بعضی از پدر و مادرها از روی محبت و علاقه به کودکان خود، همه خواسته های آن ها را بدون چون و چرا و به هر قیمتی که شده برآورده می کنند و هر چه آن ها خواستند برایشان فراهم می سازند و معتقدند کودک هر چه می خواهد باید در اختیارش قرار داد و نباید اجازه داد او ناراحت شود و احساس کمبود کند. درحالیکه "نه گفتن" به کودک و ایجاد مانع در برابر بعضی از خواسته های او حتی با داشتن توان مالی و القای این احساس که هر چه را بخواهی نمی توانی داشته باشی، لازم و ضروری به نظر می رسد؛ زیرا کودکانی که همه خواسته های آن ها برآورده می شود در آینده طاقت هیچ گونه کمبودی را در زندگی ندارند در برابر مشکلات و سختی های زندگی مقاوم و صبور نیستند و افرادی پر توقع و ضعیف النفس خواهند بود. پدر و مادر خوب، پدر و مادر هایی نیستند که به تمامی خواسته های فرزند خود پاسخ "آری" می دهند. به همان میزان که پاسخ ندادن و بی توجهی به نیازهای اساسی و منطقی کودک آسیب های روانی فراوانی به کودک و شخصیت او وارد می کند، برآوردن همه خواسته های کودک نیز برای او در آینده مسائل زیادی را ایجاد می کند. کودک باید طوری تربیت شودکه آمادگی رویارویی با فراز و نشیب های روزگار را داشته باشد، او باید بیاموزد همیشه نمی تواند به هر آن چه که می خواهد دست یابد. او باید بداند که زندگی، خوشی و ناخوشی دارد. کسی که همیشه منتظر خوشی است، ناخوشی برایش بسیار سنگین تمام می شود. کودکی که تمام خواسته هایش تمام و کمال اجرا می شوند، وقتی با یک مانع جدی برخورد می کند که او را از رسیدن به خواسته هایش دور یا محروم می نماید، ممکن است عکس العمل مناسب و به هنجار نداشته باشد. در این وضعیت او به دنبال کسی می گردد که نقش پدر و مادر را برایش ایفا کند. قطعاً چنین شخصی در زندگی اجتماعی و زناشویی، شخصیت قدرتمند و منطقی نخواهد داشت. او طعم تلاش و پشتکار برای رسیدن به اهدافش را نچشیده و آن را تجربه نکرده و پدر و مادر هرگز زمینه کوشش و استقامت و صبر در راه رسیدن به هدف را برای او ایجاد نکرده اند. آیا پدری که با افتخار می گوید در طول زندگی هیچ گاه به دخترش "نه" نگفته است و یا مادری که با کمال خرسندی اعلام می دارد هرگز اجازه نداده فرزندش در زندگی احساس کمبود کند، راه تربیتی درستی را پیموده اند. مسلماً کسی که برای بدست آوردن خواسته هایش حتی صبر کردن را نیاموخته، ارزش بسیاری از داشته های خود را نمی داند و از همه بدتر این که، بسیاری از توانایی هایش به ظهور نمی رسد و در واقع رشد روانی اجتماعی او آسیب جدی می بیند. چشیدن ناکامی و تأخیر در رسیدن به بعضی خواسته ها باعث می شود شخصیت کودک به خوبی شکل گیرد و در نوجوانی و جوانی و بزرگسالی، فردی منطقی و قدرتمند باشد.[1] بنابر این ایجاد تعادل در برآوردن خواسته های کودک و عدم افراط و تفریط از طرف پدر و مادر بسیار مهم و ضروری می باشد. شاید بتوان این نکته تربیتی را از روایات ائمه معصومین علیهم السلام برداشت نمود. امام محمد باقر علیه السلام در حدیثی می فرمایند: (شرّ الآباء من دعاه البّر الی الافراط...)[2] بدترین والدین کسانی هستند که نیکی کردن آن ها را به زیاده روی وا دارد. واضح است از مصادیق افراط در نیکوکاری و مهربانی، برآوردن همه خواسته های کودک می باشد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 نسیم مهر پرسش و پاسخ تربیت کودک ونوجوان، حسین دهنوی، قم، نشر خادم الرضا علیه السلام . 2 تربیت کودک بدون کتک زدن یا لوس کردن، الیزابت کرری، ترجمه ن. پارسا. پی نوشتها: [1]. مجموع مطالب اقتباس از: سایت همشهری آنلاین www.hamshahrionline.ir 17 دی 1386 مقاله نه گفتن به بچه ها، محمود هندی پور. [2]. محمدی ری شهری، حکمت نامه کودک، انتشارات دارالحدیث، 1385. منبع: اندیشه قم
آیا همه خواسته های کودک را با توجه به وسایل چشم گیر امروز و عدم توانایی مالی باید بر آورده کرد؟
بعضی از پدر و مادرها از روی محبت و علاقه به کودکان خود، همه خواسته های آن ها را بدون چون و چرا و به هر قیمتی که شده برآورده می کنند و هر چه آن ها خواستند برایشان فراهم می سازند و معتقدند کودک هر چه می خواهد باید در اختیارش قرار داد و نباید اجازه داد او ناراحت شود و احساس کمبود کند. درحالیکه "نه گفتن" به کودک و ایجاد مانع در برابر بعضی از خواسته های او حتی با داشتن توان مالی و القای این احساس که هر چه را بخواهی نمی توانی داشته باشی، لازم و ضروری به نظر می رسد؛ زیرا کودکانی که همه خواسته های آن ها برآورده می شود در آینده طاقت هیچ گونه کمبودی را در زندگی ندارند در برابر مشکلات و سختی های زندگی مقاوم و صبور نیستند و افرادی پر توقع و ضعیف النفس خواهند بود. پدر و مادر خوب، پدر و مادر هایی نیستند که به تمامی خواسته های فرزند خود پاسخ "آری" می دهند. به همان میزان که پاسخ ندادن و بی توجهی به نیازهای اساسی و منطقی کودک آسیب های روانی فراوانی به کودک و شخصیت او وارد می کند، برآوردن همه خواسته های کودک نیز برای او در آینده مسائل زیادی را ایجاد می کند.
کودک باید طوری تربیت شودکه آمادگی رویارویی با فراز و نشیب های روزگار را داشته باشد، او باید بیاموزد همیشه نمی تواند به هر آن چه که می خواهد دست یابد. او باید بداند که زندگی، خوشی و ناخوشی دارد. کسی که همیشه منتظر خوشی است، ناخوشی برایش بسیار سنگین تمام می شود.
کودکی که تمام خواسته هایش تمام و کمال اجرا می شوند، وقتی با یک مانع جدی برخورد می کند که او را از رسیدن به خواسته هایش دور یا محروم می نماید، ممکن است عکس العمل مناسب و به هنجار نداشته باشد. در این وضعیت او به دنبال کسی می گردد که نقش پدر و مادر را برایش ایفا کند. قطعاً چنین شخصی در زندگی اجتماعی و زناشویی، شخصیت قدرتمند و منطقی نخواهد داشت. او طعم تلاش و پشتکار برای رسیدن به اهدافش را نچشیده و آن را تجربه نکرده و پدر و مادر هرگز زمینه کوشش و استقامت و صبر در راه رسیدن به هدف را برای او ایجاد نکرده اند.
آیا پدری که با افتخار می گوید در طول زندگی هیچ گاه به دخترش "نه" نگفته است و یا مادری که با کمال خرسندی اعلام می دارد هرگز اجازه نداده فرزندش در زندگی احساس کمبود کند، راه تربیتی درستی را پیموده اند.
مسلماً کسی که برای بدست آوردن خواسته هایش حتی صبر کردن را نیاموخته، ارزش بسیاری از داشته های خود را نمی داند و از همه بدتر این که، بسیاری از توانایی هایش به ظهور نمی رسد و در واقع رشد روانی اجتماعی او آسیب جدی می بیند. چشیدن ناکامی و تأخیر در رسیدن به بعضی خواسته ها باعث می شود شخصیت کودک به خوبی شکل گیرد و در نوجوانی و جوانی و بزرگسالی، فردی منطقی و قدرتمند باشد.[1]
بنابر این ایجاد تعادل در برآوردن خواسته های کودک و عدم افراط و تفریط از طرف پدر و مادر بسیار مهم و ضروری می باشد. شاید بتوان این نکته تربیتی را از روایات ائمه معصومین علیهم السلام برداشت نمود. امام محمد باقر علیه السلام در حدیثی می فرمایند: (شرّ الآباء من دعاه البّر الی الافراط...)[2] بدترین والدین کسانی هستند که نیکی کردن آن ها را به زیاده روی وا دارد. واضح است از مصادیق افراط در نیکوکاری و مهربانی، برآوردن همه خواسته های کودک می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 نسیم مهر پرسش و پاسخ تربیت کودک ونوجوان، حسین دهنوی، قم، نشر خادم الرضا علیه السلام .
2 تربیت کودک بدون کتک زدن یا لوس کردن، الیزابت کرری، ترجمه ن. پارسا.
پی نوشتها:
[1]. مجموع مطالب اقتباس از: سایت همشهری آنلاین www.hamshahrionline.ir 17 دی 1386 مقاله نه گفتن به بچه ها، محمود هندی پور.
