شرایط ضمن عقد چیست؟
با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام موارد مذکور در پست قبل بعنوان شرایط ضمن عقد در سند ازدواج گنجانده شد . نکته قابل توجه این است که این 12 شرط تماماً ححقوق زن را مورد تاکید قرار داده است و هیچکدام از آنها هیچ حقی از مرد را در بر ندارد طبق تعریفهای قبلی که نسبت به قانون مدنی انجام شد خود قانون مدنی هیچ قدرت اجرایی خاصی برای اعاده حقوق مردان ندارد و بهترین راه برای مردان زمانی که در زندگی مشکل پیدا کردند و زن خود را نتوانستند در مسیر سالم و بدون مشکل زندگی حفظ کنند صرفاً طلاق میباشد حتی مشاهدات مکرر من نشان داده که بیماریهای صعب العلاج زنها هم کمترین حقی در دادگاهها به ایشان نمیدهد فقط در صورتی که شرایط مالی خیلی خوبی داشته باشند امکان ازدواج مجدد برای زوج فراهم است که طبیعتا زن اول حقوق خود را تماماً میتواند دریافت کند و در حقوقش کوچکترین خللی وارد نمیشود . اما شروط ضمن عقد که زوجها و خصوصا مردها تصورشان بر این است که امضای آنها الزامیست اصلاً الزامی نیست و به توافق طرفین بستگی دارد پیشنهاد من به جوانان و دختر ها و پسرها این است که بدانند چکار میکنند و چه چیزهایی از همسر خود میخواهند در ادامه این شروط بندی قرار دارد که در آنجا هر شرطی که مخالف ماهیت ازدواج نباشد میتواند گنجانده شود شایسته است که زوجها بجای احساساتی بودن به این نکته توجه کنند که ازدواج یک قرارداد هم هست و ممکن است روزی به محکمه کشیده شود بنا بر این باید قانون را بدانند بجای اینکه در روز عقد و قبل آن که مقدمات فراهم میشود با حرفها و مراسم بی اهمیت همدیگر را به بازی بگیرند معقولانه جلو بروند و به فکر این باشند که یک عمر زندگی مشترک همه اش علاقه و محبت نیست و گاهی نا خوشی و نارضایتی و عدم تفاهم است . نکته قانونی این است که وقتی مرد در موردی به زن وکالت میدهد به معنای این است که زن از اختیار و اراده مرد برای انجام کار استفاده میکند یعنی وقتی به دادگاه مراجعه میکند و تقاضای مهریه و طلاق میکند این اختیار و اراده مرد است که این خواسته را داشته تا هر وقت زوجه در شرایط مذکور قرار گرفت بتواند اقدام کند .چیزهایی که باید بیشتر مورد توجه واقع میشد اصلا در این موارد وجود ندارد .چیزی که در ارتباط با این شرایط بوضوح دیده میشود این است که مراجعه زنها بواسطه این موراد به دادگاه خیلی زیاد است با استناد به این مواد اگر مواردی محقق شود که بنوعی هر کدام از این شرایط را محقق کند زن هم میتواند طلاق بگیرد و در عین حال محق است مهریه و نفقه خود را هم تمام و کمال دریافت کند . نکاتی که پیشنهاد میکنم به طرفین تا در آن دقت کنند این است که اولا هر شرطی را امضا نکنند موارد بسیاری بوده که بر اثر نا سازگاری زن خود زن به دادگاه مراجعه کرده و عنوان کرده در عسر و حرج است هر چند بعد از مدتها کشمکش نتواند به خواسته خود برسد ولی مقدمات ناراحتی و درگیری در زندگی بواسطه همین شرط ضمن عقد بوجود آمده و تصور زن بر این بوده که زندگی نکردن و یک پول یکجا از مرد گرفتن شاید بیشتر به نفع او باشد تا اینکه با یک زندگی معمولی بخواهد صبر و تحمل را پیشه خود کند . مورد بعدی که معمولا اصلا به آن توجه نمیشود این است که هر شرطی را میتوان مطرح کرد و از طرف هر دو طرف میتوان شرایطی را اضافه کرد و این در خود سند عقد پیش بینی شده است .شرایط پیشنهادی بنده به عروس و دامادهای جوان اینهاست که به آن توجه کنند : 1- عقد با شرط صحت و سلامت جسمی و روحی عروس و داماد شکل می گیرد . 2-عقد با شرط عدم اعتیاد طرفین به هر گونه مواد اعتیاد زا صورت میگیرد . 