گوش کردن از آن جهت مهم است که چگونگی دوستی‌ها، استمرار آن، پیوستگی ارتباطات خانوادگی و حتی کارآیی شغلی - تا حد زیادی - به آن وابسته است. از نظر کمیت و مقدار زمان نیز انسان‌ها بخش زیادی از روز را به فرآیند گوش دادن اختصاص می‌دهند. طی تحقیقی که به عمل آمده است، 70 درصد لحظه‌های بیداری افراد شاغل، به برقراری ارتباط می‌گذرد. از این زمان، نوشتن، 9 درصد، مطالعه، 16 درصد صحبت کردن، 30 درصد و گوش کردن، 45 درصد را به خود اختصاص می‌دهد. بنابراین هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی، فرآیند گوش کردن، از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. لازم به ذکر است که گوش کردن (listing) با شنیدن (heaving)، متفاوت است. شنیدن، کلمه‌ای است که برای توصیف آن بخش از فرایندهای حسی به کار می‌رود که از طریق آن تحریک‌های شنیداری توسط ساختار گوش دریافت شده، به مغز منتقل می‌شود؛ اما گوش کردن به فعالیت روان شناختی پیچیده‌تری اشاره دارد که درک و تعبیر و تفسیر اهمیت یک تجربه حسی را شامل می‌شود و به عبارت دیگر، گوش کردن، درگیری روان شناختی شدید با طرف مقابل است. به همین دلیل است که می‌توان صحبت‌های فرد دیگر را شنید؛ بدون آن که واقعاً به او گوش داد. به همین دلیل، در بسیاری از موارد گفته می‌شود که دوستانم به آن چه می‌گویم، گوش می‌دهند؛ ولی فلان شخص، صحبت مرا، فقط می‌شنود. در ادبیات و زبان عربی نیز گوش کردن را با واژه استماع و شنیدن را با واژه سمع بیان می‌کنند. بنابراین، گوش کردن فرایندی است که باید از مجموعه مهارت‌های زیر برخوردار باشد: 1. مهارت‌های توجه. 2. مهارت‌های پی‌گیری. 3. مهارت‌های انعکاسی. مهارت‌های توجه‌ حالت درگیر بودن، تحرک جسمانی مناسب، تماس چشمی و...، از مهارت‌های توجه شمرده می‌شوند. حالت درگیر بودن؛ حالت درگیر بودن، برای گوش کردن اهمیت زیادی دارد؛ زیرا زبان بدن یا تن، اغلب با صدایی رساتر از واژه‌ها صحبت می‌کند و می‌تواند تأثیرگذارتر باشد. هر ناحیه بدن را می‌توان به گونه‌ای جهت داد که دعوت کننده ارتباط یا تسهیل کننده آن باشد و رابطه بین فردی را حفظ کند و نیز می‌توان به شکلی جهت داد که باز دارنده یا دلسرد کننده باشد و از ارتباط تأثیرگذارتر مانع شود. ارتباط، هنگامی توسعه و تعمیق می‌یابد که شنونده با بدنی متمایل به جلو و در فاصله‌ای مناسب، رو در روی طرف مقابل قرار گیرد و با وضعیتی گرم و پذیرا، هشیاری همراه با آرامش خود را به او انتقال دهد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله هر گاه می‌خواست به حرف و سخن دیگری گوش فرا دهد، تمام چهره و روی خود را به سمت او می‌چرخاند و روبه‌روی او قرار می‌گرفت. تحرک جسمانی تحرک جسمانی مناسب، برای خوب گوش کردن، ضروری است. تجربه نشان داده که مردم ترجیح می‌دهند برای شنوندگانی حرف بزنند که بدنشان خشک و بی‌حرکت نباشد. شنونده‌ای که فعال‌تر است، به عنوان فردی صمیمی، گرم و خودمانی تلقی می‌شود و مردم نیز دوست دارند با چنین افرادی ارتباط برقرار کنند و نه با افرادی که خونسرد، کناره‌گیر و گوشه‌گیر می‌باشند و همین امر در تأثیرپذیری‌شان نقش آفرین است. بدیهی است که از حرکات و رفتارهای غافل کننده، نظیر بازی کردن با کلید و سکه، جا به جا شدن مکرر، تماشای برنامه تلویزیون، سر تکان دادن برای عابران آشنا، خواندن روزنامه و...