پس از شهادت رئیس جمهور (محمد علی رجایی) و نخست وزیر (محمد جواد باهنر)، در شهریور 1360، آیت‌الله خامنه‌ای به ریاست جمهوری برگزیده شد و ایشان مهندس میرحسین موسوی را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کرد. مهندس موسوی هم از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت و نخست وزیر شد. خط مشی اقتصادی دولت مهندس موسوی شامل نظارت عالیه‌ی دولت بر امور اقتصادی، توجه و تمرکز در امر توزیع، کنترل تقاضا و تقویت نظام عرضه، محدود نمودن فعالیت‌های تجاری واردات و صادرات، کاهش سرمایه گذاری خارجی و کاهش واردات بود. در مجموع و بنا به مقتضیات خاص زمانی، بخش اعظم اقتصاد ایران دولتی گردیده بود و جایگاه بخش خصوصی در نظام اقتصادی ایران تضعیف شده بود. دولت در امور توزیع، سیستم سهمیه‌بندی ارزاق عمومی را در تعدادی از کالاهای اساسی به اجرا در آورد. به این ترتیب دولت مهندس موسوی سیاست دولت رفاه را در پیش گرفت. در فاصله سال‌های 1357 - 1368 اقتصاد به طور عمده در دست دولت قرار داشت و در نتیجه بخش خصوصی نقش عمده‌ای در اقتصاد کشور نداشت. به عبارت دیگر، تمام قوانین در جهت دولتی کردن اقصتاد وضع شده بود و با گسترده‌تر شدن دامنه فعالیت دولت، در طول جنگ تمام اهرم‌های اجرایی اقتصاد کشور در دست دولت بود. البته این سیاست با هدف تأمین عدالت اجتماعی و کاهش فشارهای اقتصادی بر اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه اجرا می‌شد. در مجموع دولتی نمودن امور اقتصاد، از یک طرف تضعیف فرهنگ مصرف، تضعیف روحیه اتکا به سرمایه خارجی، توجه به خودکفایی و ملی گرایی اقتصادی و کاهش تبعات منفی جنگ در حوزه اقتصاد را در پی داشت و از طرف دیگر، کاهش روحیه کار و ابتکار و کارآفرینی، غفلت از آفات تضعیف حقوق مالکیت، افزایش رانت خواری و سوء استفاده افراد از موقعیت دولتی از تبعات منفی این سیاست بود. با توجه به کاهش درآمد ارزی ایران، وضعیت جنگی و کمبودهای اقتصادی و هزینه بالای جنگ و جو روانی که در نتیجه جنگ ایجاد می‌شود، کنترل اوضاع اقتصادی به دست دولت سبب جلوگیری از فشارهای اقتصادی بر مردم به ویژه اقشار کم درآمد جامعه شد. بحران اقتصادی می‌توانست موقعیت دولت را در تداوم دفاع مقدس تضعیف نماید، اما دولتی نمودن اقتصاد در این دوره تا حدودی جلوی بحران‌های حاد اقتصادی را گرفت و یا حداقل اثر آن را بر اکثر مردم ایران کاهش داد. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
سیاستهای اقتصادی دولت مهندس موسوی در طول جنگ چگونه بود و چقدر بر اوضاع اقتصادی جامعه تأثیر گذاشت؟
پس از شهادت رئیس جمهور (محمد علی رجایی) و نخست وزیر (محمد جواد باهنر)، در شهریور 1360، آیتالله خامنهای به ریاست جمهوری برگزیده شد و ایشان مهندس میرحسین موسوی را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کرد. مهندس موسوی هم از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت و نخست وزیر شد.
خط مشی اقتصادی دولت مهندس موسوی شامل نظارت عالیهی دولت بر امور اقتصادی، توجه و تمرکز در امر توزیع، کنترل تقاضا و تقویت نظام عرضه، محدود نمودن فعالیتهای تجاری واردات و صادرات، کاهش سرمایه گذاری خارجی و کاهش واردات بود. در مجموع و بنا به مقتضیات خاص زمانی، بخش اعظم اقتصاد ایران دولتی گردیده بود و جایگاه بخش خصوصی در نظام اقتصادی ایران تضعیف شده بود. دولت در امور توزیع، سیستم سهمیهبندی ارزاق عمومی را در تعدادی از کالاهای اساسی به اجرا در آورد.
به این ترتیب دولت مهندس موسوی سیاست دولت رفاه را در پیش گرفت. در فاصله سالهای 1357 - 1368 اقتصاد به طور عمده در دست دولت قرار داشت و در نتیجه بخش خصوصی نقش عمدهای در اقتصاد کشور نداشت. به عبارت دیگر، تمام قوانین در جهت دولتی کردن اقصتاد وضع شده بود و با گستردهتر شدن دامنه فعالیت دولت، در طول جنگ تمام اهرمهای اجرایی اقتصاد کشور در دست دولت بود. البته این سیاست با هدف تأمین عدالت اجتماعی و کاهش فشارهای اقتصادی بر اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه اجرا میشد.
در مجموع دولتی نمودن امور اقتصاد، از یک طرف تضعیف فرهنگ مصرف، تضعیف روحیه اتکا به سرمایه خارجی، توجه به خودکفایی و ملی گرایی اقتصادی و کاهش تبعات منفی جنگ در حوزه اقتصاد را در پی داشت و از طرف دیگر، کاهش روحیه کار و ابتکار و کارآفرینی، غفلت از آفات تضعیف حقوق مالکیت، افزایش رانت خواری و سوء استفاده افراد از موقعیت دولتی از تبعات منفی این سیاست بود.
با توجه به کاهش درآمد ارزی ایران، وضعیت جنگی و کمبودهای اقتصادی و هزینه بالای جنگ و جو روانی که در نتیجه جنگ ایجاد میشود، کنترل اوضاع اقتصادی به دست دولت سبب جلوگیری از فشارهای اقتصادی بر مردم به ویژه اقشار کم درآمد جامعه شد. بحران اقتصادی میتوانست موقعیت دولت را در تداوم دفاع مقدس تضعیف نماید، اما دولتی نمودن اقتصاد در این دوره تا حدودی جلوی بحرانهای حاد اقتصادی را گرفت و یا حداقل اثر آن را بر اکثر مردم ایران کاهش داد.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
- [سایر] سیاستهای اقتصادی دولت هاشمی با نام تعدیل اقتصادی چه نتایجی را بر اقتصاد گذاشت؟ حضور تکنوکراتها چه آثاری را بر جای گذاشت؟ نحلهی فکری اندیشهی تکنوکراسی چه بود؟ آیا دولت سازندگی حامی سرمایهدارها بود؟ آثار منفی اقتصادی دوران سازندگی چه بود؟
- [سایر] وضعیت اقتصادی ایران در طول جنگ تحمیلی چگونه بود؟
- [سایر] نقش حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در انسجام و وحدت اقشار مختلف مردم در طول جنگ تحمیلی چگونه بود و چه تأثیری بر روند جنگ داشت؟
- [سایر] دولت موسوی از لحاظ اقتصادی با چه فرازوفرودهایی همراه بود؟ مردم از چه سطحی از رفاه و تولید سرانه برخوردار بودند؟ ابعاد و حجم دولت در اقتصاد به چه میزان بود؟ وضعیت مالی دولت در آن زمان چگونه بود؟ رشد بخشهای مختلف اقتصادی چگونه بود؟
- [سایر] در طول هشت سال جنگ، چه هیئت هایی برای صلح بین دو کشور میانجی گری کردند؟ تأثیر آن چه بود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مراد از (عام المجاعه) سال قحطی است، یا دوران قحطی؟ به بیان واضح تر، اگر در طول سال وضع اقتصادی کشور و توان معیشتی مردم خوب باشد، ولی در مدّت کوتاهی (مثلا یک ماه) اوضاع اقتصادی کشور خراب شود، و مردم در وضع معیشتی پائین باشند، و ارزاق عمومی کمیاب یا نایاب شود، آیا سال قحطی بر آن اطلاق می گردد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مراد از (عام المجاعه) سال قحطی است، یا دوران قحطی؟ به بیان واضح تر، اگر در طول سال وضع اقتصادی کشور و توان معیشتی مردم خوب باشد، ولی در مدّت کوتاهی (مثلا یک ماه) اوضاع اقتصادی کشور خراب شود، و مردم در وضع معیشتی پائین باشند، و ارزاق عمومی کمیاب یا نایاب شود، آیا سال قحطی بر آن اطلاق می گردد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به مطالبی که در ذیل می آید آیا قاضی در زمان فعلی می تواند به اسناد رسمی اعتماد نموده و آنها را مستند حکم خود قرار دهد: الف) اوضاع و احوال و اماراتی وجود دارد که عرفاً باعث اعتماد به تنظیم کنندگان این اسناد و نیز باعث اعتماد به اسناد رسمی می شود مانند وجود مجازاتهای حقوقی و کیفری برای سردفتران متخلّف، وجود بازرسان دایمی که دفاتر اسناد رسمی را بازرسی می نمایند و از طرفی سردفتران برای اعتماد نمودن مراجعین به آنها دقّت زیادی در کار خود به خرج می دهند. ب) قسمت اعظم روابط حقوقی و اقتصادی مردم و مسائل قضایی بر مبنای اسناد رسمی قرار گرفته به طوری که بدون وجود این اسناد (مانند شناسنامه، سند ازدواج، اسناد مالکیّت زمین، خانه، اتومبیل و امثال آن) این قسم از نظام معیشتی جامعه مختل می گردد.
- [سایر] با توجه به مطالبی که از سوی برخی کاندیداها در خلال انتخابات ریاست جمهوری نسبت به بعضی از شخصیت های روحانی مطرح شد و آنان را به عنوان مفسدان اقتصادی معرفی کرد و در کشور جو بد بینی نسبت به روحانیت پیدا شده و اهانت هایی به روحانیت صورت می گیرد، با توجه به این وضعیت خواهشمندم نظر مقام معظم رهبری و مراجع تقلید به ویژه حضرت آیت الله العظمی هادوی تهرانی را نسبت به موارد زیر بیان فرمایید:1. آیا طرح این گونه مطالب به هر دلیلی به این شکل جایز است؟2. وظیفه افراد نسبت به اشخاصی که چنین شبهاتی را در جامعه دامن می زنند چیست؟3. با کسانی که تحت تاثیر این امور به روحانیت توهین می کنند چگونه باید برخورد کرد؟4. وظیفه طلاب جوان در این شرایط چیست؟
- [سایر] با سلام و آرزوی سلامتی و توفیقات شما متاسفانه وضعیت اقتصادی جاری برای عموم مردم به نحوی است که امکان تامین هزینه زندگی خود را ندارند و برای تامین مایحتاج ضروری خود و ... محتاج خریدهای اقساطی و یا دریافت وام و یا شیوه های دیگری هستند. 1. در شرایط کنونی امکان خرید منزل و یا اخذ وام بانکی برای خرید منزل و یا خودرو و یا سفر حج و ... از محل حقوق دریافتی و درآمدهای عادی در زندگی مردم وجود ندارد. عموم کارکنان مجبورند برای تامین نیازهای واقعی خود بجای خرید یکدفعه از محل درآمدهی خود بدلیل عدم کفایت درآمدهای خود، اندک اندک از درآمدهای جاری خود کسر نمایند و نهایتا بعد از مدتی امکان خرید موارد مورد نیاز خود را داشته باشند. در واقع آنچه به عنوان مایحتاج زندگی است دیگر یکباره قابل تامین نیست بلکه لازم است در طول سالیانی آنرا تامین کرد. آیا آنچه از این بابت کسر میشود و البته در واقع پس انداز نیست زیرا پس انداز جمع آوری مبالغ مازاد بر نیاز است که در طول سال اتفاق می افتد ولی در این مورد جمع آوری مال از محل کسر اقساطی از حقوق خودشان است که باید برای رفع نیاز واقعی زندگی آنها در طول سال و یا سالیانی کسر شود تا امکان تامین مایحتاج زندگی فراهم شود و لذا این کسورات برای رفع نیاز واقعی است که بدلیل شرایط اقتصادی عموم مردم یکباره قابل تهیه نیست. در واقع این مواردی که از حقوق کسر شده و برای تامین نیاز ضروری کنار گذاشته میشود جزء هزینه های ضروری و رفع مایحتاج محسوب می شد آیا به آنها خمس تعلق میگیرد؟ 2. عیناً اگر بخشی از درآمد سال در حسابهای پس انداز امانت نهاده شود تا بتوان از امکان وام بانکی خربد منزل استفاده کرد، با توجه به اینکه این بخش در واقع وجوه لازم برای خرید منزل است و نه سرمایه گذاری برای درآمد بعدی ولی در واقع امانتی است تا با اخذ وام امکان خرید منزل فراهم شود. آیا اینها جزء هزینه های سال محسوب میشود و یا به آنها خمس تعلق میگیرد؟ 3. یا پولی که برای سفر حج بناست هزینه شود ولی چون اکنون امکان سفر طبق مقررات دولت فراهم نیست و باید این وجوه را برای سفر حج در بانکی نزد دولت قرار داد تا در صورت تعیین نوبت بموقع بتوان عازم شد آیا در صورت کنار گذاردن بعنوان هزینه میتواند منظور شود و یا چون اکنون امکان سفر فراهم نیست باید به آن خمس تعلق گیرد؟ لطفاً در موارد فوق با توجه به تغییر شرایط اقتصادی خانوارها و رفع تکلیف اعلام نظر فرمائید. ضمناً اینجانب در این موارد چون اقدام نموده و این اقساط را جزء هزینه های ضروری خود محاسبه و پس انداز و یا مازاد بر نیاز تلقی نمیکرده ام خمس آنها را نداده ام در اینصورت تکلیف اینجانب چیست با این فرض که قطعاً بدلیل کمی امکان اقتصادی اگر خمسی به این اموال تعلق گیرد باید با فروش آنها خمس بدهم زیرا از محل درآمد جاری خود امکان پرداخت خمس این اموال را قطعاً در طی چندین سال نخواهم داشت.