جهان طبیعت به حکم حکیمانه الهی بر اساس محکمی استوار است. بشر که یکی از افراد مجموعه هستی است، طبیعتاً دارای حبّ ذات و تمایلات غریزی است و یکی از آنان این است که آرزو دارد تمام پدیده‌ها و رویدادهای جهان به نفع او رقم بخورد و همه آرزوهایش جامه عمل بپوشند و در زندگی با ناکامی و شکست مواجه نشود و هرگز دچار رنج و ناملایمات نگردد، ولی این آروز ناشدنی است، زیرا خداوند حکیم نظام عالم را بر اساس یک سلسله قوانین و مقررات، پایه گذاری کرده و هر قانونی به هدایت باری تعالی مسیر تکوینی خود را می پیماید. امام امیرالمؤمنین(ع) فرمود:خداوند امور عالم را بر حسب مصلحت و طبق مقتضیات به جریان می اندازد، نه بر وفق خواسته و رضای بشر.(1) هزار نقش برآرد زمانه و نبود یکی چنان که در آیینه تصوّر ما است‌ کسی زچون و چرا دم نمیتواند زد که نقشبند حوادث ورای چون و چرا است‌ عقل و منطق ایجاب می کند که آدمی از قوانین خلقت پیروی نماید و تسلیم مقررات باشد و ارزوهای ناشدنی در سر نپروراند و انتظار نداشته باشد جهان بر وفق مراد او بچرخد.با توجه به این که هیچ کس از بلایا و آفات جهان ایمنی ندارد، هر انسانی باید روح و اراده خود را تقویت کند و نیرومندانه در مقابل مصائب مقاومت کند. دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی می گوید: با گذشت سال‌ها دریافتم که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اشخاص بالغ، نگرانی و تشویش است. اکثریت افراد از مشکلات خود می نالند.(2) البته نگرانیها بر دو گونه است: یکی نگرانیهای معقول و دیگری نامعقول. نگرانیهای عاقلانه در زندگی بشر یک امر طبیعی است و منشأ آن احساس خطر است. افراد عاقل در بد آمدها و حوادث می توانند بی اعتنا باشند، ولی نگرانیهای موهوم و غیر معقول نا امیدیهای فراوان در بسیاری از افراد به وجود می آورد که همواره آنان را به رنج و عذاب مبتلا می سازد. اما آنان که دارای قوّت روح و اراده قوی هستند، خود را نمیبازند و مغلوب و مقهور حادثه نمیشوند. درمان نا امیدیها: 1- اعتماد به نفس و وارد شدن در صحنه‌هایی که از آن‌ها خوف و نگرانی داریم. علی(ع) فرمود: "اذا خفت صعوبة امر فاصعب له یذلّ لک؛(3) هر گاه سختی چیزی باعث هراس و بیم تو شد، در مقال آن مقاومت کن و آن را به زانو در آورد تا مشکل بر تو آسان می شود". 2- قناعت و نگاه به پایین‌تر از خود در امور دنیایی. امام صادق(ع) فرمود: "همواره به پایین‌تر از خود نگاه کن تا قدر نعمت‌های الهی را بدانی و شکر گزار او باشی".(4) پیامبر(ص) فرمود: "کسی که درباره دین خود به بالاتر از خویش بنگرد و به وی اقتدا کند و درباره دنیای خویش به پایین‌تر از خود نظر کند و خدای را سپاس گوید، او را در صف شکر گزاران و بردباران ثبت می نماید".(5) 3- گشاده رویی و دوری از گرفتگی دل، گشاده رویی و مسرّت خاطر مایه محبوبیّت اجتماعی و باعث رفع کدورت‌های درونی می شود و انسان را از حالت غم و افسردگی و نا امیدی بیرون می آورد. رسول اکرم(ص) فرمود: "پیوسته بشّاش و خوشرو باش که خداوند دوستدار گشاده رویان است و آدم‌های گرفته و عبوس مورد بغض و بی مهری او هستند". روزی بین یحیی بن زکریا(ع) و حضرت عیسی(ع) ملاقاتی دست داد. عیسی(ع) به روی یحیی(ع) تبسّم کرد. یحیی گفت: از چه تو را غافل می بینم، گویی از قهر الهی غافلی! عیسی گفت: از چه تو را عبوس می بینم، گویی از رحمت خدا ناامیدی! هر دو گفتند: از این جا نمیرویم تا وحی نازل گردد که پروردگار کدام یک از این دو روش را بیشتر دوست می دارد. خداوند به آن دو وحی کرد که هر یک از شما خلق نیکوتر دارد، نزد من محبوب‌تر است.(6) 4- دعا و مناجات با خدا باعث رفع نگرانیها و زدودن ناامیدیها می شود. 5- قرائت قرآن در زدودن ناامیدی بسیار نافع است. 6- رفتن به سبزه وارها و کوه و دریا و تفریحات سالم. 7- دیدار مؤمنان و علمای با تقوا و زاهد و نگاه به ساده زیستی افراد مستضعف و ناتوان. پی نوشت‌ها: 1. محمد تقی فلسفی، اخلاق، ج 2، ص 234، به نقل از فهرست غرر، ص 137. 2. محمد تقلی فلسفی، اخلاق، ج 2، ص 235. 3. همان، ص 249، به نقل از غررالحکم، ص 319. 4. همان، ص 250، به نقل از مستدرک، ج 2، ص 64. 5. همان، ص 250، به نقل از تاریخ یعقوبی، ص 59. 6. همان، ص 256، به نقل از حیوة الحیوان، ج 2، ص 165
جهان طبیعت به حکم حکیمانه الهی بر اساس محکمی استوار است. بشر که یکی از افراد مجموعه هستی است، طبیعتاً دارای حبّ ذات و تمایلات غریزی است و یکی از آنان این است که آرزو دارد تمام پدیدهها و رویدادهای جهان به نفع او رقم بخورد و همه آرزوهایش جامه عمل بپوشند و در زندگی با ناکامی و شکست مواجه نشود و هرگز دچار رنج و ناملایمات نگردد، ولی این آروز ناشدنی است، زیرا خداوند حکیم نظام عالم را بر اساس یک سلسله قوانین و مقررات، پایه گذاری کرده و هر قانونی به هدایت باری تعالی مسیر تکوینی خود را می پیماید. امام امیرالمؤمنین(ع) فرمود:خداوند امور عالم را بر حسب مصلحت و طبق مقتضیات به جریان می اندازد، نه بر وفق خواسته و رضای بشر.(1)
هزار نقش برآرد زمانه و نبود
یکی چنان که در آیینه تصوّر ما است
کسی زچون و چرا دم نمیتواند زد
که نقشبند حوادث ورای چون و چرا است
عقل و منطق ایجاب می کند که آدمی از قوانین خلقت پیروی نماید و تسلیم مقررات باشد و ارزوهای ناشدنی در سر نپروراند و انتظار نداشته باشد جهان بر وفق مراد او بچرخد.با توجه به این که هیچ کس از بلایا و آفات جهان ایمنی ندارد، هر انسانی باید روح و اراده خود را تقویت کند و نیرومندانه در مقابل مصائب مقاومت کند.
دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی می گوید: با گذشت سالها دریافتم که یکی از بزرگترین مشکلات اشخاص بالغ، نگرانی و تشویش است. اکثریت افراد از مشکلات خود می نالند.(2)
البته نگرانیها بر دو گونه است: یکی نگرانیهای معقول و دیگری نامعقول. نگرانیهای عاقلانه در زندگی بشر یک امر طبیعی است و منشأ آن احساس خطر است. افراد عاقل در بد آمدها و حوادث می توانند بی اعتنا باشند، ولی نگرانیهای موهوم و غیر معقول نا امیدیهای فراوان در بسیاری از افراد به وجود می آورد که همواره آنان را به رنج و عذاب مبتلا می سازد. اما آنان که دارای قوّت روح و اراده قوی هستند، خود را نمیبازند و مغلوب و مقهور حادثه نمیشوند.
درمان نا امیدیها:
1- اعتماد به نفس و وارد شدن در صحنههایی که از آنها خوف و نگرانی داریم. علی(ع) فرمود: "اذا خفت صعوبة امر فاصعب له یذلّ لک؛(3) هر گاه سختی چیزی باعث هراس و بیم تو شد، در مقال آن مقاومت کن و آن را به زانو در آورد تا مشکل بر تو آسان می شود".
2- قناعت و نگاه به پایینتر از خود در امور دنیایی. امام صادق(ع) فرمود: "همواره به پایینتر از خود نگاه کن تا قدر نعمتهای الهی را بدانی و شکر گزار او باشی".(4)
پیامبر(ص) فرمود: "کسی که درباره دین خود به بالاتر از خویش بنگرد و به وی اقتدا کند و درباره دنیای خویش به پایینتر از خود نظر کند و خدای را سپاس گوید، او را در صف شکر گزاران و بردباران ثبت می نماید".(5)
3- گشاده رویی و دوری از گرفتگی دل، گشاده رویی و مسرّت خاطر مایه محبوبیّت اجتماعی و باعث رفع کدورتهای درونی می شود و انسان را از حالت غم و افسردگی و نا امیدی بیرون می آورد. رسول اکرم(ص) فرمود: "پیوسته بشّاش و خوشرو باش که خداوند دوستدار گشاده رویان است و آدمهای گرفته و عبوس مورد بغض و بی مهری او هستند".
روزی بین یحیی بن زکریا(ع) و حضرت عیسی(ع) ملاقاتی دست داد. عیسی(ع) به روی یحیی(ع) تبسّم کرد. یحیی گفت: از چه تو را غافل می بینم، گویی از قهر الهی غافلی! عیسی گفت: از چه تو را عبوس می بینم، گویی از رحمت خدا ناامیدی! هر دو گفتند: از این جا نمیرویم تا وحی نازل گردد که پروردگار کدام یک از این دو روش را بیشتر دوست می دارد. خداوند به آن دو وحی کرد که هر یک از شما خلق نیکوتر دارد، نزد من محبوبتر است.(6)
4- دعا و مناجات با خدا باعث رفع نگرانیها و زدودن ناامیدیها می شود.
5- قرائت قرآن در زدودن ناامیدی بسیار نافع است.
6- رفتن به سبزه وارها و کوه و دریا و تفریحات سالم.
7- دیدار مؤمنان و علمای با تقوا و زاهد و نگاه به ساده زیستی افراد مستضعف و ناتوان.
پی نوشتها:
1. محمد تقی فلسفی، اخلاق، ج 2، ص 234، به نقل از فهرست غرر، ص 137.
2. محمد تقلی فلسفی، اخلاق، ج 2، ص 235.
3. همان، ص 249، به نقل از غررالحکم، ص 319.
4. همان، ص 250، به نقل از مستدرک، ج 2، ص 64.
5. همان، ص 250، به نقل از تاریخ یعقوبی، ص 59.
6. همان، ص 256، به نقل از حیوة الحیوان، ج 2، ص 165
- [سایر] نقش جامعه و مسئولین در ایجاد یاس و ناامیدی و تقویت دین داری چیست ؟
- [سایر] آیا عدم آگاهی انسان از زمان مرگ خود موجب ناامیدی به آینده نخواهد شد؟
- [سایر] آیا ناامیدی از حل مشکلات زندگی، انگیزه پیدایش مهدودیت شده است؟
- [سایر] برای درمان یاس و ناامیدی از درگاه خداوند چکار باید کرد؟
- [سایر] چرا مدرنیته باعث بوجود آوردن یاس و ناامیدی و اضطراب های اجتماعی شده است ؟
- [سایر] بعد از توبه چطور از ناامیدی و عذاب وجدان رها شویم؟
- [سایر] چرا با تشویق جوانان به استفاده از رنگهای تیره، نشاط و شادی آنها را به یاس و ناامیدی تبدیل میکنید؟
- [سایر] الا بذکر الله تطمئن القلوب . ناامیدی چه تاثیری در زندگی دارد و راه حل برطرف کردن آن چیست ؟
- [سایر] چطور می شود فردی که ناامید است متقاعد کرد که اگر از خدا اطاعت کند تبعات ناامیدی او از بین می رود ؟
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید. وقتی به انسان احساس ناامیدی و بی حوصلگی دست می دهد، چه باید کرد؟ با تشکر.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] وقف برای کسانی که هنوز به دنیا نیامده اند صحیح نمی باشد، ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمده اند و بعضی هنوز به دنیا نیامده اند صحیح است (مانند وقف بر فرزندان موجود و نسلهای آینده) و آنها که بعداً به دنیا می آیند در آن وقف شریک خواهند شد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقفبرای اشخاص که بعضی از آنهابه دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند
- [آیت الله مظاهری] اگر مالی را برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند وقف کند وقف صحیح است و آنها که به دنیا نیامدهاند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک میشوند و همچنین اگر مالی را فقط برای کسانی که به دنیا نیامدهاند وقف کند نیز صحیح است.
- [آیت الله اردبیلی] وقف بر معدوم یعنی افرادی که وجود ندارند صحیح نیست، امّا چنانچه وقفِ مال جهت افرادی که به دنیا نیامدهاند و در شکم مادر هستند باشد، اشکالی ندارد؛ همچنین وقف بر معدوم به تبع موجود یعنی برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمدهاند صحیح است، مانند وقف بر اولاد و در این صورت طبقات بعد که به دنیا نیامدهاند، بعد از به دنیا آمدن با دیگران شریک میشوند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وقف برای کسانی که وجود داشته باشند صحیح است اما برای کسانی که هنوز به دنیا نیامده اند اشکال دارد. و وقف برای کسانی که برخی از آنها وجود دارند هر چند برخی از آنها هنوز به دنیا نیامده اند صحیح است و افرادی که بعداً به دنیا می آیند با افرادی که فعلاً وجود دارند شریک می شوند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، باید تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچّه عده نگهدارد، بنابراین اگر مثلا یک ساعت بعد ازطلاق بچّه اوبه دنیا آید، عدّه اش تمام می شود.
- [آیت الله سبحانی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عده آن یا دنیا آمدن، یا سقط شدن بچه او است، بنابر این اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا آید، عده اش تمام می شود.
- [آیت الله مظاهری] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عدهاش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچّه اوست، بنابراین اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچّه او به دنیا آید، عدّهاش تمام میشود.