، باید پرهیز کرد؛ زیرا این عوامل در هنگام صحبت فرد مقابل، موجب حواس‌پرتی شدید می‌شوند و در ایجاد ارتباط منطقی و مستمر، نقش منفی ایجاد می‌کنند. تماس چشمی تماس چشمی اثربخش، بیان‌گر میل و علاقه فرد به گوش کردن است. تماس چشمی، گوینده را قادر می‌سازد تا میزان پذیرش خود و پیامش را از جانب شنونده، ارزیابی کند. این کار، کمک می‌کند تا او مشخص سازد که وقتی در کنار شنونده قرار می‌گیرد، تا چه حد امنیت دارد. از طریق تماس چشمی، شنونده می‌تواند معانی عمیق‌تر کلام گوینده را بشنود. در واقع، گوش کردن، به معنای راه‌یابی به اعماق وجود گوینده و درک تجربه او از دیدگاه خودش تلقی می‌شود. یکی از بهترین راه‌های ورود به دنیای درونی طرف مقابل، دریچه چشم افراد است. چشم انسان‌ها، به اندازه زبانشان حرف می‌زند؛ با این تفاوت که زبان چشم این مزیت را دارد که بدون نیاز به فرهنگ لغت، در سراسر جهان، قابل درک است. نگاه کردن به چشم‌های گوینده (تماس چشمی)، یکی از صمیمانه‌ترین راه‌های برقراری ارتباط با دیگران است. در ویژگی‌های پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده است که وی هنگام گفت‌وگو با مخاطبین خود و شنیدن سخنان مخاطب خود، با گوشه چشم یا زیر چشمی به وی نگاه نمی‌کردند؛ بلکه با نگاه کردن به طرف مقابل، به شکل دقیق و مناسب، با او ارتباط صمیمی برقرار می‌کرد.فقدان تماس چشمی می‌تواند نشانه بی‌تفاوتی یا خشم باشد و نوعی تحقیر یا کوچک شمردن تلقی شود. هر چند گاهی اوقات دیگران از تماس چشمی احساس ناراحتی می‌کنند و تحت تأثیر خرده فرهنگ‌ها یا ویژگی‌های فردی نتوان از توانایی ایجاد تماس چشمی مناسب بهره جست، ولی همان‌طور که گفته شد، تماس چشمی در اغلب موارد، یکی از مؤثرترین مهارت‌های گوش دادن است. توجه روانی‌ بیشترین چیزی که از یک شنونده انتظار می‌رود، حضور روان‌شناختی اوست و از او انتظار می‌رود که به خاطر گوینده، در آن موقعیت، حاضر شود. هنگام گوش کردن به سخنان دیگری، نباید تظاهر به توجه کرد و تنها به توجه فیزیکی، تماس چشمی و حرک جسمانی اکتفا کرد؛ بلکه باید با حضور روان‌شناختی، تمام مهارت‌های فوق را معنی‌دار کرد و به گوینده این پیام منتقل شود که قلب و ذهن شنونده نیز به او توجه کافی دارد و در فضای روانی گوینده قرار دارد. مهارت‌های پی‌گیری‌ یکی از وظایف ابتدایی شنونده آن است که خود را در مسیر فرد دیگری، بیرون نگه دارد و دریابد که گوینده موقعیت خود را چگونه می‌بیند. طبیعی است که شنونده نباید با پرسیدن سؤال‌های متعدد و بیان جملات مکرر، باعث قطع یا منحرف شدن سخن گوینده شود. همچنین نباید شنونده با پرسش‌های مکرر خود، یک مکالمه را هدایت کند و یا به آن جهت دهد. همچنین نباید شنونده آن قدر حرف بزند که سخن گفتن را به خود اختصاص دهد. در عین حال، در مواردی که آمادگی کافی برای گفت‌وگو و ایجاد ارتباط ابتدایی در طرف مقابل یافت نمی‌شود، می‌توان از سرنخ‌های غیر کلامی زیادی که در احساسات و چهره ظاهری اوست، استفاده کرد و او را به گفت‌وگو و صحبت کردن دعوت کرد؛ مثلاً فرد شاد و با نشاطی که چند روز است در صحبت‌ها و گفت‌وگوها شرکت نمی‌کند، باید با راه‌های زیر او را به ایجاد ارتباط و سخن گفتن تشویق کرد: 1. توصیف زبان بدن شخص دیگر؛ مثل (امروز خیلی بشاش به نظر نمی‌رسی) و (مثل روزهای قبل سرحال نیستی). 2. دعوت به صحبت کردن یا ادامه دادن به صحبت؛ مانند (مایلی در موردش صحبت کنی) و یا (لطفاً ادامه بده). 3. سکوت و فرصت دادن به فرد دیگر که تصمیم بگیرد صحبت کند و یا راجع به چیزی که می‌خواهد از آن حرف بزند، فکر کند تشویق‌های کوتاه‌ یکی از مهارت‌های پی‌گیری، تشویق‌های کوتاه است. تشویق‌های کوتاه، پاسخ‌های ساده‌ای است که گوینده را تشویق می‌کند تا هر طور که مایل است، داستان و سخن خود را بیان کند و در عین حال، شنونده را نیز فعال نگه می‌دارد. درواقع، یکی از مسئولیت‌های شنونده آن است که برای گوینده این فرصت را فراهم کند تا به صحبت در مورد یک موقعیت، به همان شکلی که آن را می‌بیند و احساس می‌کند، بپردازد.برخی افراد در تلاش هستند تا برای دور نگه داشتن خود از مسیر حرکت گوینده، به سمت عدم مشارکت عقب نشینی کنند. تشویق‌های کوتاه برای طرف مقابل، نقش علائم مختصری را دارند که نشان می‌دهند شنونده با گوینده همراهی می‌کند. در واقع، با کلمات و جملات بسیار اندک، شنونده سعی می‌کند تا گوینده را برای ادامه دادن به صحبت، تشویق کند. صرف بیان چند کلمه محدود، به طرف مقابل کمک می‌کند تا بداند که شنونده، بدون قطع جریان صحبت یا وضعیت خلقی او، به او گوش می‌دهد. تشویق‌های کوتاه که باید در ضمن گفت‌وگو و به تدریج بیان شوند، بیشتر در مراحل ابتدایی تعامل و برای تسریع گفت‌وگو، مورد استفاده قرار می‌گیرند. شاید پر کاربردی‌ترین تشویق کوتاه، همان (هوم - هوم کردن) باشد. که بیان‌گر این است که (لطفاً ادامه بده؛ من دارم گوش می‌دهم و حرف‌هایت را می‌فهمم). پاسخ‌های کوتاه دیگری نظیر (توضیح بده، می‌فهمم، خب، بعد، بله واقعاً، ادامه بده و گوش می‌دهم) نیز در تشویق گوینده نقش مهمی دارند.لازم به ذکر است که تشویق‌های کوتاه، به معنای موافقت یا مخالفت با حرف‌های گوینده نیست؛ بلکه فقط به طرف مقابل اعلام می‌کند که بداند حرف‌هایش شنیده می‌شود. هر گاه تشویق‌های کلامی از نظر عاطفی و هیجانی با پاسخ‌های دیگر هماهنگ شوند، گوینده را در فرآیند خوداکتشافی، یاری خواهند داد. این فرآیند، به استمرار ارتباط کمک می‌کند. سؤال‌های کوتاه و باز سؤال کردن، بخش جدایی‌ناپذیر از تعامل کلامی است و می‌تواند در فرآیند گوش کردن به سخنان طرف مقابل، نقش پی‌گیری را داشته باشد؛ ولی باید سؤال کوتاه و باز باشد و بیشتر به قصد تبیین دیدگاه و رفع نگرانی‌های گوینده باشد و نه شنونده؛ در غیر این صورت، سؤال کردن، جریان ارتباط را متوقف می‌سازد و انگیزه گوینده را برای استمرار ارتباط از بین می‌برد؛ زیرا گاهی به خاطر طولانی بودن و گاهی به خاطر محدود و بسته بودن سؤال و عدم آمادگی روانی گوینده برای پاسخ به سؤال محدود و بسته، امکان ادامه تعامل کلامی از بین می‌رود. سکوت توجه‌آمیز سکوت شنونده، به گوینده فرصت می‌دهد تا در مورد آن چه مایل است بگوید، فکر کند و در نتیجه قادر باشد تا خود را به شکلی عمیق‌تر، بررسی کند. سکوت، به فرد دیگر، فرصت می‌دهد تا احساساتی را که در درونش غلیان می‌کند، تجربه کند و اجازه می‌دهد تا گوینده، به میل خود حرکت کند. بدون تردید، سکوت بیش از حد هم توصیه نمی‌شود؛ زیرا سکوتی که زیادتر از حد لازم به کار رود، نه تنها نویدبخش نیست، بلکه نشانه عدم پاسخ به فرد نیازمند است. پاسخ‌های انعکاسی هنر خوب شنیدن، شامل توانایی پاسخ انعکاسی است؛ یعنی شنونده احساس و یا مفهوم چیزی را که گوینده با او در میان گذارده است، بیان می‌کند و این کار را به گونه‌ای انجام می‌دهد که نشان دهنده درک و فهم و پذیرش وی باشد. پاسخ‌های انعکاسی، چهار امر زیر را پوشش می‌دهد: 1. توضیح‌ توضیح، پاسخی خلاصه کوتاه به گوینده است که اصل منظور او را از زبان شنونده بیان می‌کند. یک توضیح خوب، باید کوتاه و خلاصه باشد و فقط اصل پیام گوینده را منعکس کند و از جزئیات زائد که مانع تداوم گفت‌وگو هستند، صرف نظر شود و بر اصل موضوع، متمرکز باشد. 2. انعکاس احساسات منظور از انعکاس احساسات آن است که هیجان‌ها و احساسات مطرح شده توسط گوینده، با جمله‌هایی کوتاه به خود او برگردانده شود. هنگامی که گوینده در مورد مشکلی حرف می‌زند، انعکاس احساسات به او کمک می‌کند تا هیجان‌های خود را درک کرده، از این طریق، به سمت حل مشکل گام بردارد. 3. انعکاس معانی انعکاس معنا، هنگامی که با جمله‌ای کوتاه و مجزا بیان شود، بهترین شیوه انعکاسی است؛ یعنی علاوه بر انعکاس احساسات توسط شنونده، باید به انعکاس معانی و محتوای کلام و سخن گوینده نیز پرداخته شود و به معنا و منظور گوینده و مضمون سخنان او پاسخ داده شود و از این طریق، گوش کردن شنونده، کارایی بیشتری پیدا خواهد کرد و به عبارت دیگر، هر گاه احساسات و حقایق، در پاسخ کوتاه به یکدیگر پیوند بخورد، انعکاس معنا حاصل می‌شود. 4. انعکاس تلخیصی‌ انعکاس تلخیصی، تکرار مختصر و کوتاه موضوعات اصلی و احساساتی است که گوینده در بخش طولانی از گفت‌وگو مطرح کرده است و در نتیجه، آن را می‌توان توسط یکی از مهارت‌های مطرح شده، منعکس کرد. با کمک این مهارت، می‌توان برخی از صحبت‌های اخیر را به یکدیگر مرتبط ساخت و احساسات یا مسائل را از طریق بازگیری خلاصه آنها، به طور واضح‌تر و روشن‌تر بیان کرد. بدون شک این نوع تلخیص، زمانی سودمند است که گوینده از نظر عاطفی، آمادگی رویارویی با تلخیص شونده را داشته باشد.بازگویی صحبت‌های اصلی گوینده، کمک می‌کند تا بخش اول گفت‌وگو، به نتیجه برسد و برای بخش بعدی آن نیز جهت و مسیر مشخصی فراهم شود. تلخیص خوب، اغلب برای گوینده این امکان را فراهم می‌سازد تا وضعیت خود را به شکلی واضح‌تر درک کند و گوینده را قادر می‌سازد تا به شکلی عمیق‌تر و جهت‌دار و با پیوستگی بیشتر، صحبت کند. همچنین می‌تواند رشته‌های از دست رفته یک گفت‌وگو را در نتیجه‌گیری نهایی خود، به یکدیگر پیوند زند.
گوش کردن از آن جهت مهم است که چگونگی دوستیها، استمرار آن، پیوستگی ارتباطات خانوادگی و حتی کارآیی شغلی - تا حد زیادی - به آن وابسته است. از نظر کمیت و مقدار زمان نیز انسانها بخش زیادی از روز را به فرآیند گوش دادن اختصاص میدهند. طی تحقیقی که به عمل آمده است، 70 درصد لحظههای بیداری افراد شاغل، به برقراری ارتباط میگذرد. از این زمان، نوشتن، 9 درصد، مطالعه، 16 درصد صحبت کردن، 30 درصد و گوش کردن، 45 درصد را به خود اختصاص میدهد. بنابراین هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی، فرآیند گوش کردن، از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. لازم به ذکر است که گوش کردن (listing) با شنیدن (heaving)، متفاوت است.
شنیدن، کلمهای است که برای توصیف آن بخش از فرایندهای حسی به کار میرود که از طریق آن تحریکهای شنیداری توسط ساختار گوش دریافت شده، به مغز منتقل میشود؛ اما گوش کردن به فعالیت روان شناختی پیچیدهتری اشاره دارد که درک و تعبیر و تفسیر اهمیت یک تجربه حسی را شامل میشود و به عبارت دیگر، گوش کردن، درگیری روان شناختی شدید با طرف مقابل است. به همین دلیل است که میتوان صحبتهای فرد دیگر را شنید؛ بدون آن که واقعاً به او گوش داد. به همین دلیل، در بسیاری از موارد گفته میشود که دوستانم به آن چه میگویم، گوش میدهند؛ ولی فلان شخص، صحبت مرا، فقط میشنود. در ادبیات و زبان عربی نیز گوش کردن را با واژه استماع و شنیدن را با واژه سمع بیان میکنند. بنابراین، گوش کردن فرایندی است که باید از مجموعه مهارتهای زیر برخوردار باشد:
1. مهارتهای توجه.