3- در صورتی که زن ناسازگاری کند و یا به تشخیص دادگاه زن در بروز اختلاف در امر زناشوئی و خصوصیت آرامش و سلامت زندگی مقصر تشخیص داده شود مرد وکیل و وکیل در توکیل است تا مهریه زن رااز طرف زن به خود بذل کرده و در صورتی که بخواهد او را طلاق دهد. این سه مورد بسیار مهم میباشد اما چه آثاری دارد : بر اساس بند اول و دوم آن بعد از عقد وقتی مشخص بشود هر کدام از طرفین بیماری ناجوری داشته اند و یا معتاد بوده اند و زمان عقد پنهان کرده باشند بدون طلاق و با فسخ نکاح از هم جدا میشوند و خیلی راحتتر به حقوق خود میرسند و این کار بسرعت انجام میشود از طرف دیگر کمتر کسی جرات میکند سر طرف دیگر کلاه بگذارد چون در صورتی که بدون صداقت جلو بیاید به هیچ چیزی نمیرسد و همه چیز را هم از دست میدهد . بر اساس بند سوم که مشخصا حقوق مردها را در بر دارد و در مقابل 12 بندی است که به زنها اختصاص یافته است هر گاه زن زندگی مشترک را رها کند و یا باعث اذیت و آزار شوهر بشود و یا راهی را در زندگی برگزیند که مخالف صفت آرامش زندگی مشترک باشد مرد مهریه زن را به تشخیص دادگاه به خود میبخشد و اگر خواست او را طلاق میدهد . شاید ظاهر آن یکمقدار مردانه باشد ولی در اصل صحت و سلامت زندگی را در بر دارد با این شکل کمتر زنی زندگی را بدون دلیل ترک میکند و یا اگر مهریه بخواهد از مرد بگیرد باید با حسن رفتار و با صمیمیت اینکار را بکند و تصور نکند هر کاری بکند باز هم میتواند مهریه از مرد بگیرد و در این شرایط که مهریه ها بالاست مرد در زمانی که زن مقصر مشکلات زندگی باشد دچار سر در گمی نمیشود و از طرف دیگر زن هم حواس خود را در زندگی بیشتر معطوف به حسن معاشرت میکند . در صورتی که مردی بخواهد شرایط زن را امضاء کند میتواند بخواهد در مقابل تمام آن 12 شرط یک شرط مرد را امضا کند و اینها همه اختیاری و با توافق طرفین می باشد .
عنوان سوال:

شرایط ضمن عقد چیست؟


پاسخ:

با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام موارد مذکور در پست قبل بعنوان شرایط ضمن عقد در سند ازدواج گنجانده شد . نکته قابل توجه این است که این 12 شرط تماماً ححقوق زن را مورد تاکید قرار داده است و هیچکدام از آنها هیچ حقی از مرد را در بر ندارد طبق تعریفهای قبلی که نسبت به قانون مدنی انجام شد خود قانون مدنی هیچ قدرت اجرایی خاصی برای اعاده حقوق مردان ندارد و بهترین راه برای مردان زمانی که در زندگی مشکل پیدا کردند و زن خود را نتوانستند در مسیر سالم و بدون مشکل زندگی حفظ کنند صرفاً طلاق میباشد حتی مشاهدات مکرر من نشان داده که بیماریهای صعب العلاج زنها هم کمترین حقی در دادگاهها به ایشان نمیدهد فقط در صورتی که شرایط مالی خیلی خوبی داشته باشند امکان ازدواج مجدد برای زوج فراهم است که طبیعتا زن اول حقوق خود را تماماً میتواند دریافت کند و در حقوقش کوچکترین خللی وارد نمیشود .
اما شروط ضمن عقد که زوجها و خصوصا مردها تصورشان بر این است که امضای آنها الزامیست اصلاً الزامی نیست و به توافق طرفین بستگی دارد پیشنهاد من به جوانان و دختر ها و پسرها این است که بدانند چکار میکنند و چه چیزهایی از همسر خود میخواهند در ادامه این شروط بندی قرار دارد که در آنجا هر شرطی که مخالف ماهیت ازدواج نباشد میتواند گنجانده شود شایسته است که زوجها بجای احساساتی بودن به این نکته توجه کنند که ازدواج یک قرارداد هم هست و ممکن است روزی به محکمه کشیده شود بنا بر این باید قانون را بدانند بجای اینکه در روز عقد و قبل آن که مقدمات فراهم میشود با حرفها و مراسم بی اهمیت همدیگر را به بازی بگیرند معقولانه جلو بروند و به فکر این باشند که یک عمر زندگی مشترک همه اش علاقه و محبت نیست و گاهی نا خوشی و نارضایتی و عدم تفاهم است .