[2]. محمدی ری شهری، حکمت نامه کودک، انتشارات دارالحدیث، 1385.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا کودک کمرو و گوشه گیر میشود؟
- [سایر] چرا کودک کمرو و گوشه گیر می شود؟
- [آیت الله اردبیلی] من با توجه به بیماری (نقص سیستم ایمنی و دفاعی بدن) و نداشتن بینایی از ناحیه یک چشم متاسفانه توانایی روزه گرفتن را ندارم، آیا باید فدیه پرداخت کنم؟ و مبلغ فدیه بابت هر روز چقدر است؟
- [سایر] آیا رؤیت ماه به وسیله چشم مسلح و تلسکوپها و وسایل نجومی، اعتبار دارد؟
- [سایر] پس از تولد کودک، به چه نکاتی باید توجه کرد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] شخصی دائم العمر مریض است و توانائی روزه گرفتن ندارد ، همچنین توانائی مالی برای پرداخت فطریّه و کفّاره نیز ندارد ، وظیفه این شخص چیست؟
- [سایر] آیا ارزش معنوی صدقه، متناسب با توانایی مالی فرد سنجیده میشود؟
- [سایر] پس از تولد کودک، به چه نکاتی باید توجه کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کودکی در هنگام بازی چاقوی میوه خوری را پرتاب، و به چشم کودک دیگر خورده و آن را نابینا کرده است. در این میان والدین کودک هیچ دخالت و تقصیری نداشته اند، مستدعی است حکم آن را بیان فرمایید:
- [سایر] آیا لازم است کودک 7 ساله را از وضعیت نامطلوب مالی پدر آگاه کنیم؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر ادامه جهاد نیاز به به کمکهای مادی داشته باشد، بر همه کسانی که تمکّن مالی دارند واجب است به قدر توانایی کمک نمایند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] دیوانه و مُفَلَّس (یعنی کسی که به جهت مطالبه طلبکاران از طرف حاکم شرع از تصرّف در مال خود ممنوع است) و سفیه (یعنی کسی که توانایی شناخت وی نسبت به ارزش امور مالی کمتر از نوع مردم است)، نمیتوانند در مال خود تصرّف نمایند، ولی اگر سفیه با اذن یا اجازه ولیّ تصرّف مالی کند صحیح است، همچنین تصرّف مالی مفلّس با اذن یا اجازه طلبکاران صحیح میباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه شخص مستطیع حج به جا نیاورد سپس توانایی جسمانی را از دست بدهد، بطوری که نا امید باشد از این که خودش حج را به جا آورد، باید شخص دیگری را از طرف خود به حج بفرستد، اما هرگاه کسی قدرت مالی پیدا کند ولی بر اثر پیری یا بیماری، توانایی نداشته باشد، حج بر او واجب نیست، ولی احتیاط مستحب این است که اجیر بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قسم کسی شرعاً اعتبار دارد که: 1 بالغ باشد. 2 عاقل باشد. 3 با اختیار و قصد باشد. 4 اگر نسبت به امور مالی قسم می خورد سفیه و مفلس نباشد. بنابراین قسم کودک یا دیوانه یا کسی که مجبور است قسم بخورد یا از فرط عصبانیت نمی فهمد چه می گوید اعتباری ندارد و همین طور قسم کسی که سفیه یا ورشکسته است و حاکم شرع او را از تصرفات مالی منع کرده اعتباری ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند. چه شوهر توانائی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. مگر این که ناتوانی مالی شوهر قرینه باشد که پرداخت مهر (عندالاستطاعه) خواهد بود. ازدواج موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند. چه شوهر توانائی دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد. مگر این که ناتوانی مالی شوهر قرینه باشد که پرداخت مهر (عندالاستطاعه) خواهد بود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدهکار گروگانی نپرداخته و غیر از خانه مسکونی اش و وسایل ضروری خانه مال دیگری نداشته باشد، طلبکار نمی تواند طلب خود را از او بخواهد، بلکه باید مهلت بدهد، ولی اگر مالی را که گرو گذاشته، طلبکار می تواند آن را بفروشد و طلب خود را بردارد (حتّی اگر جزء مستثنیات دین باشد).
- [آیت الله مکارم شیرازی] 42 تعزیر منحصر به شلاق زدن نیست، بلکه جریمه های مالی و زندان و حتی معرفی خطا کار در وسایل ارتباط جمعی و یا انواع مختلف توبیخ را نیز شامل می شود (البته انتخاب هر یک از این امور بسته به نظر حاکم شرع و چگونگی جرم و خصوصیات مجرم و سایر امور مربوطه است).
- [آیت الله سیستانی] برداشتن بخشی از بدن انسان زنده برای پیوند زدن در صورتی که قطع آن زیان مهمی داشته باشد مانند چشم و دست و امثال آنها جایز نیست، ولی اگر زیان مهمی نداشته باشد مانند قطعهای از پوست یا نخاع یا یک کلیه در صورت سالم بودن کلیه دیگر با فرض رضایت صاحبش جایز است اگر کودک یا دیوانه نباشد وگرنه به هیچوجه جایز نیست و هرگاه قطع آن جایز بود گرفتن پولی به ازای آن نیز جایز است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که خمس یا زکات بدهکار است و کفّاره و نذر و مانند اینها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند، همه آنها را بدهد، اگر مالی که خمس یا زکات آن واجب شده، از بین نرفته باشد، باید خمس و زکات را بدهد و اگر از بین رفته باشد، هر مقداری از اینها را که میتواند میدهد و در چگونگی ادا کردن، اختیار دارد میتواند تمامی توانایی خود را در پرداخت یکی از موارد فوق صرف کند و میتواند از هر یک از آنها، مقداری را ادا کند و بهتر است توانایی خود را در موارد فوق تقسیم کند.