2. مهارتهای پیگیری.
3. مهارتهای انعکاسی.
مهارتهای توجه
حالت درگیر بودن، تحرک جسمانی مناسب، تماس چشمی و...، از مهارتهای توجه شمرده میشوند. حالت درگیر بودن؛ حالت درگیر بودن، برای گوش کردن اهمیت زیادی دارد؛ زیرا زبان بدن یا تن، اغلب با صدایی رساتر از واژهها صحبت میکند و میتواند تأثیرگذارتر باشد. هر ناحیه بدن را میتوان به گونهای جهت داد که دعوت کننده ارتباط یا تسهیل کننده آن باشد و رابطه بین فردی را حفظ کند و نیز میتوان به شکلی جهت داد که باز دارنده یا دلسرد کننده باشد و از ارتباط تأثیرگذارتر مانع شود. ارتباط، هنگامی توسعه و تعمیق مییابد که شنونده با بدنی متمایل به جلو و در فاصلهای مناسب، رو در روی طرف مقابل قرار گیرد و با وضعیتی گرم و پذیرا، هشیاری همراه با آرامش خود را به او انتقال دهد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هر گاه میخواست به حرف و سخن دیگری گوش فرا دهد، تمام چهره و روی خود را به سمت او میچرخاند و روبهروی او قرار میگرفت.
تحرک جسمانی
تحرک جسمانی مناسب، برای خوب گوش کردن، ضروری است. تجربه نشان داده که مردم ترجیح میدهند برای شنوندگانی حرف بزنند که بدنشان خشک و بیحرکت نباشد. شنوندهای که فعالتر است، به عنوان فردی صمیمی، گرم و خودمانی تلقی میشود و مردم نیز دوست دارند با چنین افرادی ارتباط برقرار کنند و نه با افرادی که خونسرد، کنارهگیر و گوشهگیر میباشند و همین امر در تأثیرپذیریشان نقش آفرین است. بدیهی است که از حرکات و رفتارهای غافل کننده، نظیر بازی کردن با کلید و سکه، جا به جا شدن مکرر، تماشای برنامه تلویزیون، سر تکان دادن برای عابران آشنا، خواندن روزنامه و...، باید پرهیز کرد؛ زیرا این عوامل در هنگام صحبت فرد مقابل، موجب حواسپرتی شدید میشوند و در ایجاد ارتباط منطقی و مستمر، نقش منفی ایجاد میکنند.
تماس چشمی
تماس چشمی اثربخش، بیانگر میل و علاقه فرد به گوش کردن است. تماس چشمی، گوینده را قادر میسازد تا میزان پذیرش خود و پیامش را از جانب شنونده، ارزیابی کند. این کار، کمک میکند تا او مشخص سازد که وقتی در کنار شنونده قرار میگیرد، تا چه حد امنیت دارد. از طریق تماس چشمی، شنونده میتواند معانی عمیقتر کلام گوینده را بشنود. در واقع، گوش کردن، به معنای راهیابی به اعماق وجود گوینده و درک تجربه او از دیدگاه خودش تلقی میشود. یکی از بهترین راههای ورود به دنیای درونی طرف مقابل، دریچه چشم افراد است. چشم انسانها، به اندازه زبانشان حرف میزند؛ با این تفاوت که زبان چشم این مزیت را دارد که بدون نیاز به فرهنگ لغت، در سراسر جهان، قابل درک است. نگاه کردن به چشمهای گوینده (تماس چشمی)، یکی از صمیمانهترین راههای برقراری ارتباط با دیگران است. در ویژگیهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آمده است که وی هنگام گفتوگو با مخاطبین خود و شنیدن سخنان مخاطب خود، با گوشه چشم یا زیر چشمی به وی نگاه نمیکردند؛ بلکه با نگاه کردن به طرف مقابل، به شکل دقیق و مناسب، با او ارتباط صمیمی برقرار میکرد.فقدان تماس چشمی میتواند نشانه بیتفاوتی یا خشم باشد و نوعی تحقیر یا کوچک شمردن تلقی شود. هر چند گاهی اوقات دیگران از تماس چشمی احساس ناراحتی میکنند و تحت تأثیر خرده فرهنگها یا ویژگیهای فردی نتوان از توانایی ایجاد تماس چشمی مناسب بهره جست، ولی همانطور که گفته شد، تماس چشمی در اغلب موارد، یکی از مؤثرترین مهارتهای گوش دادن است.
توجه روانی
بیشترین چیزی که از یک شنونده انتظار میرود، حضور روانشناختی اوست و از او انتظار میرود که به خاطر گوینده، در آن موقعیت، حاضر شود. هنگام گوش کردن به سخنان دیگری، نباید تظاهر به توجه کرد و تنها به توجه فیزیکی، تماس چشمی و حرک جسمانی اکتفا کرد؛ بلکه باید با حضور روانشناختی، تمام مهارتهای فوق را معنیدار کرد و به گوینده این پیام منتقل شود که قلب و ذهن شنونده نیز به او توجه کافی دارد و در فضای روانی گوینده قرار دارد.
مهارتهای پیگیری
یکی از وظایف ابتدایی شنونده آن است که خود را در مسیر فرد دیگری، بیرون نگه دارد و دریابد که گوینده موقعیت خود را چگونه میبیند. طبیعی است که شنونده نباید با پرسیدن سؤالهای متعدد و بیان جملات مکرر، باعث قطع یا منحرف شدن سخن گوینده شود. همچنین نباید شنونده با پرسشهای مکرر خود، یک مکالمه را هدایت کند و یا به آن جهت دهد. همچنین نباید شنونده آن قدر حرف بزند که سخن گفتن را به خود اختصاص دهد. در عین حال، در مواردی که آمادگی کافی برای گفتوگو و ایجاد ارتباط ابتدایی در طرف مقابل یافت نمیشود، میتوان از سرنخهای غیر کلامی زیادی که در احساسات و چهره ظاهری اوست، استفاده کرد و او را به گفتوگو و صحبت کردن دعوت کرد؛ مثلاً فرد شاد و با نشاطی که چند روز است در صحبتها و گفتوگوها شرکت نمیکند، باید با راههای زیر او را به ایجاد ارتباط و سخن گفتن تشویق کرد:
1. توصیف زبان بدن شخص دیگر؛ مثل (امروز خیلی بشاش به نظر نمیرسی) و (مثل روزهای قبل سرحال نیستی).
2. دعوت به صحبت کردن یا ادامه دادن به صحبت؛ مانند (مایلی در موردش صحبت کنی) و یا (لطفاً ادامه بده).
3. سکوت و فرصت دادن به فرد دیگر که تصمیم بگیرد صحبت کند و یا راجع به چیزی که میخواهد از آن حرف بزند، فکر کند
تشویقهای کوتاه
یکی از مهارتهای پیگیری، تشویقهای کوتاه است. تشویقهای کوتاه، پاسخهای سادهای است که گوینده را تشویق میکند تا هر طور که مایل است، داستان و سخن خود را بیان کند و در عین حال، شنونده را نیز فعال نگه میدارد. درواقع، یکی از مسئولیتهای شنونده آن است که برای گوینده این فرصت را فراهم کند تا به صحبت در مورد یک موقعیت، به همان شکلی که آن را میبیند و احساس میکند، بپردازد.برخی افراد در تلاش هستند تا برای دور نگه داشتن خود از مسیر حرکت گوینده، به سمت عدم مشارکت عقب نشینی کنند. تشویقهای کوتاه برای طرف مقابل، نقش علائم مختصری را دارند که نشان میدهند شنونده با گوینده همراهی میکند. در واقع، با کلمات و جملات بسیار اندک، شنونده سعی میکند تا گوینده را برای ادامه دادن به صحبت، تشویق کند. صرف بیان چند کلمه محدود، به طرف مقابل کمک میکند تا بداند که شنونده، بدون قطع جریان صحبت یا وضعیت خلقی او، به او گوش میدهد. تشویقهای کوتاه که باید در ضمن گفتوگو و به تدریج بیان شوند، بیشتر در مراحل ابتدایی تعامل و برای تسریع گفتوگو، مورد استفاده قرار میگیرند.
شاید پر کاربردیترین تشویق کوتاه، همان (هوم - هوم کردن) باشد. که بیانگر این است که (لطفاً ادامه بده؛ من دارم گوش میدهم و حرفهایت را میفهمم). پاسخهای کوتاه دیگری نظیر (توضیح بده، میفهمم، خب، بعد، بله واقعاً، ادامه بده و گوش میدهم) نیز در تشویق گوینده نقش مهمی دارند.لازم به ذکر است که تشویقهای کوتاه، به معنای موافقت یا مخالفت با حرفهای گوینده نیست؛ بلکه فقط به طرف مقابل اعلام میکند که بداند حرفهایش شنیده میشود. هر گاه تشویقهای کلامی از نظر عاطفی و هیجانی با پاسخهای دیگر هماهنگ شوند، گوینده را در فرآیند خوداکتشافی، یاری خواهند داد. این فرآیند، به استمرار ارتباط کمک میکند.
سؤالهای کوتاه و باز
سؤال کردن، بخش جداییناپذیر از تعامل کلامی است و میتواند در فرآیند گوش کردن به سخنان طرف مقابل، نقش پیگیری را داشته باشد؛ ولی باید سؤال کوتاه و باز باشد و بیشتر به قصد تبیین دیدگاه و رفع نگرانیهای گوینده باشد و نه شنونده؛ در غیر این صورت، سؤال کردن، جریان ارتباط را متوقف میسازد و انگیزه گوینده را برای استمرار ارتباط از بین میبرد؛ زیرا گاهی به خاطر طولانی بودن و گاهی به خاطر محدود و بسته بودن سؤال و عدم آمادگی روانی گوینده برای پاسخ به سؤال محدود و بسته، امکان ادامه تعامل کلامی از بین میرود.
سکوت توجهآمیز
سکوت شنونده، به گوینده فرصت میدهد تا در مورد آن چه مایل است بگوید، فکر کند و در نتیجه قادر باشد تا خود را به شکلی عمیقتر، بررسی کند. سکوت، به فرد دیگر، فرصت میدهد تا احساساتی را که در درونش غلیان میکند، تجربه کند و اجازه میدهد تا گوینده، به میل خود حرکت کند.
بدون تردید، سکوت بیش از حد هم توصیه نمیشود؛ زیرا سکوتی که زیادتر از حد لازم به کار رود، نه تنها نویدبخش نیست، بلکه نشانه عدم پاسخ به فرد نیازمند است.
پاسخهای انعکاسی
هنر خوب شنیدن، شامل توانایی پاسخ انعکاسی است؛ یعنی شنونده احساس و یا مفهوم چیزی را که گوینده با او در میان گذارده است، بیان میکند و این کار را به گونهای انجام میدهد که نشان دهنده درک و فهم و پذیرش وی باشد.
پاسخهای انعکاسی، چهار امر زیر را پوشش میدهد:
1. توضیح
توضیح، پاسخی خلاصه کوتاه به گوینده است که اصل منظور او را از زبان شنونده بیان میکند. یک توضیح خوب، باید کوتاه و خلاصه باشد و فقط اصل پیام گوینده را منعکس کند و از جزئیات زائد که مانع تداوم گفتوگو هستند، صرف نظر شود و بر اصل موضوع، متمرکز باشد.
2. انعکاس احساسات
منظور از انعکاس احساسات آن است که هیجانها و احساسات مطرح شده توسط گوینده، با جملههایی کوتاه به خود او برگردانده شود. هنگامی که گوینده در مورد مشکلی حرف میزند، انعکاس احساسات به او کمک میکند تا هیجانهای خود را درک کرده، از این طریق، به سمت حل مشکل گام بردارد.
3. انعکاس معانی
انعکاس معنا، هنگامی که با جملهای کوتاه و مجزا بیان شود، بهترین شیوه انعکاسی است؛ یعنی علاوه بر انعکاس احساسات توسط شنونده، باید به انعکاس معانی و محتوای کلام و سخن گوینده نیز پرداخته شود و به معنا و منظور گوینده و مضمون سخنان او پاسخ داده شود و از این طریق، گوش کردن شنونده، کارایی بیشتری پیدا خواهد کرد و به عبارت دیگر، هر گاه احساسات و حقایق، در پاسخ کوتاه به یکدیگر پیوند بخورد، انعکاس معنا حاصل میشود.
4. انعکاس تلخیصی
انعکاس تلخیصی، تکرار مختصر و کوتاه موضوعات اصلی و احساساتی است که گوینده در بخش طولانی از گفتوگو مطرح کرده است و در نتیجه، آن را میتوان توسط یکی از مهارتهای مطرح شده، منعکس کرد. با کمک این مهارت، میتوان برخی از صحبتهای اخیر را به یکدیگر مرتبط ساخت و احساسات یا مسائل را از طریق بازگیری خلاصه آنها، به طور واضحتر و روشنتر بیان کرد. بدون شک این نوع تلخیص، زمانی سودمند است که گوینده از نظر عاطفی، آمادگی رویارویی با تلخیص شونده را داشته باشد.بازگویی صحبتهای اصلی گوینده، کمک میکند تا بخش اول گفتوگو، به نتیجه برسد و برای بخش بعدی آن نیز جهت و مسیر مشخصی فراهم شود.
تلخیص خوب، اغلب برای گوینده این امکان را فراهم میسازد تا وضعیت خود را به شکلی واضحتر درک کند و گوینده را قادر میسازد تا به شکلی عمیقتر و جهتدار و با پیوستگی بیشتر، صحبت کند. همچنین میتواند رشتههای از دست رفته یک گفتوگو را در نتیجهگیری نهایی خود، به یکدیگر پیوند زند.
- [سایر] اگر HIV مثبت باشم، روی جنینم تأثیر خواهد گذاشت؟
- [سایر] سیاستهای اقتصادی دولت مهندس موسوی در طول جنگ چگونه بود و چقدر بر اوضاع اقتصادی جامعه تأثیر گذاشت؟
- [آیت الله نوری همدانی] گاهی در پیشانی انسان جوشهایی پیدا میشود که هنگام سجده درد میگیرد آیا میتوان صورت را کج روی مهر گذاشت؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا گوش دادن به غنا در خانه جایز است؟ اگر در فردی تأثیر نداشته باشد چه حکمی دارد؟
- [سایر] چطور میتوان به وسیله قرآن وجود حضرت ولیعصر(عج) و ظهور او را اثبات کرد؟
- [سایر] تأثیر اینترنت را چگونه ارزیابی میکنید؟ با چه راهکارهایی میتوان از این پدیده برای گسترش فرهنگ اسلامی بهره جست؟
- [سایر] مخاطب قرآن مردم چه زمان و مکانی هستند؟
- [سایر] عاطفه انسان را توصیف کنید و بفرمایید که چقدر میتواند در انسان تأثیر داشته باشد؟ و آیا عاطفه انسانی را میتوان از مبانی انسانشناسی دانست؟
- [سایر] آیا میتوان از ولیفقیه انتقاد کرد؟ این مسأله با ولایت و لزوم پیروی از او منافات ندارد؟ اگر انسان انتقاد کرد، گوش شنوایی هست؟
- [سایر] وقوع رویدادی به نام انقلاب اسلامی ایران در سال 57 پیامدهای فراوانی بر منطقه و نظام بینالملل برجا گذاشت. به عنوان اولین سوال، به نظر شما در منطق تعاریف علوم سیاسی و روابط بینالملل، چقدر میتوان پیا
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خرجهایی را که انسان برای به دستآوردن فایده میکند، مانند دلالی و حمالی -که عینش یا عوضش باقی نمیماند- جزء مخارج کسب است که اگر به خود آن خرجها خمس تعلق نگرفته، از فایده کسب میتوان جای آن گذاشت، و آن مقدار را جزء فایده محسوب نکرد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان از گرامافون یا از بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمی فهمد؛ یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد؛ آیه سجده را بشنود یا گوش دهد؛ سجده واجب نیست و همچنین است رادیو اگر به طور نوار و ضبط صوت باشد؛ ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو آیه سجده را به قصد اینکه از قرآن است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد؛ سجده واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نصیحت تأثیر ندارد، واجب است با احتمال تأثیر امر و نهی الزامی کند، و اگر تأثیر نمی کند مگر با تشدید در گفتار و تهدید بر مخالفت، لازم است لکن باید از دروغ و معصیت دیگر احتراز شود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر می داند که نصیحت تأثیر ندارد ، واجب است با احتمال تأثیر امر ونهی الزامی کند ، اگر تأثیر نمی کند مگر با تشدید در گفتار وتهدید بر مخالفت ، لازم است لکن باید از دروغ ومعصیت دیگر احتراز شود .
- [امام خمینی] اگر میداند که نصیحت تأثیر ندارد، واجب است با احتمال تأثیر امر و نهی الزامی کند، و اگر تأثیر نمیکند مگر با تشدید در گفتار و تهدید بر مخالفت، لازم است لکن باید از دروغ و معصیت دیگر احتراز شود.
- [آیت الله بهجت] مستحب است در گوش راست بچهای که به دنیا آمده اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر انسان از بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمی فهمد یا از کسی که قصد خواندن قران ندارد یا مثلا از گرامافون یا نوار ضبط صوت ایه سجده را استماع کند سجده واجب نیست ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو ایه سجده را به قصد این که از قران است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد سجده واجب است
- [آیت الله شبیری زنجانی] جواب سلام را باید به قصد تحیت (یعنی قصد احترام) مخاطب بگوید و لازم نیست در جواب سلام قصد دعا هم داشته باشد؛ یعنی از خداوند عالم برای کسی که سلام کرده سلامتی بخواهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر انسان هم زمان با این که آیه سجده را میخواند همان آیه را از دیگری نیز بشنود، یک سجده کافی است، چه به آن گوش داده باشد و چه به گوش او خورده باشد و همچنین است اگر به صدای گروهی که با هم آن آیه را میخوانند، گوش کند؛ ولی چنانچه یک بار آیه سجده را بخواند و یا به آن گوش کند و سپس دوباره آن را بخواند یا به آن گوش کند، باید دو سجده به جا آورد.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است از روزی که بچّه به دنیا میآید تا پیش از آنکه بند نافش بیفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگویند.