آیا با یک جلسه ی خواستگاری می توان به شناخت رسید؟ درباره ارتباط قبل از ازدواج و راههای شناخت قبل از ازدواج توضیح دهید.
پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی: جلسه خواستگاری یک جلسه است. ولی جلسه ی دیدار متعدد است . این نباید اشتباه بشود. بطور معمول درابتدای فرایند خواستگاری ، آقا پسر با خانواده شان به خانه ی دخترخانم می روند البته اگر غریبه نباشند که قبلا مادرشان با خواهرشان به خانه ی دختر خانم رفته باشند که این هم بد نیست . درست است این کار سنتی است ولی منافعی دارد . ولی حالا اگر شناخت داشتند ، در اولین جلسه خواستگاری که پسر به همراه خانواده اش می رود ، به این جلسه نمی توان اکتفا کرد . اگر در جلسه اول خواستگاری یک توافق کلی ایجاد شد ، ادامه می دهند و می تواند جلسه متعدد و متنوعی باشد . حتی خانواده دختر می توانند به خانه پسر تشریف ببرند . من در برنامه های ازدواجی تا سه جلسه بعد از اولین جلسه خواستگاری را پیش بینی کرده ام که می توانند سوالات خودشان را مطرح کنند و گفتگو بکنند . پس این سوال درست نیست که با یک جلسه خواستگاری ما می توانیم شناخت پیدا کنیم ؟ زیرا خواستگاری یک جلسه نیست و جلسات متعدد و متنوعی است . همه چیزهایی که شما برای شناخت قبل از ازداوج در نظر دارید را می توانید بعد از فرایند خواستگاری به آن برسید . بعد از خواستگاری ما دیگر دغدغه برای ارتباط نداریم و آن پیامدهای منفی از بین می رود . ما بعد از خواستگاری حتی تجویز می کنیم که شما با هم بیرون هم بروید .البته احتیاط می کنیم و می گوییم : یکی از اعضای خانواده هم با شما باشد که اگر آشنایی شما را دید ، موضع تهمت نباشد و حدس بزنند که داستان چیست . چون ممکن است این خواستگاری به ازدواج ختم نشود و زندگی دختر خانم دچار مشکل بشود . بنابراین خواستگاری یک جلسه نیست . من تاکید دارم که بعد از خواستگاری رسمی ، شناخت پیدا بکنند . در روابط قبل از ازدواج واقعا شناخت امکان ندارد . چطور می خواهند شناخت پیدا کنند ؟ در این ارتباطات همه چیز هست الا شناخت . فضا ، فضای شناخت نیست . در خیابان وکافی شاپ که شناخت پیدا نمیشود . باید یک فضای آرامی باشد که بدون استرس در آنجا شناخت پیدا بکنند . در خانه ی دختر خانم حضور پیدا میکنند و با خیال راحت و یکسری عوامل جانبی هم در فرایند خواستگاری هست که خیلی در شناخت به آنها کمک میکند . در خواستگاری دیگرانی هم هستند و ارزیابی جمعی است . البته دو طرف این ارزیابی را انجام میدهند . چشمهای مختلف طرف را می بیند و ارزیابی احساسی نیست بلکه عقلانی است زیرا این ها آدم بزرگ هستند و خیلی احساساتی نمیشوند . لذا از همه چیز سوال می کنند : از شغل پدر سوال می کنند و دقت نظر دارند و تجربه هم به آنها کمک می کند . در فرایند خواستگاری پیام ها شناختی است ولی در روابط قبل از خواستگاری پیام ها عاطفی است و ارزشی ندارد و شناخت نمی دهد . در خواستگاری سوالات قبلا آماده میشود . محورها مشخص است و سعی می کنند از محورها تخطی نکنند . ولی در روابط قبل از ازدواج اگر سوالی هم مطرح بشود ، دو دقیقه بیشتر طول نمی کشد و به فضای عاطفی می روند . در خواستگاری امکان ثبت است . و منبع این نوشته ها ، منشا فکر میشود . تجزیه و تحلیل میشود . تناقضات و ابهامات را هم می گیرند . در فرایند خواستگاری امکان کنترل نامحسوس است . قبل از رفتن به خواستگاری شناسایی کرده اند . می توانند دور را دور در مسیر مدرسه و یا کار شناسایی کنند در واقع کنترل نامحسوس کنند . ولی در ازتباطات قبل از ازدواج این امکان پذیر نیست . چون دو طرف می دانند که تحت نظر هستند . مراقب خودشان هستند . در فرایند خواستگاری می توانند با دیگر اعضای خانواده صحبت کنند . این مهم است و خیلی اطلاعات می دهد . صحبت با خواهر و برادر و اعضای خانواده ولی در ارتباطات قبل از ازدواج چطور می خواهند با اعضای خانواده آشنا بشوند و گفتگو بکنند ؟ چون خانواده ها خبر ندارند . در خواستگاری ، مشکل این است که بعضی خانواده ها نمی گذارند که دختر و پسر با هم صحبت بکنند . این بد است و ما باید این را درست کنیم . من از پدر ها و مادرهای عزیز می خواهم که اجازه بدهید که فرزندانتان با هم گفتگو کنند و با هم صحبت کنند . به آنها اعتماد کنید . وقتی شما اینجا اجازه نمی دهید ، بچه های شما به سمت روابط این چنینی میروند . پس امکان شناخت در خواستگاری هست . ببینید بنا نیست ما به خواستگاری هر کسی برویم و یا اجازه بدهیم هر کسی به خواستگاری دختر ما بیاید . اصلا قبل از اینکه خواستگار بیاید ، باید یک تحقیق اجمالی بشود و اگر دیدند از نظر اصول و کلیات خانواده ها بهم می خورند و در مسایل مادی با هم همتایی دارند ، بعد به خواستگار اجازه بدهند که به خانه دختر خانم بیاید . در اینجا خواستگاری دیگر جدی است . لازم نیست که ما عاشق بشویم و بعد ازدواج کنیم چون این کار پیامد منفی دارد . عشق انسان را کر و کور میکند و انسان دست از اصولش بر می دارد . بدی های طرف را نمی بیند و گاهی بدی های طرف را خوبی می بیند . باید عاقلانه ازدواج کنیم . ممکن است در خواستگاری علاقه هم ایجاد بشود ولی باید مواظب باشیم تا به نتیجه برسیم . در بعضی ها این علاقه ایجاد نمیشود که ما می گوییم بعد از عقد خداوند محبت و علاقه را ایجاد می کند و پنج درصد هم ممکن است که اصلا این علاقه ایجاد نشود که باید خواستگاری را بهم بزنند وجای دیگری بروند . www.ch3.irbtv.ir
عنوان سوال:

آیا با یک جلسه ی خواستگاری می توان به شناخت رسید؟ درباره ارتباط قبل از ازدواج و راههای شناخت قبل از ازدواج توضیح دهید.


پاسخ:

پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی:
جلسه خواستگاری یک جلسه است. ولی جلسه ی دیدار متعدد است . این نباید اشتباه بشود. بطور معمول درابتدای فرایند خواستگاری ، آقا پسر با خانواده شان به خانه ی دخترخانم می روند البته اگر غریبه نباشند که قبلا مادرشان با خواهرشان به خانه ی دختر خانم رفته باشند که این هم بد نیست . درست است این کار سنتی است ولی منافعی دارد . ولی حالا اگر شناخت داشتند ، در اولین جلسه خواستگاری که پسر به همراه خانواده اش می رود ، به این جلسه نمی توان اکتفا کرد . اگر در جلسه اول خواستگاری یک توافق کلی ایجاد شد ، ادامه می دهند و می تواند جلسه متعدد و متنوعی باشد . حتی خانواده دختر می توانند به خانه پسر تشریف ببرند . من در برنامه های ازدواجی تا سه جلسه بعد از اولین جلسه خواستگاری را پیش بینی کرده ام که می توانند سوالات خودشان را مطرح کنند و گفتگو بکنند . پس این سوال درست نیست که با یک جلسه خواستگاری ما می توانیم شناخت پیدا کنیم ؟ زیرا خواستگاری یک جلسه نیست و جلسات متعدد و متنوعی است . همه چیزهایی که شما برای شناخت قبل از ازداوج در نظر دارید را می توانید بعد از فرایند خواستگاری به آن برسید . بعد از خواستگاری ما دیگر دغدغه برای ارتباط نداریم و آن پیامدهای منفی از بین می رود . ما بعد از خواستگاری حتی تجویز می کنیم که شما با هم بیرون هم بروید .البته احتیاط می کنیم و می گوییم : یکی از اعضای خانواده هم با شما باشد که اگر آشنایی شما را دید ، موضع تهمت نباشد و حدس بزنند که داستان چیست . چون ممکن است این خواستگاری به ازدواج ختم نشود و زندگی دختر خانم دچار مشکل بشود . بنابراین خواستگاری یک جلسه نیست . من تاکید دارم که بعد از خواستگاری رسمی ، شناخت پیدا بکنند . در روابط قبل از ازدواج واقعا شناخت امکان ندارد . چطور می خواهند شناخت پیدا کنند ؟ در این ارتباطات همه چیز هست الا شناخت . فضا ، فضای شناخت نیست . در خیابان وکافی شاپ که شناخت پیدا نمیشود . باید یک فضای آرامی باشد که بدون استرس در آنجا شناخت پیدا بکنند . در خانه ی دختر خانم حضور پیدا میکنند و با خیال راحت و یکسری عوامل جانبی هم در فرایند خواستگاری هست که خیلی در شناخت به آنها کمک میکند . در خواستگاری دیگرانی هم هستند و ارزیابی جمعی است . البته دو طرف این ارزیابی را انجام میدهند . چشمهای مختلف طرف را می بیند و ارزیابی احساسی نیست بلکه عقلانی است زیرا این ها آدم بزرگ هستند و خیلی احساساتی نمیشوند . لذا از همه چیز سوال می کنند : از شغل پدر سوال می کنند و دقت نظر دارند و تجربه هم به آنها کمک می کند . در فرایند خواستگاری پیام ها شناختی است ولی در روابط قبل از خواستگاری پیام ها عاطفی است و ارزشی ندارد و شناخت نمی دهد . در خواستگاری سوالات قبلا آماده میشود . محورها مشخص است و سعی می کنند از محورها تخطی نکنند . ولی در روابط قبل از ازدواج اگر سوالی هم مطرح بشود ، دو دقیقه بیشتر طول نمی کشد و به فضای عاطفی می روند . در خواستگاری امکان ثبت است . و منبع این نوشته ها ، منشا فکر میشود . تجزیه و تحلیل میشود . تناقضات و ابهامات را هم می گیرند . در فرایند خواستگاری امکان کنترل نامحسوس است . قبل از رفتن به خواستگاری شناسایی کرده اند . می توانند دور را دور در مسیر مدرسه و یا کار شناسایی کنند در واقع کنترل نامحسوس کنند . ولی در ازتباطات قبل از ازدواج این امکان پذیر نیست . چون دو طرف می دانند که تحت نظر هستند . مراقب خودشان هستند . در فرایند خواستگاری می توانند با دیگر اعضای خانواده صحبت کنند . این مهم است و خیلی اطلاعات می دهد . صحبت با خواهر و برادر و اعضای خانواده ولی در ارتباطات قبل از ازدواج چطور می خواهند با اعضای خانواده آشنا بشوند و گفتگو بکنند ؟ چون خانواده ها خبر ندارند . در خواستگاری ، مشکل این است که بعضی خانواده ها نمی گذارند که دختر و پسر با هم صحبت بکنند . این بد است و ما باید این را درست کنیم . من از پدر ها و مادرهای عزیز می خواهم که اجازه بدهید که فرزندانتان با هم گفتگو کنند و با هم صحبت کنند . به آنها اعتماد کنید . وقتی شما اینجا اجازه نمی دهید ، بچه های شما به سمت روابط این چنینی میروند . پس امکان شناخت در خواستگاری هست . ببینید بنا نیست ما به خواستگاری هر کسی برویم و یا اجازه بدهیم هر کسی به خواستگاری دختر ما بیاید . اصلا قبل از اینکه خواستگار بیاید ، باید یک تحقیق اجمالی بشود و اگر دیدند از نظر اصول و کلیات خانواده ها بهم می خورند و در مسایل مادی با هم همتایی دارند ، بعد به خواستگار اجازه بدهند که به خانه دختر خانم بیاید . در اینجا خواستگاری دیگر جدی است . لازم نیست که ما عاشق بشویم و بعد ازدواج کنیم چون این کار پیامد منفی دارد . عشق انسان را کر و کور میکند و انسان دست از اصولش بر می دارد . بدی های طرف را نمی بیند و گاهی بدی های طرف را خوبی می بیند . باید عاقلانه ازدواج کنیم . ممکن است در خواستگاری علاقه هم ایجاد بشود ولی باید مواظب باشیم تا به نتیجه برسیم . در بعضی ها این علاقه ایجاد نمیشود که ما می گوییم بعد از عقد خداوند محبت و علاقه را ایجاد می کند و پنج درصد هم ممکن است که اصلا این علاقه ایجاد نشود که باید خواستگاری را بهم بزنند وجای دیگری بروند .
www.ch3.irbtv.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین