پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی: بله، چون آشپزی مهم است. در زندگی دو چیز نیاز است محبت و رفع نیاز.که ایشان میگویند شوهرم عاشق من است و من عاشق شوهرم . ولی من عرض کرده بودم که محبت کافی نیست و رفع نیاز هم مهم است و غذا یکی از رفع نیازها است و این واقعیتی است جالب است . اگر عشق بطور کامل باشد و نیازی از مردشان را برآورده نکنند مثل آشپزی ، ممکن است آرام آرام این محبت کم شود و اثر گزار شود و برعکس ما خیلی داشتیم ازدواج هایی که آنچنان عشق آتشین نبوده ، بطور عادی خانم را دیده اند، بی تفاوت بوده اند ، ازدواج کرده وارد زندگی شده اند ، نیازهای همدیگر را برآورده کرده اند و آرام آرام عشق و محبت ایجاد شده . من توصیه میکنم به فکر باشید این مهارت را یاد بگیرید . فقط این مهارت نیست که خیاطی خوبی باشید . شرط کمال است ، خوب است . بهتر است .ولی حالا اگر نبود، لباس از بازار می خرند ولی اگر آشپزی بلد نباشید ، تا کی می خواهید غذا از بیرون بخورید . فست فودها ، چند روز می توانند قابل تحمل باشند . کاش شما ازدوران نوجوانی به فکر بودید . یاد گرفتن آشپزی هیچ منافاتی با تحصیلات ندارد شما درس می خوانید ، کنار مادر باشید از تجارب مادر استفاده کنید که اینجا دچار مشکل نشوید . حالا به هر دلیل یاد نگرفتید ، حالا شروع کنید از تجربیات مادر استفاده کنید . از سایت آشپزی استفاده کنید و آرام آرام و می توانید یاد بگیرید ، بدانید این نکته مهم است رسول اکرم میفرمایند: یکی از کمالات زن این است که بتواند غذای مطلوب درست کند . ژاپنی ها می گویند زن خوب زنی است که کدبانوی خوبی باشد . حالا دیر نیست شما یاد بگیرید که باعث کاهش محبت شوهر نسبت به خود نباشید . تذکر این است که آقا هم با خانم مدارا کند و فرصت بدهند تا آنها هم مثل مادرشان تجربه بدست آورند. ch3.iribtv.ir
مدتی است که عروسی کردیم و من آشپزی بلد نیستم. ممکن است این موضوع ، باعث کاهش محبت همسرم نسبت به من بشود ؟
پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی:
بله، چون آشپزی مهم است. در زندگی دو چیز نیاز است محبت و رفع نیاز.که ایشان میگویند شوهرم عاشق من است و من عاشق شوهرم . ولی من عرض کرده بودم که محبت کافی نیست و رفع نیاز هم مهم است و غذا یکی از رفع نیازها است و این واقعیتی است جالب است . اگر عشق بطور کامل باشد و نیازی از مردشان را برآورده نکنند مثل آشپزی ، ممکن است آرام آرام این محبت کم شود و اثر گزار شود و برعکس ما خیلی داشتیم ازدواج هایی که آنچنان عشق آتشین نبوده ، بطور عادی خانم را دیده اند، بی تفاوت بوده اند ، ازدواج کرده وارد زندگی شده اند ، نیازهای همدیگر را برآورده کرده اند و آرام آرام عشق و محبت ایجاد شده . من توصیه میکنم به فکر باشید این مهارت را یاد بگیرید . فقط این مهارت نیست که خیاطی خوبی باشید . شرط کمال است ، خوب است . بهتر است .ولی حالا اگر نبود، لباس از بازار می خرند ولی اگر آشپزی بلد نباشید ، تا کی می خواهید غذا از بیرون بخورید . فست فودها ، چند روز می توانند قابل تحمل باشند . کاش شما ازدوران نوجوانی به فکر بودید . یاد گرفتن آشپزی هیچ منافاتی با تحصیلات ندارد شما درس می خوانید ، کنار مادر باشید از تجارب مادر استفاده کنید که اینجا دچار مشکل نشوید . حالا به هر دلیل یاد نگرفتید ، حالا شروع کنید از تجربیات مادر استفاده کنید . از سایت آشپزی استفاده کنید و آرام آرام و می توانید یاد بگیرید ، بدانید این نکته مهم است رسول اکرم میفرمایند: یکی از کمالات زن این است که بتواند غذای مطلوب درست کند . ژاپنی ها می گویند زن خوب زنی است که کدبانوی خوبی باشد . حالا دیر نیست شما یاد بگیرید که باعث کاهش محبت شوهر نسبت به خود نباشید . تذکر این است که آقا هم با خانم مدارا کند و فرصت بدهند تا آنها هم مثل مادرشان تجربه بدست آورند.
ch3.iribtv.ir
- [سایر] محبت همسرم به من نسبت به گذشته کمتر شده است . چگونه می توان دوباره آن محبت گذشته را بر گرداند؟
- [سایر] با سلام من مشکلاتی دارم کمکم کنید سر زبون درست حسابی ندارم ادم شاد و شوخ طبعی نیستم کم حرفم عشوه زبونی بلد نیستم. نمی تونم با زبون ریختن خودم رو عزیز کنم این مشکلات باعث مسایلی در زندگیم شده خواهش می کنم راهنمایی کنید یا کتابهایی که باعث رفع مشکلاتم و ایجاد انگیزه در بهبود روابطم با همسرم می شود و ایجاد خلاقیت در روابط می کند معرفی کنید سپاس گزارم
- [سایر] با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار بنظر می آید سرتان خیلی شلوغ است. ... 1. خانم 27 ساله 2. 5 سال است با همسرم زیر یک سقف زندگی میکنیم 3. همسرم را دوست دارم 4. محبت کردن بلد نیستم 5. او فکر میکند زیاد دوستش ندارم چون در عمل نمیدانم چگونه به او مهر بورزم 6. بدلایلی خیلی در این سالها بدخلق و غرغرو بودم 7.واقعا میخواهم عوض شوم چون همسر خوبی دارم کمکم کنید /در پناه حق باشید
- [سایر] همسرم نسبت به محبت من به مادرم حسادت می کند . برخی موارد بر سر این مسأله با یکدیگر بحث داریم.در این مواقع چه باید کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] لطفاً نظر مبارک را نسبت به تقسیم گوشت قربانی بیان فرمایید و هم اکنون که خوردن گوشت قربانی ممکن است باعث پدید آمدن بیماریهای میکروبی بشود، تکلیف چیست؟
- [سایر] سلام؛ حدود دو ساله با مشورت با شما و مطالعه و حرف مادر و جمع بندی هایی که کردم اقدام به ازدواج نمودم (هنوز عروسی نشده)؛ همسرم خوب است ولی از حجابش راضی نیستم، چه کنم؟
- [سایر] مراسم عروسی زمان پیامبر (مثل عروسی حضرت فاطمه علیه السلام) چطور بوده است؟ آیا رقص و پایکوبی داشته است. با توجه به اینکه رقص حرام است و ابزار موسیقی نسبت به زمان پیامبر (دف و ...) پیشرفت کرده، مراسم عروسی کنونی چگونه باید باشد؟ می توان در این مراسم گناه شرکت کرد؟ توجه داشته باشید که عدم شرکت باعث کدورت بین فامیل می شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در ادله نقلیه از کتاب و سنت نسبت به نفی بلد برای کیفر محارب، اطلاق مشهود است. و در نتیجه شامل مرد و زن محارب می شود، آیا راهی برای انصراف اطلاق ادله، در خصوص نفی بلد، به عنوان یکی از اقسام کیفر محارب نسبت به زن محاربه وجود دارد؟ و آیا می شود حکم عدم جواز نفی بلد مرأه را در باب حدّ زنا که بر آن ادّعای اجماع شده به باب محاربه، از باب وجود وحدت ملاک و موضوع (زن بودن و رعایت مصالح)، تسرّی داد یا نه؟
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید. یک سوال داشتم آن هم این که چند سال است که ازدواج کرده ام و مشکل چندانی با همسرم نداشتم تا این که کم کم به این موضوع پی بردم که اعضای نزدیک خانواده همسرم (به دلیل فوت پدر وی در سن کودکی) کمک های بی دریغی از لحاظ مادی از زمان کودکی تا قبل از ازدواج می کرده اند. از زمانی که این مطلب را فهمیده ام تمام رفتارهای اطرافیان (خانواده همسرم) برایم غیرقابل تحمل شده و مدام فکر می کنم با تحقیر به ما نگاه می کنند و درباره ما فکر می کنند( با این که الان همسر من فوق لیسانس و دانشجوی دکتری است) . تمام رفتارها را حمل بر تحقیر می گذارم و فکر می کنم هیچ کس برای همسر من و در نتیجه برای من احترام لازم را قایل نیست. چطور با این موضوع کنار بیایم؟ این قضیه باعث شده احترام همسرم پیش خود من هم کم بشود....
- [سایر] 4سال که ازدواج کردم به خاطر کمبود محبتی که زنم از مادرش دیده (چو ن مادرش بسیار شککاک نسبت به همه) انتظار محبت زیادی از من داره که باعث به هم خوردن برنامه زندگی من شده سر مسایل کوچیک فحاشی و شروع به زدن من میکنه بیشتر دعواهاش اخر شب که من نتونم حرف بزنم و کوتاه بیام همش انتظار هدیه و محبت بیش از حد از من داره وانتظار داره تمام وقتم کنار اون باشم مثل یک زندانی به همین خواطر به فکر بچه دار شدن نیستم اما زنم بچه میخواد با تشکر