نکته قانونی این است که وقتی مرد در موردی به زن وکالت میدهد به معنای این است که زن از اختیار و اراده مرد برای انجام کار استفاده میکند یعنی وقتی به دادگاه مراجعه میکند و تقاضای مهریه و طلاق میکند این اختیار و اراده مرد است که این خواسته را داشته تا هر وقت زوجه در شرایط مذکور قرار گرفت بتواند اقدام کند .چیزهایی که باید بیشتر مورد توجه واقع میشد اصلا در این موارد وجود ندارد .چیزی که در ارتباط با این شرایط بوضوح دیده میشود این است که مراجعه زنها بواسطه این موراد به دادگاه خیلی زیاد است با استناد به این مواد اگر مواردی محقق شود که بنوعی هر کدام از این شرایط را محقق کند زن هم میتواند طلاق بگیرد و در عین حال محق است مهریه و نفقه خود را هم تمام و کمال دریافت کند .
نکاتی که پیشنهاد میکنم به طرفین تا در آن دقت کنند این است که اولا هر شرطی را امضا نکنند موارد بسیاری بوده که بر اثر نا سازگاری زن خود زن به دادگاه مراجعه کرده و عنوان کرده در عسر و حرج است هر چند بعد از مدتها کشمکش نتواند به خواسته خود برسد ولی مقدمات ناراحتی و درگیری در زندگی بواسطه همین شرط ضمن عقد بوجود آمده و تصور زن بر این بوده که زندگی نکردن و یک پول یکجا از مرد گرفتن شاید بیشتر به نفع او باشد تا اینکه با یک زندگی معمولی بخواهد صبر و تحمل را پیشه خود کند .
مورد بعدی که معمولا اصلا به آن توجه نمیشود این است که هر شرطی را میتوان مطرح کرد و از طرف هر دو طرف میتوان شرایطی را اضافه کرد و این در خود سند عقد پیش بینی شده است .شرایط پیشنهادی بنده به عروس و دامادهای جوان اینهاست که به آن توجه کنند :
1- عقد با شرط صحت و سلامت جسمی و روحی عروس و داماد شکل می گیرد .
2-عقد با شرط عدم اعتیاد طرفین به هر گونه مواد اعتیاد زا صورت میگیرد .
3- در صورتی که زن ناسازگاری کند و یا به تشخیص دادگاه زن در بروز اختلاف در امر زناشوئی و خصوصیت آرامش و سلامت زندگی مقصر تشخیص داده شود مرد وکیل و وکیل در توکیل است تا مهریه زن رااز طرف زن به خود بذل کرده و در صورتی که بخواهد او را طلاق دهد.
این سه مورد بسیار مهم میباشد اما چه آثاری دارد :
بر اساس بند اول و دوم آن بعد از عقد وقتی مشخص بشود هر کدام از طرفین بیماری ناجوری داشته اند و یا معتاد بوده اند و زمان عقد پنهان کرده باشند بدون طلاق و با فسخ نکاح از هم جدا میشوند و خیلی راحتتر به حقوق خود میرسند و این کار بسرعت انجام میشود از طرف دیگر کمتر کسی جرات میکند سر طرف دیگر کلاه بگذارد چون در صورتی که بدون صداقت جلو بیاید به هیچ چیزی نمیرسد و همه چیز را هم از دست میدهد .
بر اساس بند سوم که مشخصا حقوق مردها را در بر دارد و در مقابل 12 بندی است که به زنها اختصاص یافته است هر گاه زن زندگی مشترک را رها کند و یا باعث اذیت و آزار شوهر بشود و یا راهی را در زندگی برگزیند که مخالف صفت آرامش زندگی مشترک باشد مرد مهریه زن را به تشخیص دادگاه به خود میبخشد و اگر خواست او را طلاق میدهد .
شاید ظاهر آن یکمقدار مردانه باشد ولی در اصل صحت و سلامت زندگی را در بر دارد با این شکل کمتر زنی زندگی را بدون دلیل ترک میکند و یا اگر مهریه بخواهد از مرد بگیرد باید با حسن رفتار و با صمیمیت اینکار را بکند و تصور نکند هر کاری بکند باز هم میتواند مهریه از مرد بگیرد و در این شرایط که مهریه ها بالاست مرد در زمانی که زن مقصر مشکلات زندگی باشد دچار سر در گمی نمیشود و از طرف دیگر زن هم حواس خود را در زندگی بیشتر معطوف به حسن معاشرت میکند .
در صورتی که مردی بخواهد شرایط زن را امضاء کند میتواند بخواهد در مقابل تمام آن 12 شرط یک شرط مرد را امضا کند و اینها همه اختیاری و با توافق طرفین می باشد .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین