عاطفه انسان را توصیف کنید و بفرمایید که چقدر می‌تواند در انسان تأثیر داشته باشد؟ و آیا عاطفه انسانی را می‌توان از مبانی انسان‌شناسی دانست؟
یکی از جنبه‌های روح و نفس انسان، «ساحت عاطفی انسان» است. «عاطفه»؛ به معنای محبت و مهربانی است. و غالباً تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف؛ از قبیل عشق، حس جمال، و مهر و محبت قرار می‌گیرد. و نوعی میل است که جهت آن به‌سوی غیر می‌باشد. عاطفه از ویژگی‌های فطری و مثبت انسانی است و مؤمنان به داشتن آن ترغیب شده‌اند؛ از این‌رو، عاطفه از مبانی انسان‌شناسی است. در قرآن کریم و روایات همان‌گونه که به عقل اهتمام ویژه شده، به قلب نیز که کانون عواطف و محبت بوده، توجه شده است. اراده انسان تحت تأثیر بُعد عاطفی و شوقی او است؛ انسان تا نسبت به کاری اشتیاق و رغبت نیابد، اراده‌اش نسبت به آن برانگیخته نمی‌شود. اشتیاق و جنبه عاطفی انسان نیز متأثّر از بُعد شناختی و باورهای او است. مهم‌ترین عاملی که عاطفه انسانی را تقویت می‌کند، و بر خود انسان و دیگرانی که مورد محبت و عاطفه قرار می‌گیرند، تأثیر می‌گذارد، شناخت محبت و عاطفه و شیوه اجرای آن بر اساس آموزه‌های دینی است. البته آنچه گفته شد؛ تأییدی بر مکتب عاطفه‌گرایی نیست؛ چون از دیدگاه عاطفه‌گرایان، هر چیزی که عواطف انسان را تأمین کند و هر رفتاری که موجب اشباع عاطفه شود، خواه عواطف خانوادگی و خواه عواطف اجتماعی، دارای مرتبه‌ای از خیر اخلاقی است. در مقابل، هر رفتاری که عواطف آدمیان را جریحه‌دار سازد، شرّ اخلاقی است. در حالی‌که اشکالاتی بر این دیدگاه وارد است و سازگاری کامل با آموزه‌های دین اسلام ندارد.  
عنوان سوال:

عاطفه انسان را توصیف کنید و بفرمایید که چقدر می‌تواند در انسان تأثیر داشته باشد؟ و آیا عاطفه انسانی را می‌توان از مبانی انسان‌شناسی دانست؟


پاسخ:

یکی از جنبه‌های روح و نفس انسان، «ساحت عاطفی انسان» است. «عاطفه»؛ به معنای محبت و مهربانی است. و غالباً تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف؛ از قبیل عشق، حس جمال، و مهر و محبت قرار می‌گیرد. و نوعی میل است که جهت آن به‌سوی غیر می‌باشد.
عاطفه از ویژگی‌های فطری و مثبت انسانی است و مؤمنان به داشتن آن ترغیب شده‌اند؛ از این‌رو، عاطفه از مبانی انسان‌شناسی است. در قرآن کریم و روایات همان‌گونه که به عقل اهتمام ویژه شده، به قلب نیز که کانون عواطف و محبت بوده، توجه شده است. اراده انسان تحت تأثیر بُعد عاطفی و شوقی او است؛ انسان تا نسبت به کاری اشتیاق و رغبت نیابد، اراده‌اش نسبت به آن برانگیخته نمی‌شود. اشتیاق و جنبه عاطفی انسان نیز متأثّر از بُعد شناختی و باورهای او است.
مهم‌ترین عاملی که عاطفه انسانی را تقویت می‌کند، و بر خود انسان و دیگرانی که مورد محبت و عاطفه قرار می‌گیرند، تأثیر می‌گذارد، شناخت محبت و عاطفه و شیوه اجرای آن بر اساس آموزه‌های دینی است.
البته آنچه گفته شد؛ تأییدی بر مکتب عاطفه‌گرایی نیست؛ چون از دیدگاه عاطفه‌گرایان، هر چیزی که عواطف انسان را تأمین کند و هر رفتاری که موجب اشباع عاطفه شود، خواه عواطف خانوادگی و خواه عواطف اجتماعی، دارای مرتبه‌ای از خیر اخلاقی است. در مقابل، هر رفتاری که عواطف آدمیان را جریحه‌دار سازد، شرّ اخلاقی است. در حالی‌که اشکالاتی بر این دیدگاه وارد است و سازگاری کامل با آموزه‌های دین اسلام ندارد.
 





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین