هستند و آنها هستند که تعیین می‌کنند کودکانشان چگونه رشد کنند تا شهروندانی مسوولیت‌پذیر و ممتاز شوند. قبل از هر چیز باید بدانیم که عواملی که باعث به حاشیه رانده شدن کودکان می‌شوند، کدام‌ها هستند؟
یکی از مواردی که به منزوی شدن کودک کمک می کند ,تنها ماندن او به مدت طولانی در خانه است. خصوصیات شخصی، مهارت و پختگی عوامل موثری هستند که آمادگی کودک برای تنها در خانه ماندن را مشخص می‌کنند. بسیاری معتقدند کودکانی که عصرها تنها در خانه می‌مانند، علاوه بر اینکه امکان دارد منزوی شوند,بیشتر در معرض خطر اعتیاد به سیگار، مواد مخدر، مواد الکلی و ابتلاء به اختلالات روانی مانند افسردگی و انحرافات اخلاقی قرار دارند. کودکانی که در طی ساعات هفته بصورتی منزوی درخانه بدون یادگیری به سر می‌برند در مقایسه با کودکانی که مشغول کسب تجربیات غنی هستند ضرر می‌کنند.
مساله دیگر مشارکت ندادن کودک در تصمیم گیریها است. والدینی که کودکان را در هیچ کاری دخالت نمیدهند و در هیچ موردی از آنها نظر نمی پرسند کودکانی کمرو و گوشه گیر خواهند داشت.والدین می‌توانند به کودکان کمک کنند اگر از همان دوران کودکی، آنان را تشویق کنند و بتدریج بعضی از رفتارهای آنها را تصحیح نموده و به آنها بگویند هر کسی باید یاد بگیرد یک کار مشخص را به خوبی انجام دهد و بالطبع هر سعی و تلاش کودکان را تشویق نمایند.
پدر و مادر باید حساس باشند و خلق و خوی و عکس العمل کودکان را بپزیرند. این کار باعث ایجاد اعتماد به نفس و احساس امنیت در کودکان شده و فرصت و آزادی عمل برای کسب تجربیات جدید را به آنها می‌دهد و همچنین زمینه رضایت مندی کودکان در انجام وظایفشان و جرأت برای انجام دادن کارها را ایجاد می‌نمایند.
بدون انتقاد، با کودکان بحث کنند و قبل از آنکه جایگزینی را ارائه دهند نظرات آنها را بپذیرند.
والدین باید به کودکان اطمینان بدهند، چنانچه کاری را اشتباه انجام دادند، بدانند که آن فقط یک اشتباه بوده و آنها هوشیارتر از آن هستند که آنرا دوباره تکرار کنند. در این صورت کودکان آمادگی دارند تا هراتفاقی که در فعالیتهای روزانه شان می‌افتد به والدینشان بگویند و در مورد آن صحبت کنند و به این ترتیب عوامل زمینه ساز گوشه گیری مانند ترس از تحقیر و احساس گناه نیز از بین میروند.
اگر با فرزندان خود ارتباط برقرار نکنید، احتمال اینکه آنها با بدبینی و احساس نا امنی رشد کنند بسیار زیاد خواهد بود. هنگامی که کودکان غمگین و گوشه گیر به نظر می آیند، این وظیفه شما است که گفتگو را آغاز کنید و به بهترین نحو دلیل ناراحتی او را بپرسید. فرزندان شما به توجه واقعی شما نیاز دارند و باید آنرا حس کنند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین